عاقبت به خیری حافظان و شخصیت های قرآنی
۱۳۹۳/۰۷/۲۲
–
۲۹۲ بازدید
باسلام وخداقوت.سوالی ذهنم رامشغول کرده همیشه به مامی گویندقرآن باعث هدایت ودوری ازضلالت است درخودقرآن وروایات هم به آن اشاره شده پس چرادرطول تاریخ افرادی بودن که حافظ قرآن بودن وشخصیتهای مهم اخلاقی وقرآنی بودن ولی عاقبتشون درآخرختم بخیرنشده؟
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباط شما با این مرکز 1. قران کتاب هدایت و سعادت و دوری از گمراهی و انحراف و ضلالت است اما این امر علت تامه برای عاقبت بخیری نیست .2. انس با قران و تلاوت و حفظ آن زمینه ساز هدایت و حسن عاقبت و سعادت است نه علت تامه و کامل .
3. تلاوت و حفظ قران و دانستن تفسیر آیات الهی همگی مقدمه عمل به آن است و عمل صالح در کنار ایمان عامل سعادت و عاقبت بخیری است .
4. در قران کریم داستان بلعم باعورا که فردی اشنا با تورات وَ حامل ایات و علوم الهی بود اما دچار انحراف و سقوط شده ذکر شده است :
و اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوِینَ (اعراف/ 175)
و براى آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولى (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد.
این آیه به روشنى اشاره به داستان کسى مى کند که نخست در صف مؤمنان بوده و حامل آیات و علوم الهى گشته، سپس از این مسیر گام بیرون نهاده، به همین جهت شیطان به وسوسه او پرداخته، و عاقبت کارش به گمراهى و بدبختى کشیده شده است.
تعبیر انسلخ که از ماده انسلاخ و در اصل به معنى از پوست بیرون آمدن است، نشان مى دهد که آیات و علوم الهى در آغاز چنان به او احاطه داشت که همچون پوست تن او شده بود، اما ناگهان از این پوست بیرون آمد و با یک چرخش تند، مسیر خود را به کلى تغییر داد!.
از تعبیر فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ چنین استفاده مى شود که در آغاز شیطان تقریبا از او قطع امید کرده بود، چرا که او کاملا در مسیر حق قرار داشت، اما پس از انحراف مزبور، شیطان به سرعت او را تعقیب کرد و به او رسید و بر سر راهش نشست و به وسوسه گرى پرداخت، و سرانجام او را در صف گمراهان و شقاوتمندان قرار داد .
تفسیر نمونه، ج 7، ص: 13
5. بنا بر این علاوه بر تلاوت و حفظ قران مراقبت از نفس و اعمال و کردار و محاسبه آنها به طول مستمر و یاد دائمی خداوند و پناه بردن به او از شر نفس و شیطان شرط لازم برای سعادت و عاقبت بخیری انسان است .
3. تلاوت و حفظ قران و دانستن تفسیر آیات الهی همگی مقدمه عمل به آن است و عمل صالح در کنار ایمان عامل سعادت و عاقبت بخیری است .
4. در قران کریم داستان بلعم باعورا که فردی اشنا با تورات وَ حامل ایات و علوم الهی بود اما دچار انحراف و سقوط شده ذکر شده است :
و اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوِینَ (اعراف/ 175)
و براى آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولى (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد.
این آیه به روشنى اشاره به داستان کسى مى کند که نخست در صف مؤمنان بوده و حامل آیات و علوم الهى گشته، سپس از این مسیر گام بیرون نهاده، به همین جهت شیطان به وسوسه او پرداخته، و عاقبت کارش به گمراهى و بدبختى کشیده شده است.
تعبیر انسلخ که از ماده انسلاخ و در اصل به معنى از پوست بیرون آمدن است، نشان مى دهد که آیات و علوم الهى در آغاز چنان به او احاطه داشت که همچون پوست تن او شده بود، اما ناگهان از این پوست بیرون آمد و با یک چرخش تند، مسیر خود را به کلى تغییر داد!.
از تعبیر فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ چنین استفاده مى شود که در آغاز شیطان تقریبا از او قطع امید کرده بود، چرا که او کاملا در مسیر حق قرار داشت، اما پس از انحراف مزبور، شیطان به سرعت او را تعقیب کرد و به او رسید و بر سر راهش نشست و به وسوسه گرى پرداخت، و سرانجام او را در صف گمراهان و شقاوتمندان قرار داد .
تفسیر نمونه، ج 7، ص: 13
5. بنا بر این علاوه بر تلاوت و حفظ قران مراقبت از نفس و اعمال و کردار و محاسبه آنها به طول مستمر و یاد دائمی خداوند و پناه بردن به او از شر نفس و شیطان شرط لازم برای سعادت و عاقبت بخیری انسان است .