مرگ دست خداست – علت تامه و ناقصه – اراده خدا- جزء اخیر علت تامه
۱۳۹۴/۰۷/۲۰
–
۲۲۲۸ بازدید
اگر بیماری ، لطف و نعمتی از جانب خداوند است.سوالاتی پیش میاید:
برای هر بیماری علتی وجود دارد که به خود انسان وابسته است مثلا اگر سرما میخوریم خودمان رعایت نکردیم.چطور مریض شدن به خداوند ارتباط پیدا میکند ؟.همین طور درمان ان بیماری که راه ان مشخص شده و ارتباط ان به خداوند شفاف نیست.و همین مرض ها هستند که میتوانند عاملی برای مرگ باشند برای مثال اگر شما چند ماده غذایی را بخورید ممکن است موجب مرگ شما شود!منظور از اینکه مرگ دست خداوند است چیست؟ این مرض ها که علت ان ها پدیدار شده اند و به خود انسان وابسته است مرگ را موجب میشوند.ارتباط آن ها با خداوند چیست؟
ـ اگر رعایت نکردن مسائل بهداشتی، علّت تامّه ی سرماخوردگی است، پس خیلی ها باید مبتلا به سرماخوردگی شوند؛ امّا عملاً چنین نیست. در فصل سرماخوردگی، اغلب انسانها، ویروس سرماخوردگی را در بدن خود دارند، چون این ویروس، از طریق هوا منتقل می شود و کسی نمی تواند راه نفس کشیدن خودش را ببندد تا سرما نخورد. لذا اغلب افراد، این ویروس را با تنفس کردن وارد بدن خود می کنند، امّا این ویروس، در افراد کمی موفّق به تولید بیماری می شود. پس رعایت نکردن مسائل بهداشتی، علّت تامّه ی سرماخوردگی نیست.
ـ هر علّت مادّی، خودش علّتی بالادست دارد؛ لذا در نهایت، علل مادّی خودشان وابسته به عللی فوق مادّی هستند. خود آن علل فوق مادّی هم عللی بالادست دارند تا سر این سلسله به خدا منتهی شود که علّت العلل است. لذا در رأس تمام علّتها، خدا قرار دارد.
ـ مرگ دست خداست، یعنی مرگ محصول قوانین حاکم بر جهان است؛ و قوانین حاکم بر جهان، ظهور اراده ی خدا هستند.
مارگنو (Margenau) فیزیکدان: «اکنون این سؤال مطرح میشود که منشأ قوانین طبیعت چیست؟ و من تنها جواب قانع کنندهای که مییابم این است که آن ها به وسیله خدا خلق شدهاند و خدا قادر و عالم مطلق است». و نیز میگوید: «خدا هم جهان فیزیکی و هم قوانین حاکم بر آن را خلق کرد.»
دیویس (فیزیکدان): « آیا وجود جهان را میتوان بینیاز از خدا و تنها به وسیله علم توضیح داد؟ آیا میتوان جهان را نظام بستهای در نظر گرفت که علّت وجودیاش در آن نهفته باشد؟ پاسخ به معنایی بستگی دارد که با آن توضیح میدهیم. با فرض قوانین فیزیک، جهان میتواند خود مدار باشد و از جمله، خود را خلق کند. امّا قوانین فیزیکی از کجا میآیند؟» و نیز: «تا وقتی که منشأ قوانین طبیعت خداست، وجودی شگفتتر از مادهّ ــ که آن را نیز خدا آفریده است ــ نیست. امّا وقتیمبنای خدایی قوانین را کنار مینهیم، وجود آن ها به یک راز عمیق تبدیل میشود.»
پارکر (B. Parker؛ فیزیک دان آمریکایی): «این ترس وجود ندارد که دانشمندان هرگز بتوانند نیاز به خدا را حذف کنند… هر قدر هم که ما این قضیه را پیگیری کنیم، همواره، چیزی میماند که توضیح داده نشده است. خلقت، به قوانین طبیعت بستگی دارد و پیدایش آن بدون قوانین امکانپذیر نبوده است. چه کسی این قوانین را خلق کرده است؟ تردیدی نیست که همواره به یک خدا نیاز هست.»
توضیح:
در سه مورد اخیر خوب دقّت فرمایید. این سه فیزیکدان فهیم، نکته ی بسیار بلندی را مطرح نموده اند.
خلاصه ی برهانی که اینها دریافته اند این است:
1ـ جهان مادّی، با قوانین علمی کار می کنند.
2ـ فیزیکدانها، قوانین علمی را خلق نمی کنند بلکه قوانین علمی موجود را کشف می کنند.
3ـ خود این قوانین علمی، مادّه یا انرژی یا نیرو نیستند بلکه اموری هستند که بر مادّه و انرژی و نیرو حاکم می باشند.
4ـ پس قوانین علمی، خودشان از سنخ امور غیر مادّی(مجرّد) هستند.
5ـ این قوانین از کجا آمده اند؟ اگر بگویی که این قوانین غیر مادّی، خودشان واجب الوجودند، خدا بودن آنها را قبول کرده ای؛ و اگر آنها را واجب الوجود ندانی، باید آنها را معلول یک واجب الوجود بدانی. پس در هر حال، گریزی از پذیرفتن یک خدای غیر مادّی نخواهی داشت.