طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قسم دروغ

قسم دروغ


قسم دروغ

۱۳۹۳/۰۲/۱۶


۱۲۲۰ بازدید

سلام میخواستم درباره قسم دروغ به خدا سوال کنم که خیلی ها وقتی می خواهند دروغ بگن والله یا بخدا تکیه کلام انها شده و خودم هم مرتکب شدم مثل بنگاه های املاک و فروشندگان در مورد کالایشان. ایا قسم دروغ به خدا یکی از بزرگترین گناه ها هست و جنگ با خدا هست و یا بدتر از این هم گناه داریم مثلا ربا و یا غیبت و دزدی بدتره یا قسم به خدا؟ ایا قسم دروغ به خدا بگیم یعنی خدا ما را نمیبخشه؟من مثلا غیبت میکنم یا هر گناهی دیگر استرس نمیگیرم اما قسم دروغ به خدا استرس میگیرم .بعض از موقع ها ادم مجبور میشه قسم دروغ به خدا بخوره مثل فروشندگی که اگه نخوره شکم خودش و زن و بچه اش گرسنه میمونه.باتشکر.


درسوره البقرة: آیات 224 تا 225 چنین آمده:
وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ – لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ
ترجمه: خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید! و براى اینکه نیکى کنید، و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید (سوگند یاد ننمایید)! و خداوند شنوا و داناست.  — خداوند شما را به خاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید، مؤاخذه نخواهد کرد، اما به آنچه دلهاى شما کسب کرده، (و سوگندهایى که از روى اراده و اختیار، یاد مى کنید،) مؤاخذه مى کند. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.
به شان نزول این آیات توجه نمایید : این آیه شریفه در باره عبد اللّه بن رواحه نازل شد. زیرا او قسم خورده بود به دامادش که: بشیر بن نعمان نام داشت احسان و محبتى نکند. ولى بدین لحاظ این قسم را خورده بود که یک نگرانى و ناراحتى بین ایشان ایجاد شده بود. هنگامى که به ابن رواحه میگفتند: در باره دامادت احسان کن، بین وى و دشمنانش واسطه شو، بعضى از کارهاى او را اصلاح کن ، در جواب میگفت: چون من سوگند یاد کرده ام که اینگونه رفتارها را انجام ندهم لذا روا نیست بر خلاف سوگند خویشتن عمل کنم. لذا خداى علیم این آیه را فرو فرستاد
لغت و معنى: کلمه عُرْضَةً: هدف و آماج. کلمه ایمان: جمع کلمه یمین و یمین بمعناى قسم خوردن است. کلمه (بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ): قسم هاى معمولى که بعضى از مردم در موقع گفتگو عادت کرده اند از قبیل: و اللّه و باللّه و …
– تا مى توانید سوگند نخورید!
چنان که در شان نزول خواندیم: دو آیه فوق ناظر به سوء استفاده از مساله سوگند است، و مقدمه اى محسوب مى شود براى بحث آیات آینده که از ایلاء و سوگند در مورد ترک آمیزش جنسى با همسران سخن مى گوید. در نخستین آیه مى فرماید: خدا را در معرض سوگندهاى خود براى ترک نیکى و تقوا و اصلاح در میان مردم قرار ندهید و (بدانید) خدا شنوا و دانا است سخنان شما را مى شنود و از نیات شما آگاه است (وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)
ایمان جمع یمین به معنى سوگند است، و عرضه (بر وزن غرفه) به معنى در معرض قرار گرفتن چیزى است، مثلا جنسى را که به بازار براى فروش مى برند و در معرض معامله قرار مى دهند، عرضه مى نامند، گاهى به موانع نیز، عرضه اطلاق مى شود، زیرا در معرض انسان و بر سر راه او قرار دارد.
بعضى نیز گفته اند: منظور این است که حتى براى کارهاى نیک، اعم از کوچک و بزرگ، قسم یاد نکنید، و نام خدا را کوچک ننمایید، و به این ترتیب سوگند یاد کردن جز در مواردى که هدف مهمى در کار باشد عمل نامطلوب است این موضوع در احادیث زیادى نیز به چشم مى خورد، از جمله اینکه در حدیثى امام صادق ع مى فرماید: و لا تحلفوا باللَّه صادقین و لا کاذبین فان اللَّه سبحانه یقول وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ: هیچ گاه سوگند به خدا یاد نکنید چه راستگو باشید، چه دروغگو، زیرا خداوند سبحان مى فرماید: خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید و نیز میفرماید: کسیکه بخدا قسم دروغ بخورد کافر میشود و کسیکه قسم راست بخورد گناه میکند« کافى، مطابق نقل نور الثقلین، جلد 1 صفحه 218 حدیث 833 ».
احادیث متعدد دیگرى نیز در این زمینه نقل شده است « وسائل الشیعه، جلد 16 صفحه 115 به بعد ». در این صورت تناسب آن با شان نزول چنین است که سوگند یاد کردن در کارهاى خوب عملى پسندیده نیست تا چه رسد به اینکه کسى سوگند یاد کند کارهاى خوب را ترک کند.
در آیه بعد براى تکمیل این مطلب که قسم نباید مانع کار خیر شود مى فرماید: خداوند شما را به خاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید مؤاخذه نخواهد کرد (لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ). اما به آنچه دلهاى شما کسب کرده (و سوگندهایى که از روى اراده و اختیار یاد مى کنید) مؤاخذه مى کند و خداوند آمرزنده و داراى حلم است (وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ).
در این آیه خداوند به دو نوع سوگند اشاره کرده است، نوع اول : قسمهاى لغو است که هیچ گونه اثرى ندارد و نباید به آن اعتنا کرد، این نوع قسمها آنهایى است که مردم بدون توجه، تکیه کلام خود قرار مى دهند و به آن عادت کرده اند و در هر کارى لا و اللَّه (نه به خدا قسم …) یا بلى و اللَّه (آرى به خدا سوگند …) مى گویند، این نوع قسمها را قسم لغو مى نامند. زیرا لغو در لغت به تمام کارها و سخنانى گفته مى شود که داراى هدف مشخصى نیست، یا از روى اراده و تصمیم سر نمى زند. بنا براین سوگندهایى که انسان در حال غضب (در صورتى که غضب سبب بیرون رفتن از حال عادى شود) یاد مى کند، جزء قسمهاى لغو است و طبق آیه فوق، خداوند مؤاخذه اى بر این گونه قسمها نمى کند و نباید به آن ترتیب اثر داد (هر چند انسان باید خود را چنان تربیت کند که این گونه سوگندها را نیز کنار بگذارد)، به هر حال این گونه قسمها واجب العمل نیست و مخالفت آن کفاره ندارد. زیرا از روى اراده و تصمیم نیست.جمله وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ مى تواند اشاره اى به این معنى بوده باشد.
نوع دوم : سوگندهایى است که از روى اراده و تصمیم انجام مى گیرد و به تعبیر قرآن قلب انسان آن را کسب مى کند، این گونه قسم معتبر است و باید به آن پایبند بود، و مخالفت با آن، هم گناه دارد، و هم موجب کفاره مى شود مگر در مواردى که بعدا اشاره خواهد شد، این همان است که در سوره مائده آیه 89 از آن تعبیر به بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ شده است، یعنى سوگندهایى که از روى اراده محکم کرده اید.
نکته: سوگندهاى بى اعتبار
قسم یاد کردن از نظر اسلام کار خوبى نیست، ولى در عین حال حرام نمى باشد، و اگر به خاطر هدفهاى مهم تربیتى و اجتماعى و اصلاحى انجام گیرد ممکن است واجب یا مستحبّ گردد، ولى با این حال یک سلسله از سوگندهاست که از نظر اسلام به کلى بى اعتبار است، از جمله:
1- سوگندهایى که به غیر نام خدا باشد، حتى قسم خوردن به نام پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه هدى علیهم السلام واجب العمل نیست، یعنى اگر کسى به غیر نام خدا قسم یاد کند ملزم به انجام آن نمى باشد و مخالفت آن کفاره ندارد.
2- سوگندهایى که براى انجام کار حرام یا مکروه، یا ترک واجب و مستحبّ باشد آن هم اعتبارى ندارد، مثل اینکه کسى سوگند یاد کند که دین خود را نپردازد یا با بستگان خویش ترک رابطه کند، یا از اصلاح ذات البین خود دارى نماید همان گونه که کرارا دیده شده، بعضى از اشخاص به سبب خاطره بدى که از یک اصلاح ذات البین پیدا مى کنند قسم یاد مى کنند که هرگز سراغ چنین کارى نروند، به این گونه سوگندها نباید اعتنا کرد، هر چند با نام خدا باشد و یکى از تفسیرهاى لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ همین است، ولى قسمهایى که به نام خدا باشد، و موضوع آن کار خوب یا لا اقل کار مباحى است، وفا کردن به آن واجب است، و اگر کسى با آن مخالفت کند کفاره دارد.
کفاره آن اطعام ده مسکین یا لباس پوشاندن بر ده نفر نیازمند و یا آزاد کردن یک برده است (این معنى در آیه 89 سوره مائده آمده است) و اکنون که برده وجود ندارد باید یکى از دو کار اول را انجام داد.
مسئلة: اگر شخصى انسان را قسم دهد و بگوید: فلان کار را انجام بده. یا اینکه بگوید: فلان عمل را ترک کن. اگر انسان گوش بقسم آن شخص ندهد گناه میکند، یا نه. بعضى از علماء فرموده اند: گناهى ندارد. ولى صحیح این است که گناه میکند. زیرا پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله در این باره میفرماید: من سئلکم باللّه فاعطوه و من استعاذکم باللّه فاعیذوه.یعنى کسیکه (شما را بخدا قسم داد) و از شما چیزى خواست به او عطا کنید و کسیکه (شما را بخدا قسم داد و) بشما پناهنده شد او را پناه دهید- بنابر قول دوم انسان باید در صورتى گوش بقسم و خواسته آن شخص بدهد که آن عمل و خواسته وى حرام نباشد. ولى اگر حرام باشد جایز نیست

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد