۱۳۹۴/۱۱/۰۲
–
۱۶۹ بازدید
با سلام و احترام خدمت شما، از اینکه این مرکز را براى بیان دغدغههاى فکرى خود انتخاب نمودهاید قدردان بوده و امیدواریم مطالبى که ارائه مىشود بتواند پاسخگوى دغدغه فکرى یک فرهیخته نسبت به وضعیت سیاسى جامعه خود باشد. روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ جمعى از دانشجویان دانشگاههاى تهران که بعداً خود را دانشجویان پیرو خط امام نامیدند سفارت آمریکا را به اشغال خود درآوردند . بسیارى از قدرتمندان تصورى از این نداشتند که روزى ابرقدرتى مانند آمریکا بهتزده در مقابل تعدادى دانشجو از هرگونه اقدامى درمانده گردد .
با سلام و احترام خدمت شما، از اینکه این مرکز را براى بیان دغدغههاى فکرى خود انتخاب نمودهاید قدردان بوده و امیدواریم مطالبى که ارائه مىشود بتواند پاسخگوى دغدغه فکرى یک فرهیخته نسبت به وضعیت سیاسى جامعه خود باشد. روز 13 آبان 1358 جمعى از دانشجویان دانشگاههاى تهران که بعداً خود را دانشجویان پیرو خط امام نامیدند سفارت آمریکا را به اشغال خود درآوردند . بسیارى از قدرتمندان تصورى از این نداشتند که روزى ابرقدرتى مانند آمریکا بهتزده در مقابل تعدادى دانشجو از هرگونه اقدامى درمانده گردد . در این میان رهبر انقلاب اسلامى پس از تأملى در موضوع ، اقدام دانشجویان را انقلابى بزرگتر از انقلاب اول و انقلاب دوم نامیدند و بر حمایت خود از این حرکت اصرار ورزیدند . انقلاب اسلامى ایران اهدافى داشت که مىبایست به آنها دست یابد . یکى از این اهداف استکبارستیزى و مبارزه با ابرقدرتى زورگو و عصیانگر مانند آمریکا و تلاش براى تحقیر و تخریب هیبت چنین قدرتهایى در سطح منطقه و جهان ، بود . تسخیر لانه جاسوسى این فرصت را در اختیار جمهورى اسلامى قرار داد تا به این هدف مهم دستیابد هر چند به طور طبیعى هر اقدامى هزینهاى هم دارد . این جریان ، شخصیت آمریکا را در سطح منطقه و بینالملل تحقیر نمود و به ملتها و دولتها جرأت داد که بتوانند علیه آمریکا اقدام نمایند . این دستاورد کوچک و اندکى نیست و شاید نتوان ارزش مادى براى آن در نظر گرفت یا هماوردى مادى براى آن جست . تمامى مقامات صاحب نظر آمریکایى درگیر در بحران هم به این نکته اعتراف کرده و معتقد شده اند که گرچه توانستهاند از رهگذر اقدامات بعدى برخى خسارات مالى و جانى را بر ایران وارد کنند اما پرستیژ بین المللى خود را به تدریج و در پى این واقعه در مخاطره دیدند . اما در مورد تحولات بعد از جریان تسخیر ، که مدنظر شما نیز بوده است باید گفت ، نظر حضرت امام این بود که این مسئله از طریق نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى حل و فصل گردد به این منظور ، نمایندگان مجلس به دنبال بررسىهاى فراوان مواردى را به منظور تأمین خواستهاى جمهورى اسلامى تصویب و به دولت وقت ( شهید رجایى ) ابلاغ کردند. شروط مذاکرات عبارت بود از : 1- باز پس دادن اموال خانواده پهلوى. 2- لغو تمام ادعاهاى آمریکا علیه ایران. 3- تضمین آمریکا به عدم مداخله سیاسى و نظامى در ایران. 4- آزاد گذاشتن تمامى سرمایههاى ایران. مهندس بهزاد نبوى (مشاور امور اجرایى نخستوزیر وقت) مسئول انجام مذاکرات گردید که در نهایت به صدور « بیانیههاى الجزایر » انجامید . این مذاکرات که با نظارت اولین مجلس شوراى اسلامى و توسط دولت منتخب مردمى صورت گرفت اگر چه ممکن است با نقاط ضعفى نیز همراه باشد که مورد توجه شما نیز قرارگرفته ، اما لازم است در مورد آن به نکاتى نیز توجه نمود : 1- شدت ضربهاى که واقعه تسخیر لانه جاسوسى به اعتبار آمریکا در جهان وارد کرده بود قابل مقایسه با نقاط ضعف احتمالى که ممکن است در تیم مذاکره کننده بوده باشد نیست . چرا که تسخیر لانه جاسوسى توسط دانشجویان پیرو خط امام ، به معنى به ثمرنشستن بخش مهم انقلاب اسلامى یعنى جنبههاى ضداستعمارى آن بود . دیگر اینکه براى اولین بار نتیجه انتخابات ریاست جمهورى آمریکا در 1980 در ایران رقم خورد . روزنامه اشپیگل در این باره نوشت: «زمانى ایالات متحده مىتوانست تصمیم بگیرد که چه کسى در ایران بر مسند قدرت بنشیند ، اما امروز ، آیتاللهى در تهران مىتواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهورى ایالات متحده را تعیین کند. ». 2- کاستىهاى مذاکرات الجزائر تنها محدود به یک سرى مسائل مالى و کاربرد اصطلاحات حقوقى است که از سوى طرف آمریکایى در تعهدنامه گنجانده شده بود ، این در حالى است که ما در این تعهدنامه بندهایى را داریم که از نظر سیاسى به نفع ایران و به ضرر ابرقدرتى مانند آمریکا بوده و موجب شکست هیمنه آن در بخشى از جهان شده است. 3- مذاکره مقامات ایرانى با هیات امریکایى ، در شرایطى صورت مىگرفت که وضع ادارى ایران کم و بیش آشفته بود و دو وزارتخانه مهم و کلیدى امورخارجه و دارایى که باید مهمترین نقش را در مذاکرات ایفا مىکردند ، به علت کارشکنىهاى بنىصدر بر سر راه فعالیت دولت مکتبى شهید رجایى ، فاقد وزیر بودند . بانک مرکزى نیز در اختیار طرفداران بنىصدر قرار داشت و از شهید رجایى ، نخستوزیر وقت ، دستور نمىگرفت . ایران در آن زمان به لحاظ وجود کارشناسان حقوق بینالملل نیز سخت در مضیقه بود . تنظیم بیانیه الجزایر در چنین شرایطى سخت و طاقتفرسایى صورت گرفت و دولت امریکا نهایت تلاش خود را به خرج داد تا با تاثیرگذارى بر نحوه تنظیم بندهاى این قرارداد ، راه فرار از زیر بار تعهدات را براى خود فراهم کند. مجموعه این عوامل ، باعث شد از نظر حقوقى برخى مشکلات براى هیات ایرانى ایجاد شود اما البته بعدها و در دعاوى حقوقى صورت گرفته برخى از این کاستىها با حضور حقوقدانان برجسته ایرانى جبران شده است . 4- از جمله نکاتى که در مورد بیانیه الجزایر مطرح است و لازم است به صورت دقیق مورد توجه قرارگیرد ، مفاد این قرارداد است . براساس بیانیه الجزایر ، دولت امریکا مجبور به پذیرش شرایط ایران به شرح زیر گردید : 1- دولت امریکا متعهد گردید که از طریق لغو احکام انسداد ، تا حد امکان وضعیت مالى ایران را به صورت قبل از صدور حکم انسداد سرمایههاى ایران از طرف رئیسجمهورى وقت امریکا بازگرداند . 2- دولت امریکا متعهد گردید تمام اقدامات حقوقى در دادگاههاى ایالاتمتحده که متضمن ادعاهاى اتباع و موسسات امریکایى علیه ایران و موسسات دولتى آن باشند را خاتمه داده ، کلیه احکام توقیف و احکام قضایى صادره را لغو کند و از طرح دعاوى جدید جلوگیرى نموده ، موجبات خاتمهدادن به دعواهاى موجود را فراهم نماید . 3- ایالات متحده امریکا متعهد گردید در امور داخلى ایران به هیچ وجه مداخله نکند . 4- ایالاتمتحده متعهد گردید دارایىهاى ایران در قلمرو قضایى ایالاتمتحده را مسترد سازد. 5- ایالاتمتحده امریکا متعهد شد کلیه تحریمهاى تجارى علیه ایران را لغو کند . 6- ایالاتمتحده متعهد شد ادعاهاى مطروحه در دادگاه بینالمللى علیه ایران را پس بگیرد . 7- دولت امریکا متعهد شد از اقامه دعوا توسط ایالاتمتحده و یا اتباع آن و یا اشخاص غیرامریکایى در دادگاههاى امریکا در مورد هرگونه ادعاهاى حال یا آینده علیه ایران در رابطه با مورد [ اشغال سفارت امریکا و گروگانها ] جلوگیرى نماید . 8- ایالاتمتحده امریکا متعهد شد موجبات بازگشت دارایىهاى خانواده شاه در امریکا را به ایران فراهم سازد . 5- علیرغم وجود چنین واقعیات مسلم و دستاوردهایى که تمام اقشار ملت و مسئولان انقلابى و متعهد به آن اذعان داشتند ، باز هم نیروهاى لیبرال و میانهرویى که با عملکرد خود دستاوردهاى انقلاب اسلامى را به خطر انداخته بودند ، دست به جار و جنجال تبلیغاتى زدند . از جمله مخالفان قرارداد الجزایر ، نهضت آزادى و جریانهاى وابسته به آن بود که به طور مکرر ادعا مىکردند این قرارداد نفعى براى جامعه ما به دنبال نداشته است . علاوهبر نهضت آزادى ، بنىصدر و اطرافیان او که خود به سنگاندازى در مسیر مذاکره مشغول بودند ، به شدت از مفاد بیانیه انتقاد کردند و حتى بنىصدر درخصوص عملکرد دولت شهید رجایى در مورد حل و فصل قضیه گروگانها ، شکایتى تنظیم نمود و آن را براى رسیدگى ، به شعبه 35 دادرسى ارسال کرد . در پایان امیدواریم مطالب مذکور توانسته باشد نسبت به دغدغه فکرى شما دانشجوى گرامى پاسخگو باشد . جهت اطلاع بیشتر در این خصوص مىتوانید به منابع زیر مراجعه نمایید: 1- تسخیر ، اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران ، معصومه ابتکار ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، 1379 2- گفتهها و ناگفتههایى از تصرف سفارت آمریکا ، امیررضا ستوده ، تهران ، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر ، 1379 3- پاسخهایى به نقد بیانیه عمومى الجزائر ، بهزاد نبوى ، فصلنامه سیاست خارجى ، سال پنجم ، شماره 3 ، پاییز 1370 4- عبور از بحران سال 1360 ، کارنامه و خاطرات علىاکبر هاشمى رفسنجانى ، تهران ، نشر معارف انقلاب ، 1380 5- بررسى واقعه تسخیر لانه جاسوسى ، انقلاب دوم ، خبرگزارى فارس .