ظهور امام مهدی(ع) پایان تمام فتنه های آخرالزمانی
۱۳۹۴/۱۰/۱۶
–
۶۸ بازدید
ظهور امام مهدی(ع) پایان تمام فتنه های آخرالزمانی
ابوقتیل گوید: خیر و وسعت زندگی مردم همیشه برقرار خواهد بود، مادامی که خلافت بنی عباس منقضی نشده باشد و موقعی که خلافت آنها منقضی شد، مردم همیشه دچار فتنه خواهند بود تا مهدی(ع) قیام کند.
خبرگزاری شبستان: کتابهای “ملاحم و فتن” دستهای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) میپردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتابهای خود را به همین نام ها خواندهاند.
ظهور امام مهدی(ع) پایان تمام فتنه های آخرالزمانی
ابوقتیل گوید: خیر و وسعت زندگی مردم همیشه برقرار خواهد بود، مادامی که خلافت بنی عباس منقضی نشده باشد و موقعی که خلافت آنها منقضی شد، مردم همیشه دچار فتنه خواهند بود تا مهدی(ع) قیام کند.
خبرگزاری شبستان: کتابهای “ملاحم و فتن” دستهای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) میپردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتابهای خود را به همین نام ها خواندهاند.
سید بن طاووس (م ۶۶۴) عالم شیعی با استفاده از کتابهای فتن اهل سنت کتاب “التشریف بالمنن” معروف به “الملاحم و الفتن” را جمع آوری کرده است. کتاب حاضر- که در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمان شناسی و نشانههای ظهور به نظر میآید- در دیدگاه محدثان و عالمان شیعه، پس از سید اهمیت فراوانی یافته است و از احادیث آن به مثابه روایاتی درباره علامتهای ظهور بهره بردهاند.
علامه مجلسی روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس گزارش کرده و دیگر محدثان بعدی نیز چنین کردهاند. سید در این کتاب حدود ۴۲۵ تا ۴۵۰ روایت را نقل کرده است که از این روایتها تنها حدود ۱۷۰ روایت به بحث مهدویت و نام و اوصاف مهدی(عج)، نشانههای ظهور، مدت زمان حکومت، اوصاف حکومت و یاران حضرت مهدی (عج) میپردازند.
در این مجال قسمت هایی از این کتاب گرانقدر مهدوی را متذکر می شویم.
ابن مسعود از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: عده خلفا بعد از من مثل عده نقبا بعد از موسی است. جابر بن سمره از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: این امر خلافت برای دوازده خلیفه خواهد بود که همه آن ها از قریش باشند. ابوطفیل گوید: عبدالله بن عمر دست مرگ گرفت و گفت: عامر وائله به من خبر داد که دوازده خلیفه از نسل کعب بن لوی خواهد بوجود آمد آنگاه توجهی کرد و گفت: هرگز کار مردم درست نمی شود تا قیامت قیام کند.
ابن عوف گوید: من و چند نفری از قریش از بنی کعب بن لوی نزد عبدالله بن عمر بودیم، پس عبدالله بن عمر گفت: ای بنی کعب به زودی از شما دوازده خلیفه بوجود می آید. ابن عباس بعده ای که نزد او بودند – و سخن از خلفا دوازده گانه و امیر می راندند – گفت: بخدا قسم بعد از این از ما سفاح و منصور و مهدی بوجود می آیند و آن را به عیسی بن مریم رد می کنند. سرح یرموکی گوید: من در تورات یافتم که برای این امت دوازده نبی خواهد بود که یکی از آنها نبی آنها است، پس وقتی که آن عده تمام شدند طغیان و ستم می کنند و خوف و ترسی بین آنها خواهد بود. ابن عباس گوید: بزرگان ما از کعب پرسیدند؟ کعب گفت: من در تورات یافته ام که عده آنها دوازده نبی خواهد بود.
ابو هریره گوید: من در خانه ابن عباس بودم که گفت: درها را ببندید بعد از آن پرسید: غیر از خود ما آیا شخص بیگانه ای در اینجا هست گفتند: نه و من در یک گوشه ای از جمعیت بودم، پس ابن عباس گفت: وقتیکه دیدید از طرف مشرق بیرق های سیاهی نمایان شد فارس را اکرام کنید، زیرا که دولت ما در میان آنها است. ابو هریره گوید: بابن عباس گفتم: آیا می خواهی آنچه از رسول خدا(ص) شنیدم برای تو بگویم؟ گفت: تو هم که اینجا بودی؟ گفتم: آری گفت: بگو، گفتم: از رسول خدا( ص) شنیدم که فرمود: وقتیکه بیرق های سیاه خارج شوند اول آنها فتنه و وسط آنها ضلالت و گمراهی و آخر آنها کفر خواهد بود.
مکحول از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: من با بنی عباس چه کرده ام که امت مرا تعقیب نموده و بانها لباس سیاه میپ وشانند؟ خدا لباس آتشین بانها (بنی عباس) بپوشاند.
راشد بن داود از رسول گرامی(ص) روایت کرده که فرمود: من یا بنی عباس چه کرده ام که امت مرا تعقیب می کنند و خون آنها را می ریزند و لباس سیاه به آنها می پوشانند؟ خدا لباس آتشین به آنها بپوشاند.
محمد بن علی از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده که فرموده: وای بر دو فرقه از امت من: فرقه بنی امیه و فرقه بنی عباس که (دارای) دو بیرق ضلالت و گمراهی خواهند بود.
عبدالله بن ابی اشعث گوید: از بنی عباس دو بیرق خارج می شود که اول یکی از آنها نصرت و آخر آن و زرو وبال خواهد بود، آنرا یاری نکنید خدا هم آنرا یاری نکند، و اول بیرق دیگر و زر و و بال و آخر آن کفر است آنرا یاری ننمائید خدا هم آنرا یاری نکند.
ابومروان از علی بن ابیطالب(ع) روایت کرده که فرمود: وقتی که بیرق های سیاهی را دیدید از زمین جدا نشوید و دست و پای خود را حرکت ندهید (کنایه از آن است که آماده جنگ نشوید) پس گروهی کوچک ظاهر می شود که به آنها توجهی نمی شود، دل های آنها چون سنگ آهن است، اصحاب درد و بلا هستند، به عهد و پیمانی وفا نمی کنند، به سوی حق دعوت می کنند، ولی اهل حق نیستند، اسامی آن ها کنیه و نسب آنها پوشیده و نامعلوم، موهای آنها نظیر موی زن ها نرم و سست، تا اینکه بین آنها اختلاف واقع شود، بعد از آن، خدا حق را به هر که بخواهد می دهد.
حفصه زوجه رسول خدا(ص) از آن حضرت روایت کرده که فرمود: وقتی که شنیدید مردمی از طرف مشرق می آیند که دارای رای نیکوئی هستند و مردم از هیبت و هیکل آنها تعجب می کنند قیامت شما فرا رسیده است.
احمد بن عیسی میگوید: بعد از هلاک بنی امیه جالب وحش می آید و خدا از چهار گوشه جهان، اهل زمین را به سوی او می فرستد که این امت را به وسیله او عذاب کند.
حذیفه بن یمان میگوید: مردی از طرف مشرق خارج می شود و مردم را به سوی آل محمد(ص) دعوت می کند در صورتی که او دورترین مردم است به آل محمد(ص) علامت های سیاهی نصب می کند که اول آنها نصرت و آخر آنها کفر است، پست ترین افراد عرب و غلام های زر خریدید که از اطراف آفاق جمع شده اند تابع او خواهند شد علامت آنها سیاهی است و دین آنها شرک است و بیشتر آنها خدع خواهند بود گفتم: خدع یعنی چه؟ گفت: یعنی ختنه نشده. آنگاه حذیفه به ابن عمر گفت: تو زمان آن مرد را درک نخواهی کرد، عبدالله بن عمر گفت: ولی خبر می دهم که بعد از من فتنه ای به پا خواهد شد و سال خطرناکی خواهد آمد که عرب و مردمان صالح و اصحاب کفر و فقها در آن هلاک می شوند و این حادثه به همین زودی کشف خواهد شد.
ابن سیرین می گوید: بیرقی از طرف خراسان خارج می شود که همیشه فاتح و غالبند تا اینکه هلاک آنها از همان مکانی که ظاهر شده بودند شروع شود. و از علی(ع) روایت کرده که: هلاک آنها در همان مکانی است که ظاهر شده بودند.
کعب می گوید: موقعی مردی از بنی عباس، خلافت کند که او را عبدالله می گویند و او آخرین نفر آنها است که ذو العین است بنی عباس به (ع) افتتاح شدند و به (ع) هم ختم شدند، او کلید بلا و شمشیر فنا خواهد بود.
کعب گوید: (فتنه) غریبه ای است و اهل آن پا برهنه و لخت خواهند بود و هیچ دینی را برای خدا قبول نمی کنند، زمین را با پا می کوبند آنطور که گاو، خرمن را می کوبد، اگر آنها را درک کردید به خدا پناه ببرید.
عصمه بن قیس از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرموده: پناه به خدا می برم از فتنه مشرق بعد از آن از فتنه مغرب.
نعیم از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: زنان بربر از مردان آنها بهترند، زیرا پیغمبری در میان آنها مبعوث شد و او را کشتند پس زنان آنها متصدی دفن او شدند.
حسان می گوید: گفته شده موقعی که بیرق های زرد به مصر رسیدند در فرار کردن جد و جهد کن و موقعی که در وسط شهر شام رسیدند اگر بتوانی لازم است که نردبانی تهیه کنی و به آسمان روی یا به زمین فرو شوی.
ابو زاهر از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: بعضی از اهل ذمه شما هستند که در آن بلاها برای شما از اهل شرق سخت ترند زنی از اصحاب زیرک و دانا (یا اهل ذمه) با انگشت خود به شکم زنی از زنان مسلمین می زند و به او می گوید: جزیه بدهید.
سالم بن عمر از حضرت حسن بن علی از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: امر به معروف و نهی از منکر بکنید و الا خدا عجم را بر شما مسلط می کند که گردن شما را بزنند و غنیمت و خراج شما را بخورند و چون شیر (در مقابل شما استقامت نموده) فرار نمی کند.
عمرو بن… از پدرش روایت کرده که گفت: وارد شدم بر عمر در آن موقعی که نزد درب کعبه بود، شنیدم که می گفت: وقتی که بیرق های سیاهی از طرق مشرق بیاید و بیرق های زردی از طرف مغرب بیاید تا در وسط شهر شام یعنی دمشق با یکدیگر ملاقات نمایند موقع بلا خواهد بود.
طاووس از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: موقعی که فتنه ای از طرف مشرق و فتنه ای از طرق مغرب بپا شود و یکدیگر را در گودی زمین ملاقات کنند در یک چنین روزی (شکم زمین) بهتر است از روی آن.
ابو قتیل گوید: خیر و وسعت زندگی مردم همیشه برقرار خواهد بود مادامی که خلافت بنی عباس منقضی نشده باشد و موقعی که خلافت آنها منقضی شد مردم همیشه دچار فتنه خواهند بود تا مهدی(ع) قیام کند.
ابن حنیفه گوید: بنی عباس خلافت می کنند تا اینکه مردم از خیر مایوس شوند، پس از آن بین آنها تفرقه می افتد، اگر در آن موقع سوراخ عقرب یافتید خود را در آن داخل کنید، چه آنکه مردم گرفتار شر و فتنه طولانی می شوند تا اینکه خلافت آنها از بین برود و مهدی(ع) قیام کند.
ابن عباس از رسول خدا(ص) و آله روایت کرده که فرمود: وقتی که پنجمین نفر از اهل بیت من بمیرد فتنه (بپا می شود) تا اینکه هفتمی بمیرد، پس از آن همینطور خواهد بود تا مهدی(ع) قیام کند.
اصبحی می گوید: پنج نفر از فرزندان عباس، مثل پادشاهان ستم کار خلافت می کنند، وای بر مردم از آن موقعی که هفتمی آنها بمیرد، (زیرا) شخصی بر (مردم) زمین مسلط می شود که شبیه شیر خواهد بود، با دهان خود می خورد و با دست خود فساد خواهد کرد از کثرت خون هائی که می ریزد آسمان ها به خدا شکایت می کنند، دو صباحی خلافت خواهد نمود (آنگاه هلاک می شود) بعد از آن یکی از برادران او خلافت را قهرا می گیرد و مال خدا را بطور مساوی بین بندگان خدا تقسیم نخواهد کرد تا اینکه منادی از آسمان ندا می کند: زمین زمین خدا و بندگان، بندگان خدا هستند و مال خدا هم به طور مساوی مال.
بندگان خدا است، او بدین طریق ده سال خلافت می کند. کعب می گوید: (جمعیت) ترک وارد جزیره خواهند شد و مال های سواری خود را از فرات آب می دهند، آنگاه خدا طاعون را (وبا مننژیث) به آنها مسلط می کند تا آنها را می کشد و کسی از آنها نجات پیدا نمی کند مگر یک مرد.
کعب می گوید: یک کشتی پر از آنها وارد می شود و از دجله و فرات آب می آشامند و در جزیره می روند و اهل اسلام در آن جزیره خواهند بود و تاب مقاومت آنها را ندارند آنگاه خدا برفی را که در آن سرمای شدید و باد و یخ باشد بر آنها مسلط می کند تا آنها نابود شوند بعد از آن، مسلمین به طرف یاران خود برمی گردند و می گویند: خدا آنها را هلاک کرد و یکی از آنها باقی نمانده و تا آخرین نفر آنها هلاک شدند.
مکحول از حضرت محمد بن عبدالله(ص) روایت کرده که فرمود: طایفه ترک دو مرتبه خروج می کنند، مرتبه اول: از آذربایجان خروج می کنند و مرتبه دوم: مال های سواری خود را به فرات می بندند و بعد از آن، ترکی نخواهد بود. سید بن طاووس گوید: شاید معنای حدیث این باشد که غیر از آن ترک ها ترک دیگری داخل فرات نشده و خلافت نخواهند کرد بلکه همان طایفه ترک هستند که خلافت را مالک میشوند.
یزید بن جابر و غیر او از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: طایفه ترک را دو خروج خواهد بود اول آنکه (با هر جا مصادف شوند) خراب می کنند دوم آنکه به سوی نهر فرات سرعت می نمایند. عبدالرحمان در حدیث خود از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: قربانی بزرگ خدا در میان قوم ترک است و بعد از آنها ترکی نخواهد بود. سید بن طاووس گوید: شاید منظور، ترک بنی عباس باشدکه مسلمان بودند، آنها که ترکی نظیرشان نبوده و قربانی بزرگی به دست آن دولت ستمکار قربانی شد.
ارطات گوید: سفیانی با ترک جنگ می کند و بعد از آن به دست مهدی(ع) ریشه کن خواهند شد.
حذیفه بن یمان گوید: وقتیکه اولین (طائفه) ترک را در جزیره دیدید با آنها جنگ کنید تا آنها را شکست دهید یا اینکه خدا شر آنها را دفع کند زیرا آنها حرام را افتضاح می کنند و آن علامت خروج اهل مغرب و از بین رفتن قدرت و سلطه آنها است.