۱۳۹۵/۰۵/۲۶
–
۱۴۱ بازدید
فصل دوم : مدگرایى
ماهیت مدگرایى
پرسش ۱۸ . مى خواستم در مورد تعریف مد و مدگرایى و نحوه شکل گیرى و شاید تاریخچه آن بیش تر بدانم؟
ماهیت مدگرایى
پرسش 18 . مى خواستم در مورد تعریف مد و مدگرایى و نحوه شکل گیرى و شاید تاریخچه آن بیش تر بدانم؟
واژه «مد» واژه اى فرانسوى است و به معناى طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، و باب روز آمده است.[1]
Modeاز ریشه لاتین Modusگرفته شده است. این واژه پس از جنگ جهانى اول، به دنبال نفوذ تمدن غرب، وارد زبان فارسى شد.[2] در زبان انگلیسى اصطلاح fashionبراى مد به کار مى رود.
مد یک پدیده اجتماعى و الگوى فرهنگى رایجى است که به دلایل مختلف در یک زمان معین توسط بخشى از جامعه پذیرفته مى شود و داراى دوره اى نسبتاً کوتاه است و سپس فراموش مى شود؛ و مدگرایى آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق برخى الگوها تنظیم و به محض آن که الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن پیروى کند.[3]
درباره نحوه شکل گیرى مد و شکل امروزى این پدیده، به دو نکته اشاره مى شود:
الف. شکل گیرى پدیده مد
در جامعه ابتدایى که هنوز طبقه هاى اجتماعى شکل نگرفته بود و رقابت اقتصادى وجود نداشت، زنان و مردان، بدن شان را رنگ آمیزى و زینت مى کردند اما نه براى زیبایى. در آن زمان لازم بود همه افرادى که به دلیل قرابت، متعلق به گروه مشخصى بودند، خود را به شکل خاصى «نشانه گذارى» کنند.
با گذشت زمان و شکل گیرى جامعه طبقاتى، این نشانه ها دگرگون گردید و به مد ـ که نابرابرى اجتماعى را نشان مى داد ـ تبدیل شد؛ به گونه اى که در آن دوران، مد نشانه تمایز طبقاتى زنان و مردان طبقه حاکم بود و آنان را از طبقات دیگر باز مى شناساند.
این نوع مدگرایى در دربار فرانسه و پیش از انقلاب کبیر فرانسه به اوج خود رسید به گونه اى که شاهان، شاهزادگان و اشراف زمین دار و مردان و زنان آنها طبق مد روز به بهترین شکل لباس مى پوشیدند، صورت هایشان را پودر مى زدند و موهایشان را رنگ مى کردند، از والان هاى توردار، زینت آلات، طلا و نظایر آن استفاده مى کردند.[4]
شکل دیگرى از مدگرایى نیز در دهه 1920م به چشم مى خورد که هنرمندان از طریق پوشش، رنگ ها و زیورآلات و یراق هایى با رنگ هاى فلاشى، هم شکل نبودن خود را ابراز مى داشتند. هم چنین عصبانیت جوانان اروپایى از بزرگ ترها و از قیود و نظم هاى اجتماعى در این دوران به تشکیل گروه هایى منجر شد که لباس هاى تیره مى پوشیدند و روى بلوزهاى سیاه، جملاتى خشم آلود مى نوشتند و شلوارهاى افتاده و گشاد به تن مى کردند. نمونه هایى از این دست در سایر کشورها هم دیده شده است.[5]
ب. آغاز مدگرایى به شکل امروزى
مدگرایى به شکل کنونى، از قدمت چندانى برخوردار نیست و سرآغاز آن به 1960 میلادى برمى گردد.
یکى از مهم ترین تحولات دهه 60، شکل گیرى جنبش هاى ضدجنگ در ایالات متحده آمریکا بود.در همین سال ها بود که دو گروه معروف هیپى ها (Hippie) و بیتل ها (Beetele)ظهور کردند و با روى کار آمدن پانک ها (Punk)در دهه 70 میلادى یک مثلث اعتراضى ساخته شد. اعضاى این گروه ها براى اعتراض به اوضاع اجتماعى آمریکا با پرداختن به نوع لباس خاص، آرایش موى عجیب و رفتارهاى اجتماعى هنجارشکنانه، تلاش کردند تا اعتراضات اجتماعى خود را بیان کنند. این گروه ها نخستین گروه هایى بودند که شکل ظاهرى و ایده هایشان در دنیا به عنوان مد، مورد تقلید قرار گرفت.[6]
در ابتداى دهه 1980 عدّه اى از متفکران و اندیشمندان سیاه پوست آمریکایى، گروهى را تشکیل دادند که یکى از اهداف آن ایجاد صلح و آرامش در آمریکا و فرو نشاندن آتش دشمنى بین سیاه و سفید بود؛ به همین دلیل این گروه خود را جمهور صلح امریکایى (Republic American Peace)یا به اختصار RAPنامید. آنان با شعار آزادى و صلح، به ترویج موسیقى تند جاز اقدام نمودند که به همین نام نیز مشهور شد. این گروه در تداوم حیات و فعالیت خود و به مرور زمان از ماهیت اصلى تفکر خود در زمان شکل گیرى فاصله گرفت و به سرنوشت گروه پانک دچار شد. در این راستا مى توان از گروه هاى دیگرى مانند متالیکا (Metalica)هوى متال (Heavymetal)راک (Rock)و مارداک (Mardock)نیز نام برد.[7]
نکته جالب توجه اینکه این گونه رفتارها و موج هاى اجتماعى به آسانى به جوامع دیگر سرایت مى کند و بدون توجه به هدف و فلسفه پیدایش آنها، از سوى جوانان مورد تقلید قرار مى گیرد.
در شکل گیرى روند مدهاى امروزى علاوه بر جریان هاى اجتماعى، دو جریان دیگر نیز تأثیرگذار بوده اند:
1. مدهایى که از سوى گروه هاى منحرف اعتقادى و اخلاقى – همچون شیطان پرست ها – شکل گرفته و با پشتیبانى سرمایه گذاران و سودجویان گسترش مى یابد.
2. مدهایى که براساس الگوگیرى از افراد خاص شکل گرفته و در یک مقطع زمانى مورد تقلید قرار مى گیرد؛ مانند موج هاى ایجاد شده توسط برخى فیلم هاى سینمایى و یا برخى بازیکنان فوتبال و…
مدگرایى در ایران
پرسش 19 . از چه زمانى موضوع مدگرایى در ایران مطرح شد؟ آیا ما ایرانى ها در همه تاریخ به داشتن مد غربى افتخار مى کردیم؟
مدگرایى در ایران، مقاطع تاریخى پر فراز و فرودى را سپرى نموده است که در نگاهى گذرا مى توان آن را به شش دوره متفاوت تقسیم بندى نمود.
1. ثبات فرهنگ ایرانى، اسلامى و انتقال مد توسط ایرانیان
ایران به لحاظ واقع شدن بر سر راه ابریشم و منطقه خاورمیانه همواره گذرگاه تردد اقوام مختلف بوده، ولى غناى فرهنگ اسلامى ـ ایرانى این سرزمین در ادوار مختلف مانع تقلیدپذیرى از بیگانگان بوده و حتى بر کسانى که با این فرهنگ آشنا مى شدند، تأثیر مى گذاشت؛ این خودباورى و تأثیرگذارى به نحوى بود که در دوره صفویه، هم شاه و هم مردم نسبت به طرز لباس پوشیدن اروپایى ها، نگاه مسخره آمیز داشتند.
پولاک مستشرق نوشته است که «کلاه گرد اروپایى از آن نظر به دیده ایرانیان مسخره جلوه مى کند که به دیگى که در آن چلو مى پزند، شباهت دارد».[8]
در این دوره نه تنها به لباس غربیان توجهى نمى شد؛ بلکه کسانى همچون تاورنیه[9] و شاردن[10] و رابرت شرلى[11] و پادشاه سیام (تایلند) و… لباس ایرانى به تن مى کردند.
2. سرآغاز مدگرایى غربى در ایران
تاریخ ورود اولین مد غربى به ایران به دوران فتحعلى شاه قاجار برمى گردد. پس از انعقاد قرارداد فین کن اشتاین بین ایران و فرانسه در سال 1807م ناپلئون، «ژنرال گاردان» و کارشناسان نظامى فرانسه را به ایران فرستاد تا به تجدید سازمان ارتش ایران بپردازند. فرانسوى ها موفق شدند در مدت کوتاهى چهارهزار سرباز پیاده نظام با لباس متحدالشکل و به طرز اروپایى تربیت کنند.[12] در این زمان، علاوه بر نظامیان، افرادى از طبقات دیگر نیز از نظامیان ایرانى و اروپایى در پوشیدن لباس تقلید کردند و بدین ترتیب اولین مد غربى به نام «رخت نظامى» از سوى ایرانیان مورد تقلید قرار گرفت.
معاشرت شاهزادگان و اعیان با سفراى خارجى و هم چنین تحصیل ایرانیان در فرنگ در انتقال و روایج مد غربى مؤثر بود[13]؛ پس از انعقاد موافقت نامه دوجانبه بین عباس میرزا و «سرهارد فورد جونز»، گروه هاى متعددى از جوانان اعیان براى کسب علم، روانه انگلستان شدند که این اقدام خواه ناخواه گامى براى انتقال و سرایت آداب و رسوم اروپایى به جامعه ایرانى بود، چنانکه این افراد پس از بازگشت از اروپا و طبق عنوان روشنفکر، آداب و رسوم و فرهنگ غربى و حتى تفکر اروپایى را در ایران تبلیغ مى کردند.[14]
3. نهادینه شدن مدگرایى غربى در ایران
دوران پادشاهى ناصرالدین شاه قاجار را مى توان عصر پذیرش فرهنگ اروپایى و نهادینه شدن مدگرایى در ایران نامید. ناصرالدین شاه قاجار اولین پادشاه ایران بود که رسماً از اروپا دیدن کرد[15] که سوغات مسافرت هاى او، فروش ثروت هاى ملى به ارزش ناچیز، تأثیرپذیرى از فرهنگ غرب و ترویج آن در ایران بود. یکى از آثار آشکار سفر ناصرالدین شاه به اروپا دستور او به تغییر و تحول در لباس زنان دربار بود و به دنبال آن لباس هاى درباریان نیز کم و بیش طبق مدهاى اروپایى گردید.[16] و به تدریج به سطح جامعه سرایت کرد.
با تأسیس مدارس جدید به سبک اروپایى و ورود دختران و پسران ایرانى به این مدارس که بیش تر از طبقه فرادست و از اعیان زادگان، درباریان و خان زادگان بودند، پوشاک آنها نیز متحول شد. در واقع مدارس جدید اولین پایگاه نشر فرهنگ نوین پوشاکى (به مدل اروپایى) بود و اولین دختر مسلمان ایرانى که در زمان ناصرالدین شاه، چادر را از سر خود برداشت، دخترى بود که در مدرسه آمریکایى تربیت یافته بود.[17]
مطبوعات تازه تأسیس نیز در تشویق و ترویج مدگرایى غربى مؤثر بودند؛ زیرا غالب مؤسان و بنیانگذاران و نویسندگان این نشریات، کسانى بودند که به مدرنیزه کردن ایران و نوسازى و بازسازى فرهنگى جامعه گرایش نشان مى دادند و در روزنامه ها و نشریات خود به نحوى لباس سنتى را به مسخره گرفته، مردم را این گونه به استفاده از لباس هاى مدل اروپایى ترغیب و تشویق مى کردند.[18]
از سویى دیگر نیز برخى از تجار با واردات برخى لباس ها، مدهایى را رواج مى دادند. با افزایش جمعیت اروپایى ها در ایران و رسوخ فرهنگ اروپا بین مردم پایتخت و شهرهاى بزرگ دیگر و میان طبقه فرادست و بالا، برخى از خیاط ها، انواع لباس را بر طبق مدل اروپایى مى دوختند و این گونه مدگرایى غربى در بین تمامى طبقات جامعه ایران رسوخ پیدا کرد و نهادینه گردید.
4. اوج گیرى مدگرایى غربى در دوران سلطنت پهلوى
در نخستین سال هاى حکومت رضاخان، اولین حرکت منسجم براى تغییر در لباس ایرانیان، از سوى مجلس شوراى ملى آغاز شد. پارلمان در 29بهمن 1301ش. تصویب کرد که همه کارکنان شهرى، اعضاى کابینه و نمایندگان مجلس، در طول ساعات کارى، باید لباسى شامل کت و شلوار آبى رنگ و کلاهى لبه دار موسوم به کلاه پهلوى را بر سر کنند.[19]
در سال 1307ش قانون لباس یکسان شامل کت و شلوار اروپایى و کلاه لبه دار موسوم به کلاه پهلوى براى همه طبقات مردم به تصویب رسید و به اجرا درآمد.
در سال 1309ش زمانى که دیکتاتورى رضاخان تثبیت شده بود، دولت ورود کلاه هاى زنانه را آزاد اعلام کرد[20] که این اقدام توانست نقش مؤثرى در ترویج مدهاى غربى ایفا نماید.
رضاشاه در سال 1313ش پس از مسافرت به ترکیه و ملاقات با آتاترک و مشاهده مظاهر غرب بر این باور شد که حجاب سبب عقب افتادگى ایران زمین است! از همین رو با فراهم نمودن مقدماتى در نهایت در دى ماه سال 1314ش پوششى غربى و فاقد پوشش موى سر براى زنان را اجبارى نمود[21] که با این اقدام یکى از بزرگ ترین موانع حضور مدهاى غربى در ایران از میان برداشته شد.[22]
انحراف در الگوبردارى از مظاهر پیشرفت که با سلطنت رضا شاه اوج گرفته بود، در دوران محمدرضا پهلوى سرعت بیش ترى گرفت. لذا در دوره رضاخان که شروع تسرى تجدد و مدگرایى به مردم عادى بود، با ایجاد مغازه هاى خیابان جمهورى و شکل گیرى طبقه متوسط ایرانى در سال هاى بعد بحث مد داغ تر شده و «هیپى گرى» به عنوان اولین مد توسط جوانان ایرانى از غرب اقتباس شد.[23]
5. مدگرایى پس از انقلاب اسلامى
با پیروزى انقلاب اسلامى و تحولات بنیادین فرهنگى در طبقات مختلف جامعه، بسیارى از مدهاى غربى به فراموشى سپرده شد و جاى خود را به مدهاى بومى برخاسته از ارزش هاى والاى انسانى داد؛ این امر به ویژه در دوران جنگ تحمیلى نمود بیش ترى پیدا کرد. در این دوره پوشش بسیجى هاى زمان جنگ و بعد از جنگ در قالب افراد حزب اللهى از نوع آرایش موها، نوع محاسن و هم چنین نوع لباسى که مى پوشیدند، در قالب یک مد در جامعه رایج گردید.[24]
پس از اتمام جنگ تحمیلى و آغاز جنگ نرم، کشورهاى غربى به ویژه آمریکا، تهاجم جدیدى را نسبت به جوانان این مرز و بوم آغاز نمودند. در این تهاجم گسترده که از سوى مقام معظم رهبرى(دام ظله) تهاجم فرهنگى و شبیخون فرهنگى نام گذارى شد، روند جدیدى در ترویج مدگرایى غربى در کشور پدیدار شد.
در این مقطع زمانى به دلیل رواج تکنولوژى ارتباطات و راه یافتن رایانه، اینترنت و امواج ماهواره اى به منازل، مجدداً آهنگ پیروى از مدهاى غربى به ویژه در میان جوانان دختر و پسر روندى صعودى یافته و تا امروز نیز این روند با شتابى روز افزون سیر صعودى خود را طى مى نماید.
معیار مدگرایى
پرسش 20 . مدگرا بودن چه عیبى دارد؟ مگر نه آن است که انسان ذاتا تنوع طلب است و سرانجام باید مد جدیدى بیاید وگرنه براى همیشه همه تقریباً مثل هم باقى مى مانند! این سؤال براى من مطرح است که آیا مى توان از مد خوب و بد سخن گفت و یکى را انتخاب کرد؟
انسان به طور فطرى، زیبایى را دوست دارد و از مشاهده زیبایى لذت مى برد. تغییر لباس، لوازم زینتى و آرایش افراد نیز در همین راستا قرار دارد. به همین دلیل است که خودآرایى و زینت دادن از سنت هاى ثابت و دایمى است و به موازات ترقى و تنزل فرهنگ و مدنیت، ترقى و تنزل مى نماید، به طورى که از کهن ترین روزگاران نیز در هر ملت و اجتماعى، «مد» به نوعى مرسوم بوده است.
بنابراین مدگرایى نه به طور مطلق قابل رد است و نه پذیرش کامل و بى چون و چرایى آن عاقلانه به شمار مى آید؛ بلکه میانه روى در مدگرایى و مراقبت بر هماهنگى آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبت ترین راه مواجهه با مد و مدگرایى است.
گستره مد به اندازه گستره زندگى انسان است و تمامى شئون آن را در بر مى گیرد. با وجود آن که مد و مدگرایى همه قلمرو زندگى اجتماعى را در بر مى گیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخص ترین قلمرو مدگرایى محسوب مى شوند.
از آن جا که مدگرایى به همراه خود شیوه هاى رفتارى، هنجارى، ارزش هاى خاصى را بین جوانان و بلکه همه جامعه به دنبال دارد، از این رو لازم است جوانان با توجه به آسیب هاى پیش رو، با هوشیارى نسبت به این موضوع برخورد نموده، براساس ضوابط شناخته شده، مد مورد نظر خود را انتخاب نمایند. در اینجا به پاره اى از این ضوابط اشاره مى نماییم:
1. عدم خودباختگى
در هر جامعه اى، نوع لباس افراد، علاوه بر آن که تابع شرایط اقتصادى، اجتماعى و اقلیمى آن جامعه است، تابع جهان بینى، ارزش ها و باورهاى حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز مى باشد. لذا همراهى و تقلید کورکورانه یک کشور با فرهنگ بیگانه، به معناى از دست دادن استقلال فکرى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى است به بیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) : «این امّت تا هنگامى که لباس عجم (کفّار و بیگانگان) را نپوشند و غذاى آنان را نخورند، در خیر و سعادت اند. هرگاه چنین کنند خداوند آنان را سرافکنده خواهد کرد».[25]
متأسفانه امروزه بسیارى از رفتارها و هنجارهایى که به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است، برگرفته از الگوهاى بیگانه و غیرخودى است و تقلید کورکورانه از فرهنگ غربى را القا مى کند.
مقام معظم رهبرى نیز با توجه به همین امر نسبت به تقلید کورکورانه از مدهاى غربى هشدار داده و فرموده اند: «… تقلید فرهنگى خطر خیلى بزرگى است؛ اما این حرف اشتباه نشود با اینکه بنده با مُد و تنوع و تحول در روش هاى زندگى مخالفم؛ نه خیر. مُدگرایى و نوگرایى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشم و هم چشمى رقابت هاى کودکانه نباشد، عیبى ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا مى کند، مانعى هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبله نماى این مُدگرایى، به سمت اروپا نباشد؛ این بد است! اگر مدیست هاى اروپا و امریکا در مجلاتى که مُدها را مطرح مى کنند، فلان طور لباس را براى مردان یا زنانِ خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم!؟ این بد است».[26]
2. عدم معارضه با دین
اگر مد، متناسب با هویت ملى و تاریخى و هماهنگ با حفظ اصول و معیارهاى ارزشى و اخلاقى جامعه باشد، مورد قبول شرع خواهد بود. اما مدگرایى گاهى در تعارض مستقیم با دستورات دین و به تجمّل گرایى، اشرافى گرى، اسراف، تکبّر، فساد، خودنمایى افراطى، شهوت رانى و فخرفروشى و گناه مبدل مى شود.
برخى از مدها در ظاهر هیچ گونه تعارضى با دستورات دین ندارند؛ اما محتوا و پیامى که آن مد به همراه دارد کاملاً در تعارض با دستورات دین مى باشد؛ مانند برخى از نمادهاى گروه هاى شیطان پرستى.
3. حفظ سلامتى
بسیارى از مدهاى امروزى مانند لباس هاى تنگ و چسبان، آرایش غلیظ، تاتو، پیرسینگ، کاهش وزن افراطى (جهت حفظ تناسب اندام براى مدل هاى مانکنى) و جراحى هاى زیبایى (مانند جراحى بینى)، مشکلات فراوان جسمانى را براى افراد مدگرا به دنبال آورده است. متأسفانه از امورى که بسیارى از جوانان و نوجوانانى مدگرا نسبت به آن کم توجهى مى نمایند، از دست دادن سلامتى است.
4. حفظ استقلال شخصیت
مدگرایى بدون تفکر و منطق و احساسى و لجام گسیخته که از بین برنده هویت است، امرى خطا و خطرناک است. پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباس هایى با برندهاى خارجى و یا تقلید از مدل موى سر فلان فوتبالیست و یا هنرپیشه و خواننده نمى تواند به انسان شخصیت ببخشد و این گونه مدگرایى ها، انسان را از رشد علمى و معنوى بازمى دارد و استقلال شخصیت او را خدشه دار مى سازد.
5. حفظ اصالت بومى
اگر مد تقلیدى از گزاره هاى مربوط به مبانى فکرى یک جامعه دیگر باشد، جعلى است و نوعى حرکت تقلیدى شمرده مى شود. مثل تقلید از نوع پوشش جنبش هاى اعتراضى کشورهاى دیگر که در آنجا یک مسأله اصیل براى آن جامعه است؛ ولى وقتى وارد جامعه غریبه اى مثل جامعه ما مى شود، طبیعى است که جعلى جلوه نماید. از این منظر وقتى ما نگاه مى کنیم، مى بینیم که کارکردها و ارزیابى ها و چارچوب ها تفاوت دارد.[27]
مدى که از سوى افراد مورد استفاده قرار مى گیرد، باید ریشه در باورهاى دینى، فرهنگى و ملى داشته باشد تا سبب تقویت فضایل و منشأ پیامدهاى مثبتى گردد.[28] در غیر این صورت همچون حبابى بر سطح آب، مدت کوتاهى مى درخشد؛ اما پس از آن مد و شخصیت کاذب مدگرا در جامعه گم و محو مى شود.[29]
محیط و مدگرایى
پرسش 21 . با توجه به اینکه ما نمى توانیم جدا از فضاى دانشگاه و دوستانمان زندگى کنیم و انواع مدها پیش روى ماست، چطور ممکن است که با آنها هم رنگ نشویم؟
محیط زندگى جوان به 4 حوزه عمده قابل تقسیم بندى است که هر یک به تناسب جایگاه و اهمیت خود مى تواند در بحران مدگرایى وى تأثیرگذار باشد این 4 حوزه و محیط عبارتند از:
الف. محیط دوستى و معاشرت
محیط دوستان و معاشران نقشى جدّى در رفتار جوانان مى گذارد. این نقش ممکن است مثبت یا منفى باشد.
هر فرد به اندازه میزان دوستى و رفاقت خویش مى تواند در امور مادى و معنوى فرد دیگر و بر عقاید، اخلاق، رفتار و گفتار او تأثیر بگذارد. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آدمى بر دین رفیق و قرین خویش است».[30]
در روایت دیگرى امام على (علیه السلام) فرمود: «بدانید که همنشینى هواپرستان، فراموش خانه ایمان و جاى شیطان است».[31]
بنابراین اگر جوان گرفتار مدگرایى افراطى و انحرافى شده باشد و این رفتار مورد تشویق و تأیید و اعتماد دوستانش قرار گیرد، روند انحرافى ادامه پیدا خواهد نمود؛ اما اگر با عکس العمل منفى آنها مواجه گردد زمینه مساعدترى براى اصلاح به وجود خواهد آمد.
ب. محیط تحصیل
فضاى دانشگاه و خوابگاه با عناصر گوناگونى مانند استاد و همکلاسى ها و هم اتاقى ها مى تواند براى دانشجویان، تأثیرگذار باشد.
به عنوان نمونه نقش استاد در سازندگى یا ویرانى اخلاقى جوانان بسیار مهم است. استاد به سبب نفوذ معنوى خود، با تمام رفتارش، الگوها و سرمشق هایى در اختیار شاگردان قرار مى دهد و آنان از تمام حرکات و سکنات و اشارات او و حتى واژه هایى که از آنها استفاده مى کند، به شدّت تأثیر پذیرفته و از این رو پوشش استادان مى تواند در حفظ روحیه اعتدال دانشجویان در مدگرایى تأثیرگذار باشد.
ج. محیط اجتماع
محیط اجتماعى نیز افراد را تحت تأثیر قرار مى دهد. به تعبیر شهید مطهرى «هر انسانى پاک و پاکیزه به دنیا مى آید، یعنى مجهز به یک تقواى ذاتى است، ولى ممکن است که به تدریج در اثر آلودگى هاى محیط از مسیر فطرت خارج شده تا آنجا که به کلى مسخ گردد».[32] لذا در صورتى که جوان و یا نوجوانى در محیطى زندگى نماید که هسته اعمال اجتماعى و ارزش هاى فرهنگى آن، بیش تر با شاخص هاى مصرف گرایى و مدگرایى هماهنگ است گرایش جوانان و نوجوانان نیز خواسته یا ناخواسته به این سمت سوق پیدا نموده، انحرافات مدگرایى وى تشدید مى گردد.
د. محیط خانواده
خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعى در گرایش جوانان به مدگرایى افراطى یا پرهیز از مدگرایى انحرافى نقش برجسته اى دارد. این نقش هم نقش نظرى است و هم نقش عینى و عملى؛ یعنى والدین هم در پوشش و آرایش خود دقت لازم داشته و در صورت نقص و یا انحراف، به بازبینى بپردازند تا به عنوان الگوى قابل قبول فرزندانشان مطرح شوند.
از سویى نوع نگرش والدین در شکل گیرى تصور مغالطه آمیز جوانان نسبت به مد مؤثر است؛ به عنوان نمونه برخى از جوانان و نوجوانان در اندیشه تشخص طلبى مى باشند و تعریف تشخص طلبى را در برخى رفتارهاى هنجار شکنانه جست و جو مى کنند. در واقع باید این تصور غلط را از ذهن جوان و نوجوان پاک کرد که راه رسیدن به شخصیت مستقل و متمایز رفتارهاى هنجارشکنانه و پوشیدن لباس هاى جلف نمى باشد؛ بلکه راه صحیح براى رسیدن به این هدف آراسته شدن افراد به کمالات انسانى است.
خانواده مى تواند با راهکارهایى که ارائه مى شود، از مواجهه مرگبار و هویت ستیز جوانان با مد و مدگرایى جلوگیرى نماید.
1. پر کردن اوقات فراغت فرزندان؛
2. کمک به فرزندان در یافتن دوستان خوب؛
3. نظارت و راهنماى مستمر در نحوه پوشش و آرایش فرزندان؛
4. ارائه الگوهاى مناسب؛
5. پرهیز دادن از محیط هاى ناسالمى که جوانان را به سوى مدگرایى غلط سوق مى دهد؛
6. آموزش اصول و معیارهاى آراستگى اسلامى[33]؛
7. تعمیق باورها و ارزش هاى دینى، اخلاقى و پایبندى به اجراى حدود و احکام الهى؛
8. بالا بردن عزت نفس، خویشتن دارى و اعتماد به نفس فرزندان؛
9. تقویت کنترل درونى و پرورش پاک دامنى با توسعه آموزش هاى دینى؛
10. اطلاع رسانى به موقع و همه جانبه نسبت به آثار و پیامدهاى منفى مدگرایى[34]؛
11. ایجاد مقررات، جهت تضمین سلامت و سعادت فرزندان؛
12. آموزش کنار آمدن با فشار همسالان جهت مقابله فرزندان با تشویق آنها جهت گرایش به مدگرایى.
انگیزه روانشناختى مدگرایى
پرسش 22 . بعضى از دوستانم هر از گاهى تیپ عجیب و غریبى پیدا مى کنند، آیا این گرایش افراطى به مد ارتباطى با حالات روحى و روانى آنان مى تواند داشته باشد؟ من چطور مى توانم آنها را راهنمایى کنم؟
یکى از علل مهم گرایش به مد، انگیزه هاى روانشناختى است که با شناخت آن مى توانید براى راهنمایى دوستانتان از راهکارهاى ارایه شده بهره بگیرید.
الف. شناخت انگیزه ها
غالبا جوانان با انگیزه هاى روانشناختى ذیل به مد گرایش پیدا مى کنند:
1. تنوع طلبى و نوگرایى
تمایل به امروزى شدن و نوگرایى در روحیه و رویه جوانان وجود دارد. این تمایل ممکن است شدید یا ضعیف باشد و نشانگر نیاز جوان به شکستن قالب هاى موجود، فاصله گرفتن از هنجارهاى پیشین و رسیدن به هویتى متمایز و هم چنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانى که نمود بیرونى به خود مى گیرد و در رفتار جوان منعکس مى شود، به صورت مدگرایى ظاهر مى گردد.[35]
2. همانندسازى
همانندسازى به فرایندى اطلاق مى شود که براساس آن؛ افراد، نگرش ها و الگوهاى رفتارى شخص دیگرى را براى خود سرمشق قرار مى دهند و با تقلید از نگره ها و ویژگى رفتارى وى احساس مى کنند که بخشى از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. در دوران جوانى که فرد از والدینش فاصله مى گیرد، الگوهایى که خود را با آنها شبیه کرده است از دست مى دهد و در درون او خلأیى به وجود مى آید. چنین خلأیى مى باید از طریق یافتن الگوهاى دیگر، یعنى از طریق همانندسازى هاى جدید پر شود. این شخصیت ها ممکن است چهره هاى محبوب و معروف یا گروه خاصى (مانند رپ ها) باشند و جوان خود را از نظر ظاهرى شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازى مى کند[36].
3. رقابت و چشم و هم چشمى با دیگران
انگیزه رقابت و چشم و هم چشمى با دیگران، ممکن است در همه افراد وجود داشته باشد و به گونه هاى مختلف بروز مى کند. اگر جهت گیرى رقابت در زمینه هاى مثبت باشد، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوى فرد مى شود؛ اما اگر جهت گیرى آن به سوى امور مادّى و مُدپرستى سوق پیدا کند و فرد، سعى کند از لحاظ ظاهرى (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجامِ خوبى نخواهد داشت.[37]
4. انگیزه همسان سازى
علاوه بر اینکه تمایل شدید به همسان سازى با گروه هاى همسال و الگوپذیرى از دوستان در مدگرایى جوانان نقش اساسى دارد؛ ترس و نگرانى از سرزنش ها از سوى دوستان در گرایش جوانان و نوجوانان به انتخاب نوع پوشش و آرایش آنها نقش بسزایى ایفا مى نماید. لذا از آنجا که عدم هم رنگ شدن با دیگران ممکن است به تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان منجر شود، همین امر انگیزه اى مى شود تا جوانان و نوجوانان خود را شبیه اطرافیان نموده، از مدهاى رایج پیروى کنند.[38]
5. تشخُّص طلبى
«مد» صورتى از تقلید و بنابراین صورتى از تشخیص اجتماعى است. برخى بر اساس همسان سازى تمایل دارند از دیگران تقلید کنند و در واقع به متحدالشکل شدن و وفق دادن خود با دیگران اهمیت فراوانى مى دهند. اما در مقابل برخى نیز دوست دارند از بقیه افراد متمایز باشند و به عبارتى مایلند با دیگران تطابق نداشته، مجزا از سایرین به حساب بیایند. لذا برخى بر اساس همین انگیزه به مدهاى خاص رو مى آورند.
مد تنها یک حرکت نیست؛ بلکه عبارت از دو حرکت میان طبقات بالا و طبقات پایین جامعه است. به عبارت دیگر طبقات پایین دست سعى دارد که هر چه بیش تر شبیه افراد طبقات بالاست باشد، در سوى دیگر نیز افراد طبقه بالا وقتى بین خود و طبقات پایین تفاوتى نمى بینند، سعى مى کنند وضع گذشته را رها سازند و با خرید اشیاء گران قیمت و لباس هاى گران بها مانع از رسیدن طبقات پایین به سطح خود شوند. این است که از مد براى تشخص طلبى و برتر نشان دادن خود استفاده مى کنند.
6. خودنمایى
طبق گفته آبراهام مازلو «ارزش و منزلت» یکى از نیازهاى مهم انسان مى باشد. جوانان نیز بر حسب مقتضیات سنى و جنسى مى خواهند از ارزش و احترام نزد دیگران برخوردار باشند و براى رسیدن به این هدف از روش ها و شیوهاى مختلف استفاده مى کنند: یکى از طریق درس خواندن، دیگرى از طریق زیبایى، عدّه اى با ورزش و هنر و عدّه اى نیز بامدگرایى اظهار وجود مى نمایند. بنابراین «مد» از لحاظ روانى با نوعى خودنمایى و نیاز به جلب توجه دیگران بستگى دارد.
برخى افراد نیروى متراکم آزاد نشده اى در درونشان احساس مى کنند که از آن براى نفوذ در دل ها و بروز قدرت و استعداد خود استفاده مى نمایند. آنان با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباس هاى گران قیمت و مُدِ روز، در صدد جلب توجه دیگران برآمده، نگاه ها را به خود معطوف مى دارند.[39]
7. استقلال طلبى
دوره جوانى دوره گذار بلوغ و شکل گیرى حس استقلال طلبى فرد است. از همین رو جوان سعى دارد با روش هاى مختلف، استقلال و هویت خود را به دیگران نشان دهد. به عنوان نمونه دختران در سن جوانى و گاهى در نوجوانى دست به آزمون «آرایش» مى زنند تا از گروه سنى خود پیش تر باشند.
8. عقده حقارت
یکى از مشکلات روحى ـ روانى در حیات آدمى، عقده هایى است که بر اثر تحقیر یا ارضا نشدن برخى امیال و خواسته ها، انباشته مى شود و با ایجاد یک زمینه (مد غربى و زینت کردن و…) خود را نمایان مى کند؛ عقده هایى که فرد را نسبت به خود بى اعتماد، و اراده را از او سلب مى سازد و فرد براى جبران آن به رفتار نابهنجار مدگرایى گرایش مى یابد.[40]
ب. راه هایى براى راهنمایى
اما براى راهنمایى افراد مبتلا به مدگرایى افراطى و انحرافى قبل از هر چیز باید ریشه این گرایش را شناخت؛ یعنى این که بروز این رفتار در حس استقلال طلبى ریشه دارد یا در عقده حقارت و… ثانیا، نباید با موضع گیرى هاى تند و تخریبى، آنها را به لجاجت و مقابله وا داشت؛ به گونه اى که به بهاى تحمل آسیب ها بر روش اشتباه خود پافشارى نمایند.
در این حالت ابتدا باید از چنین افرادى دلجویى کرد و به آنها تفهیم نمود که هیچ گاه مراعات ضوابط صحیح دینى و اجتماعى در نحوه پوشش و آرایش مناسب، به معناى محرومیت و محدودیت و سلب آزادى و انتخاب نیست. بدیهى است در مسیر راهنمایى و ارشاد افراد مدگرا، نکات ذیل در خور توجه و سزاوار پیگیرى است:
1. اعتماد دوست و فرد مدگرا را به سمت خود جلب کنید تا او با شما به عنوان دلسوز و امین مواجه شود.
2. از او بخواهید در مسیر خودشناسى گام نهاده، ارزش وجودى خویش را به خوبى ارزیابى و سنجش نماید.
3. آنها را در انتخاب دوست خوب راهنمایى نمایید و با هشدار نسبت به پیامدهاى دوستان ناباب این نکته را یادآورى کنید که معمولاً این دوره زودگذر است؛ ولى اگر فرد در همین ایام کوتاه با دوستان ناباب معاشرت داشته باشد، ممکن است انحراف تازه اى را براى فرد پدید آورد.
4. خاطرنشان نمایید که زیبایى ظاهرى یک امتیاز محسوب مى شود؛ اما علت موفقیت، سعادت و خوشبختى انسان نیست. افراد فراوانى هستند که وضعیت ظاهرى چندان مناسبى ندارند، ولى هیچ گاه احساس بى ارزشى نمى کنند، بلکه احساس خوشبختى و موفقیت دارند و با آرامش زندگى مى کنند.
5. از کسانى که به دلیل عقده هاى حقارت و خود کم بینى به مدگرایى گرایش پیدا کرده اند، بخواهید تا توانایى ها و استعدادهاى خود را شناسایى کرده، آنها را بر روى کاغذى یادداشت کند.
6. به چنین افرادى ارزش هاى واقعى را معرفى نموده و از آنها بخواهید این ارزش ها را ملاک رفتار خود قرار دهند. در این صورت به طور طبیعى کسانى که به دلیل رقابت و همسان سازى به مدگرایى رو آورده اند، دیگر واکنش ها و بازخوردهاى اطرافیان را ملاک رفتارهاى خود قرار نمى دهند.
7. کسانى که بر اساس انگیزه هاى روانشناختى به مدگرایى گرایش پیدا کرده اند باید بدانند، تنها راه نشان دادن برترى خود و جلب توجه دیگران پوشش و آرایش عجیب و غریب نیست؛ بلکه بسیارى از کمالات دیگر در عرصه هاى علم، هنر و ورزش وجود دارد که افراد مى توانند برترى خود را از آن طریق اثبات نمایند.
8. آسیب هاى فردى، اجتماعى، سیاسى و حتى اقتصادى رفتارهاى مدگرایانه را به این گروه یادآور شوید.
انگیزه اجتماعى مدگرایى
پرسش 23 . آیا انگیزه هاى اجتماعى مى تواند در گرایش جوان به مد و مدگرایى مؤثر باشد؛ راه درمان آن چگونه است؟
برخى از جامعه شناسان ریشه مد، مدسازى و مدگرایى را در نابرابرى هاى اجتماعى مى دانند. اسپنسر معتقد است: مد برعکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر مى شود و در واقع نوعى تقلید ناشى از رقابت است، نه تقلید ناشى از پسند و ستایش.
در جامعه اى که جایگاه افراد بر اساس میزان ثروت آنها ارزیابى مى شود، هر فرد تا زمانى که در مقایسه با دیگران احساس کمبود کند، پیوسته از وضعیت موجود در ناخشنودى شدید به سر خواهد برد. در چنین شرایطى هر طبقه اى تا آنجا که مى تواند، سبک زندگى طبقه بالاتر را الگو قرار مى دهد. و با همه توان مى کوشد تا مطابق این سرمشق زندگى کند و بدین وسیله به ترقى اجتماعى خود تظاهر نماید.
همچنین فشارهاى اجتماعى مى تواند یکى از عوامل مؤثر در گرایش به مد تلقى گردد. به عنوان نمونه در جوامع سرمایه دارى که در آن بازار رقابت جنسى شدید است، زنان ناگزیرند با همجنس خود رقابت کنند. بر مبناى این رویکرد زنان از روى هوى و هوس به لوازم آرایش روى نمى آورند، بلکه به علت فشار اجتماعى است که از لوازم آرایشى استفاده مى کنند.[41]
از این نکته نیز نباید غافل شد که گاه رفتارهاى اجتماعى یک فرد یا گروه مدگرا مى تواند مقابله ستیزه جویانه با فضاى سیاسى و اجتماعى حاکم بر جامعه باشد. از همین روست که مى بینیم اولین مدهایى که در جهان شکل گرفت (بیتل ها Beetele، هیپى ها Hippieو پانک ها Punk) با همین انگیزه به وجود آمد.
براى راهنمایى آن دسته از افرادى که با انگیزه هاى اجتماعى به سوى مد گرایش پیدا کرده اند، به نکات ذیل مى توان تکیه کرد تا به تغییر رویه آنان کمک نمود:
1. ارزش هاى واقعى زندگى به آنها معرفى گردد. این دسته از افراد باید بدانند که پول و ثروت به عنوان یکى از امتیازات اجتماعى مطرح مى شود؛ اما ارزش واقعى انسان با پول و ثروت ارزیابى نمى شود؛ بلکه تقوا، سخاوت، فروتنى، قناعت، دستگیرى از نیازمندان و… معیارهاى حقیقى ارزش انسانى است. خداوند متعال نیز افراد را بر همین اساس ارزیابى کرده و فرموده است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»[42]؛ «گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست».
2. باید دیدگاه این افراد را نسبت به فلسفه درست زندگى تغییر داد، زیرا کسانى که نسبت به فلسفه زندگى بینش درستى ندارند به راحتى تحت تأثیر فشارهاى اجتماعى قرار گرفته، به آسانى به هر سویى سوق داده مى شوند.
3. باید به کسانى که تلاش مى نمایند ظاهر زندگى خود را شبیه طبقات مرفه اجتماعى جلوه دهند، یادآورى شود که با این ظاهرسازى ها نمى توانند واقعیت زندگى خود را تغییر دهند. امام رضا (علیه السلام) به یکى از یاران خود فرمود: «اگر در دست راست تو یک مروارید باشد و مردم بگویند یک بعره[43] در دست گرفته اى، و اگر یک بعره در دست داشته باشى و مردم بگویند یک دُرّ در دست توست، آیا از این سخنان چیزى به تو سود مى رساند»[44].
بنابراین اگر کسى به جاى کوشش در ارتقاى وضعیت زندگى تنها به فکر این باشد که خود را از نظر ظاهر شبیه طبقات مرفه جامعه نماید، در حقیقت واقعیت زندگى خود را تغییر نداده و هیچ سودى عاید او نگردیده است.
4. از دیگر اقداماتى که مى توان براى راهنمایى و ارشاد کسانى که تلاش مى نمایند تا به هر نحو ممکن خود را از لحاظ ظاهرى شبیه طبقات مرفه جامعه نمایند، تذکر این موضوع است که، هر انسانى باید توقع از خویش را متناسب با واقعیات و توانایى هاى خود تنظیم نموده و بى جهت مشغول آرمان هاى دست نیافتنى نباشد و در غیر این صورت، پیامدها و تبعات منفى از جمله بالا رفتن هزینه هاى زندگى، تحمل بیش از توان فشار اقتصادى، از دست دادن فرصت ها، از دست دادن روحیه قناعت، اسراف گرایى و… دامن گیر وى مى شود.
5. در مواجهه با افرادى که مدل مو و لباس را به عنوان شیوه اى براى اظهار نارضایتى سیاسى خود انتخاب مى نمایند، تبیین تاریخى بى نتیجه بودن این گونه روش ها، در به ثمر نشاندن اعتراضات اجتماعى و گاه سیاسى مفید و نتیجه بخش خواهد بود؛ زیرا تجربه تاریخى گروه هاى مختلفى همچون بیتل ها و پانک ها و… نشان داده که این روش ها در به ثمر رسیدن اهداف آنان بلافایده بوده و بهترین راه براى تحقق مطالبات همان پیگیرى هاى قانونى مى باشد.
پیامدهاى منفى مدگرایى
پرسش 24 . در بعضى از سخنرانى ها و نوشته ها، آن چنان درباره مدگرایى جوانان مى گویند که انگار چنین کارى «خلاف» است! در حالى که بسیارى از ما به دلیل چند روز جوانى این طور مى گردیم اما تصمیم دارم پس از ادامه تحصیل به تیپ عادى برگردم. آیا بهتر نیست حالا این قدر به ما گیر ندهند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: پیروى از مدهاى بیگانه و مدگرایى، از ابعاد مختلف روان شناختى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و… آسیب ها و پیامدهاى منفى به دنبال دارد که به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
الف. انحراف اعتقادى
برخى از گروه هاى منحرف اعتقادى با استفاده ابزارى از پوشش، آرایش و موسیقى، تفکرات انحرافى خود را منتشر و تبلیغ مى نمایند و اگر افراد جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان نسبت به این موضوع آگاهى لازم را نداشته باشند، به راحتى با پیروى از نوع پوشش و آرایش این گروه ها، جذب آنها شده و به مرور زمان از تفکرات و باورهاى آنها نیز پیروى خواهند کرد و نتیجه همان مى شود که پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر که به گروهى تشبه جوید، از آنهاست»[45].
یکى از بهترین مصادیق امروزى این نوع آسیب، گروه هاى شیطان پرستى است. بنا به اعتقاد این فرقه، شیطان به عنوان قدرت غالب در جهان مى باشد و اگر کسى بخواهد در جهان خوب زندگى کند، باید با شیطان باشد! آنان حتى معتقدند راه خدا از طریق ارتباط با شیطان مى گذرد!!
ب. آسیب هاى اخلاقى
برخى از آسیب هاى اخلاقى که افراد به واسطه مدگرایى، دچار آن مى شوند عبارت است از:
1. در معرض اتهام دیگران قرار گرفتن
یکى از آموزه هاى اخلاقى پیشوایان معصوم (علیهماالسلام) آن است که انسان خود را در معرض اتهام قرار ندهد. اگر عملکرد افراد در انتخاب نوع لباس، آرایش و مد، برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگى و بومى نباشد، از منظر دیگران به منزله سستى فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقى تلقى مى گردد. به عبارت دیگر چنین شخصى، به طور دائم خود را در معرض نوعى اتهام قرار داده است.
2. گرفتار شدن به رذایل اخلاقى
پیروى از مدها و مدل هاى مخرّب فرهنگى که با خارج شدن فرایند نوخواهى و زیبایى دوستى از حالت طبیعى و معقول به سوى افراط و تفریط مى باشد، انسان را به رذایل اخلاقى دچار نموده، موجب انحطاط اخلاقى و معنوى افراد مى گردد.
بدیهى است که انحراف در این فرایند به دلیل نداشتن نقطه اتکاى معنوى، موجب آلوده شدن افراد به رذایلى همچون فخرفروشى، زیاده خواهى، خودنمایى، اسراف، تجمل گرایى، حرص، طمع، خودپرستى و… خواهد شد.
3. اتلاف وقت
یکى از مهم ترین آسیب هاى مدگرایى که متأسفانه از سوى جوانان و نوجوانان کمتر مورد توجه قرار مى گیرد؛ از دست دادن سرمایه عمرى است که در مسیر مدگرایى از دست مى رود. سوگمندانه باید گفت که براى انتخاب مد، تهیه لباس و حضور در فروشگاه ها و آرایشگاه ها و وب گردى ها چه زمان زیاد و برگشت ناپذیرى از این افراد هزینه و هدر مى شود.
ج. انحرافات جنسى
به طور طبیعى آرایش دختران و پسران و جلوه گرى در جامعه، جاذبه جنسى ایجاد مى کند و از آنجا که رقابت در مدگرایى امرى طبیعى است. نتیجه اى که به دنبال دارد، افزایش گرایش جنس مخالف به یکدیگر و با کمال تأسف گرایش گروه هاى هم جنس به همدیگر است.
مى دانیم که ویژگى غالب پوشاکى که با نام مد و مدگرایى به جوانان ارائه مى شود تنگ، چسبان و یا کوتاه بودن آنها مى باشد. پوشاک هاى تنگ و چسبان در آستانه بلوغ و نوجوانى (و سنین بعد) در هر دو گروه پسر و دختر از نظر تحریک امیال غریزى و تقویت و افزایش هوس شهوانى دو نقش متفاوت درونى و بیرونى دارد. از نظر درونى، پوشاک تنگ (مخصوصاً در نواحى کمر و شکم) یک اثر تحریک موضعى از خود برجاى مى گذارد که به تحریک اعضاى تناسلى منجر گشته، تمایلات شهوانى را در نوجوان بیدار و تقویت مى نماید.
سالیان درازى است که تحقیقات و مطالعات روانشناسى در شناخت و تشخیص علل بروز و ابتلاى نوجوانان و جوانان به عارضه غیرطبیعى استمناء همه علل و عوامل مؤثر در ایجاد چنین میل و اثرات محرک عمومى و موضعى غریزه جنسى را کاویده و در میان منشأ پیدایش این ابتلاء نقش و اثرات «تنگى پوشاک» را جستجو کرده است.[46]
از نظر بیرونى نیز پوشاک هاى تنگ، چسبان و یا کوتاه در سنین بلوغ و نوجوانى مى تواند نظرها را به سوى خود جلب کرده، زمینه تحریک شهوت و انحرافات جنسى را در بیننده فراهم نماید.
د. پیامدهاى روحى و روانى
1. احساس شکست و ناکامى
رشد سریع مدهاى غربى و رواج آن در بازار، خود عاملى براى شکست روحى افرادى است که به دنبال مدهاى تازه اند[47]؛ زیرا از یک سو امکانات و فراغت مردم براى دست یابى به آخرین مدها محدود است و از سوى دیگر کاروان مدگرایى با شتابى وقفه ناپذیر در حرکت است و وقتى مدگرایان در بن بست این سرعت و آن محدودیت مى مانند، احساس ناکامیابى و ناتوانى مى کنند.
2. فردگرایى و جمع گریزى
با مدپرستى و نوگرایى افراطى، انسان خود را تافته اى جدابافته از جامعه دانسته و برترى را در داشتن ظاهرى جدید مى داند و کسانى را شایسته دوستى و احترام مى داند که از نظر ظاهرى هم شأن او باشد. به همین دلیل بسیارى از روابط اجتماعى و معاشرت ها را که در اسلام به آن توصیه شده است، کنار مى گذارد و دایره ارتباطات اجتماعى اش تنگ تر و محدودتر مى شود.
3. تضییع انرژى عاطفى، روانى و ذهنى
بى تردید هر فرد افزون بر داشتن محدودیت زمانى و اقتصادى داراى محدودیت عاطفى، ذهنى، روانى و… نیز است. این محدودیت ها ایجاب مى کند که ما با مدیریت صحیح، آن را در اولویت هاى مهم تر زندگى، مانند تحصیل، روابط زناشویى و خانوادگى و شغلى و… صرف نماییم. به کارگیرى افراطى این سرمایه ها در یک بُعد خاص، باعث نارسایى عاطفى، ذهنى، روانى و… در ابعاد مهم زندگى مى گردد که این خود باعث افت تحصیلى، کاهش مهرورزى، ناسازگارى در روابط بین فردى و کاهش خلاقیت مى شود که به نوبه خود موجب پایین آمدن احساس حرمت نفس و ارزشمندى و عدم موفقیت فرد در حیطه هاى مختلف زندگى مى گردد. به تعبیر دقیق علمى، بین موفقیت (در ابعاد مختلف زندگى) و احساس ارزشمندى، رابطه معنادارى وجود دارد.[48]
4. اضطراب و استرس
افرادى که به شدت دنبال مدگرایى هستند به توجه دیگران اهمیت زیادى مى دهند. این افراد در زندگى خویش براى این که در نظر دیگران ارزشمند جلوه کنند، حاضرند به هر قید و شرطى که از طرف جامعه به آنها تحمیل مى شود تن در دهند. آنها براى جلب توجه دیگران، تجربه خویش را نادیده مى گیرند و ارزش ها و عقاید دیگران را مى پذیرند و در واقع با این عمل به شروط آنها تن داده، به همین دلیل دچار اضطراب دایمى مى شوند.
5. بحران هویت
به مجموع باورها، ارزش ها و رفتارها، هویت گفته مى شود. بحران هویت وقتى رخ مى دهد که فرد نتواند به باورهایى جدا از باورهاى دیگران برسد و براى خود نقش ثابتى پیدا کند.
اگر انسان ـ به خصوص در دوره نوجوانى و جوانى ـ هر روز خود را به شکلى تازه درآورد و سبک زندگى اش را به روش جدید و متأثر از مدگرایى تغییر دهد، هیچ گاه هویت ثابت خویش را نخواهد یافت؛ زیرا یکى از نشانه هاى هویت و شخصیت سالم، ثبات است.
6. از دست دادن اراده و اختیار خود
هر چند ممکن است افراد مدگرا در ظاهر با اختیار خود مدى را انتخاب نمایند؛ اما در واقع، اختیارى در انتخاب نوع پوشش و مد ندارند و کاملاً مطیع مد و مدسازانند و هر چیزى که تبدیل به مد شد – زشت یا زیبا – آنان را در بند خود مى سازد. بهترین دلیل بر این سخن آن است که اگر لباس و یا مدل مویى تغییر کرد و مد جدیدى وارد بازار شد، این افراد حاضر نیستند از مدهاى گذشته استفاده نمایند، هرچند مدهاى قبلى انتخاب خودشان باشد.[49]
7. اختلال در حس زیباشناختى
از آفت هاى مدگرایى آن است که مدگرایان همان چیزى را که طراحان مد القاء و ترویج مى نمایند به عنوان مد مى شناسند، از این رو به مرور زمان ملاک تشخیص زیبایى واقعى از مدگرایان گرفته مى شود. این است که برخى لباس هاى مُد روز اگر این عنوان را با خود یدک نمى کشیدند، چیز دندان گیر و جالب توجهى به نظر نمى رسیدند.
آسیب هاى جسمانى
پرسش 25 . آیا مدگرایى و تقلید از مدهاى پوششى و آرایشى، به جسم و بدن ما نیز لطمه مى زند؟
متأسفانه غالب مدهاى جارى و آرایش ها، پیامدهاى منفى جسمانى در پى دارد که بر اساس اطلاعات کارشناسان، به آن اشاره مى شود:
1. لباس هاى الیاف مصنوعى
امروزه مدسازان با ترفندهاى گوناگون تولید و استفاده از کتان و پنبه و منسوجات به دست آمده آن را از چرخه تولید خارج کرده اند.
لباس هایى که از الیاف مصنوعى تهیه شده اند، مانع تبادل و تهویه هوا مى شوند و این محصولات که غالبا از ترکیبات پتروشیمى به وجود آمده اند، به دلیل افزایش بار الکتریکى بدن و نقش حیاتى پوست زیان آور بوده، به هیچ روى نمى توانند جاى پوشاک طبیعى را بگیرند.[50]
نمونه دیگر، لباس هاى تولیدى مدسازان در جنس هاى چرمى، جیر، پلاستیک و مشتقات آن است که؛ تعریق، تنفس و دفع سموم از بدن را با مشکل رو به رو و انسان را بیمار مى کند.[51]
2. لباس هاى تنگ و چسبان
انواع مدهاى ابداعى لباس در قرن بیستم به جز پاره اى انگشت شمار از آن همیشه تنگ و چسبان بوده است.
تنفس پوستى، یکى از مهم ترین عملکردهاى طبیعى بدن است، به هر میزان لباس تنگ باشد رابطه پوست با هواى آزاد کم تر شده، شادابى و سلامتى پوست بیش تر در معرض خطر قرار خواهد گرفت[52]. در فعالیت هاى عضلانى بدن نیز، به جهت در تنگنا قرار گرفتن عضلات و ماهیچه ها، یک نوع محدودیت حرکتى ایجاد مى شود. این موضوع را به هنگام نشست و برخاست، راه رفتن، خم شدن و سایر حرکات بدنى کسانى که از لباس هاى تنگ استفاده مى نمایند، به وضوح مى توان ملاحظه نمود.[53]
3. آسیب هاى لوازم آرایشى
در سال هاى اخیر، گرایش به استفاده بى رویه از لوازم آرایشى به مرز بحران رسیده، نگرانى عمیقى در سطح جامعه برانگیخته است. بیش تر این مواد به دلیل تقلبى و غیراستاندارد بودن، زمینه ساز شیوع انواع بیمارى هاى پوستى همچون پیرى زودرس پوست، حساسیت هاى پوستى، عفونت هاى پوستى و… مى باشد.[54]
یکى از مواد آرایشى که امروزه مورد استفاده قرار مى گیرد، فر دهنده هاى مو است. این مواد قادرند موهاى صاف را حالت دار و مجعد کنند. این فرایند باعث آسیب رساندن به موها مى شود. از این رو فاصله زمانى مصرف مواد فر کننده موى سر نباید کم تر از 3ماه باشد. اگر محلول فر کننده به مدت طولانى روى مو بماند و بسیار قوى باشد یا روى موهاى آسیب دیده استفاده شود، باعث شکستگى و آسیب جبران ناپذیر موها مى شود؛ حتى پوست سر نیز از آسیب این گونه محلول ها در امان نیست.[55]
ریزش مو در اثر استفاده از رنگ هاى غیرمجاز تقریباً پدیده اى رایج است و در برخى موارد گزارش شده که فرد استفاده کننده به سبب مصرف این مواد پیاز موى سرش سوخته، سلامتى آن غیرقابل بازگشت شده است.[56]
4. کفش هاى نوک باریک و پاشنه بلند
از آن جهت که تمام وزن بدن بر پاهاى انسان وارد مى شود، کفش راحت نقش مهمى در سلامتى انسان دارد. استفاده از کفش هاى تنگ، نوک باریک و یا پاشنه بلند از نظر سلامت و بهداشت به هیچ عنوان مناسب نبوده و آسیب هاى متعددى را به همراه دارد که کج شدن انگشتان پا، ایجاد عفونت به دلیل فرورفتگى ناخن پا، عدم حفظ تعادل، کمر درد و…[57] پاره اى از این آسیب ها و عوارض است.
5. تاتو (خالکوبى)
خالکوبى (تاتو) که تزریق جوهرهاى مخصوص به لایه هاى پوست است، در بخش هاى مختلف بدن ایجاد عوارض مى کند که از آن جمله مى توان به بیمارى هاى خونى، بیمارى هاى پوستى، حساسیت هاى پوست و… اشاره کرد.[58]
6. پیرسینگ
پیرسینگ (piercing)در لغت به معناى سوراخ کردن پوست و نصب اشیاى تزئینى در این سوراخ است. «حساسیت»، شایع ترین عارضه پیرسینگ است که بیش تر در هنگام استفاده از فلزات بدلى به ویژه کروم و نیکل به وجود مى آید.
7. برنزه کردن پوست
استفاده از دستگاه سولاریوم براى برنزه کردن پوست، عوارضى را به دنبال دارد: بالا رفتن ضریب ابتلا به سرطان پوستى بر اثر مواجه شدن با شدت بالاى اشعه که در دستگاه هاى سولاریوم به کار مى رود و هم چنین پیرى پوست، افزایش چین و چروک هاى پوست و شلى و افتادگى پوست از عوارض استفاده از سولاریوم است.
گذشته بر عوارض پوستى، استفاده از دستگاه سولاریوم زمینه ساز ابتلا به عوارض چشمى متعددى همچون آسیب قرنیه، شبکیه، ملتحمه یا آسیب توأم قرنیه و شبکیه است. این در حالى است که بیش تر مشتریان سولاریوم از عینک هاى ایمنى استفاده مى کنند اما باز هم گرفتار عوارض آن مى شوند.[59]
پی نوشتها
[1]. ر.ک: لغت نامه دهخدا، على اکبر دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1352، ص41.[2]. آیین بهزیستى در اسلام، احمد صبور اردوبادى، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1367 ش، اول، ج4، صص15 – 16.
[3]. ر.ک: نگاهى به پدیده مدگرایى، حسین بافکار، طوبى، شماره 21، شهریور 1386.
[4]. برگرفته از: آرایش، مد و بهره کشى از زنان، جوزف هنسن، ایولین رید، مارى آلیس واترز، مترجم: افشنگ مقصودى، تهران، نشر گل آذین، 1381ش، اول، صص 103 – 102.
[5]. ر.ک: مد و لباس، این بار در مجلس، یدالله آزرمى، مجله سروش، شماره 1233، سال 1383.
[6]. ر.ک: بررسى پدیده مد و مدگرایى در جامعه، عمار عطاپور، امید انقلاب، شماره 362، دى 1384.
[7]. هویت انسانى زن در چالش آرایش و مد، مریم رفعت جاه، فصلنامه «کتاب زنان»، شماره 38، ص 135.
[8]. اروپایى ها و لباس ایرانیان، ص 117، به نقل از کتاب: ایران و ایرانیان و مردم آن، پولاک، 104.
[9]. ژان باتیست تاوِرْنیه 1100-1014ق/1689-1605م، جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوى است که در عصر صفوى بارها به ایران و مشرق زمین سفر کرد. سفرنامه او در شرح وقایع دوره صفویه و وقایع دربار صفوى داراى اهمیت بسیار است.
[10]. ژان شاردن 16 نوامبر 5 – 1643 ژانویه 1713 جواهرفروش و سیاح فرانسوى بود که کتاب 10 جلدى «سفرهاى سِر ژان شاردن» به عنوان یکى از بهترینِ کارهاى پژوهشگران غربى درباره ایران و شرق نزدیک برشمرده مى شود.
[11]. رابرت شرلى 13-1581 ژولاى 1628 یک جهانگرد و ماجراجوى انگلیسى بود که مأموریت داشت ارتش صفویان را تعلیم دهد.
[12]. همان، صص 76 – 74، به نقل از کتاب: تاریخ روابط خارجى ایران، مهدوى، ص 212.
[13]. همان، ص 78، به نقل از: کنت دوسرس ایران در 1839 -40، ص 146.
[14]. همان، صص 88 – 78.
[15]. ناصرالدین شاه سه مسافرت به اروپا کرد که به ترتیب در سال هاى 1873، 1878 و 1889م بود. اروپایى ها و لباس ایرانیان، ص 109.
[16]. اروپایى ها و لباس ایرانیان، ص 109.
[17]. همان، ص 120.
[18]. همان، ص 121.
[19]. لباس ملى، تلاش براى تحمیل سنت یا احیاى تمدن ایرانى، علیرضا قاسمى، پرسمان، شماره 30،اسفند 1383.
[20]. همان، ج 1، ص 256.
[21]. همان، ج 1، صص 270 – 260.
[22]. ناگفته نماند رضا شاه با اجبارى نمودن رفع حجاب بهترین خدمت را به اقتصاد اروپاییها نمود؛ زیرا هنگامى که اروپایى ها به ایران آمدند، اکثرا لباس زنان ایرانى را پسندیدند؛ از مهم ترین دلایل آن این بود که نوع خاص پوشش بیرونى زنان باعث مى شد نتوانند لباس هاى آماده بخش مهمى از جمعیت ایران را نیز صادر کنند، حال آن که چادر زنان و لباس هاى سنتى آنان مانع و سد بزرگى جهت منابع کارخانه هاى تولیدى لباس آماده بود. اروپایى ها و لباس ایرانیان، ص 148 و رضا شاه با این اقدام خود این سد بزرگ را درهم شکست و زمینه مساعد را براى کسب درآمد کلان از سوى اروپایى ها فراهم نمود.
[23]. روزنامه همشهرى، شماره 3457، پنجشنبه 15 مرداد 1383.
[24]. ر.ک: مدگرایى در واقع نوعى نوگرایى است، در گفت و گویى با دکتر حسن عباسى، پرسمان شماره 10، تیر 1382.
[25]. بحارالأنوار، ج63، ص 323.
[26]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه هاى استان همدان، 17/4/1383.
[27]. مدگرایى در واقع نوعى نوگرایى است، گفت و گویى با دکتر حسن عباسى، پرسمان، شماره 10، تیر 1382.
[28]. مُدگرایى، جواد همتى، صباح، شماره 17 و 18، پاییز و زمستان 1384.
[29]. احسان لطیفى، سامانه تحقیقات فرهنگى راهبردى فاحص، http://fahes.ir.
[30]. بحارالأنوار، ج71، ص 201.
[31]. نهج البلاغة، ص 117.
[32]. آشنایى با قرآن، مرتضى مطهرى، تهران، صدرا، 1370ش.، پنجم، ج 1و2، ص 131.
[33]. در بخش دوم کتاب به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است.
[34]. پیامدهاى مدگرایى از مباحث مهمى است که در این کتاب بدان پرداخته شده.
[35]. جوانان و مدگرایى، محمدصادق شجاعى، حدیث زندگى: مهر و آبان 1382، شماره 13.
[36]. مد؛ نوآورى یا هنجارشکنى؟!، على ترکاشوند، روزنامه رسالت، شماره 6538، ص 20.
[37]. همان.
[38]. همان.
[39]. ر.ک: اخلاق و رفتارهاى جنسى، یوسف غلامى، قم، دفتر نشر معارف، بهار 1386، سوم، صص 214 – 186.
[40]. ر.ک: مدگرایى، سیدمحمدتقى قاضوى، صباح، بهار و تابستان 1384، شماره 15 و 16.
[41]. هویت انسانى زن در چالش آرایش و مد، مریم رفعت جاه، فصلنامه «کتاب زنان»، شماره 38، زمستان 1386، ص 135.
[42]. حجرات 49، آیه 13.
[43]. در لغت نامه فرهنگ ابجدى «بعره» این گونه معنا شده: پشکل جانوران سَپَل دار و سم دار.
[44]. بحارالأنوار، ج2، ص 66.
[45]. نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) )، ص 737، ح 282.
[46]. آیین بهزیستى در اسلام، ج4، ص 256.
[47]. همان.
[48]. همان.
[49]. ر.ک: واقعیت مد و مدگرایى، سرور اسفندیار، ماهنامه پیام زن، شماره 196، ص 22.
[50]. مدگرایى در لباس آفت هویت و دیانت، غلامرضا گلى زواره، دیدار آشنا، شماره 75، صص18 – 20.
[51]. ر.ک: نگاهى به پدیده مدگرایى، حسین بافکار، طوبى، شماره 21.
[52]. ر.ک: آیین بهزیستى در اسلام، ج4، صص 39 – 97.
[53]. همان.
[54]. وقتى صورت ها شبیه یک ماسک نقاشى مى شوند، بیتا مهدوى، روزنامه جام جم، 24/5/1385.
[55]. همان.
[56]. همان.
[57]. ر.ک: آیین بهزیستى در اسلام، ج4، ص 114-123، خبرگزارى جمهورى اسلامى ایرنا، 16/12/1389، کد خبر 3028541.
[58]. ر.ک: سایت تابناک www.tabnak.comکد خبر: 25773، 30/10/88.
[59]. روزنامه جام جم، شماره 2876، 31/3/89، صفحه 16 سلامت.