خانه » همه » مذهبی » علل سستی اراده بندگی

علل سستی اراده بندگی


علل سستی اراده بندگی

۱۳۹۳/۱۰/۲۸


۲۰۷۴ بازدید

علل بی تفاوتی فردی که قبلا مقید به نماز و روزه و…بود و الآن نیست، کدامند؟

سستی اراده در دین داری و بندگی خدا گاهی ناشی از ضعف اعتقادی و معرفتی است، یعنی شخص از اول اعتقادات درستی نداشته و یا داشته و در اثر شبهاتی که در جامعه وجود دارد ضعیف شده است و گاهی ناشی از گناه و ولنگاری عملی و لهو و لعب است. باید بدانیم که گناه و ولنگاری عملی هم می تواند باعث ضعف ایمان و اراده انسان شود، زیرا همانگونه که علم و شناخت و اعتقاد روی عمل انسان تاثیر گذار است و زمینه عمل و بندگی را فراهم می کند، متقابلا عمل هم باعث تقویت اعتقاد و ایمان می شود.
قرآن کریم می فرماید: ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللهِ (سوره روم، آیه 10) سپس عاقبت بدکاران و اهل گناه این است که آیات الهی را تکذیب می کنند. یعنی اگر گناهان فرد ادامه یابد و شخص توبه نکند، باعث می شود کم کم انسان گناه کار حتی خدا و دین را تکذیب کند.
و نیز کسانی هستند که روحیه ی تعبّد و تسلیم ندارند و در پی بهانه اند تا شانه از بار تکلیف و دینداری خالی کنند. از این رو مسئله ی «تحقیق» را عنوان می کنند و برای هر دستور دینی، دنبال فلسفه و دلیل می گردند و خیلی هم خود را روشنفکر جا می زنند.
قرآن کریم نسبت به برخی از اینگونه افراد می فرماید: بل یرید الانسان لیفجر أمامه، یسئل أیّان یوم القیمة؟،(قیامت/5،6) گروهی می خواهند راه گناه برایشان باز باشد و لذا می پرسند: روز قیامت کی است؟ در باطن می دانند که خدا و قیامت حق است، اما در ظاهر به خاطر هوای نفس و اینکه از لذت های نفسانی نمی توانند بگذرند، می گویند: ای بابا چه کسی حالا قیامت را دیده؟
این گروه نیز به خاطر مشکلات عملی و آلودگی به گناه، امور اعتقادی را انکار و تکذیب می کنند و یا در آن شک و شبهه ایجاد می نمایند.
در مورد علم و عمل هم همین وضعیت وجود دارد، یعنی علم و عمل هر دو روی هم تاثیر گذارند. رهبر معظم انقلاب در دیداری که با کارآفرینان داشتند فرمودند: در روایت داریم که: العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الّا ارتحل (نهج البلاغه کلمه قصار 366) علم، عمل را به دنبال خود فرا می خواند، دعوت می کند. اگر عمل به دنبال علم آمد، آن وقت علم می ماند، باقی می ماند – یا شاید بشود گفت توسعه پیدا می کند، رشد پیدا می کند – اگر عمل به دنبال علم نیامد، علم هم باقی نمی ماند. «و الّا ارتحل»؛ عمل که نبود، علم هم می رود. اهمیت عمل را اینجا می شود فهمید؛ اهمیت کار را اینجا می شود فهمید. کار بدون علم، کم اثر است؛ علم بدون کار، بی اثر است.
امروزه متاسفانه اغلب کسانی که به ما مراجعه می کنند و از ضعف ایمان و اراده خود در دین داری و بندگی خدا شکوه دارند، علت آن وارد شدن به فضاهای آلوده و گناه است. البته وجود شبهات اعتقادی هم بی اثر نیست، ولی عمدتا گناه و هوای نفس است که ایمان انسان را تضعیف و اراده را سست می نماید.
به خصوص در این زمان رسانه های ماهواره ای و شبکه های مجازی نقش تعیین کننده ای در این جهت دارند و شیاطین در آنها بسیار فعال هستند. در این شبکه ها هم شبهات فراوانی به اعتقادات جوان ها وارد می شود و هم فضای نفس پرستانه و دنیاپرستانه و تجمل پرستانه آن به شدت گناه آلود است و باعث گرایش به دنیاپرستی و نفس پرستی و بسیاری از گناهان جنسی و غیر جنسی می شود.
یک جوان وقتی با سواد رسانه ای کم و آگاهی ناچیز وارد این فضاها می شود کم کم هویت دینی خود را گم می کند و ایمان و اعتقادات و اراده عملی اش ضعیف می گردد و هنگامی بیدار می شود که بسیاری از سرمایه های معنوی خود را از دست داده است و نیاز به بازسازی اساسی دارد، البته اگر بیدار شود!
عوامل ضعف اراده بندگی و نماز:
به صورت فهرست وار به برخی عواملی که در تضعیف اراده و ایمان دخالت دارند اشاره می کنیم، این علل را به سه دسته تقسیم و مورد بررسى قرار مى دهیم:
الف-علل فردى عدم گرایش به نماز و عبادت:
1 ـ آگاه نبودن نسبت به معارف نماز:
فردی که نـسبت به معارف ، احکام و مسائل مربوط به نماز آگاهى کافى ، لازم و درستى نداشته باشد، به طبع نسبت به نماز بى اهمیت است .
2 ـ احساس گناه:
بـرخـى از افراد مـمـکن اسـت خـطـا و گـنـاهـى مـرتـکب شـده بـاشـنـد و این عـمـل آنـهـا آشـکار شده و دیگران نیز از آن باخبر باشند. لذا خود را سرزنش کرده و از گذشته تـلخ و گـنـاه آلود خـویش نـگران است و مى پندارد که با چنین سابقه اى از خدا دور شده و خود را جهنمى مى پندارد.
ب-علل خانوادگى بى توجهى به عبادت و نماز:
خـانـواده مـهـم تـرین جایگاه تربیت انسان است . اگر این پایگاه اصلى دچار ضعف ، نارسایى شـود، قـطـعـاً تـربـیت افراد بـه مـخـاطـره مـى افـتـد و عـواقـب تـلخـى را بـه دنبال خواهد داشت .
بسیارى از علل عدم گرایش افراد به نماز ریشه در محیط تربیتى خانواده اى که در آن رشـد نـمـوده انـد دارد. بـرخـى از مـهـم تـرین عـلل آن بـه شـرح ذیل است :
1 ـ نداشتن الگوى مناسب:
والدینى که به وظایف الهى و شرعى خود پاى بند هستند و به موقع نماز مى خوانند و از سبک شـمـردن نـمـاز و سـایر واجـبـات الهـى پـرهـیز مـى کنند، به یقین فرزندانشان از آنان الگو گرفته و به نماز مى ایستند و هیچ عبادتى ـ از جمله نماز ـ را سبک نمى شمارند.
امّافردی که از این نعمت معنوى محروم است و والدینش به نماز علاقه اى نشان نمى دهند یا گهگـاهـى نـمـاز مـى خـوانـنـد، آیا الگـوى مـنـاسـب بـراى عـبـادت دارد؟ آیا فـطـرت خـداجـویى و مـیل بـه پـرسـتـش در او شـکوفـا مـى شـود یا در انـبـوه غـبـار جهل و غفلت باقى مى ماند؟
2 ـ عادت و تمرین ندادن:
یکى از علل موفقیت در هر کارى ، تمرین کردن و عادت نیکو است . انجام امور عبادى از جمله نماز نیز نیازمند تمرین است ، و بهترین ایام تمرین امور معنوى دوران کودکى و نوجوانى مى باشد.
بـرخـى از والدین به بهانه اینکه هنوز زمان تکلیف شرعى فرزندشان فرا نرسیده ، آنان را بـه نـمـاز دعـوت و هـدایت نـمـى کنـنـد، امـّا والدین آگـاه نـسـبـت بـه مـسـائل تـربـیتـى عـلاوه بر آگاهى دادن فرزندان خود، از روش هاى صحیح بهره گرفته تا بتوانند به تدریج آنان را به عادت نیکوى عبادت و نماز بیارایند.
3ـ لقمه حرام و شبهه ناک:
تـاءثیر و تاءثر جسم بر روح و بر عکس ، امرى است روشن و مسلّم . لذا انسان باید غذایى را مـصـرف کنـد که از بـهـداشـت ظـاهـرى و باطنى برخوردار باشد تا به جسم و روح او آسیبى نرساند.
یکى از مسؤ ولیت هاى بسیار مهم والدین در تهیه غذا و سایر امکانات زندگى براى فرزندان ، تـوجـه بـه حـلال و حـرام بـودن درآمـدهـا اسـت ؛ زیرا غـذاى حلال و طیب و حرام و شبهه ناک اثر وضعى بر جسم و روان انسان مى گذارد و خود می تواند مانع بزرگى درتربیت و توفیق کودک و نوجوان به نماز و عبادت باشد
4 ـ تقویت نکردن ایمان کودک و نوجوان:
لازم اسـت والدین راه هـاى مـخـتـلف خـداشـنـاسـى را بـراى آنـان بـیان کنـنـد تـا میل به پرستش در آنان شکوفا و آثار ایمان نمایان گردد.
کودک و نـوجـوانـى که مـعـنـى و مـفـهـوم ایمـان بـه خـدا را دریابـد و در سـایه عـمـل بـه تـکالیف الهـى ، شـخـصیت معنویش رشد یابد، به یقین اُنس و ارتباط با خدا و عبادت برایش حاصل خواهد شد.
ج-علل اجتماعى غفلت فرد از عبادت و نماز:
1 ـ دوستان و معاشران:
بـسـیارى از رفتارها و افکار افراد متاءثر از فکر و رفتار دوستان آنها است . لذا دوستان صمیمى تر نقش بسزایى در ترغیب فرد به نماز یا غفلت و ترک نماز دارند.
2 ـ تبلیغات مسموم علیه دین:
افراد و بخصوص جوانان و نوجوانان به دلیل آمادگى پذیرش هر نوع اندیشه و رفتار ارائه شده ، و از طـرف دیگـر بـه دلیل ضـعـف و نـاتـوانـى عـلمـى و عـقـلى ناشی از عدم اطلاعات کافی ومناسب ، قـادر بـه تـجـزیه و تـحـلیل و تشخیص درست از نادرست نیستند . در چنین وضعیتى اگر در معرض وساوس و تبلیغات مـسـمـوم مـخالفین و منحرفین از اسلام ناب محمدى (ص )و ارزش الهى ، خاصه نماز قرار گیرند، دچار شک و تردید شده و در نهایت نسبت به دین و عبادت خدا بى اعتنا مى گردند.
3 ـ ارائه نکردن الگوى عملى در اجتماع
افراد وقتى به محیط اجتماع پا مى گذارد، براى تحقق آرزوهاى مختلف خود از فرد یا افرادى الگو مى پذیرد.
لازم است فرد یا افراد وارسته اى بـه عنوان الگوهاى معنوى به افراد معرفى گردند تا روحیه الگوپذیرى آنها اشباع شود و بـتـوانـند مصداق عینى بنده صالح و نمازگزار حقیقى را خود دریابند. به یقین چنین افرادی با نماز الفت بیشترى یافته و به آن پاى بند خواهند ماند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد