۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۶۳۹ بازدید
با افراد نابینا و یا معلول چگونه رفتار کنیم که از نظر آداب اسلامی به وظیفه خود عمل کرده باشیم؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند:
«کسى کـه شخصى نابینا را چهل گام در زمین هموار راه ببرد هرگز نمىتوان به اندازه یک سوزن از کار او را به طلاهاى جهان ارزیابى کرد. و اگر نابینایى را از خطر افتادن در چاهى نجات دهد، روز قیامت پاداش این عمل بالاتر از صدهزار بار انفاق جهان است و این حسنات بر همه گناهان او برترى دارد و آن را محو و نابود میکند و او را به فردوس اعلى میبرد».[ «مَنْ قَادَ ضَرِیراً أَرْبَعِینَ خُطْوَةً عَلَى أَرْضٍ سَهْلَةٍ- لَا یَفِی بِقَدْرِ إِبْرَةٍ مِنْ جَمِیعِهِ طِلَاعُ الْأَرْضِ ذَهَباً فَإِنْ کَانَ فِیمَا قَادَهُ مَهْلَکَةٌ جَوَّزَهُ عَنْهَا وَجَدَ ذَلِکَ فِی مِیزَانِ حَسَنَاتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَوْسَعَ مِنَ الدُّنْیَا مِائَةَ أَلْفِ مَرَّةٍ وَ رَجَحَ بِسَیِّئَاتِهِ کُلِّهَا وَ مَحَقَهَا وَ أَنْزَلَهُ فِی أَعْلَى الْجِنَانِ وَ غُرَفِهَا»، بحار الأنوار، ج 72، ص 15.]
اما از منظر اسلام کمک به معلولین و نابینایان جهت عبور از خیابان تنها وظیفهای نیست که افراد سالم و توانا در برابر معلولین دارند بلکه از منظر آداب معاشرت اسلامی وظایف دیگری نیز بر عهده آنها میباشد که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
پرهیز از به انزوا کشاندن معلولین
امام باقر(علیه السلام) در تفسیر آیه 61 سوره نور[ (((لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَریضِ حَرَجٌ وَ لا عَلى أَنْفُسِکُمْ أَنْ تَأْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ… لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکُلُوا جَمیعاً أَوْ أَشْتاتاً)))؛ «بر نابینا و لنگ و بیمار گناهى نیست (که با شما هم غذا شوند) و بر شما نیز گناهى نیست که از خانه هاى خودتان غذا بخورید…، بر شما گناهى نیست که بهطور دسته جمعى یا جداگانه غذا بخورید».] فرموده است:
«سبب نزول آیه آن بود که مردم مدینه پیش از آنکه مسلمان شوند کورها و لنگ ها را از خود جدا کرده و با ایشان هم سفره و هم غذا نمیشدند و با آنکه در میان آنها انصار بودند و مورد احترام و تکریم عمومى قرار داشتند مى گفتند نابینا غذا را نمى بیند و لنگ قدرت نشستن و تکیه کردن بر سفره و طعام را ندارد و شخص مریض مانند آدم سالم نمیتواند غذا بخورد روى این منطق و عقیده آنها را در گوشه خانه جاى داده و جداگانه طعام میدادند همین که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مدینه شدند موضوع تغذیه نابینایان و بیماران را سؤال کردند و این آیه بر آن حضرت نازل شد»[ تفسیر جامع، ج 4، ص 517.].
همنشینی و همراهی
روزى امام سجاد(علیه السلام) از کنار چند جذامى که غذا مى خوردند عبور مى کرد، امام(علیه السلام) بر آنها سلام کرد، آنها ایشان را براى صرف طعام دعوت کردند، حضرت قبول کرد، سپس فرمود: خداوند متکبران را دوست نمى دارد- امام روزه بود- به نزد آنان رفت و فرمود: من روزه هستم، سپس فرمود: فردا به منزل من بیایید، آنها به منزل امام(علیه السلام) رفتند و به آنان غذا خوراند و هدیه داد.
و در بعضی روایات است که: امام(علیه السلام) همراه آنان غذا خورد.[ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 226.]
خودداری از نگاه
پیامبر خدا در این باره فرمودهاند:
«لَا تُدِیمُوا النَّظَرَ إِلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ وَ الْمَجْذُومِینَ فَإِنَّهُ یحْزُنُهُمْ»[ بحار الأنوار، ج 72، ص 15.]؛ «نگاه پیوسته به گرفتاران و معلولین مکنید که مایه اندوه آنها است».
کمک و یاری
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«هر که معلولی را در کارهایش کمک کند، خدا در کارش به او کمک دهد و در قیامت فرشته هایى روا دارد که او را در گذر از هراسها کمک دهند، و از خندقهاى آتش بگذرانند و از صراط او را سالم به بهشت رسانند. و کسى که ناتوان در فهم و معرفت را کمک دهد و در برابر خصم باطل به او دلیلى آموزد، خدایش در سکرات مرگ بر شهادت به یگانگى خدا و اینکه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول او است کمک دهد و به سوی خداى عز و جل برگردد با بهترین کردار و خوشترین حال، و در آن به روح و ریحان خوش آمدش گویند و مژده اش دهند با اینکه پروردگارش از او خشنود است و خشمى بر او ندارد».[ همان، ص 21.]
محرومیت زدایی
امام على(علیه السلام) در نامه خود خطاب به مالک اشتر فرمودند:
«خدا را! خدا را! در باره مسکینان و نیازمندان و تیره بختان و معلولین که هیچ چاره اى برای تأمین زندگی ندارند؛ در این طبقه، مستمندان و مستحقّان هستند؛ براى خدا حقّى را که به آنان اختصاص داده و نگهبانى آن را بر عهده تو نهاده است پاس دار، و بخشى از بیت المال و بخشى از غلّه هاى زمینهاى خالصه را در هر شهر به آنان واگذار، که براى دوردستترین آنان همان حقى ثابت است که براى نزدیکترین، و آنچه بر عهده تو نهاده اند، رعایت حقّ ایشان است».[ نهج البلاغه، ص 426.]
مهرورزی و ساماندهی
امام حسین(علیه السلام) خطاب به علماى امت اینگونه بازخواست میفرماید:
«…شما بهخاطر خدا در میان مردم صاحب عزت و احترامید. با این حال، مى بینید که عهدهاى خدایى (مقررات دین) را مى شکنند، و هیچ باکتان نیست. اگر یکى از پیمانهاى پدرانتان شکسته شود، هراسان خواهید گشت، و اکنون در این اندیشه نیستند که پیمان (سنّت) پیامبر خدا شکسته شده است. نابینایان و ناشنوایان و بیماران زمینگیر در شهرها به حال خود رها شده اند و هیچ به حال آنان رحمت نمى آورید…»[ تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 237.].