خانه » همه » مذهبی » قاسم سلیمانی نفس زکیه

قاسم سلیمانی نفس زکیه


قاسم سلیمانی نفس زکیه

۱۳۹۸/۱۱/۲۳


۵۱۷۰ بازدید

سلام آیا قتل نفس ذکیه پشت مسجدکوفه شهادت حاج قاسم است نذرعلماچیه؟


تطبیق نشانه های ظهور ، بر حوادث و اشخاص درست نیست و باعث سردرگمی و اشتباه در تصمیم گیری می شود. به همین جهت کسی نمی تواند مدعی شود که سردار سلیمانی همان نفس زکیه مورد اشاره روایات است ؛ بخصوص اینکه نفس زکیه سیدی پاکدل است که در مکه معظمه، بین رکن و مقام، بدون جرم و گناه به شهادت می رسد ، نه در عراق و بغداد. از حضرت اباجعفر امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که آن حضرت فرمود: یکی از علامات ظهور، کشته شدن مردیست از دودمان رسول خدا صلی الله علیه وآله در میان رکن و مقام و نام او محمد بن الحسن (نفس زکیه) است.
و در خبری است که فاصله‌ی میان کشته شدن او و ظهور فرج بیشتر از پانزده روز نخواهد بود؛ و در حدیثی آمده است که فاصله ی بین کشته شدن نفس زکیه، و خروج حضرت قائم علیه السلام پنج روز خواهد بود؛ و در حدیث دیگری وارد شده که این نفس زکیه از اصحاب حضرت مهدی علیه السلام است که آن حضرت او را پیش از ظهور خود نزد مردم مکه می فرستد تا بشارت ظهور حضرتش را به مردم بدهد و چون او اظهار ظهور حضرت را می نماید، اهل مکه بر او یورش می برند و او را به قتل می رسانند.
از بررسی مجموع روایات وارده ی از معصومین علیهم السلام که در زمینه ی خروج (نفس زکیه) و کشته شدن او رسیده است، چنین استفاده می شود که (نفس زکیه) سیدی است (حسنی) و از برخی دیگر مستفاد می شود که او سیدی حسینی است، اما آنچه بیشتر به نظر صحیح می آید این است که: نفس زکیه سیدی حسینی و مردی با تقوی و پر فضیلت و از اهل علم و عمل و صاحب نفوذ و با شخصیت است.
به هر حال: اگر این نفس زکیه حسنی باشد، غیر از آن سید حسنی و نفس زکیه ای است که در پشت کوفه یعنی نجف اشرف به شهادت می رسد (۱) و باز غیر از آن حسنی است که در مکه کشته می شود، و همچنین غیر از آن (سید حسنی) معروف و مشهوری است که در برخی از روایات بعنوان حسنی و در برخی دیگر به عنوان حسینی معرفی گردیده و از خراسان قیام می کند و ایران را متصرف می شود و مردم ایران را از ظلم و بیداد ستم شاهی و شر قدر قدرتان و شهنشاهان نجات می دهد و فرمانروای مطلق ایرانیان می گردد، بلکه این حسنی چنانکه توضیح خواهیم داد، آن سیدی است که اولا نامش محمد بن الحسن است (نه اینکه حسنی باشد) و دیگر اینکه شهادت، و کشته شدن او، بر دیگر شهادتها و کشته شدنها امتیاز دارد.
اول سیدی است که در مدینه بوسیله ی یک عراقی وپیروان سفیانی کشته می شود واو پسر عموی نفس زکیه می باشد، ودومی همان نفس زکیه است، که در بیست وپنجم ماه ذیحجه به شهادت می رسد وپانزده روز بعد که روز عاشوراء ودهم محرم است، حضرت قائم علیه السلام قیام می کند وسومی سیدی است حسنی که البته او در روایت بنام خود ونام پدر، معرفی نشده است
شهادت ممتاز و دلخراش نفس زکیه
در مورد شهادت این سید مظلوم، آنچه از روایات استفاده می شود این است که: وی در میان ملت خود، مقام و منزلت والائی دارد: و شخصیتی است که در هنگام خروج سفیانی به مدینه می رود و در آنجا مسلمانان را به اتحاد و ترقی اسلام و وحدت و یکپارچگی دعوت می کند و چون لشکریان سفیانی به مدینه رسیدند، او از مدینه بسوی مکه رهسپار می شود و در آنجا ندای وحدت سر می دهد و صدای خود را به مردم دنیا می رساند، و مظلومیت و حقانیت آل محمد صلی الله علیه وآله را به جهانیان اعلام می نماید. بر اثر همین تلاش پی گیر و اظهار حق، پس از مدت کمی بعد از انجام مراسم حج، در بیست و پنجم ماه ذیحجه، در برابر خانه خدا و حرم امن او، در روز روشن در جلو چشمان حیرت زده ی برخی از مردم مکه بطرزی فجیع کشته می شود و سر او را می برند، و تا آن موقع هیچ کس، و هیچ فردی در کنار خانه ی خدا به این صورت کشته نشده و نخواهد شد؛ و اینجاست که این علامت از دیگر علامت ها جدا و ممتاز شده است.
شهادت دو سید دیگر در حجاز
از جمله ی حوادث دردناکی که در حجاز روی می دهد. این است که اندکی پیش از ظهور حضرت صاحب الامر علیه السلام (سه سید) در آنجا یه شهادت می رسند. اول سیدی است که در مدینه بوسیله ی یک عراقی و پیروان سفیانی کشته می شود و او پسر عموی نفس زکیه می باشد، و دومی همان نفس زکیه است، که در بیست و پنجم ماه ذیحجه به شهادت می رسد و پانزده روز بعد که روز عاشوراء و دهم محرم است، حضرت قائم علیه السلام قیام می کند و سومی سیدی است حسنی که البته او در روایت بنام خود و نام پدر، معرفی نشده است.
نفس زکیه چیست؟
در مورد شخصیت و نسب «نفس زکیه» که قبلا گفتیم «حسینی» است و نه «حسنی» در روایتی که خواهیم آورد حسینی بودن وی مشخص می شود و اما اینکه چرا او را نفس زکیه گفته اند، اگر چه علت آن بر ما روشن نیست، ولی ظاهرا به سبب علم و تقوی و پرهیزکاری و خداجوئی اوست و چون در راه خدا و خدمت به خلق و روشن ساختن حق و حقیقت کشته می شود، از این رو ائمه معصومین علیهم السلام او را به نفس زکیه ملقب ساخته اند.
روایات مربوط به نفس زکیه
اینک به روایاتی که در مورد نفس زکیه و پسر عموی وی و سید حسنی از زبان دربار ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده است، توجه کنید.
۱- در ضمن حدیثی که از رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره ی نفس زکیه نقل شده چنین آمده است:
«ان المهدی علیه السلام لایخرج حتی تقتل النفس الزکیه، فاذا قتلت النفس الزکیه، غضب علیهم من فی السماء ومن فی الارض، فاتی الناس المهدی علیه‌السلام فزفوه کما تزف العروس الی زوجها لیله عرسها».(۲)
حضرت مهدی علیه السلام قیام نخواهد کرد تا زمانی که نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شد، آنچه در آسمانها و زمین است بر آن مردم یعنی (بنی امیه) خشم خواهد گرفت، و امام مهدی علیه السلام ظهور خواهد نمود، و مردم فوج فوج و دسته دسته با پای خود همانگونه که در شب عروسی، عروس را با خوشحالی به خانه ی داماد می برند، به سرعت به طرف او رو می آورند.
۲- در روایتی که از امیرالمؤمنین علیه السلام رسیده چنین است:
«الا اخبرکم بآخر ملک بنی فلان؟ قیل: بلی، قال: قتل نفس حرام، فی یوم حرام، فی بلد حرام، عن قوم قریش، والذی فلق الحبه وبرا النسمه مالهم من ملک بعده غیر خمسه عشر لیله».(۳)
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: آیا شما را از پایان حکومت بنی فلان خبر ندهم؟ عرض کردند چرا یا امیرالمؤمنین. فرمود: کشتن نفس محترمی که ریختن خون او حرام است – یعنی نفس زکیه – در روز محترم، در شهر محترم از طایفه ای از قریش. قسم به پروردگاری که دانه را شکافت و بشر را آفرید، پس از کشتن او به جز پانزده شب حکومت نخواهند کرد.
۳- در ضمن روایت مفصلی که (جابر جعفی) از امام باقر علیه السلام درباره ی اوضاع عمومی آخر الزمان نقل کرده چنین آمده است:
«… ما اشکل علیکم، فلم یشکل علیکم عهد نبی الله صلی الله علیه وآله ورایته وسلاحه، والنفس والزکیه من ولد الحسین علیه السلام». (۴)
در خبری است که فاصله ی میان کشته شدن او و ظهور فرج بیشتر از پانزده روز نخواهد بود. ودر حدیثی آمده است که فاصله ی بین کشته شدن نفس زکیه، وخروج حضرت قائم علیه السلام پنج روز خواهد بود. ودر حدیث دیگری وارد شده که این نفس زکیه از اصحاب حضرت مهدی علیه السلام است که آن حضرت او را پیش از ظهور خود نزد مردم مکه می فرستد تا بشارت ظهور حضرتش را به مردم بدهد وچون او اظهار ظهور حضرت را می نماید، اهل مکه بر او یورش می برند واو را به قتل می رسانند.
ای جابر، اگر دیدن و شنیدن نشانه هائی که برای تو بر شمردم بر مردم دشوار باشد، پیمان پیامبر خدا و پرچم و اسلحه رسول خدا صلی الله علیه وآله و شهادت نفس زکیه که از فرزندان حسین علیه السلام است، همه دشواریها را برطرف می کند، و دیگر مشکلی برای آنان نخواهد بود.
در این حدیث امام باقر علیه السلام نفس زکیه را از اولاد امام حسین علیه السلام دانسته و شهادت او را یکی از نشانه های بارز ظهور حضرت ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه- قرار داده است، و البته ذکر نفس زکیه در اینجا بخاطر همان ممتاز بودن شهادت، و کشته شدن او به طور خاص است که وی را از دیگر علامتها جدا و ممتاز ساخته است.
۴- در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام تعدادی از علامات را برشمرده، و ضمن شهادت نفس زکیه چنین یاد فرموده است:
«و قتل غلام من آل محمد صلی الله علیه وآله بین الرکن والمقام، اسمه محمد ابن الحسن النفس الزکیه).(۵)
و از جمله ی علامات کشته شدن مردی از دودمان پیغمبر صلی الله علیه وآله است بین رکن و مقام که نام محمد بن الحسن و موصوف به نفس زکیه می باشد.»
۵- در مورد چگونگی کشته شدن نفس زکیه در ضمن روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده چنین آمده است:
حضرت قائم علیه السلام به یاران خود می فرماید: ای قوم اهل مکه مرا نمی خواهند ولی من برای اینک با ایشان اتمام حجت کنم کسی را به سوی آنها می فرستم تا آنچه شایسته است که شخصی مانند من با آنان اتمام حجت کند که به ایشان بگوید.
آنگاه مردی از یاران خود را می طلبد وبه او می فرماید: برو نزد اهل مکه و به آنها بگو ای اهل مکه من فرستاده ی فلانی هستم، و او به شما می گوید:
ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و از ذریه محمد صلی الله علیه وآله و سلاله ی پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و ما را آواره ساختند و از هنگام رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون ما از شما چشم یاری داریم و از شما یاری می طلبیم، پس ما را یاری کنید.
وقتی که آن جوانمرد به این سخن تکلم نمود، بر او هجوم می آورند و او را ما بین رکن و مقام به شکلی خاص سر می برند و اوست نفس زکیه. (۶)
پاورقی:
۱- درباره نفس زکیه ای که در نجف اشرف به شهادت می رسد سخن بسیار است.
۲- الحاوی للفتاری ج ۲ ص ۶۵ والملاحم والفتن ص ۱۳۹ باب ۶۳.
۳- بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۳۴ وبشارة الاسلام ص ۴۸.
۴- بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۲۴-۲۲۳.
۵- بشارة الاسلام ص ۱۰۰.
۶-بحار الانوار ج ۵۲ ص ۳۰۷ حدیث ۸۱.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد