۱۳۹۴/۰۵/۲۵
–
۱۴۴۴۱ بازدید
سؤال شما دانشجوی گرامی شروع خوبی برای تحکیم مبانی اعتقادی می باشد و ما نیز از اینکه چنین مسیری را برای تقویت مبانی اعتقادی خود آغاز نموده اید خوشحالیم اما خوب است بدانید بحث فوائد ایمان ؛ بحث بسیار طولانی وعمیقی می باشد که بررسی همه ابعاد آن در این نوشتار نمی گنجد .
و ما دراین نوشتار فقط می توانیم به برخی از این آثار اشاره نمائیم اما قبل از بیان آثار و فوائد ایمان ذکر دو نکته ضروری می نماید.
و ما دراین نوشتار فقط می توانیم به برخی از این آثار اشاره نمائیم اما قبل از بیان آثار و فوائد ایمان ذکر دو نکته ضروری می نماید.
نکته اول : «ایمان»، تنها یک «کلمه» نیست، بلکه یک «باور قلبی» است. باوری که به زندگی انسان «جهت» میدهد و در «چگونه زیستن» او نقشی مهمّ دارد و محور ارزشگذاری برای اندیشهها و عملکردهای مردم است.
خداوند متعال نیز در قرآن کریم هرگاه ایمان را مطرح میسازد، به دنبال آن «عمل» را نیز بیان میدارد تا نمود عینی ایمان را در عمل گوشزد کند .
بنابراین ایمان زبانی و یا اعتقاد صرف، ایمان نیست مگر آنکه به لوازم آن چیزی که بدان معتقد شدهایم، ملتزم شویم و آثار آن را بپذیریم .
در نتیجه ، درک فوائد ایمان زمانی معنا پیدا که انسان علاوه بر آنچه که به زبان می آورد و باور قلبی دارد، به آنچه که خداوند دستور داده نیز عمل نماید نه اینکه
تنها به ایمان زبانی و یا باور قلبی اکتفا نموده و از طرفی نیز در انتظار چشیدن فوائد ایمان باشد .
نکته دوم : ایمان دارای مراتبی می باشد که هر کسی بنا به اعتقاد و عملی که انجام می دهد به این مراتب دست پیدا می کند . بنابراین ملاک شناختن فوائد ایمان به خدا ؛ افراد و اشخاص نمی باشند چراکه چه بسا افرادی داعیه ایمان داشته باشند اما عملا در پائین ترین مراتب ایمان قرار گرفته و از ثمرات و فوائد
ایمان ( که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم ( کمترین بهره را در زندگی خود نبرده باشند .
لذا پس از بیان ثمرات ایمان چنین سؤالی در ذهن شما شکل نگیرد که اگر مواردی که گفته خواهد شد از ثمرات ایمان است پس چرا همه این فوائد شامل داعیه داران ایمان نشده است ؟
اما در پاسخ به شما دوست عزیز باید بگوئیم که فوائد ایمان به خدا در زندگی انسان از ابعاد گوناگونی قابل بررسی می باشد که در این نوشتار از بعد جسمی ، روحی ، مادی ، معنوی و همچنین از بعد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم .
الف : فوائد و آثار جسمی ایمان به خدا در زندگی انسان از مهمترین فوائد ایمان تضمین سلامت جسمانی یکی از مهمترین فوائد ایمان به خدا سلامتی جسمانی می باشد . چرا که کسیکه به خداوند متعال ایمان دارد دستورات بسیار متعددی را که برای سلامتی بندگان خود در زندگی روزمره بیان نموده عمل می نماید (1)
ب : فوائد روحی و فکری ایمان به خدا در زندگی انسان:
تاثیری که ایمان به خدا بر فکر و روح انسان می گذارد خود دارای فوائد متعددی می باشد که بخشی از آنها شامل موارد ذیل می باشد .
1- آرامش روحی:
مراد از آرامش روحی مومن این نیست که کسانیکه ایمان به خدا دارند با مشکلات مواجه نمی شوند و یا اینکه این افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را به راحتى طى می کنند ؛ چراکه زندگى انسان همواره مملو از مشکلات، فراز و نشیب ها و موانع است. اما کسانیکه ایمان واقعی به خدا دارند علیرغم همه مشکلاتى که سر راه آنها وجود دارد با آرامش کامل روحی بدون هیچ ترس و ناراحتی مشکلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشیب هاى زندگى را طى می کند تا به سر منزل مقصود برسند. و به همین دلیل چنین افرادی هرگز دچار بیماری های روحی و روانی که معمولاً افراد بی ایمان گرفتار آن می شوند، نخواهند شد.
خداوند متعال در آیه 62 سوره بقره در خصوص آرامش ایمان آورندگان به خدا می فرماید : … من ءامن باللَّه و الیوم الأخر … و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.
کسانیکه ایمان به خدا و روز قیامت دارند … هیچ ترس و ناراحتی بر آنها نیست . (2)
اما اینکه چه رابطه بین ایمان به خدا و آرامش انسان وجود دارد آن را باید در ویژگی مومنان جستجو نمود که در اینجا فقط به چند مورد اکتفا می نمائیم .
اول اینکه : کسانیکه به خدا ایمان دارند ؛ او را به عنوان قدرتی بی منتها دوست و یاور خود می دانند کما اینکه خداوند متعال در آیه 257 سوره بقره وعده داده : الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور . خداوند یاور مومنان است و آنها را از تاریکی به روشنایی می برد .
دوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، بر او توکل می کنند زیرا قرآن، سوره طلاق/ 3 مى فرماید: وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است .
سوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، نتایج امور را به او واگذار می کنند .
افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوندیکه دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چراکه حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.
چهارم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، به قضای الهی راضی می باشند.
پنجم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، در برابر امر خدا تسلیم می باشند .(3)
2- ایمان به خدا سطح خواسته های انسان را ارتقاع می دهد:
ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق ، و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد .
3- خوش بینى:
یکى ازاثار ایمان به خدا ، خوش بینى به جهان خلقت و هستى است. ایمان به تلقّى انسان از جهان شکل خاصى مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفى مى کند. طبعاً این طرز تلقّى از جهان دید انسان را نسبت به نظام کلى هستى و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه مى سازد.
حالت فرد باایمان در کشور هستى، مانند حالت فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین و دستورهاى حکومتى آن کشور را صحیح و عادلانه مى داند، به حسن نیت گردانندگان اصلى کشور نیز ایمان دارد و قهراً زمینه ترقّى و تعالى را براى خودش و همه افراد دیگر فراهم مى بیند و معتقد است: تنها چیزى که ممکن است موجب عقب ماندگى او بشود تنبلى و بى تجربگى خود او و انسان هایى مانند اوست که مانند او مکلف و مسؤولند.
از نظر چنین شخصى، مسؤول عقب ماندگى او خودش است، نه تشکیلات کشور و هر نقصى وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسؤولیت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه طبعاً او را با خوش بینى و امیدوارى به حرکت و جنبش وا مى دارد و براى غلبه بر مشکلات، از هیچ تلاشى فروگذار نیست.
اما یک فرد بى ایمان در کشور هستى، مانند فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین کشور را فاسد و ظالمانه مى داند و چاره اى جز پیروى ندارد.
درون چنین فردى همواره پر از عقده، کینه و اضطراب است. او هرگز به فکر اصلاح خودش نمى افتد. چنین کسى هرگز از جهان لذت نمى برد و جهان براى او همواره مانند یک زندان هولناک است و سبب بروز اضطراب در وجود او مى شود. قرآن کریم مى فرماید:
«و مَن اَعرض عَن ذکری فاِنَّ له معیشةً ضنک» ( هرکس از توجه و یاد من رو برگرداند، زندگى سخت و پر از فشارى خواهد داشت. آرى، ایمان است که زندگى و شرایط سخت و پر پیچ و خم آن ر در درون جان ما و براى ما آسان مى کند و مانع فشار عوامل روحى و اضطراب آور مى شود.
4- امیدوارى:
فرد با ایمان با ابزار خوش بینى و در پرتو روشن دلى، به نتیه مطلوب تلاش هاى خود امیدوار است. در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند: «ان تَنصُروا اللّهَ یَنصُرکُم» (محمد: 7); اگر خدا را یارى کنید (در راه حق گام بردارید) خداوند شما را یارى مى کند. اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمى رود: «اِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ اَجرَ المُحسنین» (توبه: 90); فرد با ایمان به کمک خداوند امیدوار است و در بحران هاى زندگى و براى دست یابى به اهدافش دست یارى به سوى خدا دراز مى کند و این امید به خدا مانع از ابتلا به اضطراب مى شود.
5- اطمینان خاطر:
از دیگر فوائد ایمان به خدا اطمینان خاطر است. انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه بر اندامش می افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. آنچه مایه سعادت انسان می شود دو چیز است: 1- تلاش 2- اطمینان به شرایط محیط. موفقیت یک دانش آموز معلول دو چیز است: 1- سعی و تلاش خودش 2- مساعدت و آمادگی محیط. در مورد مدرسه و تشویق و ترغیب و تقدیر اولیاء مدرسه، یک دانش آموز پرتلاش و کوشا اگر به محیطی که در آنجا درس می خواند و معلمی که آخر سال نمره می دهد اعتماد نداشته باشد و نگران یک رفتار غیر عادلانه باشد، در تمام ایام سال دلهره و اضطراب سراپای وجودش را می گیرد. ایمان مذهبی به حکم اینکه به انسان به یک انسانی که یک طرف معامله است نسبت به جهان که طرف دیگر معامله است، اعتماد و اطمینان می بخشد، دلهره و نگرانی نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل می سازد و به جای آن به او آرامش خاطر می دهد.
6- هدف دار شدن زندگی و نجات از پوچی:
یکی دیگر از آثار پربرکت ایمان به خدا هدفمند بودن در کارهاست. زیرا مؤمن میداند که به خودی خود به وجود نیامده و خداوندی حکیم او را به صحنه گیتی آورده و برای هدف بس بزرگی که همانا عبودیت و بندگی پروردگار و جانشینی او در زمین است، خلق شده است و میداند که باید از رفتار و گفتارش حساب بکشد، قبل از اینکه روز حساب فرا برسد و میداند که باید کار کند تا زندگی کند نه اینکه زندگی کند تا کار کند. چون حساب و کتاب در راه است و روزی از خرد و درشت و کوچک و بزرگ پرسیده میشود، لذا باید در تمام مراحل زندگی مواظب باشد و کاری نکند که فردای بدون بازگشت در حضور پروردگار شرمنده باشد.
7- احساس عزت و غلبه:
کسى که دلش با حق تعالى پیوند خورده است، ممکن نیست که ترس و بیم داشته باشد.چراکه او با همه کاره عالم سروکار دارد، پس، از چه بترسد؟
مؤمن همیشه خود را غالب مى داند، چون با موجودى پیوند دارد که همه عوالم وجود مسخر او هستند.
درآیات قرآن صفت «عزت» اختصاصا براى مؤمن به کار رفته است. عزت حالتى است براى روح که خویش را غالب مى بیند. چه کسى مى ترسد؟ آنکه خود را مغلوب مى نگرد. آنگاه که از جنود نفس که دشمنان درونى اند شکست خورد، از همه موجودات بیرونى نیز مى ترسد.
امام صادق (ع) در این زمینه فرموده اند: ان المؤمن من یخافه کل شى ء. و ذلک انه عزیز فى دین الله. و لا یخاف من شى ء و هو علامة کل مؤمن. (بحار الأنوار ج 64 ص 305 ) همانا همه موجودات از مؤمن مى ترسند، زیرا که او به دین عزت یافته است ( یعنى محکوم هواهاى نفسانى نیست ) و از چیزى نمى هراسد و این نشانه هر مؤمنى است.
این اثر ایمانى موجب مى شود که اهل دنیا در تاریخ همواره از اولیاى الهى در اضطراب و رعب باشند( آثار فردى و اجتماعى ایمان -أیت الله مجتبى تهرانى)
8- وقت شناسی ونظم:
از دیگر فوائد ایمان به خدا این است که انسان را وقت شناس و منظم می نماید کسانیکه به خدا ایمان داردند ازاوقات خویش درراه بهتر عبادت کردن خداوند واستفاده ی بیشتراز لحظات زندگی وسرعت گرفتن درانجام اعمال صالح بهره می برند به همین دلیل درنظم بخشیدن به زندگی خود بسیار کوشا هستند . ازهیچ دقیقه ای درراه رسیدن به اهداف عالی خود صرف نظر نمی کنند وبه برنامه ریزی برای ساعات خویش اهتمام می ورزند . امیرالمؤمنین علیه السلام دروصایای آخرین خود ، ابتدا همه مردم را به تقوای الهی وپس از آن به نظم درامورشان توصیه می کنند واین اهمیت منظم بودن را می رساند .
همچنین علی علیه السلام درحکمت 382 (نهج البلاغه فیض الاسلام ) درتوصیف مؤمنین می فرمایند: للمؤمنین ثلاث ساعات : فساعة یناجی منها ربه وساعة یرم معاشه وساعة یخلی بین نفسه وبین لذتها فیما یحل ویجمل مؤمن سه ساعت دارد : ساعتی که درآن با پروردگارش راز ونیازمی نماید وساعتی که درآن معاش خود را اصلاح می کند وساعتی که بین خویش وبین لذتی که حلال ونیکوست ،آزاد گذارد.
9- نترسیدن از غیر خدا:
از آنجا که انسان مؤمن به واسطه ایمان، با خداوندی که همه امکانات و قدرت ها در اختیار اوست پیوند می یابد، از هیچ موجودی به غیر از خدا نمی ترسد و به عکس تمامی موجودات در مقابل او کرنش می کنند در روایتى دیگر، همین مضمون با تعبیرى دیگر آمده است.
امام صادق (ع)فرمودند: إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَخْشَعُ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ حَتَّى هَوَامُّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُهَا وَ طَیْرُ السَّمَاء همانا همه موجودات در برابر مؤمن فروتن هستند حتى درندگان و پرندگان. (بحار الأنوار ج 64ص 71 )
10- تاثیر در دیدگاه و نگرش در تمامی ابعاد زندگی:
کسی که به خدا ایمان دارد همه چیز را در این دنیا خلاصه نمی کند بلکه علاوه بر این دنیا به دنیایی فراتر از جهان هستی نیز اعتقاد دارد تمامی اعمال و رفتار خود را بر همین اساس تنظیم می نماید به عنوان نمونه قیافة مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ، با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.
11- ایجاد سلامت روانی و رفع ناراحتی های روح و روان:
زندگی بشر خواه ناخواه، همچنانکه خوشیها، شیرینی ها، به دست آوردنی ها و کامیابی ها دارد، رنج ها، مشکلات، شکست ها، تلخی ها و ناکامی هایی هم دارد که بسیاری از آنها قابل پیشگیری یا برطرف کردن است.بدیهی است که بشر موظف است با طبیعت پنجه نرم کند و تلخی ها را به شیرینی تبدیل نماید.اما پاره ای از حوادث جهان قابل پیشگیری و یا برطرف ساختن نیست، مثلا پیری.انسان خواه ناخواه به سوی پیری گام برمی دارد و چراغ عمرش رو به خاموشی می رود. به علاوه اندیشه مرگ و نیستی نیز خود به نوعی، انسان را رنج می دهد.ایمان به خدا در انسان تلخی ها را شیرین می گرداند. انسان با ایمان می داند هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر عکس العملش در برابر تلخی ها به نحو مطلوب باشد، اگر هم خود این شکست ها غیرقابل جبران باشد، به نحوی دیگر از طرف خداوند متعال جبران می شود.پیری به حکم اینکه پایان کار نیست و به علاوه یک فرد باایمان، همواره فراغت خویش را با عبادت و انس با ذکر خدا پر می کند، مطبوع و دوست داشتنی می گردد.
از نظر فرد مومن، مرگ، نیستی و فنا نیست بلکه انتقال از دنیایی فانی و گذر به دنیایی باقی و پایدار و از جهانی کوچکتر به جهانی بزرگتر است، مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردی نگرانی های خویش را از مرگ، با کوشش در کارهای نیک که در زبان دین، “عمل صالح” نامیده می شود، برطرف می سازد.
از نظر روانشناسان مسلم و قطعی است که اکثر بیماری های روانی که ناشی از ناراحتی های روحی و تلخی های زندگی است، در میان افراد غیرمذهبی دیده می شود.افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند، از این بیماری ها مطلوبترند از این رو یکی از عوارض زندگی عصر ما که در اثر ضعف ایمانهای مذهبی پدیدآورده است، افزایش بیماری ها و ناراحتی های روانی و عصبی است.
12- ایجاد صبر و بردباری در برابر مشکلات:
ایمان به خدا در انسان نیروى مقاومت مى آفریند و تلخیها را شیرین مى گرداند. (1) شکیبائى میوه یقین است، چه هر که را یقین بعدل حق تعالى باشد داند که بازاى هر مصیبتى و بلائى عوض و ثوابى باشد که هر عاقلى که آنها را با هم سنجد راضى شود بآن مصیبت از براى رسیدن بآن ثواب، و داند که صبر ثواب او را مضاعف گرداند و جزع باعث نقص آن یا حبط آن گردد و با وجود علم باین امور البتّه صبر را اختیار خواهد کرد و راه جزع بخود نخواهد داد.
حضرت علیه السلام درحکمت 109 بالاترین صفات یک مؤمن را حیا وصبر او می دانند ومی فرمایند : ولا ایمان کالحیاءوالصبر
هیچ ایمانی مانند شرم وشکیبایی نیست (زیرا باین دو ایمان کامل می گردد)
حضرت علیه السلام درحدیث شریفی می فرمایند : الصبر رأس الایمان. صبر به منزله سربرای پیکرایمان است.
همچنین مشاهده کردیم که حضرت علیه السلام ، اولین پایه ی ایمان را صبر برشمرده اند واین به دلیل اهمیت فوق العاده ی صبر است .آنچنانکه ایمان بدون صبرهیچ فایده ای ندارد، پس می توان گفت اساسی ترین وپرفضیلت ترین صفت مؤمنین، صبرآنها است .
13- ایمان آرزو را تولید میکند:
آرزو محصول ایمان است این ایماندار است که از همه مردم خواستههایش بیشتر و از مژده دادن و به فال نیک گرفتن بلندنظرتر است و از همه مردم از ناامیدی و به فال بد گرفتن دورتر است. زیرا معنی ایمان باور داشتن به نیروی بالاتر است که نظام هستی را تدبیر میکند و هیچ چیزی از او پنهان نیست و هیچ نیرویی او را عاجز و ناتوان نخواهد کرد، قدرتش در حصر نیاید و رحمتش تمام شدنی نیست. زیرا خداوندی قادر و مهر ورز است که بی باوران را سخت مجازات میکند و شب و روز، توبه گناه کاران را پذیراست.
14- راحتی وجدان:
کسی که به خدا ایمان دارد ؛ به خاطر خدا و از ترس عاقبت وخیم نافرمانی و گناه، سنجیده عمل میکند و کاری نمیکند که خدا و خلق خدا را از خود برنجاند و هر کاری که میکند، به خاطر خدا و هر کاری که نمیکند باز به خاطر خداست و بایدها و نبایدها را از دین و فرمان خدا و رسول میگیرد. به همین خاطر دارای وجدانی آسوده و راحت است.
ج : فوائد مادی
یکی از مهمترین فوائد مادی ایمان به خدا این است که ایمان مایه نزول برکات می باشد .
بشر همواره در برنامه ریزی های خود برای برطرف کردن مشکلاتی نظیر فقر و کمبودها، به عوامل و ریشه های طبیعی آنها بیشتر توجه و برای آنها برنامه هایی پیش بینی می کند. اما قرآن کریم در کنار عوامل طبیعی، افق بالاتری در مقابل شر می گشاید و از علل برتر دیگری یاد می کند که نمی توان با علم و تجربه هرگز به آن رسید. بر اساس مضمون این آیات، یکی از راه های مهم برخورداری از برکات الهی، ایمان به خداوند است.
در سوره اعراف می خوانیم: «چنانچه مردم شهر و دیار ایمان آورده و به تقوا و پرهیزکاری روی آورده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم» و در مورد اهل کتاب هم می فرماید: «اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از سوی پروردگارشان به سوی ایشان نازل شده عمل می کردند، قطعا از بالای سرشان (برکات آسمانی) و از زیر پاهایشان (برکات زمینی )برخوردار می شدند».در مقابل این آیات، فراموشی یاد خدا عامل گرفتاری به سختی ها است. چنانچه در آیه ای چنین آمده است: «هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی سختی خواهد داشت».
د : فوائد معنوی :
1- گرایش به اخلاق
استحکام بنیان زندگی فردی ، خانوادگی و اجتماعی در گرو پایبندی به اخلاق می باشد اما همین اخلاق در گرو ایمان به خدا می باشد و بر اساس آموزه های دینی، کسانی که ایمان بالاتری دارند، در عرصه تلاش برای کسب فضیلت های اخلاقی و محو رذیلت های اخلاقی، با انگیزه تر و جدی تر هستند. و مهم ترین واساسی ترین ضامن دوام اخلاق ، ایمان است. در جوامع فاقد ایمان به مبدأ ومعاد، مفاسد اخلاقی فراوان است؛ چون غرایز انسانی در آنجا رهاست و انسان ها تسلیم خواست های نفسانی خود می شوند. به تعبیر قرآن، در این سرزمین ها مردم هوای نفس شان را معبود خود می دانند و به دستورهای آن عمل می کنند
2- لذت معنوى
یکى دیگر از آثار ایمان به خدا ، برخوردارى بیش تر از یک سلسله لذت هاست که «لذت معنوى» نامیده مى شود. انسان دوگونه لذت دارد: یک نوع لذت هایى است که به یکى از حواس انسان تعلّق دارد و در اثر برقرارى ارتباط میان یک عضو با جهان خارج حاصل مى شود; مانند لذتى که چشم از دیدن و گوش از راه شنیدن و دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس مى برد. نوع دیگر لذت هایى است که با عمق روح و جان آدمى مربوط است و به هیچ عضو خاصى مربوط نیست و تحت تأثیر برقرارى رابطه با یک ماده بیرونى حاصل نمى شود; مانند لذتى که انسان از احسان و خدمت، یا از محبوبیت و احترام، و یا از موفقیت خود یا موفقیت فرزند خود مى برد که نه به عضو خاصى تعلّق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادى خارجى است.
لذات معنوى از لذات مادى، هم قوى ترند و هم پایدارتر. لذت عبادت و پرستش خدا براى کسانى که قدر آن را مى دانند از این گونه لذات است. عابدان عارف، که عبادتشان همراه با حضور و خضوع و استغراق است، بالاترین لذت ها را از عبادت مى برند.
در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتى دارد فوق همه حلاوت ها، لذّت معنوى آن گاه مضاعف مى شود که کارهایى از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروى از حس دینى ناشى گردد و براى خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد.
3- داشتن تکیه گاه محکم:
از دیگر آثار ایمان به خدا آن است که انسان با ایمان به خدا به « عروه الوثقی» یا همان ریسمان الهی چنگ می زند و خود را از تمامی مهلکه های دنیوی و خروی می تواند نجات دهد .
خداوند متعال در خصوص کسانیکه به خدا ایمان آورده اند می فرماید : لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (البقرة : 256)
در قبول دین، اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر این، کسى که به طاغوت ( بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.
4- نشاط معنوی
از دیگر فایده های ایمان به خدا این است که کسانی که در مرتبه بالای ایمان به خدا قرار بگیرند دارای چنان نشاط معنوی می شوند که هیچ لذتی نمی تواند جایگزین آن گردد و این مرتبه ای است که بندگان الهی وفرشتگان مقرب وقتی به ایمان دست می یابند شیفته ی آن گشته واسیرش می گردند بطوریکه دیگر هیچ سستی وکاهلی درآنها راه پیدا نکرده و آنها همیشه به عبادت خداوند مشغول می شوند . ایمان هرگونه کسالت وتنبلی را از انسان دور می سازد .
درخطبه ی شریف 90 درقسمت مربوط به صفات ملائک می خوانیم :فهم اسراءایمان ، لم یفکهم من رقبته زیغ ولا عدول ولا ونی ولا فتور » فرشتگان اسیر وگرفتار ایمان هستند (بطوریکه ممکن نیست از آن دست کشیده وبرخلاف امر وفرمان الهی رفتار کنند) میل وعدول از حق وسستی وکاهلی ( در عبادت)آنها را از ایمان جدا ننموده است .
5- وسعت میدان دید ومعرفت:
ایمان سبب معرفت به خداوند متعال می گردد هرچه ایمان برتر وکاملتر باشد ، معرفت الهی درعمق جان بیشتر نفوذ خواهد نمود وخداوند آشکارتر وواضح تر خواهد گشت تا آنجا که با چشم دل می توان خدا را دید وعالمانه به ذلت وجودش او را عبادت کرد .
حضرت علیه السلام دربیان صفات ملائک ایمان به خداوند را باعث معرفت عمیق آنها دانسته است وفرموده : « ووصلت حقائق الایمان بینهم وبین معرفته » حقائق ایمان بین ایشان و معرفت و شناسایی پروردگار،وسیله گردیده است(نیکویی عقاید سبب شده تا حق تعالی را شناخته و پرستش نمایند)
مولای متقیان علی علیه السلام خود نمونه ای بارز برای مومنین و الگویی برای معرفت ایشان هستند. آن حضرت در جواب دعلب یمانی که از ایشان پرسیده بود آیا پروردگار خود را دیده ای؟ فرمودند: آیا چیزی را که نبینم می پرستم؟ و دوباره در جواب سوال او که پرسید چگونه او را می بینی؟ فرمودند: دیده ها هرگز او را آشکار نمی بینند اما دلها با ایمان درست او را درمی یابند.
6- رحمت خدا
ایمان به آخرت، زمینه برخوردارى از رحمت الهى می گردد خداوند متعال در این باره می فرماید : و من الأعراب من یؤمن باللَّه و الیوم الأخر … سیدخلهم اللّه فى رحمته إنّ اللّه غفور رّحیم. ( توبه / 99)
گروهى(دیگر) از عربهاى بادیه نشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق مى کنند، مایه تقرّب به خدا، و دعاى پیامبر مى دانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرّب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!
7- رستگارى
ایمان به خدا ، زمینه رستگارى می باشد. در سوره مجادله آیه 22 آمده است : لاتجد قوما یؤمنون باللَّه و الیوم الأخر یوادّون من حادّ اللَّه و رسوله … أولئک حزب اللَّه ألا إنّ حزب اللَّه هم المفلحون ….
هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، ….؛ آنها«حزب اللَّه»اند؛ بدانید«حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.
8- قبول موعظه
از دیگر فوائد ایمان به خدا آن است که کسی که به او ایمان دارد ، زمینه پذیرش مواعظ در او فراهم می باشد .
خداوند متعال می فرماید : …. ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن باللَّه و الیوم الأخر …. ( بقره / 232)
….. این دستورى است که تنها افرادى از شما، که ایمان به خدا و روز قیامت دارند، از آن، پند مى گیرند(و به آن، عمل مى کنند). …. (232)
9- رسیدن به مقام رضا و خشنودی از خدا:
از دیگر فایده های معنوی ایمان به خدا رسیدن به مقام رضا ( خشنودی از خدا ) می باشد. در سوره مجادله آیه 22 آمده است
لاتجد قوما یؤمنون باللَّه و الیوم الأخر یوادّون من حادّ اللَّه و رسوله … رضى اللَّه عنهم و رضوا عنه ….
هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، ؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ ….
و : فوائد اجتماعی ایمان به خدا:
قبل از بیان فوائد اجتماعی ایمان به خدا باید این نکته را متذکر شویم که برای درک صحیح از فوائد اجتماعی ایمان زاویه دید ما از حوزه فردی به حوزه اجتماعی تغییر نماید به این معنا که به هنگام تحلیل این مساله نباید به دنبال این باشیم که اگر من به خدا ایمان داشته باشم در جامعه چه اتفاقی می افتد بلکه باید به مساله اینگونه نگاه کنیم که اگر همه به خدا ایمان داشته باشند در جامعه چه اتفاقی می افتد و نتیجه آن چه می شود .
با توجه به نکته ای که گفته شد باید بگوئیم که در صورتی که همه افراد جامعه به خداوند متعال ایمان داشته باشند مدینه فاضله ای که آرزوی تمامی پیامبران و اولیاء الهی بوده و می باشد تحقق پیدا می کند و این آرزوی هر انسانی است که در چنین جامعه ای زندگی نماید .
اما دلیل اینکه چگونه فایده و نتیجه ایمان به خدا در جامعه تشکیل مدینه فاضله می باشد باید مروری به ویژگی های مومنین که در قرآن و روایات ذکر گردیده بیندازیم.
برخی از ویژگی های مومنین که در قرآن ذکر گردیده به شرح ذیل می باشد
1- تأمین حوائج مادى دیگران (توبه/71، انفال/3)
2- امر به معروف و نهى از منکر (توبه/71، آل عمران/114)
3- تعاون و همیارى با برادران ایمانى (توبه/71)
4- تواضع با مردم (فرقان/63)
5- پیشى گرفتن در انجام امور خیر (مؤمنون/59)
6- عدم طرح دوستى با کافران (مجادله/22)
7- کوشش در امانتدارى (مؤمنون/8)
8- وفاى به تعهدها و قراردادها (مؤمنون/8)
علاوه بر آیات ذکر شده برخی از روایات نیز بر ویژگی های مومنین تاکید دارد که به برخی از آنها نیز اشاره می نمائیم.
1- صداقت :
درحکمت« 450 » نهج البلاغه هم حضرت علی علیه السلام یکی از علامات ایمان درمؤمنین را همین راستگویی می دانند ومی فرمایند «علامة الایمان ان تؤثر الصدق حیث یضرک علی الکذب حیث ینفعک »
نشانه ی ایمان آن است که اختیار کنی راست گفتن را جائیکه به تو زیان می رساند بردروغ گفتن جائیکه سود می دهد .
2- شاد بودن با شادی دیگران و ناراحت بودن با ناراحتی آنها پیامبر گرامی اسلام در این خصوص می فرماید : « مَثَلُ الْمُؤْمِنِ فِی تَوَادِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَکَى بَعْضُهُ تَدَاعَى سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى . نمونه مؤمنان در مهرورزى و دلسوزى به هم ، چون یک تن است که اگر قسمتی از آن بیمار شود همه آن دچار بیخوابى و تب گردد. ». (بحار الأنوار ج 58 ص 150 )
3- برخی دیگر از صفتهای مومنین از زبان امام صادق علیه السلام :
امام صادق علیه السّلام فرمود: مؤمن را سزاوار است که داراى هشت خصلت باشد: 1- هنگام شدائد با وقار باشد، 2- هنگام بلا شکیبا باشد، 3- در فراوانى نعمت سپاسگزار باشد، 4- بآنچه خدا روزیش کرده قانع و خرسند باشد، 5- بدشمنانش ستم نکند، 6- بارش را بر دوستانش نیفکند 7- بدنش از او در رنج و مشقت باشد (از بسیارى عبادت و قضاء حوائج مردم) 8- مردم از ناحیه او در آسایش باشند، همانا علم دوست مؤمن است و بردبارى و زیرش و عقل امیر سپاهش (یعنى اعضاء و جوارحش بفرمان عقلش رفتار کنند) و مدارا برادرش و احسان پدرش باشد. ( اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج 3، ص: 79 )
حال با بیان ویژگی های افراد تشکیل دهنده جامعه ای که ایمان به خدا دارند به راحتی می توان به فوائد اجتماعی ایمان دست یافت که در اینجا تنها به تعدادی از آنها اکتفا می شود
1- ایمان؛ محور وحدت و هم بستگی:
هنگامی که اعضای تشکیل دهنده جامعه بر اساس مبانی ایمانی خود به یکدیگر محبت کرده و حوائج یکدیگر را برطرف می نماید و خود را در شادی و غم یکدیگر شریک می دانند این جامعه دارای وحدت و هم بستگی بود و می تواند خود را از تمامی آسیبها مصون و محفوظ دارد .
2- استقرار عدالت اجتماعى :
همانگونه که گفته شد کسانی که به خدا ایمان دارند به تعهدهای خود وفادار بوده ، به حق خود قانع ، و اهل امر به معروف و نهی از منکر می باشند که این امور زیر بنای تشکیل جامعه ای عدالت محور فراهم می آورد .
3- دوری از فساد و انحرافات اجتماعى:
هنگامی که افراد جامعه بر اساس ایمان به خدا اهل رعایت حقوق دیگران بوده و تمامی جوانب اخلاق را رعایت نمایند بطور طبیعی چنین جامعه ای از فساد و انحرافات اخلاقی بدور خواهد بود .
4- بهبود روابط اجتماعی
هنگامیکه که انسانها قوانین و حدود و حقوق یکدیگر را محترم شمارند، عدالت را امری مقدس به حساب آورند، به یکدیگر مهر بورزند، هریک برای دیگری آن را دوست بدارد که برای خود دوست می دارد و آن چیزی را که برای خویش نمی پسندد، برای دیگران هم نپسندد، به یکدیگر اعتماد و اطمینان داشته باشند، هر فردی خود را مسئول اجتماع خویش بشمارد در اینصورت روابط اجتماعی در بالاترین سطح خود شکل گرفته و جامعه ای سالم، پویا بوجود خواهد آمد .
5- برقراری امنیت اجتماعی
از مهمترین دغدغه های بشری امنیت می باشد که این امر مهم در سایه ایمان افراد جامعه به راحتی قابل تحقق است چرا که همانگونه که گفتیم کسانیکه به خدا ایمان دارند به حقوق خود پایبند بوده و با امر به معروف و نهی از منکر در تامین امنیت جامعه کوشا می باشند .
در پایان باید به این نکته نیز اشاره نمود یکی دیگر از راههای رسیدن به فایده ای ایمان به خدا این است که انسان شرایط خلاء ایمان را مورد بررسی قرار دهد و ببیند در صورت نبود ایمان چه زیانهای مادی و معنوی و فردی و اجتماعی شامل افراد می شود به عنوان نمونه می بینیم آنجا که جای ایمان خالی مانده است مانند برخی جوامع عصر حاضر تمام قدرت علمی صرف خود خواهی ها و خود پرستی ها ، افزون طلبی ها ، برتری طلبی ها ، استثمارها ، استبدادها ، نیرنگ ها و نیرنگ بازی ها شده است .(4)
———
پی نوشت :
1- همانگونه که در دستورات دینی آمده مومنین توصیه به رعایت نظافت شده و از خوردن گوشت خوک ( که امروزه با وجود مریضی آنفولانزای خوکی مضرات آن به وضوح معلوم گردیده ) و مشروبات الکلی و … که برای سلامت جسمانی انسان مضر بوده نهی شده اند .
2- خداوند متعال در آیه 4 سوره فتح نیز می فرماید : هُوَ الَّذی أَنْزَلَ السَّکینَةَ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لِیَزْدادُوا إیماناً مَعَ إیمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً
او کسى است که آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل کرد تا ایمانى بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. 3- تقسم بندی عوامل آرامش در مومنین برگرفته از
روایت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه می باشد که فرموده اند : ایمان چهار پایه دارد: 1- توکل بر خدا 2- واگذار کردن امر بخدا، 3- راضى بودن بقضاء خدا، 4- تسلیم بودن بامر خداى عز و جل.( اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج 3، ص: 79)
4- منابعی در مورد تأثیر توحید در فعالیتهای فردی و اجتماعی می توانید به آنها مراجعه فرمائید : (منبع: پایگاه حوزه)
1- مجموعه آثار، استاد شهید مرتضی مطهری، جلد
2، مقدمهای بر جهان بینی اسلامی صفحه 43 تا صفحه 49.
2- الهیات و معارف اسلامی، تألیف استاد جعفر سبحانی صفحه 17 تا صفحه 25.
3- توحید در نظام عقیدتی و نظام ارزشی اسلام استاد محمد تقی مصباح.
4- تفسیر آیه الکرسی استاد محمد تقی فلسفی.