۱۳۹۳/۱۰/۱۰
–
۱۰۱ بازدید
ابتدا باید یادآوری شود که «جهاد» از نظر دین مبین اسلام دارای شرایط و مقتضیات و مقررات ویژه ای است. از جمله این شرایط این است که مبادرت به جنگ ابتدایى مستلزم وجود امام معصوم و یا نایب خاص او است. در زمان حضور امام معصوم(ع) برای جهاد ابتدایی، اجازه امام(ع) واجب و لازم است. و در زمان غیبت امام معصوم(ع) جهاد ابتدایی از دیدگاه بسیاری فقها جایز نیست هر چند برخی از فقها نیز معتقدند این نوع جهاد تنها با صلاح دید ولی فقیه جامع الشرایط مجاز خواهد بود. (رساله اجوبه الاستفتائات آیت الله العظمی خامنه ای، ص ۲۴۳، سوال، ۱۰۴۸) از این نظر، وقوع جهاد ابتدایی در شرایط غیبت امام زمان(عج) مشکل به نظر می رسد.
ابتدا باید یادآوری شود که «جهاد» از نظر دین مبین اسلام دارای شرایط و مقتضیات و مقررات ویژه ای است. از جمله این شرایط این است که مبادرت به جنگ ابتدایى مستلزم وجود امام معصوم و یا نایب خاص او است. در زمان حضور امام معصوم(ع) برای جهاد ابتدایی، اجازه امام(ع) واجب و لازم است. و در زمان غیبت امام معصوم(ع) جهاد ابتدایی از دیدگاه بسیاری فقها جایز نیست هر چند برخی از فقها نیز معتقدند این نوع جهاد تنها با صلاح دید ولی فقیه جامع الشرایط مجاز خواهد بود. (رساله اجوبه الاستفتائات آیت الله العظمی خامنه ای، ص 243، سوال، 1048) از این نظر، وقوع جهاد ابتدایی در شرایط غیبت امام زمان(عج) مشکل به نظر می رسد. نکته دوم اینکه در زمان حضور امام معصوم، جنگ ابتدایى همراه با دعوت به اسلام، صورت می پذیرد؛ چنانکه حضرت رسول اکرم(ص) به حضرت على(ع) در این باره مى فرماید: «پیامبر مرا روانه یمن کرد و فرمود: اى على! تا کسى را دعوت به اسلام نکرده اى با او نجنگ؛ به خدا قسم اگر خدا یک تن را به دست تو هدایت کند، بهتر از چیزهایى است که خورشید بر آن طلوع و غروب مى کند و وظیفه تو اى على دوست داشتن و سرپرستى اوست»، (اصول کافى، ج 1، ص 335) نکته سوم اینکه در مورد جهاد ابتدایى در صورتى که اهل ذمه یا امان، بر خلاف معاهده با دولت اسلامى عمل نکرده باشند، نمى توان مواد عهدنامه با ایشان را نقض کرد. بدین ترتیب ، از دیدگاه اسلامی ، حکم اولیه درباره وضعیت دولت اسلامی، در ارتباط با سایر دولت ها و کشورها وضعیت «آرامش و صلح» می باشد از اینرو، این وضعیت در دیدگاه امام خمینی(ره) به عنوان اسلام شناس و فقیهی که به آراء اسلامی و فقهی کاملا احاطه داشتند، مورد بررسی قرار گرفته است: « ما به تبع اسلام همیشه با جنگ مخالف ایم و میل داریم که بین همه کشورها آرامش و صلح باشد.»(صحیفه نورج13ص:116) در این زمینه مقام معظم رهبری نیز می فرمایند: «ما به دنیا ثابت کرده ایم که جنگ طلب نیستیم و نشان داده ایم که به وجود صلح در همه ى منطقه- بلکه همه ى عالم- از صمیم دل علاقه مندیم. ما معتقدیم که در صلح و آرامش مى توان به سازندگیهاى درونى و بیرونى پرداخت. ما جنگ طلب نیستیم- از اول هم نبودیم- آن ها جنگ را بر ما تحمیل کردند. ما ملتى هستیم که از خودمان دفاع مى کنیم؛ خوب هم دفاع مى کنیم.» (بیانات، سال 1368 ص :94) از دیدگاه امام خمینی(ره) نخستین وضعیت حاکم بر روابط بین الملل صلح است و آنگاه که وضعیت جنگ اقتضا نداشته باشد، ضرورت نمی یابد، تداوم آن الزامی خواهد بود، تفاهم در صحنه بین المللی همواره می تواند صلح و امنیت بین المللی را پدید آورد و این تفاهم یا : 1. بر اساس قرادادهای دو جانبه یا چند جانبه است. 2. گاه به عنوان روح زندگی بین المللی بدون وجود قرار داد. برخلاف تصوری که از دیدگاه اسلام در مورد ارتباط با سایر دول وجود دارد، دیدگاه های اسلامی حاکمیت صلح و اصالت آن را به اثبات رسانده اند. باز هم در این زمینه امام خمینی(ره) می فرمایند: «ما صلح را استقبال می کنیم لکن یک صلح شرافتمندانه اسلامی»( صحیفه امام، ج 16، ص 215) « ما همیشه صلح طلب هستیم»( صحیفه امام، ج 16، ص 286) بدیهی است تاکید بر صلح و اصالت آن، به معنای نفی مطلق جنگ حتی در موارد مشروع و ضروری «دفاع» نیست. جنگ مادی و عینی فقط در زمانی مشروعیت می یابد که تهاجمی از سوی دشمنان، صورت بپذیرد و جنگ ابتدایی نیز، در صورت حصول شرایط خود(یعنی در زمان حضور و ظهور امام معصوم)، اعمال می شود؛ منتهی از آنجا که شرایط جنگ ابتدایی، به وجود نیامده و تهاجم مسلحانه نیز همیشگی نیست، وضعیت غالب در روابط دولت اسلامی، صلح و مسالمت است: « ما از الان اعلان می کنیم که هیچ روزی جنگ جو نبوده ایم به این معنا که حمله کنیم به یک کشور اسلامی برای اینکه کشور اسلامی، همه کشورهای اسلامی را از خودمان می دانیم.»( صحیفه امام ج16، ص 215) در این زمینه آیت الله خامنه ای نیز چنین می فرمایند: «البته بعضى کسان به طور بدخواهانه، اسلام را به خاطر حکم جهاد، دینِ شمشیر معرفى کردند- اما همین اسلام مى فرماید: «و إن جنحوا للسّلم فاجنح لها و توکّل على الله»؛ (190) یعنى باز آنجایى که شرایط اقتضا مى کند، صلح را بر جنگ ترجیح مى دهد. امروز بشر به این معارف محتاج است.» (بیانات رهبری، سال 1380، ص: 128) این صلح طلبی شامل همه کشورها چه مسلمان و چه غیر مسلمان است: « ما با هیچ کشوری، چه اسلامی و چه غیر اسلامی، سر جنگ نداریم و طالب صلح و صفا برای همه، هستیم.»( همان، ص 102) بحث جهاد در اسلام زمانی مطرح می شود که عده ای با گردن کشی و طغیان از راه حق سر باز زنند و مانع گسترش حق شوند که در اینجا نوبت به جنگ و جهاد می رسد. و در واقع جهاد در اسلام آخرین چاره و علاج برای در هم کوبیدن شرک و فساد است. جهاد در شرایط حاضر و دوران کنونی : واقعیت مطلب آن است که، همانطور که در ابتدای بحث، در مورد وضعیت دولت اسلامی بیان شد؛ تحقق شرایط جهاد ابتدایى در شرایط کنونی بسیار مشکل است، به ویژه در این زمان که تمام کشورها، بر اساس روابط بین المللى، موجودیت یک دیگر را به رسمیت شناخته اند. و با هم دیگر عهد و پیمان دارند؛ در نتیجه هیچ کس حق جنگ و تهاجم نظامی به کشورهاى دیگر حتى کافر و مشرک را ندارد. بدیهی است پایبندی به تعهدات ریشه در مبانی و آموزه های اصیل اسلامی و سیره معصومین (ع) دارد چنانکه در قرآن مجید مى خوانیم: «إِلاَّ اَلَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ اَلْمُتَّقِینَ »(سوره ى توبه ، آیه ى 4) «مگر کسانى از مشرکان که با آن ها عهد بستید، و چیزى از آن را در حق شما فروگذار نکردند و کسى را علیه شما تقویت ننمودند، پیمان آن ها را تا پایان مدّتشان محترم بشمرید؛ زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست دارد» گذشته از آن این که جهاد ابتدایى، به عنوان آخرین گام آن هم تنها به منظور رفع موانع و ایجاد بستر مناسب براى رساندن نداى توحید است و الا در مواردی که امکان تبلیغ و رساندن آموزه ها و احکام حیات بخش اسلام از راهکارهای متعدد که در زمان معاصر نظیر رسانه ای صوتی و تصویری ، شبکه های مختلف رادیوئی و ماهواره ای و ، سایت های اینترنتی ، اعزام مبلغ و …امکان پذیر است به گونه ای که سایر افراد جهان قابلیت دسترسی به آموزه های اسلامی را داشته باشند ، دیگر جهاد ابتدائی مشروعیت ندارد . بر این اساس برخورد و مقابله با دشمن، تنها منحصر در راهکارهای نظامی نیست، بلکه علاوه بر آن راهکارهای دیگری نظیر اقدامات سیاسی، فرهنگی و … مورد اهتمام می باشد. و این واقعیتی است که از سیره مبارزاتی پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به خوبی نمایان است. به عنوان نمونه ، پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) در برخورد با دشمنان علاوه بر راهکارهای نظامی بر اقدامات سیاسی و فرهنگی و … نیز تأکید داشتند و حتی در مقاطع زیادی اولویت را به آنها می دادند. بنا براین ؛ جهاد و مبارزه نظامی با دشمن فی نفسه اصالت نداشته و تنها به عنوان راهکاری اضطراری در مواقعی که سایر راهکارهای غیرنظامی پاسخ گو نباشد. مشروع می باشد، از این رو در تشخیص و شناسایی موارد جواز جهاد و مبارزه نظامی باید کاملا شرایط، مقتضیات زمان و مکان، نتایج حاصله از سایر راهکارهای غیرنظامی و میزان بازدهی و موفقیت آنان و …، بررسی و سپس به صورت منطقی و کارشناسی، تصمیم گیری و بهترین راهکار، انتخاب شود. در مورد سوال اول (آیا جهاد ابتدایى وسیله ى گسترش اسلام است بدون اینکه کفار توطءه و نقشه اى براى نابودى مسلمین داشته باشند ؟) باید یادآور شد که همانطور که در لابه لای بحث ها روشن گردید، جهاد ابتدایی، بنابر نظر اکثر فقها، در وهله اول، مستلزم وجود و حضور امام معصوم و اذن اوست. که در زمان حضور و ظهور امام معصوم نیز جهاد دارای شرایطی خاص خود به ویژه قبل از هر اقدام و عملی همراه با پایبندی به عهد، پیمان و قرارداد و نیز همراه با، دعوت به اسلام، است که باید دقت کرد که همه این امور، با صلاح دید انسان کامل صورت می پذیرد. اما در مورد سوال دوم «منطق داعش که اسلام بیاور یا کشته شو» که اعمال و رفتار جنایت کارانه خود را به قرآن و سنت نسبت میدهند.و آیا اعمال داعش جهاد ابتدایى است؟ بنا بر مطالب پیش گفته، عقاید، اخلاق و رفتار گروه های تکفیری از جمله داعش با مبانی اصیل اسلامی سازگاری ندارد و انحراف هولناکی از آموزه های اصیل اسلامی و قرآنی است و به تعبیر امام خمینی(ره) این گونه اسلام مصداق بارز اسلام آمریکایی است. چرا که اگر قدری دقت کنید خواهید فهمید که در منطق و اعتقادات شیعه ، جهاد ابتدایی در نظر اکثر دین شناسان و فقهای معظم فقط و فقط در زمان حضور و ظهور معصوم و از جمله امام زمان(عج) امکان وقوع دارد. شناخت و تشخیص این امر بر عهده انسان کامل که همان امام معصوم است گذارده شده است. و گروه های تکفیری فاقد ویژگی های انسانی و بشری هستند. تا چه رسد به درک معارف و مضامین عالی دینی و به تعبیر رهبری این جریان ها دارای خباثت و جهالت و بی خبری از احکام و قوانین اسلامی هستند. از سویی دیگر نیز به این نکته دقت کنید که مشکل و آسیب گروه های تکفیری و از جمله داعش، فراتر از سوال شماست. این گروه های منحرف، در داخل امت اسلامی به تکفیر و کافر دانستن سایر مسلمانان و از جمله شیعه می پردازند و با کافر و مشرک خواندن آنان، جواز قتل آنان را صادر کرده و آنان را به قتل می رسانند. عواقب تکفیر بسیار جدّی و خطرناک است زیرا به قتل رساندن فرد، مصادره اموال او و منع از خاکسپاری او به آداب اسلامی را ایجاب میکند. در این خصوص، علما سه استدلال، در قالب سؤالات تأکیدی، درباره تکفیر مطرح میسازند. اول اینکه چه کسی این حق را دارد تا فردی را که میگوید به اسلام اعتقاد دارد کافر بداند؟ دوم اینکه، تکفیر براساس چه ملاک دینی استوار شده است؟ سوم آنکه چه درجهای از تخصص در فقه به فرد قدرت این تشخیص را میدهد که آیا فرد مسلمان دیگری، از مرز ایمان و بیایمانی عبور کرده است یا خیر؟ در حالی که این گروه ها به شدت از سوی سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس برای اختلاف افکنی و شرارت در امت اسلامی، پدید آمده اند. در مورد سوال سوم شما که« آیا کشتار بى دلیل کفار و مشرکین از نظر اسلام مقبول است؟» از منظر مبانی اسلامی و نیز هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که انسانهای بی گناه از هر طیف و گروهی حتی کفار و مشرکین را بدون دلیل و یا به اتهام های واهی به قتل رساند. همانطور که در ابتدای بحث اشاره شد حکم اولیه در منطق اسلام و وضعیت اسلامی، صلح و آرامش است و آنگاه که وضعیت جنگ اقتضا نداشته باشد، ضرورت نمی یابد و تداوم آن الزامی خواهد بود الا در زمانی که نقض عهد یا پیمان یا حمله ای از طرف کفار، مشرکین و… صورت بپذیرد. که در این صورت جهاد دفاعی مطرح می شود. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- مرتضى مطهرى، جهاد 2- ابوافضل شکورى، فقه سیاسى اسلام، ص 430 3- دکتر محمد رضا ضیائى بیگدلى، اسلام و حقوق بین الملل، ص 117 4- سید صادق حقیقت، مسؤولیت هاى فرا ملى در سیاست خارجى دولت اسلامى، 295 5- جعفر سبحانى، پیامبر در میدان نبرد، مجله درسهایى از مکتب اسلام، شماره 10، سال ششم 6- مجید خدورى، جنگ و صلح در قانون اسلام، ص 196 7- جلال الدین فارسى، حقوق بین الملل اسلامى 8- محمد دشتى، امام على(ع) و امور نظامى، 9. عباسعلی عمید زنجانی فقه سیاسی، 10. صحیفه امام خمینی(ره) و نیز بیانات مقام معظم رهبری می توانید رجوع کنید.