طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مجلس خبرگان و تأیید صلاحیت فقهای شورای نگهبان؟

مجلس خبرگان و تأیید صلاحیت فقهای شورای نگهبان؟


مجلس خبرگان و تأیید صلاحیت فقهای شورای نگهبان؟

۱۳۹۴/۱۰/۱۲


۶۴۹ بازدید

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، پیش از پرداختن به پاسخ اصلی سوال لازم است اشاره نماییم براساس تبصره یک ماده ۳ آیین نامه انتخابات مجلس خبرگان رهبرى؛ «مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فقهاى شوراى نگهبان قانون اساسى مى باشد». این موضوع داراى پشتوانه فقهى، قانونى بوده و در زمینه تشخیص و تأیید صلاحیت ها، سازوکارى کاملاً منطقى و مطمئن به شمار مى آید: T}یکم. مبناى فقهى {T یکى از شرایط مهم خبرگان «اجتهاد» است و مسلماً شناسایى آن، بدون داشتن تخصّص در این زمینه ممکن نیست. از این رو براى احراز این شرط، لازم است به متخصصان این امر مراجعه نمود.

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، پیش از پرداختن به پاسخ اصلی سوال لازم است اشاره نماییم براساس تبصره یک ماده 3 آیین نامه انتخابات مجلس خبرگان رهبرى؛ «مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فقهاى شوراى نگهبان قانون اساسى مى باشد». این موضوع داراى پشتوانه فقهى، قانونى بوده و در زمینه تشخیص و تأیید صلاحیت ها، سازوکارى کاملاً منطقى و مطمئن به شمار مى آید:

یکم. مبناى فقهى

یکى از شرایط مهم خبرگان «اجتهاد» است و مسلماً شناسایى آن، بدون داشتن تخصّص در این زمینه ممکن نیست. از این رو براى احراز این شرط، لازم است به متخصصان این امر مراجعه نمود. چنانکه در طول تاریخ شیعه همواره فقها و مجتهدان، صلاحیت علمى افراد را ارزیابى و احراز مى کرده اند. و شیعیان نیز براى تعیین مرجع تقلید خود، به افراد خبره مراجعه مى کنند ر. ک: آیةاللَّه طاهرى خرم آبادى، فصلنامه حکومت اسلامى، ش 2، ص 136.. بر این اساس فقهاى شوراى نگهبان به عنوان متخصص و خبره، در این زمینه داراى صلاحیت مى باشند. هرچند در عمل، فقهاى شوراى نگهبان از افراد امتحان نمى گیرند؛ بلکه افرادى که متخصّص حوزوى سرشناس، مشهور، مُدرّسِ خارج و مورد اعتماد و قبول حوزویان و مراجع عظام تقلید هستند، این کار را بر عهده دارند. و تنها اداره ى کار، به دست شوراى نگهبان است.

دوم. از نظر قانونى

اما این که چرا از میان فقها، مجتهدان و مراجع، تنها فقهاى شوراى نگهبان صلاحیت چنین امرى را دارند، خود یک امر قانونى است؛ یعنى اصل یکصدوهشتم قانون اساسى، به مجلس خبرگان اختیار وضع مقررات پیرامون «تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخابات آنها و…» را داده است. خبرگان نیز پس از بحث و بررسى، به این نتیجه رسیده اند که بهترین مرجع براى احراز صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان، شوراى نگهبان است. در این میان ممکن است این سوال پیش آید که اگر فقهای شورای نگهبان، خود کاندیدای عضویت در مجلس خبرگان رهبری باشند در آن صورت احراز صلاحیت آنها توسط چه نهادی صورت می گیرد؟ پاسخ به این سوال این است که در چنین شرایطی دیگر بحث احراز صلاحیت مطرح نمی شود چرا که شورای نگهبان به دلیل تخصصی که دارد، خود مرجع تعیین صلاحیت کاندیداهای دیگر می باشد و در نتیجه شرط فقاهت که اصلی ترین شرط کاندیداهای مجلس خبرگان است قاعدتا در خود اعضای آن وجود دارد و نیازی به احراز صلاحیت مجدد وجود ندارد، نظیر این مساله این است که برای شرکت در مسابقه روبوکاپ بین المللی نیاز به این باشد صرفا کسانی ثبت نام نمایند که تا حد خاصی معلومات علمی روباتیک دارند و به این ترتیب استادی که تخصص شناسایی تخصص مورد نیاز را دارد برای این منظور به کار گرفته شود، حال اگر قرار بر این باشد که خود استاد مربوطه نیز علاوه بر نقش داوری برای انتخاب کاندیداهای مسابقه از ایران، در مسابقات جهانی نیز به عنوان مسابقه دهنده شرکت نماید طبیعی است که نیازی به گذر از فیلتر استادی دیگر نداشته باشد چرا که خود وی مرجع تشخیص صلاحیت بوده و مشارکت وی در آزمون توسط داوری دیگر به معنای زیر سوال بردن صلاحیت وی خواهد بود. از این روی عموم کاندیداها پس از گذر از فیلتر این استاد و یا اساتید مشابه در مسابقات جهانی ثبت نام می کنند ولی خود استاد، بدون نیاز به این فیلتر در این مسابقات مشارکت می کند. در جریان برگزاری انتخابات مجلس خبرگان نیز دقیقا همین اتفاق رخ می دهد و وقتی فقهای شورای نگهبان، خود مرجع تعیین صلاحیت کاندیداها هستند نیازی به گذر آنها از فیتلر دیگری وجود نداشته و صلاحیت فقهی آنها خود به خود احراز شده تلقی می گردد. نکته جالب توجه این است که شورای نگهبان در احراز صلاحیت علمی کاندیداهایی که اجتهادشان به طرقی ثابت شده باشد همین مساله را در نظر گرفته و به همین دلیل این شورا نیازی به اینکه از همه امتحان بگیرد نمی بیند چنانکه این شورا افرادی که از سوی رهبری به عنوان رئیس قوه قضائیه انتخاب شده اند را به دلیل لزوم شرط اجتهاد در تصدی این مسئولیت از نظر علمی بدون امتحان تایید می کند و یا افرادی را که دارای رساله اجتهادی هستند را بدون امتحان تایید می کند(رک: فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 8، شورای نگهبان و احراز صلاحیت کاندیداهای خبرگان / گفت و گو با آیة اللّه محمّد مؤمن، نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، http://www.hawzah.net/fa/article/view/80780 ) سایر شرایط خبرگان نیز در آنها به صورت خود به خودی احراز می شود، به عبارت دیگر در ماده سوم قانون انتخابات مجلس خبرگان آمده است که خبرگان منتخب مردم باید دارای شرایط زیر باشند: الف اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگیِ اخلاقی; ب اجتهاد, در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولیِّ فقیه واجدِ شرایط رهبری را تشخیص دهد; ج بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز; د معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران; ه نداشتن سوابق سوء سیاسی اجتماعی.(فصلنامه حکومت اسلامی، همان.) از طرفی با توجه به این شرایط و نیز با در نظر گرفتن جایگاه فقهای شورای نگهبان مشخص می گردد که سایر شرایط نیز خود به خود احراز شده است چرا که فقدان هر یک از این شرایط، مشروعیت قرار گرفتن آنها در جایگاه را زیر سوال می برد چرا که اگر فقیهی فاقد دیانت و شایستگی اخلاقی باشد و یا فاقد بینش سیاسی و اجتماعی لازم باشد و یا معتقد به نظام جمهوری اسلامی نباشد و یا دارای سوابق سوء سیاسی و اجتماعی باشد اساسا شایستگی تصدی جایگاه عضویت در شورای نگهبان را که ضامن اسلامیت نظام می باشد ندارد، از طرفی قانونگذار نیز با فرض گرفتن وجود این شرایط در اعضای شورای نگهبان، این نهاد را دارای صلاحیت تشخیص صلاحیت دانسته و این مسئولیت را به آنها محول کرده است و از این روی می توان گفت سپردن مرجعیت تشخیص صلاحیت کاندیداهای خبرگان به فقهای شورای نگهبان حاکی از وجود این شرایط در خود اعضای شورای نگهبان بوده و به همین دلیل نه تنها نیازی به احراز صلاحیت اعضای شورای نگهبان توسط نهاد دیگری نیست بلکه تعیین هر گونه مرجع دیگری برای احراز صلاحیت اعضای شورای نگهبان به معنای زیر سوال رفتن صلاحیت اعضای شورای نگهبان برای احراز صلاحیت کاندیداهای دیگر تلقی خواهد شد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد