محور همه ربانیون امام زمان علیه السلام است که «ربانی آیات الله» است.
۱۳۹۴/۰۸/۲۷
–
۳۴۶ بازدید
محور همه «ربانیون» امام زمان علیه السلام است/ اگر در صف معاندین نباشیم معلوم هم نیست شامل رحمت واسعهی الهی شویم
محور همه ربانیون امام زمان علیه السلام است که «ربانی آیات الله» است. در سوره مبارکه آل عمران هم، مراد از «ربانیون» امیر المومنین علیه السلام است و اصلاً آیه در شأن ایشان نازل شده است. «رِبّی» حقیقی و «رِبّی» امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین است که هیچگاه سست نشد و تا انتهاء ایستاد.
محور همه «ربانیون» امام زمان علیه السلام است/ اگر در صف معاندین نباشیم معلوم هم نیست شامل رحمت واسعهی الهی شویم
محور همه ربانیون امام زمان علیه السلام است که «ربانی آیات الله» است. در سوره مبارکه آل عمران هم، مراد از «ربانیون» امیر المومنین علیه السلام است و اصلاً آیه در شأن ایشان نازل شده است. «رِبّی» حقیقی و «رِبّی» امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین است که هیچگاه سست نشد و تا انتهاء ایستاد.
گروه معارف – رجانیوز: متن زیر گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری با موضوع صفات حضرت سیدالشهداء(ع) است که در جلسه هفتگی هیئت میثاق با شهدا در دانشگاه امام صادق(ع) ایراد شده است.
رجانیوز گزیده این سخنرانی را به همراه صوت کامل آن و روضه انتهایی حجت الاسلام میرباقری در شهادت حضرت رقیه(س) منتشر می کند.
ربیّون
عرض کردیم که همراهان سیدالشهداء صفاتی باید داشته باشند آنهایی که هم در دنیا هم در آخرت همراه امام حسین هستند. یکی از صفات آنها این بود که مأنوس با مرگ بودند. با عوالم غیب آشنا بودند. وگرنه کسی که طالب دنیاست، در کوچ کردن بهسوی خدا سبکبال نمیتواند باشد. آنها از بیشتر خواهی دنیا قدم را بالاتر گذاشته و به خواهان شدن خود اهلبیت رسیدهاند. صفت دیگری که در برای آنها در زیارات معصومین نقلشده است، ربّانی بودن است.
السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الرَّبَّانِیُّونَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ خَلَفٌ وَ أَنْصَارٌ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ سَادَةُ الشُّهَدَاءِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ (اصول کافی ج۴، ص۵۴۷)
آنها نصرت امام کردند. انسان میتواند بهجایی برسد که نصرت خداوند کنند. نصرت دین الهی کند که نصرت به تمام اولیای خداست.
ربانیون در قرآن خدای متعال صفاتی را ذکر کردهاند. ربانیونی که در کنار انبیاء بودهاند. ۱۴۴ تا ۱۴۶ سورهی آلعمران:
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ (۱۴۴) وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ (۱۴۵) وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ (۱۴۶)
ترجمه:
۱۴۴ با اینکه او پیغمبرى است و پیش از او هم پیغمبران بوده اند و رفته اند و شایسته نیست اگر او بمیرد یا کشته شود شما بعقب برگردید و دین دیرینه ى خود پیش گیرید و آنکه چنین کند هیچ بخدا زیان ندارد. ولى آنها که پاس این نعمت بدارند خدا بزودى مزدشان دهد.
۱۴۵ و بدانید کسى را مرگ فرا نرسد مگر بفرمان خدا که هنگام آن بسرنوشت کرده و آنکه مزد دنیا خواهد [و تندرستى و غنیمت از جنگ ] باو مى دهیم و آنکه مزد آخرت خواهد [از راه جهاد و فرمانبرى پیغمبر] باو مى دهیم و بزودى سپاسگزاران را بمزد خود رسانیم،
۱۴۶ و بسیار پیغمبران بودند که گروهى با آنها بجنگ رفتند و آنچه در راه خدا بآنها رسید سست نشدند و نه ناتوان و خوار [به پیش دشمن ] و البتّه خداوند دوستدار شکیبایان بود
ما موضوعیت برای اهلبیت در مقابل خداوند قائل نیستیم، عده این را اسباب دست خود قرار میدهند و میگویند خوب آنها را کنار میگذاریم درحالیکه آنها به مقام آنها واقف نشدهاند:
لاَ فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بینها إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ فتقها وَ رتقها بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا إِلَیْکَ
و میان تو و آنها جدایى نیست جز آنکه آنان بنده مخلوق تواند فتق و رتق آن آیات به دست تو و آغاز و انجامش بسوى توست
أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ
پشتیبان دین تو و گواه و حامى و مدافع و نگهبان و مبلغان دین تواند که از تو و آنها آسمان و زمین تو پر است براى آنکه آشکار شود که خدایى جز تو نیست
فَبِذَلِکَ أَسْأَلُکَ وَ بِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ بِمَقَامَاتِکَ وَ عَلاَمَاتِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
پس به آن درخواست میکنم و به مواقع عز و جلال و به رحمانیتت و به مقامات و نشانه اى تو که درود فرستى بر محمد (ص) و آلش ما به وسیلهی اهل بیت است که اسماء الهی در عالم تجلی پیدا میکند. آنها طریق همهی خیرات هستند.
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ الله کِتَابًا مُّؤَجَّلاً
فرموده است «لِنَفْسٍ» نه علی نفس. یعنی مرگ انسان هم در ختیار خودش نیست که هر وقت خواست بمیرد؛ بلکه آن زمان مؤجلی دارد.
وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ(آل عمران، ۱۴۵)
اگر انسان دنبال بهرههای دنیایی باشد به او داده میشود و اگر کسی هم که بهرهی اخروی باشد و در نهایت کسانی که شاکر باشند به آنها جزای خاص داده میشود.
انواع عبادت
إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ. (نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت ۲۳۷)
همانا عدّهای خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت میکنند که آنیک معامله و تجارت خواهد بود و عدّهای دیگر از روى ترس، خداوند را عبادت و ستایش میکنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد؛ و طایفهای هم بهعنوان شکر و سپاس، از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مینمایند؛ و این، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات هست.
در این طریق باید توجه داشت که مرگها دست خداست و اگر انسان در این مسیر دنیا را بخواهد یا آخرت بخواهد به او داده میشود و اگر هم بالاتر از آن شاکر باشد به او از جزای ویژه داده میشود.
وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ: ویژگیهایی که به ربیون نسبت دادهشده است
کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ: چه بسیار ربیونی که همراه پیامبر به جنگها رفتند.
فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ: شدت روحی آنها ضعیف نمیشود، آنها ضعف در عمل ندارند.
وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا: آنها به زمین گیری هم نمیرسند. مسکین هم نمیشوند، مسکین به فقیری می گویند که قوط شب هم نداشته باشد.
اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ: صابرین همان ربیون هستند.
اعتماد قطعی
ظهر آیه در جنگ احد اتفاق افتاده است
ارْتَدَّ النَّاسُ إِلا ثَلاثَةُ نَفَرٍ: سَلْمَان وَ أَبُوذَر وَ الْمِقْدَادُ. قُلْتُ: فَعَمَّارٌ؟ قَالَ: قد کان جَاصَ جَیْصَةً ثُمَّ رَجَع (رجال کشی، ج۱، ص ۵۱)
ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِیّ إِلا ثَلاثَة نَفَرٍ: الْمِقْدَادُ بْنُ الأَسْوَدِ، وَ أَبُو ذَرّ الْغِفَارِیُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ. ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ عَرَفُوا وَ لَحِقُوا بَعْدُ (مصنفات المفید، ج۱۲، ص ۱۲)
اعتماد تا این حد مهم است که بعد از پیامبر فقط این سه نفر در اسلام باقی ماندند.
اعتماد قطعی است که فرد با آن به مقام همراه سیدالشهدا میرسد. مگر عزرائیل روزانه جان هزاران نفر را نمیگیرد ولی حضرت موسی به حضرت خضر با یک قتل نفس زکیه او را مورد پرسش قرارداد و نتوانست به ایشان اعتماد کند.
علی بن ابراهیم رحمهالله میگوید: در روز اُحد، مسلمین فرار میکردند و هرکدام که به مسلمان دیگری برمیخورد به او میگفت: «إن رسول الله (صلى الله علیه و آله) قد قتل، النجاء النجاء» یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کشته شد. جان خود را بگیرید و خود را نجات دهید. «فلما رجعوا إلى المدینة أنزل الله: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ إلى قوله تعالى: انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ یقول: إلى الکفر»
ربیون در کنار انبیا میایستادند و میجنگیدند. و مشکلات مسیر در آنها تردید ایجاد نمیکرد.
محور همه ربانیون امام زمان علیه السلام است که «ربانی آیات الله» است. در سوره مبارکه آل عمران هم، مراد از «ربانیون» امیر المومنین علیه السلام است و اصلاً آیه در شأن ایشان نازل شده است. «رِبّی» حقیقی و «رِبّی» امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین است که هیچگاه سست نشد و تا انتهاء ایستاد.
آن «رِبّی» که در سختترین صحنهها ایستاد خود امام حسین علیه السلام است. اصحاب پرتویی از شعاع ربانیت امام حسین علیه السلام بودند و این معنای شفاعت حضرت است که به اصحابشان رسید.
ربانیون کسانی هستند که محو در زندگی آنها خداست. تمام شئون آنها مختص به پروردگار است و همهی توجهشان به پروردگار است.
آیات ۱۹ تا ۲۳ معارج:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا
إِلَّا الْمُصَلِّینَ
الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (معارج، ۲۳)
کسی که همیشه بر نماز مداومت داشته است، سلمان که همیشه به دنبال امیرالمؤمنین بوده است.
الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (ماعون، ۵)
کسانی که به دنبال نماز را کوچک میشمارند و بر آن سهل انگاری میکنند.
هیچچیزی نمیتواند ربیون را از حضرتشان جدا کند همانگونه که اصحاب حضرت سیدالشهدا میگویند اگر هفتاد مرتبه ما را بسوزانند و آتش ما را به باد دهند و آن را تکرار کنند ما از شما دست برنمیداریم. حضرت را هم آنها را امتحان کرد، فرمود شما اکنونکه به شهادت رسیدهاید یکمرتبه آن را چشیدهاید اصحاب فرمودند بلند شویم. حضرت فرمودند خیر، شما امتحانتان را پس دادید.
صحنهای سختتر از عاشورا که شیطان همهی لشکر خود را جمع کرده است نبوده است. امام حسین در رأس آن صحنه بوده است.
معاند مشمول رحمت الهی نمیشود
اگر ما در صف معاندین نباشیم شامل رحمت واسعهی الهی نمیشویم. ما برخی اوقات خود را خیلی مهم میدانیم و فکر میکنیم اگر خداوند به خاطر یک تار مو بیرون گذاشتن و یا صورت را تراشیدن عذاب نازل میکند. خیر ما خیلی کمتر از آن هستیم که با این اعمال خداوند را به خشم آوریم. اما گردنفرازی و در صف مستکبرین ایستادن باعث عذاب الهی میشود. اگر همه در حب امیرالمؤمنین اجماع میکردند خداوند بهشت را خلق نمیکردند.
ان الذین تقوا (کسانی که شیعهی امیرالمؤمنین هستند) هر کسی با امام است ، متقین است و هر کسی که غیر از آن است متقین نیست و معیت با امام ندارد.
وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ
حتی ممکن است گاهی متقین کارش از دستش در برود ولی او اصرار بر گناه نمیکند پس غفلت او را فرا نمیگیرد. هنگامی که زمین میخورند همان و استغفار کردن همان.
اگر قوای ظاهری او را شیطان به سمتی مایل دارد آن حقیقی که در وجود او هست، همزمان از کار خودش پیشمان میشود و این همان توبه و کفاره است.
وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (آل عمران، ۱۳۵)
وقتی میخواهید نماز شب بخوانید ولی خیلی خواب در چشمانتان است بدانید که آن شب یک خبری است که شیطان به شما اجازه نمیدهد نماز شب را به پادارید. ابلیس یکی از جاهایی که قوای خودش را جمع کرد اینجا بود که گفت ما با همه که کار نداریم بلکه با شیعیان امیرالمؤمنین کارداریم. ولی نمیدانستند چگونه در آنها وسوسه کنند. عفریت راهی را ارائه کرد که میتواند متقین را با طریقی گمراه کند و آن هم تصویف است. یعنی توبه را از او دور میکند و در خیال او فرصت ایجاد میکند که گویا زمان باقی است.