طلسمات

خانه » همه » مذهبی » عزاداری و ملی گرایی؟

عزاداری و ملی گرایی؟


عزاداری و ملی گرایی؟

۱۳۹۴/۰۸/۲۷


۷۷ بازدید

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به نظر می رسد برای پاسخ به این سوال ابتدا لازم باشد اندکی در باره هویت ملی ایرانیان مطالبی را متذکر شویم . ((هویت ملی)) مجموعه ای از تاریخ , فرهنگ و تمدن یک ملت است که در بستر زمان شکل گرفته است . از طرفی تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایرانیان نیز در طول تاریخ همواره دستخوش تاثیر و تاثرات مختلفی بوده است و در هر مقطعی هویت ملی خاصی شکل گرفته است .

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به نظر می رسد برای پاسخ به این سوال ابتدا لازم باشد اندکی در باره هویت ملی ایرانیان مطالبی را متذکر شویم . ((هویت ملی)) مجموعه ای از تاریخ , فرهنگ و تمدن یک ملت است که در بستر زمان شکل گرفته است . از طرفی تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایرانیان نیز در طول تاریخ همواره دستخوش تاثیر و تاثرات مختلفی بوده است و در هر مقطعی هویت ملی خاصی شکل گرفته است . همین روند در دوران پس از ورود اسلام به ایران نیز وجود داشته است و پذیرش اسلام توسط ایرانیان که به دلایل متعددی از جمله پیام های جان بخش دین مبین اسلام و آموزه های منطبق بر فطرت آن صورت گرفت باعث باز تعریف مجدد هویت ملی ایرانیان و پذیرش رنگ و بوی دین مبین اسلام شد به ویژه که نوع برخورد دین اسلام با فرهنگ های بیگانه از نوع نفی مطلق نبوده است بلکه عناصر مثبت این فرهنگ ها را می پذیرفت و یا برخوردی با آن نداشت و صرفا به طرد عناصر منفی می پرداخت و به عنوان مثال در مواجهه با فرهنگ ایرانیان عناصر مثبتی همچون اصل عید نوروز که بهانه ای برای صله رحم ، سرکشی به فقرا و … می توانست باشد را پذیرفته و آیین های غلط و خرافی که حاشیه این مراسمات بود را نفی کرد و ایرانیان نیز این مسائل را به خود پذیرفتند و بسیاری از آئین های غلط و خرافی دوران گذشته را کنار گذاشتند و تنها تعداد اندکی از این آئین های غلط در طول تاریخ بر جای ماند که آن هم بیشتر به نظر می رسد به دلیل کم اطلاعی ها بوده است . بنابر این پس از پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان هویت ملی ایرانیان ، تعریفی جدید یافت که با هویت دینی هیچ تعارضی نداشت و وقتی سخن از هویت ملی به میان می آمد مراد همان هویت مذهبی شکل گرفته در سرزمین ایران بود که عناصر مثبتی از فرهنگ ایرانی هم در آن وجود داشته و برخی رسم ها و آئین های نامتعارض با دین هم در آن به رسمیت شناخته شده بود . از این روی شخصیت هایی هم که امروزه در کشور ما به عنوان الگو و نماد های برجسته ما مورد تکریم و احترام قرار می گیرند و برایشان مراسم عزا و شادی برپا می شود همچون اهل بیت ع بخشی از فرهنگ و هویت ما محسوب می شوند و نبایدبه صرف عرب بودن آنان ، آنها را از هویت خود جدا و به دنبال مقایسه رفتار عرب ها نسبت به الگوهای بومی ما با رفتاری که ما نسبت به الگوهای بومی آنها داریم بگردیم ، به عبارت دیگر اهل بیت ع هرگز الگوهای بومی عرب ها به شمار نمی آیند و به همین دلیل تکریم آنها نیز تکریم «دیگری» به شمار نمی آید بلکه این بزرگواران الگوهای فرابومی و بلکه جهانی هستند و تکریم آنها در واقع افتخار هر انسان آزاده ای به ویژه شیعه تلقی می گردد به طوری که حتی اگر عرب ها نسبت به الگوهای بومی خاص ما هیچ احساسی نداشتند باز هم تکریم این بزرگواران شان خاص خود را داشت ، ضمن اینکه ادعای بی اعتنایی مطلق عرب ها نسبت به الگوهای بومی که از نظر ما الگوهای مطلوب و قابل تکریم هستند نیز قضاوتی ناصحیح می باشد چرا که در میان کشورهای عربی نیز انسان های آگاه و باوجدان فراوانی یافت می شوند که پس از آشنایی با الگوهای داخلی ما به ابراز احساسات و علاقمندی نسبت به آن می پردازند که از جمله باید به عشق و ارادتی اشاره کرد که در میان بسیاری از ملت های مسلمان منطقه نسبت به امام خمینی ره و مقام معظم رهبری وجود دارد و یا عشق و ارادتی که علاوه بر رهبران فوق الذکر به بسیاری از سرداران ایرانی در کشورهای حامی مقاومت همچون لبنان ، سوریه و عراق شکل گرفته است و اگر ما بتوانیم از طریق ابزارهای تبلیغاتی خویش به معرفی الگوهای مذهبی و ملی خود بپردازیم قطعا شاهد رشد چنین احساساتی نیز خواهیم بود. سرانجام آخرین نکته این است که هرگز نباید رفتارها و مواضع نابخردانه برخی مسئولان و حکام کشورهای منطقه که مجری سیاست های نامشروع نظام سلطه می باشند را به پای ملت های آنها نوشت و به بهانه چنین رفتارهایی به نفی الگوهایی که با این افراد صرفا به لحاظ زبانی و یا نژادی تشابه دارند و به لحاظ فکری کاملا در خط متعارض قرار می گیرند پرداخت .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد