۱۳۹۴/۰۲/۳۰
–
۱۴۸۹ بازدید
فطرس
پرسش. آیا داستان فطرس ملک و این که به وسیله امام حسین (ع) شفاعت شد،
حقیقت دارد؟ به نظر مى رسد، این اشکال به آن وارد است که:
اگر فطرس فرشته بوده، پس از مجردات بوده و توانایى سرپیچى نداشت تا رانده
شود و به وسیله امام حسین (ع) شفاعت گردد!
پاسخ. با بررسى آیات و روایات متعدد، مى توان ویژگى هاى زیر را
براى فرشتگان برشمرد:
1. موجودات شریف و ارزشمندى هستند که واسطه بین خداوند متعال و عالم محسوس به شمار
مى آیند و در همه حوادث بزرگ و کوچک جهان نقش دارند؛ بر هر امرى با توجه به ابعاد و
جنبه هاى مختلف آن یک یا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و
جریان ها، اجراى فرمان الاهى و تثبیت آن در جایگاه ویژه اش است. قرآن کریم در این
باره مى فرماید:
«لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون؛[1]
آن ها در هیچ سخنى بر خداوند پیشى نمى گیرند و مطیع امر خداوندند.»
2. در فرشتگان سرکشى و نافرمانى وجود ندارد؛ چون اراده اى مستقل از اراده خداوند
ندارند تا چیزى خلاف خواست او بخواهند. قرآن در این مورد مى فرماید:
«لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون؛[2]
فرمان خداوند را مخالفت نمى کنند و امر او را اطاعت مى کنند.»
3. فرشتگان، با وجود فراوانى و کثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند. برخى برتر از
برخى دیگرند و عده اى فرمانده و عده اى فرمانبردارند. آن که فرمانده است به امر
الاهى امر مى کند و فرمان مى دهد و آن که فرمانبر است نیز به دستور الاهى مطیع و
فرمانبردار است و همگى در این ویژگى که از خود اراده و اختیارى ندارند، مشترکند؛
چنان که قرآن مى فرماید:
«و ما منّا الّا و له مقام معلوم؛[3]
هر کدام از ما فرشتگان داراى رتبه و جایگاه معین و مشخصى است.»
4. چون کارهاى فرشتگان به امر خداوند و اراده او است و خداوند در همه امورش غالب و
چیره است-
«و الله غالبٌ على امره؛[4]
خداوند بر کارش مسلط و چیره است- و هیچ چیز در آسمان ها و زمین او را عاجز و مغلوب
نمى سازد،[5]
فرشتگان نیز که فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستى جز اراده و خواست او ندارند و
همواره چیره و پیروزند.[6]
در مورد فطرس که یکى از فرشتگان الاهى است، روایات متعددى داریم که مضمون و محتواى
آن ها یک سان است. در روایتى مى خوانیم:
فطرس فرشته اى بود که گردا گرد عرش الاهى در گردش بود و درباره دستورى از اوامر
خداوند کوتاهى و سستى ورزید. بالش به کیفر این نافرمانى چیده شد و به یکى از
جزیره ها تبعید گردید. هنگامى که امام حسین (ع) متولد شد، جبریل (ع) براى عرض تبریک
به پیامبر (ص) به سوى زمین فرود آمد و در راه با فطرس دیدار کرد. جبریل (ع) به وى
پیشنهاد کرد، براى عرض تبریک و تهنیت، با او نزد پیامبر (ص) برود.
هنگامى که جبریل (ع) او را به حضور پیامبر (ص) برد، به امر پیامبر (ص)، بالش را به
بدن پاک امام حسین (ع) مالید و سلامتش را باز یافت.[7]
عده اى از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آیات صریح قرآن که ویژگى هاى فرشتگان را
برشمرده، آن ها را بندگان مطیع و کریم و شایسته خداوند معرفى مى کند و از هر نوع
سرپیچى و نافرمانى پیراسته مى داند، سازگارى ندارد؛ پس باید این گونه روایات را
نادرست شماریم؛ و به فرض درستى شان، بدان سبب که نکته اى فراتر از ادراک ما دارند،
باید علمش را به اهلش یعنى اولیاى برگزیده الاهى واگذاریم و خود را در فهم آن
ناتوان بدانیم.
در مقابل عده اى بر این باورند که فرشتگان اصناف و درجه هاى گوناگون دارند. گروهى
مقرّبند و گروهى در درجه پایین تر جاى گرفته اند. آیاتى که هر گونه نافرمانى و
سرپیچى را از فرشتگان نفى مى کنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان
مقرب نبود تا از هر نوع سرکشى پیراسته باشد؛ به ویژه آن که تخلّف و سرپیچى فطرس در
برخى روایات کندى و سستى ورزیدن خوانده شده که نوعى ترک اولى است نه گناه. چنان که
پیامبران (ع) نیز درجات مختلف دارند:
«تلک الرسل فضّلنا بعضهم على بعض؛[8]
بعضى پیامبران را بر بعضى برترى بخشیدیم.»
عده اى از انبیاء ترک اولى داشتند؛ ولى جمعى مانند پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و
خاندان پاکش جز اراده الاهى اراده اى نداشتند و حتى از ترک اولى نیز پیراسته بودند.[9]
[1]
انبیا( 21): 27.
[2]
تحریم( 66): 6.
[3]
صافات( 37): 164.
[4]
یوسف( 12): 21.
[5]
فاطر( 35): 44.
[6]
ر. ک: المیزان، ج 17، ص 12، ذیل آیه اول سوره
فاطر.
[7]
ر. ک: سفینه البحار، شیخ عباس قمى( ره)، ج 3، ص
930؛ بحارالانوار، ج 26، ص 340، روایت 10 و ج 43، ص 243، روایت 8 و ج 4، ص
182، روایت 7.
[8]
بقره( 2): 253.
[9]
نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاها، ماه
نامه پرسمان، 124جلد، مؤسسه فرهنگى و هنرى ابناء الرسول (ص) – تهران، چاپ:
اول، 1392.