۱۳۹۵/۰۸/۲۹
–
۷۲۸ بازدید
سلام چرا از شهید حق الناس بر گردنش هست خدا نمی گذرد.ولی شهید زندگیشو برای مردمش فدا کرده است.
با سلام خدمت شما پرسشگر محترمبدون شک جایگاه شهادت جایگاه رفیعی است، همان طور که پیامبر(ص) میفرمایند:
«فَوْقَ کُلِّ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِر» (بحارالانوار، ج97، ص10)
ترجمه: بالاتر از هر کار نیکی، کار نیک دیگری است تا این که شخص در راه خداوند کشته میشود، پس هنگامی که در راه خدا به شهادت برسد، کار نیکی بالاتر از آن نیست.
لذا خداوند به واسطه شهادت، از حق خویش میگذرد، و این شهادت را کفاره گناهان وی قرار میدهد، اما طبیعتا ظلم است که خداوند حقوق دیگران را بر او ببخشد، چرا که این امر مربوط به دیگران است، بنابراین طبق آنچه که در روایات آمده است شهادت نمیتواند موجب کفاره حق الناس شود:
«کُلُّ ذَنْبٍ یُکَفِّرُهُ الْقَتْلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ إِلَّا الدَّیْنَ فَإِنَّهُ لَا کَفَّارَةَ لَهُ إِلَّا أَدَاؤُهُ أَوْ یَقْضِیَ صَاحِبُهُ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی لَهُ الْحَق »(بحارالانوار، ج97، ص10)
شهادت در راه خدا کفاره هر گناهی است مگر بدهکاری، که کفاره ای ندارد مگر ادای آن توسط خود شخص، یا وارث و ولی او، یا بخشش صاحب حق.
و همان طور که امام حسین(ع) در روز عاشورا فرمود: هر کس که به مردم بدهکار است در کنار من کشته نشود، یا در روایت مشابه فرمودند: کسی که بدهکار است در کنار من نجنگد». (احقاق الحق، قاضی نورالله مرعشی، ج19، صص429 و 430)
با این اوصاف اگر ورثه شهیدی از بدهکاری او اطلاع دارند نمی توانند او را به خاطر شهادتش پاک شده از دِین بپندارند، بلکه باید در جهت پرداخت آن دِین، یا گرفتن رضایت از طلبکار کوشش کنند.
نکته ای که باید به آن دقت کرد این است که معنای روایت فوق این نیست که شهدای بدهکار حتما به خاطر حق الناس در عذاب هستند، بلکه مراد این است که نفس شهادت موجب از بین رفتن حقوق دیگران نیست، چرا که این دو نسبت به هم بی ارتباط هستند، به عبارت دیگر، روایت فوق میگوید: شهادت نمی تواند کفاره حق الناس قرار بگیرد چون اگر بخواهد کفاره حق الناس قرار بگیرد از دو حال بیشتر نیست و هر دو ناممکن هستند: یکی این که به صورت اتوماتیک به واسطه شهادت، طلبکاران راضی شوند! و دیگری این که حقشان نادیده گرفته شود! که هر دو نامعقول و ناممکن است.اما سایر علل را نفی نمی کند، عللی که از خود شهادت نیستند، بلکه نشأت گرفته از رحمت الهی هستند که ممکن است شامل حالشان شود، لذا این احتمال وجود دارد که خداوند صاحبان حقوق را به فضل خویش، از این شهید راضی گرداند، پس تکیه بر این که شهادت هم نمی تواند در حکم کفاره برای حق الناس باشد به خاطر اهمیت موضوع حق الناس است، نه اثبات عذاب برای شهید، چرا که همان طور که گذشت در برخی متون روایی داریم که کسی که اگر کسی در پرداخت حق الناس کوتاهی نکرده و نیت پرداخت داشته باشد اما فرصت پرداخت پیدا نکند، خداوند با او به عنوان سارق معامله نکرده، و طلبکار را راضی می کند.(ر.ک وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج18، ص327، باب 5 و 22 از ابواب الدین و القرض)
به هر حال این روایت گویای اهمیت حقوق مردم در نگاه اسلام است، و طبق این روایات کسی که در جهاد کفایی فرصت ادای دین و بدهی دارد باید پرداخت بدهی را مقدم بر جهاد دارد.
«فَوْقَ کُلِّ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِر» (بحارالانوار، ج97، ص10)
ترجمه: بالاتر از هر کار نیکی، کار نیک دیگری است تا این که شخص در راه خداوند کشته میشود، پس هنگامی که در راه خدا به شهادت برسد، کار نیکی بالاتر از آن نیست.
لذا خداوند به واسطه شهادت، از حق خویش میگذرد، و این شهادت را کفاره گناهان وی قرار میدهد، اما طبیعتا ظلم است که خداوند حقوق دیگران را بر او ببخشد، چرا که این امر مربوط به دیگران است، بنابراین طبق آنچه که در روایات آمده است شهادت نمیتواند موجب کفاره حق الناس شود:
«کُلُّ ذَنْبٍ یُکَفِّرُهُ الْقَتْلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ إِلَّا الدَّیْنَ فَإِنَّهُ لَا کَفَّارَةَ لَهُ إِلَّا أَدَاؤُهُ أَوْ یَقْضِیَ صَاحِبُهُ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی لَهُ الْحَق »(بحارالانوار، ج97، ص10)
شهادت در راه خدا کفاره هر گناهی است مگر بدهکاری، که کفاره ای ندارد مگر ادای آن توسط خود شخص، یا وارث و ولی او، یا بخشش صاحب حق.
و همان طور که امام حسین(ع) در روز عاشورا فرمود: هر کس که به مردم بدهکار است در کنار من کشته نشود، یا در روایت مشابه فرمودند: کسی که بدهکار است در کنار من نجنگد». (احقاق الحق، قاضی نورالله مرعشی، ج19، صص429 و 430)
با این اوصاف اگر ورثه شهیدی از بدهکاری او اطلاع دارند نمی توانند او را به خاطر شهادتش پاک شده از دِین بپندارند، بلکه باید در جهت پرداخت آن دِین، یا گرفتن رضایت از طلبکار کوشش کنند.
نکته ای که باید به آن دقت کرد این است که معنای روایت فوق این نیست که شهدای بدهکار حتما به خاطر حق الناس در عذاب هستند، بلکه مراد این است که نفس شهادت موجب از بین رفتن حقوق دیگران نیست، چرا که این دو نسبت به هم بی ارتباط هستند، به عبارت دیگر، روایت فوق میگوید: شهادت نمی تواند کفاره حق الناس قرار بگیرد چون اگر بخواهد کفاره حق الناس قرار بگیرد از دو حال بیشتر نیست و هر دو ناممکن هستند: یکی این که به صورت اتوماتیک به واسطه شهادت، طلبکاران راضی شوند! و دیگری این که حقشان نادیده گرفته شود! که هر دو نامعقول و ناممکن است.اما سایر علل را نفی نمی کند، عللی که از خود شهادت نیستند، بلکه نشأت گرفته از رحمت الهی هستند که ممکن است شامل حالشان شود، لذا این احتمال وجود دارد که خداوند صاحبان حقوق را به فضل خویش، از این شهید راضی گرداند، پس تکیه بر این که شهادت هم نمی تواند در حکم کفاره برای حق الناس باشد به خاطر اهمیت موضوع حق الناس است، نه اثبات عذاب برای شهید، چرا که همان طور که گذشت در برخی متون روایی داریم که کسی که اگر کسی در پرداخت حق الناس کوتاهی نکرده و نیت پرداخت داشته باشد اما فرصت پرداخت پیدا نکند، خداوند با او به عنوان سارق معامله نکرده، و طلبکار را راضی می کند.(ر.ک وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج18، ص327، باب 5 و 22 از ابواب الدین و القرض)
به هر حال این روایت گویای اهمیت حقوق مردم در نگاه اسلام است، و طبق این روایات کسی که در جهاد کفایی فرصت ادای دین و بدهی دارد باید پرداخت بدهی را مقدم بر جهاد دارد.