۱۳۹۲/۰۷/۲۱
–
۱۲۲ بازدید
چرا بین علمای شیعه در رابطه با تصوف اختلاف نظر هست به طور مثال سید حیدر آملی تصوف را قبول دارد؟
با سلام و عرض احترام خدمت پرسشگر محترم؛
در پاسخ پرسش شما باید عرض شود که اختلاف نظر میان علما در مورد مسائل مختلف امر عجیب و غریب یا غیر قابل قبولی نیست. بلکه در اعصار مختلف پیوسته این اختلاف نظرها موجود بوده و بلکه همین اختلافات باعث رشد علمی و نظری شیعه شده است.
اما بسیاری از این اختلافات منشأ حقیقی ندارند. جهت توضیح این مطلب همان پاسخ پرسش شما نیز می تواند باشد؛ در مورد تصوف باید بدانید که این اصطلاح در زمان های مختلف معانی متفاوتی داشته و لذا در قرن هشتم (زمان حیات سیدحیدر آملی) آنچه از استعمال این اصطلاح مراد می شده است با آنچه هم اکنون در اذهان متبادر می گردد کاملاً متفاوت است.
امروزه صوفی به فرد یا گروه اجتماعی خاصی اطلاق می گردد که در محلی به نام خانقاه عبادت می کنند و عموماً در شریعت یا احکام عبادی اهل بدعت می باشند که تفصیل آن در این نوشته نمی گنجد. اما در قرون گذشته معنای صوفی مترادف با عارف بوده است. یعنی کسی که راه خدا را برگزیده و اهل سیر و سلوک الی الله است. عرفا متعبد به شریعت بوده و آن را از لوازم دینداری حتی پس از رسیدن به مراتب بالای عرفان و یقین می دانند. مانند سید علی آقای قاضی یا مرحوم بهاری همدانی یا سیدبن طاووس و … که ایشان خود مجتهد در احکام دین و به معنای دقیق کلمه اهل فقه و شریعت محسوب می شوند.
لذا اگر می بینید در کتب علمای گذشته و یا حتی در اشعار عرفانی حافظ و مولوی از صوفی تعریف و تقدیر می گردد؛ مثلاً: صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق؛ معنای صوفی در آن عصر همانی است که امروزه به عارف اطلاق می گردد. با این توضیح مشخص شد این اختلاف ظاهری به تفاوت معنایی واژگان در سیر زمان و اعصار برمی گردد.
در پاسخ پرسش شما باید عرض شود که اختلاف نظر میان علما در مورد مسائل مختلف امر عجیب و غریب یا غیر قابل قبولی نیست. بلکه در اعصار مختلف پیوسته این اختلاف نظرها موجود بوده و بلکه همین اختلافات باعث رشد علمی و نظری شیعه شده است.
اما بسیاری از این اختلافات منشأ حقیقی ندارند. جهت توضیح این مطلب همان پاسخ پرسش شما نیز می تواند باشد؛ در مورد تصوف باید بدانید که این اصطلاح در زمان های مختلف معانی متفاوتی داشته و لذا در قرن هشتم (زمان حیات سیدحیدر آملی) آنچه از استعمال این اصطلاح مراد می شده است با آنچه هم اکنون در اذهان متبادر می گردد کاملاً متفاوت است.
امروزه صوفی به فرد یا گروه اجتماعی خاصی اطلاق می گردد که در محلی به نام خانقاه عبادت می کنند و عموماً در شریعت یا احکام عبادی اهل بدعت می باشند که تفصیل آن در این نوشته نمی گنجد. اما در قرون گذشته معنای صوفی مترادف با عارف بوده است. یعنی کسی که راه خدا را برگزیده و اهل سیر و سلوک الی الله است. عرفا متعبد به شریعت بوده و آن را از لوازم دینداری حتی پس از رسیدن به مراتب بالای عرفان و یقین می دانند. مانند سید علی آقای قاضی یا مرحوم بهاری همدانی یا سیدبن طاووس و … که ایشان خود مجتهد در احکام دین و به معنای دقیق کلمه اهل فقه و شریعت محسوب می شوند.
لذا اگر می بینید در کتب علمای گذشته و یا حتی در اشعار عرفانی حافظ و مولوی از صوفی تعریف و تقدیر می گردد؛ مثلاً: صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق؛ معنای صوفی در آن عصر همانی است که امروزه به عارف اطلاق می گردد. با این توضیح مشخص شد این اختلاف ظاهری به تفاوت معنایی واژگان در سیر زمان و اعصار برمی گردد.