۱۳۹۷/۱۰/۲۹
–
۴۱۵ بازدید
ضرورت طرح مباحث جهان بینی چیست؟
تعارضهای موجود انسان مدعی تمدن ، انحطاط بشریت ،رنج و ستم بر انسانهای بی پناه توسط قدرتها و هزاران عنوان واقعی دیگر لزوم و ضرورت پاسخی شایسته به پرسشهایی اینچنینی و موارد ذیل را اقتضا دارد:
چگونه اعتقاد به خداوند به عنوان یک موجود مجرد و ماوراء طبیعی و نیز اعتقاد به ملائکه با اندیشه ماتریالیستی دنیای مدرن و منحصر نمودن هستی در موجودات مادی سازگار است؟
چگونه حصر معرفت به معرفت های تجربی در اندیشه مدرن با ادعای ضرورت نیاز بشر به معارف وحیانی که از ناحیه خداوند ارسال می شود مطابق می باشد؟
ادعای جهان بینی مدرن که انسان محور همه عالم است و معرفت های نظری و عملی و ارزشهای اخلاقی تابع امیال و خواهش های اوست با ادعای دین اسلام که انسان باید خواهشها و امیال خود را محور ارزش ها ندانسته و تابع صرف و تسلیم محض و عبد خداوند باشد در تعارض آشکار است.
و در نهایت این که وقتی به اعتراف صریح و آشکار اندیشمندان غربی، دنیای مدرن وقتی آغاز شده که بشریت سعی کرده است تا خود را از تأثیر دین و آموزه های آن رها سازد و وقتی اساس و مبنای دنیای مدرن، مساوی گرفتن موجود با مادی بودن و نفی خداوند و تشکیک در او می باشد به سهولت روشن می شود که:
ادعای این که باید از اسلام، قرائت مدرن ارائه کرد و اسلام را با مدرنیته و جهان بینی مدرن سازگار ساخت، در واقع مستلزم نفی کلی دین و اساس اسلام ـ یعنی خدا و وحی و ملائکه و آموزه های دینی و عبودیت خداوند ـ است.
جهان بینی به معنای نگرش کلی به هستی و انسان است، که پاسخ گوی سؤالات اساسی انسان می باشد؛ از قبیل این که:
1- آیا جهان آفریدگاری حکیم و توانا دارد، یا خود به خود به وجود آمده است؟
2- آیا جهان غایتی دارد و به سوی هدفی تعیین شده در حرکت است؟
3- آیا انسان در اعمال و رفتار خود مختار و مسؤول است یا مجبور و فاقد مسؤولیت؟
4- آیا انسان پس از مرگ نابود می شود و مرگ به معنای فنای حیات آدمی و یا تغییر شکل حیات انسان است و آدمی حیاتی جاودان دارد؟
5- اگر حیات آدمی جاودان است، نیکبختی و شوربختی در حیات پس از مرگ چگونه است و به چه عواملی بستگی دارد؟
جهان بینی ها به اعتبارات گوناگونی قابل تقسیم اند که مهمترین آنها عبارت است از:
الف) از جهت روش و متد:
از نگاه روش شناختی (Methodologic) جهان بینی به چهار دسته تقسیم می شود: جهان بینی علمی، جهان بینی فلسفی، جهان بینی عرفانی و جهان بینی دینی (وحیانی).
ب ) از نظر محتوا:
از دیدگاه محتوایی جهان بینی به دو دسته تقسیم می شود: الهی و مادی.
چگونه اعتقاد به خداوند به عنوان یک موجود مجرد و ماوراء طبیعی و نیز اعتقاد به ملائکه با اندیشه ماتریالیستی دنیای مدرن و منحصر نمودن هستی در موجودات مادی سازگار است؟
چگونه حصر معرفت به معرفت های تجربی در اندیشه مدرن با ادعای ضرورت نیاز بشر به معارف وحیانی که از ناحیه خداوند ارسال می شود مطابق می باشد؟
ادعای جهان بینی مدرن که انسان محور همه عالم است و معرفت های نظری و عملی و ارزشهای اخلاقی تابع امیال و خواهش های اوست با ادعای دین اسلام که انسان باید خواهشها و امیال خود را محور ارزش ها ندانسته و تابع صرف و تسلیم محض و عبد خداوند باشد در تعارض آشکار است.
و در نهایت این که وقتی به اعتراف صریح و آشکار اندیشمندان غربی، دنیای مدرن وقتی آغاز شده که بشریت سعی کرده است تا خود را از تأثیر دین و آموزه های آن رها سازد و وقتی اساس و مبنای دنیای مدرن، مساوی گرفتن موجود با مادی بودن و نفی خداوند و تشکیک در او می باشد به سهولت روشن می شود که:
ادعای این که باید از اسلام، قرائت مدرن ارائه کرد و اسلام را با مدرنیته و جهان بینی مدرن سازگار ساخت، در واقع مستلزم نفی کلی دین و اساس اسلام ـ یعنی خدا و وحی و ملائکه و آموزه های دینی و عبودیت خداوند ـ است.
جهان بینی به معنای نگرش کلی به هستی و انسان است، که پاسخ گوی سؤالات اساسی انسان می باشد؛ از قبیل این که:
1- آیا جهان آفریدگاری حکیم و توانا دارد، یا خود به خود به وجود آمده است؟
2- آیا جهان غایتی دارد و به سوی هدفی تعیین شده در حرکت است؟
3- آیا انسان در اعمال و رفتار خود مختار و مسؤول است یا مجبور و فاقد مسؤولیت؟
4- آیا انسان پس از مرگ نابود می شود و مرگ به معنای فنای حیات آدمی و یا تغییر شکل حیات انسان است و آدمی حیاتی جاودان دارد؟
5- اگر حیات آدمی جاودان است، نیکبختی و شوربختی در حیات پس از مرگ چگونه است و به چه عواملی بستگی دارد؟
جهان بینی ها به اعتبارات گوناگونی قابل تقسیم اند که مهمترین آنها عبارت است از:
الف) از جهت روش و متد:
از نگاه روش شناختی (Methodologic) جهان بینی به چهار دسته تقسیم می شود: جهان بینی علمی، جهان بینی فلسفی، جهان بینی عرفانی و جهان بینی دینی (وحیانی).
ب ) از نظر محتوا:
از دیدگاه محتوایی جهان بینی به دو دسته تقسیم می شود: الهی و مادی.