۱۳۹۴/۰۸/۱۲
–
۱۹۹۵ بازدید
مراد از خودشناسى، شناخت خود واقعى انسان یا همان روح انسانى است که گوهرى و حقیقتى وراى ماده و فوق آن و وجودى مجرد و فراتر از جسم و جسمانیات است و سایه اى از وجود حق تعالى و خداوند متعال است و بهترین و آسان ترین راه شناخت خداوند است و روایت مشهور: «من عرف نفسه فقد عرف ربه » هر که خود را بشناسد خدایش را شناخته است ، بر این مطلب دلالت دارد. ضرورت خودشناسی و خودسازی امری عقلانی و برهانی، و حقیقتی شهودی و عرفانی است. تا انسان چیستی و کیستی خویش را نیابد و نسبت و رابطهاش را با عالم وجود و مبدأ عالم ادراک نکند، نمیتواند در جاذبة لقاء الله قرار گیرد و از آنجا که طریق عملی فقط آغاز حرکت به سوی «لقاء الله» است پس بر اهل معرفت لازم است که از خود تا خدا حرکت کند یعنی حرکتی از خودِ فروتر و دانی به خودِ فراتر و عالی. به تعبیر استاد شهید مطهری: «هر موجودی در مسیر تکامل فطری خودش که راه کمال را میپیماید، در حقیقت از «خود» به «خود» سفر میکند؛ یعنی از خودِ ضعیف به سوی خودِ قوی میرود. انحراف هر موجودی از مسیر تکامل واقعی، انحراف از خود به ناخود است». rnبنابراین معرفت نفس، دریافت الهی و نقطه عطف سیر و سلوک به سوی خداست که آموزههای قرآنی به طور مستقیم و غیر مستقیم دالّ و ناظر بر آن است و یکی از راههای عظیم و عزیز معرفت به خدا و توحید الهی، همانا سیر در آیات انفسی و مشاهده درون خود است: «و فی أنفسکم أفلا تبصرون»، (سوره ذاریات، آیه 21)؛ «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»، ( سوره فصلت، آیه 53)، به تعبیر آیتالله جوادی آملی: «آیات کریمه فوق در راههای خداشناسی به منزلة متن است و سایر ادلّه قرآنی و روایی به منزلة شرح آن».rnدرباره اهمیت خود شناسی روایات فراوانی که به منزله شرح و توضیحی بر حدیث مذکور در سؤال است می توان ذکر کرد، از جمله:rnامام علی علیه السلام می فرمایند: افضل المعرفه معرفه الانسان نفسه . برترین شناخت، خودشناسی انسان است.(1) rnو در حدیث دیگری حضرت می فرمایند: معرفه النفس انفع المعارف. خودشناسی، سودمندترین شناخت هاست.(2)rnو نیز حضرت در این حدیث درباره اهمیت خودشناسی می فرمایند: افضل العقل معرفه الانسان نفسه، فمن عرف نفسه عقل، و من جهلها ضل. برترین خردورزی، خودشناسی انسان است ، پس هر که خود را شناخت خردمند شد و هر که خود را نشناخت گمراه شد. (3)rnحضرت در این حدیث درباره کسی که خود را نشناخته و پی به جایگاه والای خویش نبرده است چنین می فرماید: عجبت لمن ینشد ضالته و قد اضل نفسه فلا یطلبها! در شگفتم از کسی که گمشده خود را می جوید، اما خویشتن را گم کرده و آن را نمی جوید! (4) rnدر حدیثی امام علی علیه السلام عدم شناخت نسبت به خود را برابر با جهل و نادانی می دانند و آن حدیث چنین می باشد: کفی بالمرء جهلا ان یجهل نفسه. انسان را همین نادانی بس که خودش را نشناسد.(5)rnدرباره ثمره خودشناسی از امام علی علیه السلام احادیث زیبایی در کتاب های روایی به یادگار مانده است که ما چند نمونه از آنها را بیان می کنیم .rnامام علی علیه السلام می فرماید: من عرف نفسه جل امره. هر که خود را شناخت، منزلتش والا گشت .(6) . rnحضرت در این کلام ارزشمند ثمره خود شناسی را پیشرفت و موفقیت در کار می دانند چرا که کسی که با وجود بزرگ و بی بدیل خود آشنا شد و فهمید که او هر آنچه را که برای پیشرفت و موفقیت نیاز است را در وجود خود دارد و خداوند لوازم پیشرفت را به وی عطا کرده است ، هرگز دچار یاس و ناامیدی نخواهد شدrnامام علی علیه السلام می فرماید : من عرف قدر نفسه لم یهنها بالفانیات. کسی که ارزش خود را بشناسد، خویشتن را با امور فنا پذیر خوار نگرداند.(7). rnحضرت در این حدیث ثمره خودشناسی را روی گردانی از کارهای لغو و بیهوده می دانند، کسی که به خود شناسی خود بپردازد تمام وقت و انرژی خود را در علم و کار مفید و عبادت و خودسازی خود می گذارد و از انجام کارهای بی ثمر و بیهوده روی گردان می باشد.rnامام علی علیه السلام می فرماید : نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفه النفس. کسی که موفق به خودشناسی شود ، به بزرگترین پیروزی دست یافته است .(8). rnامام علی علیه السلام می فرماید : هلک امروء لم یعرف قدره . نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.(9).rnاگر کسی موفق نشود خود را به درستی بشناسد هرگز به جایگاه والایی نخواهد رسید حتی اگر از برترین امکانات بهره برد و در بهترین شرایط بسر برد.rnدر حدیث نبوی(ص) نیز وارد شده که: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه». (10). rn پى نوشت rn1- میزان الحکمه، ج7،ص162، ح12326.rn2- میزان الحکمه ، ج7، ص،ح12329.rn3- میزان الحکمه ، ج7، ص162، ح12330.rn4- میزان الحکمه، ج7، ص163، ح12338.rn5- میزان الحکمه، ج7، ص163، ح12339.rn6- میزان الحکمه، ج7، ص164، ح12345.rn7- میزان الحکمه، ج7، ص164، ح12344.rn8- میزان الحکمه، ج7، ص162، ح12331.rn9- نهج البلاغه، حکمت 149، ص663.rn10- بحار الانوار، ج2، ص32.rnمنابع :rn1- قرآن کریم.rn2- میزان الحکمه، محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث ، چاپ نهم ، سال 1387.rn3- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات الهادی، سال 1379.