طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شفاعت معصومه(س) توان نجات همه شیعیان را دارد

شفاعت معصومه(س) توان نجات همه شیعیان را دارد


شفاعت معصومه(س) توان نجات همه شیعیان را دارد

۱۳۹۳/۰۶/۰۶


۹۶ بازدید

شفاعت معصومه(س) توان نجات همه شیعیان را دارد

سرویس فرهنگی «فردا»: روز اول ماه ذی القعده، آغاز سرور و نشاط مؤمنان است. این ماه با میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام آغاز شده و با میلاد امام رضا علیه السلام به نیمه می رسد. چه نیکوست که در این ایام مبارک، لحظاتی را برای درک معارف اهل بیت علیهم السلام صرف بداریم. در ادامه، سخنان استاد فاطمی نیا پیرامون شخصیت والا و سیره مبارک حضرت معصومه سلام الله علیها از دیدگان شما می گذرد. این بیانات به نقل از کتاب «روضه های استاد فاطمی نیا» است.

شفاعت معصومه(س) توان نجات همه شیعیان را دارد

سرویس فرهنگی «فردا»: روز اول ماه ذی القعده، آغاز سرور و نشاط مؤمنان است. این ماه با میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام آغاز شده و با میلاد امام رضا علیه السلام به نیمه می رسد. چه نیکوست که در این ایام مبارک، لحظاتی را برای درک معارف اهل بیت علیهم السلام صرف بداریم. در ادامه، سخنان استاد فاطمی نیا پیرامون شخصیت والا و سیره مبارک حضرت معصومه سلام الله علیها از دیدگان شما می گذرد. این بیانات به نقل از کتاب «روضه های استاد فاطمی نیا» است.

من عرض ادب مى کنم به ساحت مقدسه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام. عظمت این بزرگوار از عقول ما خارج است. ببینید یک مسئله شرف نسب و انتساب است که حضرت معصومه علیها السلام دختر حضرت موسى بن جعفر علیه السلام است. این مسئله انتساب و شرف انتساب را صحبت بکنیم. شما در زیارتنامه مى خوانید که السلام علیک یا بنت ولى الله. السلام علیک یا أخت ولى الله. السلام علیک یا عمة ولى الله (1) خواهر امام، عمه امام، دختر امام؛ دختر موسى بن جعفر علیها السلام است. این یک مقامى است که خدا به اینها داده است. انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (2).

این امام زاده هاى بزرگوار در دنیا هستند. اینها هر کدام یک دریا هستند، من اینجا که مى آیم عرض ادب مى کنم. مى گویم خدایا ما به چه زبانى تو را شکر کنیم که این بزرگواران در خاک مملکت ما هستند. آسان مى رویم و زیارت مى کنیم. در حضور خانم دعائى مى کنیم که خدا ان شاء الله زیارت عتبات مقدسه و معصومین و امام زاده ها و اماکن متبرکه را با عافیت براى ما فراهم کند. ضمنا من یکى از دعاهایم این است که قسمت بشود تا حضرت نفیسه علیها السلام را هم زیارت کنیم. آن خانم، خیلى بزرگوار است. به یک عده خدا دختر مى دهد؛ به من تلفن مى زنند یا حضورى مى پرسند که خدا به ما دختر داده است، اسمش را چه بگذاریم؟ مى گویم: نفیسه. مى‌دانید چرا؟ چون فاطمه که خیلى داریم، فاطمه خیلى خوب است. معصومه خیلى داریم. زهرا خیلى داریم. اگر نفیسه گذاشته بشود، اسم این خانم ترویج شود. حضرت نفیسه در مصر است. این خانم یک قبرى داده بود برایش کنده بودند که به منظور عبرت در آن قبر مى رفت و مى نشست؛ که اى نفس! آخر جاى تو اینجاست. روایت داریم که حضرت نفیسه شش هزار قرآن در آن قبر خودش ختم کرد؛ شش هزار قرآن! در مصر که ایشان آمده بود، در همسایگى آن، منزل دختر یهودیه بوده که نابینا بوده است. مصرى ها آمدند و از آب وضوى حضرت نفیسه بردند و به چشم آن دختر مالید. آن دختر بینا شد و یک هنگامه‌اى شد. در مصر خیلى‌ها مسلمان شدند. براى همین مصرى ها با این که سنى اند وقتى مى‌گویید سیدة نفیسه بدنشان از شادى مى‌لرزد. این خانم با چند واسطه به امام حسن علیه السلام مى‌رسد. قبرش در مصر است. وقتى که وفاتش نزدیک شده بود، قرآن داشته مى‌خوانده خیلى جالب است به این آیه که مى رسد «لهم دار السلام عند ربهم» (3) دیگر حالش بهم مى خورد. روزه هم بود. مى آیند مى گویند که خانم! چیزى میل مى فرمائید؟ مى فرماید: واى بر شما! من عمرى از خدا خواستم که با دهان روزه ملاقاتش کنم و الان این دعا مستجاب شده است. اینها ستارگان پیغمبرند.

در این زمین حضرت فاطمه معصومه علیها السلام یک ستاره اى است. ستاره اى از ستاره هاى ولایت است. خانم حضرت معصومه غیر از شرف نسب، یکى از عباد و زهاد بوده اند، مقام دیگرى که حضرت دارد این است که حضرت معصومه علیها السلام از علماء بوده است؛ از محدثات بوده است. کتابى به دستم رسید به نام أسنى المطالب؛ البته به این نام چندین کتاب داریم. مؤلف در آن احادیثى آورده که اسنادش به حضرت فاطمه معصومه علیها السلام مى رسد. مثل حضرت عبد العظیم حسنى علیه السلام که غیر از امام زاده بودن از عباد و زهاد و از علماء و بزرگان بوده است؛ حضرت فاطمه معصومه علیها السلام مقام علمى هم داشته است. حالا این چیزهایى است که ما متوجه مى شویم و مى گوئیم که خانم، دختر موسى بن جعفر علیها السلام است. علم داشته، عبادت داشته است.

غیر از این، من به شما یک چیزى بگویم. در این امام‌زاده ها غیر از این مقام‌هایى که ما برایشان تصور مى‌کنیم، در هر کدام یک سرى از اسرار ولایت هست که از عقول ما خارج است. مى‌خواهم این طور بگویم که مثلاً یکى از این امام‌زاده ها وجود نازنین حضرت قمر بنى هاشم علیه السلام است؛ ما این همه شهید در صدر اسلام داشتیم، ـ این همه شهدا را که در نظر بگیرید، در اینها شخصیت هاى خیلى بزرگ بودند ـ اما چطور مى شود که مى فرمایند: براى عموى ما، قمر بنى هاشم علیه السلام مقامى است که “یغبطه جمیعُ الشهداء” (4)؛ حالا این اگر نبود می گفتیم بخشی از شهدا را می گوید اما [می گوید:] «جمیع الشهداء». یا مثلا حضرت عبدالعظیم را هرکس زیارت بکند مثل این است که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده است. چقدر عظمت را می رساند.

آن وقت حالا حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را ببینید، «مَن زارَ فاطِمَة بِقم فَلَه الجنَّة» (5). البته این را هم داریم که «عارفاً بحَقِّها» باشد. این باید حتماً گفته بشود. عارف به حق او باشد، اهل تقوی باشد بهشت برای او واجب می شود. حالا یک حدیث در عیون اخبار الرضا (ع) پیدا کردم می فرماید که شیخ با اِسناد آورده است. مفهوم حدیث این است می فرماید: در شفاعتِ فاطمه معصومه علیها السلام که در قم دفن شده، قدرتی هست که می تواند همه شیعیان را نجات بدهد. خیلی حرف است. یک معصوم گفته، همه شیعیان، را نجات دهد. از نظر کرامت، از قبر نازنینش این قدر رؤیت شده که «لا تُعَدُّ و لا تُحصی». من تبرکاً و تیمناً یک کرامت عرض می کنم که شما ذائقتان بیدار بشود و ان شاء الله دامن این بزرگوار را بگیرید. به شما عرض می کنم که عوام بازی در نیاورید، این در بسته نشده است. حضرت معصومه علیها السلام شفاعتش همیشه هست. مثل نور خورشید در مجاور ماست. همیشه خانم جواب می دهد. بإذن الله شفیع می شود. منتها ما هستیم که گیرندگی نداریم یا بعضی مصلحت ها هست. بالاخره خیلی چیزها هست که اسرار ولایت است، مجاز نیستم. من چیزی نمی‌دانم، یک وقت از این گفتارمان برنیاید که چیزی می دانم و نمی گویم؛ اما بالأخره اگر هم می دانستم می گفتم ما مجاز نیستیم که با اسرار اهل بیت علیهم السلام بازی کنیم. یک چیزی تبرکاً عرض کنم که اگر صد جلد از کرامات حضرت معصومه علیها السلام بنوسم تمام نمی شود.

خدایا ما به این حببیه تو و دختر حبیب تو پناه می آوریم. به حبیبه خودت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام قسم مى دهم که حوائجمان را مقضیه فرما! این را به عنوان قطره اى از دریا عرض مى کنم.

در بغداد یک مسیحى بوده است ، ایشان مریض مى شود روز به روز زرد و زار و لاغر. تمام اطباء جوابش مى کنند و مى گویند: بالاخره تو مى میرى! علاجى ندارى. جوان هم بوده. حالا اینها یک اسرارى است که ریشه هایى دارد که آن ریشه ها را ما نمى دانیم. اگر مى دانستیم سلمان مى شدیم، اباذر مى شدیم. هوس هم نکنید. اگر خواستند به ما مى دهند و در کاسه امان مى ریزند. اگر نخواستند هم بالا پائین نپرید. آرام باشید، مؤدب باشید. ان شاء الله ادب عبودیت داشته باشیم. چرا یک نفر اینطور مى شود؟ نمى دانیم. پناه بر خدا! خدا همه امان را عاقبت به خیر کند. یکى از اساتید این مملکت الان مرده، اسم نمى آورم. پنجاه سال به عنوان استاد بر مردم تحمیل شد. یک کتابى داشت مى نوشت در مورد رضا شاه، اسم کتابش ‍ رضا شاه کبیر بود. وسط این کار در تخت بیمارستان افتاد. اوراق را از چاپخانه مى بردند. همان جا روى تخت بیمارستان مى نوشت «اعلى حضرت رضا شاه کبیر»، دیدند نفسش در نیامد! مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه در لبنان بود من ایشان را دیده بودم؛ خیلى پر کتاب بود [و] کتاب خیلى نوشته بود. یک روز آمده بود یک چیزى بنویسد مثلاً «قال على علیه السلام» را نوشته بود، مرده بود. ببینید آخرین چیزى که نوشت چه چیزى بود. در یک دعایى پیدا کردم که مى فرماید: اللهم اجعل اوسع ارزاقنا عند کبر سننا (6) ببینید چقدر زیباست! خدایا فراوان ترین روزى ما را به هنگام پیرى ما قرار بده. آدم پیر که نمى تواند برود بیل بزند یا از پسرش ‍ قرض کند [یا] از عروسش درخواست کند. خودش داشته باشد. دعا را نگاه کنید، یکى اش راجع به دنیاست و یکى هم راجع به آخرت است. اللهم اجعل اوسع ارزاقنا عند کبر سننا و اجعل احسن اعمالى عند اقتراب آجالنا. نیکوترین عمل، از ما وقتى سر بزند که اجل ما نزدیک شده باشد. ان شاء الله همه‌مان عاقبت به خیر بشویم. بالاخره بعضى ها عاقبت به خیر مى شوند.

این مسیحى را ببینید چه شد. من اسرارش را نمى دانم. شیعه اى به او گفت حالا که همه جوابت کردند، برو صحن حضرت موسى بن جعفر علیه السلام یک دور در صحن راه برو! تو که همه جا رفتى، اینجا هم برو. این هم زرد و زار و لاغر که مى گویند اصلا در شرف مرگ است، صحن حضرت مى رود و یک دورى در صحن حضرت مى زند، بعد هم مى رود و در منزلش ‍ مى خوابد. یک وقت مى بیند: خانم مجلله اى ، بالاى سرش آمد. مى فرماید: تو که [به] صحن موسى بن جعفر علیه السلام آمدى، کارى داشتى؟ مى گوید: خانم! شما کى هستید؟ مى فرماید: «أنا معصومه» من معصومه هستم، بنت موسى بن جعفر علیها السلام. مى فرماید: برو! خدا شفایت مى دهد. از خواب بیدار مى شود مى بیند که حالش خیلى بهتر است بالاخره اطبا مى بینند عجیب است؛ این، آن نیست. خلاصه به اسلام تشرف حاصل مى کند، مسلمان مى شود. بعد از اسلام آوردنش نجف مى رود و علما هم تحویلش مى گیرند. جوان هم خوب که مى شود برایش عیالى اختیار مى کنند. مى رود در کربلا ساکن مى شود. مى گویند: اولاد خوبى هم داشته و عجیب است که بعد از اسلامش خواب مى بیند که چندین حوض است. این را در آن حوض بردند کاملا در آن حوض ها فرو بردند و بیرون آوردند. از این حوض به آن حوض. معلوم مى شود عنایت بوده که تطهیرش کردند. پاکش کردند. معبرین برایش یک تعبیرهاى عجیبى مى گویند.

دختر پیغمبر! ما آمدیم در خانه تان. ما نمى خواهیم مثل بعضى ها بى ادبى کنیم. اما این جسارت را مى توانیم؛ ـ البته این جسارت هم نیست کوچکى است، درخواست است ـ دختر باب الحوائج! دختر پیغمبر! تو امروز ما را آن مسیحى حساب کن. اصلا ما تشیع مان و … را به رخ نمى کشیم. گنه کاریم.

آى مردم قم! طلبه ها! قدر مى دانید یا نه؟ اسم نمى آورم یکى از علماء به مقامات عالیه رسیده بود. یکى از اولیاء فرمودند که از برکات توسل به بى بى دو عالم، حضرت معصومه علیها السلام بوده است. چقدر ما مى سوزیم که قبر حضرت زهرا علیها السلام را پیدا نکردیم و پیدا نمى کنیم تا امام زمان علیه السلام بیاید. بالاخره ما نمى دانیم. اما این را در نظر داشته باشید، اینجا که به نیت زیارت حضرت معصومه علیها السلام مى آیید، این ذهنیت را هم داشته باشید که این خانم به جاى مادرش نشسته است. اگر قبر زهراى مرضیه علیها السلام گم شده، این قبر دخترش که گم نشده است.

دختر پیغمبر! دختر باب الحوائج! شفاعت کن. سفره دارد جمع مى شود. این ها همه زائران شما هستند اینها خاک حرم تو را به چشم مى مالند. یعنى اینها دست خالى بروند؟ من اینجا چندین سال منبر رفتم. در برابر این بزرگوار هیچ وقت مصیبت مکشوف نخواندم و نمى خوانم. فقط یک چیزى عرض ‍ مى کنم؛ شاید ان شاء الله اجازه داشته باشیم. حضرت معصومه علیها السلام در سال دویست تقریباً آن موقع تشریف آوردند قم. مى خواستند بروند زیارت برادرشان، به عشق زیارت برادر از مدینه حرکت کرد که برادر را زیارت کند. مردم قم با خبر شدند. مردم قم از قدیم شیعه بودند این قمى ها که اصلا اهل قم هستند، مردمان شریفى اند من در مدت مجاورتم که آنجا بودم ـ طلبه اینجا بودم، طلبه اى ناقابل ـ جز خوبى از اینها چیزى ندیدم. حالا عرض کنم خانم! شما آمدید قم مردم با خبر شدند، از شما استقبال کردند، اما عمه شما حضرت زینب کبرى وقتى از سفر کربلا آمد، چهل منزل آمده بود اما با زخم زبان از او استقبال کردند …

پاورقی ……………

1-مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت معصومه علیها السلام ؛ ص 931.

2-سوره مبارکه احزاب ، آیه 33.

3-سوره مبارکه انعام ، آیه 127 .

لهم دار السلام عند ربهم و هو ولیهم بما کانوا یعملون .

4-الخصال ، ج 1، 68 .

و ان للعباس عند الله تبارک و تعالى لمنزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة .

5-مستدرک الوسائل ، ج 10، ص 368.

البحار، فى بعض کتب الزیارات حدث على بن ابراهیم عن اءبیه عن سعد عن على بن موسى الرضا ع قال قال یا سعد عندکم لنا قبر قلت له جعلت فداک قبر فاطمة بنت موسى علیها السلام قال نعم من زارها عارفا بحقها فله الجنة .

6-اقبال الاعمال ، 679، البلد الاءمین ، 183، المصباح للکفعمى ، 535 .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد