۱۳۹۳/۰۸/۰۱
–
۷۳۹ بازدید
در نماز ما داریم با خدا حرف میزنیم.(مخاطب ما خداست)چرا بجای استفاده از ضمیر مخاطب از ضمیر غایب استفاده میکنیم؟
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز1. همه آیات سوره حمد به صورت خطاب نیست بلکه ایات 1 تا 5 سوره مبارکه حمد یعنی (اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (1)الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (2) الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (3) مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5) ) به صورت غایب و آیات 5 تا 7 یعنی (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (6)صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (7) ) به صورت مخاطب آمده است .2. آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار شروع مى شود.و با ابراز ایمان به مبدء و معاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه مى یابد، و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مى گیرد.در تفسیر بیان السعاده آمده است:«خداى تعالى به طریق تعلیم و آموزش فرمود: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ»: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» یعنى، سزاوار آن است که خواننده قرآن تا مقام حضور و مشاهده حقّ تعالى، در مظاهر آن ترقّى کند و آنگاه ببیند که خود او مالک هیچ چیز نبوده. نه مالک مال نه فعل نه صفت، نه ذات، و خداى تعالى مالک حقیقى همه آنها بوده است و استحقاق این مالکیّت را هم داشته است آن وقت است که در مقام التجاء در آمده به زبان حال و گفتار و زبان ذاتش و زبان جمیع لشگریان و قوایش خدا را مخاطب قرار مى دهد عبودیّت و بندگى خود را به نحو حصر عبودیّت در خدا ظاهر مى سازد زیرا، اقتضاى مقام حضور این است که حاضر در محضر حقّ چنان دامنه پرستندگى را تنگ گیرد و منحصر به معبود سازد که مجال نگرش به غیر معبود را نداشته باشد.»
3. علامه طباطبایی در تفسیر خود می نویسد:« حق عبادت خدا این است که از هر دو جانب حضور باشد.اما از جانب پروردگار عز و جل، به اینکه بنده او وقتى او را عبادت مى کند، او را بعنوان معبودى حاضر و روبرو عبادت کند، و همین باعث شده که در سوره مورد بحث در جمله (إِیَّاکَ نَعْبُدُ) ناگهان از سیاق غیبت به سیاق حضور و خطاب التفات شود، با اینکه تا کنون مى گفت حمد خدایى را که چنین و چنانست، ناگهان بگوید: (تو را مى پرستیم)، چون گفتیم حق پرستش او این است که او را حاضر و روبرو بدانیم…»
گویى بنده با این پایه محکم عقیدتى و معرفت و شناخت پروردگار، خود را در حضور او، و در برابر ذات پاکش مى بیند، او را مخاطب ساخته نخست از عبودیت خویش در برابر او، و سپس از امدادها و کمکهاى او سخن مى گوید: تنها ترا مى پرستم و تنها از تو یارى مى جویم (إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ).
المیزان ، ج ا ، تفسیر سوره حمد
3. علامه طباطبایی در تفسیر خود می نویسد:« حق عبادت خدا این است که از هر دو جانب حضور باشد.اما از جانب پروردگار عز و جل، به اینکه بنده او وقتى او را عبادت مى کند، او را بعنوان معبودى حاضر و روبرو عبادت کند، و همین باعث شده که در سوره مورد بحث در جمله (إِیَّاکَ نَعْبُدُ) ناگهان از سیاق غیبت به سیاق حضور و خطاب التفات شود، با اینکه تا کنون مى گفت حمد خدایى را که چنین و چنانست، ناگهان بگوید: (تو را مى پرستیم)، چون گفتیم حق پرستش او این است که او را حاضر و روبرو بدانیم…»
گویى بنده با این پایه محکم عقیدتى و معرفت و شناخت پروردگار، خود را در حضور او، و در برابر ذات پاکش مى بیند، او را مخاطب ساخته نخست از عبودیت خویش در برابر او، و سپس از امدادها و کمکهاى او سخن مى گوید: تنها ترا مى پرستم و تنها از تو یارى مى جویم (إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ).
المیزان ، ج ا ، تفسیر سوره حمد