۱۳۹۸/۰۷/۰۲
–
۳۳۸ بازدید
لطفاً چنانچه مطالبی کم یاب درباره عاشورا و اخلاص از مرحوم دربندی دارید برایم بنویسید.
برای این کار باید اکسیر العادات فی اسرار الشهادات او را بخوانید و در باره این کتاب به این مطالب توجه کنید: نام کتاب ، اکسیرالعبادات فی اسرارالشهادات مشهور به «اسرارالشهادة» است . مؤلّف ملاآقا بنعابد بنرمضان بنزاهد شیروانی دَربَندی حائری معروف به فاضل دَربَندی (م 1285 یا 1286 ق)[1] است. دَربَندی را «شیخ فقیه نبیه، متکلّم محقّق مدقّق، جامع معقول و منقول، عارف به فقه و اصول» معرفی کردهاند.[2] دَربَندی در این کتاب، به تفصیل، به تشریح و تبیین حادثة عاشورا پرداخته است. او این اثر را در چهل و چهار مجلس و دوازده مقدّمه و یک خاتمه (که خاتمه نیز دارای سه مجلس است) نگاشته است. مدّت نگارش این اثر، هیجده ماه و تاریخ پایان نگارش آن، روز جمعه، پانزدهم ذیقعده سال 1272 قمری بوده است.[3]این کتاب دارای ویژگی هایی است که در این میان، سه ویژگی آن، برجسته به نظر می رسد: 1. تحلیلی بودن آن: مؤلّف این کتاب، تنها به تدوین اخبار و توصیف وقایع نپرداخته است، بلکه به سبب آن که با حکمت و معقولات آشنایی داشته و از ذهنی خلاّق و نقّاد برخوردار بوده است، در مواردی به تحلیل گزارش ها و کیفیّت جمع بین اخبار معارض نیز، پرداخته است.2. ضعیف و خرافهآمیز بودن بسیاری از مطالب آن: نویسنده در این اثر، افزون بر آن که گزارش های نادر و دور از واقعیّت و در مواردی، خرافه آمیز نقل کرده است، دست به توجیه آنها زده و دلایلی برای درستی آنها، پرداخته است! 3. مفصّل بودن آن: این کتاب تا عصر خود، مفصّل ترین کتاب در تاریخ عاشورا است و تا آن تاریخ، نگاشته ای به این تفصیل، فراهم نشده بود. [4]اما درباره خود مؤلّف، مرحوم محدّث قمی مینویسد: «در مقام اخلاص کیشی نسبت به حضرت سیّدالشهداء ارواحنا فداه و در اقامة مصیبت و تعزیت و سوگواری آن مظلوم بیاختیار بوده به نحوی که در بالای منبر، از شدّت گریه، غش می کرده و بیاختیار عمامه بر زمین میزده و گریبان چاک میکرده و نقل شده در روز عاشورا لباس خود را از بدن می کند و لُنگ می بست و خاک بر سر می ریخت و گِل به بدن می مالید و به همان هیئت بر منبر می رفت».[5]سخن دَرْبَندی درباره چگونگی بهره گیری وی در نگارش اثرش از کتابی که متعلّق به یکی از روضهخوانان معاصر خود به نام سیّدجعفر بوده، در واقع بیانگر اساس سست و بی پایه او در نقل گزارش های مربوط به تاریخ عاشورا است. [6] این اثر به سبب داشتن اخبار و گزارشهای سست و بیاساس، از همان آغاز موردِ نقد و خرده گیری معاصران نویسنده و اندیشمندان بعدی قرار گرفته است، چنان که حدیثشناسان و اندیشمندانی همانند محدّث نوری[7]، تنکابنی[8]، شیخ آقا بزرگ تهرانی[9]، سیّدمحسن امین[10] و استاد مطهّری[11] بر این کتاب، ایرادهای بسیاری گرفتهاند. به گزارش شیخ آقا بزرگ تهرانی، دَربَندی خود این کتاب را از فصل «مقام وحدة الحسین» به بعد در سیزده باب (که هر باب شامل چند مجلس است) ترجمه کرده و به نام ناصرالدّین شاه، «سعادات ناصری» نام گذاری کرد که بارها چاپ شده است.[12] هم چنین شخصی به نام میرزا محمّدحسین بنعلیاکبر این کتاب را به فارسی برگرداند و با عنوان «انوارالسعادة فی ترجمة اسرارالشهادة» در تبریز چاپ کرد.[13] به سبب عربی بودن متن اسرارالشّهادات و تفصیل آن، دَربَندی، بعدها مقتلی مختصر و فارسی با نام «سرمایه ایمان و جواهر ایقان در ترجمه و شرح اسرار الشّهادات»[14] نوشت که این نیز چاپ شده است.[15] شایان توجّه است که چاپ قدیم اکسیر العبادات، مطالب خلاف واقع بیشتری دارد، امّا در چاپ و تحقیق جدید آن، برخی از اینگونه مطالب آن، حذف شده است.[16] صرف نظر از اساس نادرست و غیرعلمی نویسنده، از کتابی به این گستردگی، با توجّه به سرعت در تألیف آن، که گفته شده در هیجده ماه نوشته شده است و با توجّه به امکانات اندک آن روزگار در شناسایی منابع معتبر ـ تا چه رسد به گزینش و استفاده از آنها،ـ نمیتوان انتظار دقّت و موشکافی علمی در گزینش صحیح و ارائه گزارشهای معتبر در نقل حادثه عاشورا داشت. برخی از نمونهها چنانکه اشاره شد این اثر گزارش های نادرست، موهِن، عجیب و افسانه ای زیادی دارد، چندان که گزارش فهرست وار آنها، خود چند صفحه را در بر میگیرد و از حوصل این نوشتار خارج است، از این رو، تنها به چند مورد ذیل اکتفا می شود: 1. گزارش غیرقابل پذیرش کیفیّت خروج امام حسین† به همراه خاندانش از مدینه با موکب مجلَّل و با شوکت با چهل محمل حریر و دیباج همانند حاکمان و پادشاهان![17]2. گزارش افسانه ای و خیالی آمار لشکر عمرسعد بالغ بر یک میلیون و ششصد هزار نفر[18] و در جای دیگر، چهارصد و شصت هزار نفر و کشته شدن 330 هزار از آنان به دست امام حسین و 25 هزار نفر به دست حضرت عبّاس (به جز مجروحان) و 25 هزار نفر به دست دیگر بنیهاشم و جان سالم بدر بردن تنها 80 هزار نفر از آنان![19] وی در جای دیگر، تعداد کشته های دشمن را به دست امام حسین، به چهارصد هزار نفر و تعداد سپاه را به پانصد هزار نفر رسانده است![20] 3. هفتاد[21] یا هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا ![22]4. نام بردن از افرادی به عنوان یاران امام حسین† و یا افراد سپاه عمرسعد که در هیچ منبع معتبری نام آنان یافت نمیشود، از جمله، عبدالله بنشَقِیق[23]، اسحاق بنمالک اشتر[24]، کثیر بنیحیی انصاری[25]، مارد بنصُدَیْف تَغْلِبی،[26] غلامی به نام «مبارک»،[27] مسعود هاشمی[28] و … ! 5. قصة ساربان امام و جنایت او در مورد بدن مطهّر آن حضرت در شب یازدهم محرم†![29] مطالب فوق برگرفته از کتاب ارزشمند ذیل است:تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا، نوشته : جمعی از تاریخ پژوهان زیر نظر استاد مهدی پیشوایی، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). [1]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذّریعة الی تصانیف الشّیعة، ج11، 279. [2]. حاج شیخ عباس قمی، الفوائد الرّضویّة فی احوال علماء المذهب الجعفریّة، ج1، ص54.[3]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج3، ص919. [4]. محمّد اسفندیاری، کتاب شناسی تاریخی امام حسین†، ص111. [5]. حاج شیخ عبّاس قمی، الفوائد الرّضویّة فی احوال علماء المذهب الجعفریّة، ج1، ص54. [6]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج2، ص305 ـ 306. [7]. محدّث نوری، لؤلؤ و مرجان، ص167 ـ 169 و 195.[8]. میرزامحمّد تنکابنی، قَصَصُ العُلَماء، ص108.[9]. شیخ آقا بزرگ طهرانی، الذّریعة الی تصانیف الشیعة، ج2، ص279. [10]. سیدمحسن امین، اعیانالشّیعة، ج2، ص88. [11]. مرتضی مطهّری، حماسة حسینی، ج1، ص55. [12]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذّریعة الی تصانیف الشیعة، ج2، ص279 و ج12، ص179 ـ 180. [13]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذّریعة الی تصانیف الشیعة، ج2، ص429. [14]. همان، [بی جا]، [بی نا]، دیباچة کتاب، ص 3. امّا ناشر در آغاز کتاب، نام آن را «جواهر الایقان و سرمایة ایمان» نهاده است. [15]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذّریعة الی تصانیف الشیعة، ج5، ص264. [16]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج1، ص29. برای نمونه در چاپ قدیم (تهران، منشورات اعلمی، [بی تا])، مجلس دهم، ص345، دَربَندی، آمار سپاه دشمن را به نقل از مقتل ابنعصفور بحرانی، چهارصد و شصتهزار گفته که سیصد و سیهزار نفر آن به دست امام حسین†، بیست و پنجهزار نفر (غیر از مجروحان) به دست حضرت عبّاس و بیست و پنجهزار نفر دیگر به دست سایر بنی هاشم کشته شدند و از لشکر عمرسعد تنها هشتادهزار نفر باقی ماند. این گزارش در چاپ جدید (ج2، ص545) حذف شده است. [17]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشهادات، ج2، مجلس دهم، ص627 ـ 629. بخواست خدا در گزارش حرکت امام حسین† از مدینه، در اینباره قدری توضیح خواهیم داد.[18]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشهادات، ج3، مجلس سیزدهم، ص43. [19]. اکسیرالعبادات فی اسرارالشهادات، ص 345، (چاپ قدیم). چنان که گفته شد، این نقل در چاپ جدید این اثر، حذف شده است. (همان، ج2، ص545). [20]. فاضل دَربَندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشهادات، ج3، مجلس سیزدهم، ص39. [21]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج3، مجلس سیزدهم، 43. [22]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج3، ص40. [23]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج2، ص275. [24]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج2، ص284. [25]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج2، ص290. [26]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج 2، ص499. [27]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج2، ص299. [28]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج 2، ص298.[29]. فاضل دربندی، اکسیرالعبادات فی اسرارالشّهادات، ج3، ص157 ـ 162.