۱۳۹۳/۰۲/۲۷
–
۸۶۶ بازدید
سلام ادب به چه معناست؟بالاترین ادب درپیشگاه خدا چیست؟
در لغت برای ادب معانی متفاوتی نقل شده است برخی آن را به معنی زیرکی و کیاست در سخنوری و گروهی آن را عبارت از شناخت مرزهای خطا که نباید به آنها نزدیک شد، می دانند. (الجرجانی، علی بن محمد، التعریفات )
شگفت و عجب،؛( لغت نامه دهخدا )دانش، معرفت، روش پسندیده. (فرهنگ عمید )
ادب دراصطلاح
باید دانست که به لحاظ اصطلاحی ادب در طی قرون به دو معنای عمده ادبیات (علوم ادبی) و ادب دینی (اخلاقیات) به کار رفته است( دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ناظر موسوی بجنوردی )ولی مقصود از آن در این بحث ادب دینی میباشد؛ «حفظ حدّ و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن را ادب گویند »( شیخ طبرسی، الاداب الدینیة للخزانة المعینیة ، ص199 )
تعاریف مشابه دیگری نیز وجود دارد. از جمله خواجه عبدالله انصاری پیرامون ادب اینگونه بیان میدارند :
« ادب آن است که بنده در اثر شناختن ضرر و زیان تعدی (از حدود الهی)، حدّ میان غلوّ و جفا را حفظ کند» (شرح منازل السائرین، صص151-152 )
و نیز در کتاب ارشاد القلوب دیلمی، میخوانیم: «حقیقت ادب، جمع شدن صفتهای نیک و دور کردن صفات زشت است…» (ارشاد القلوب الی الصواب ،ج1،، ص383 )
بهترین کلام درمعنای ادب، همان است که مرحوم علامه طباطبایی (ره) در تفسیر «المیزان» آورده اند: « ادب همان هیات زیبا و پسندیده ای است که طبع و سلیقه چنین سزاوار می داند که هر عمل مشروعی چه دینی باشد، مانند دعا و چه مشروع عقل باشد، مانند دیدار دوستان، برطبق آن هیات واقع شود. به عبارت دیگر، ادب عبارت است از: ظرافت عمل»…( ترجمه تفسیر المیزان ذیل ایه116تا120سوره مائده )
ادب و تفاوت آن با اخلاق
در تعریفهای ارائه شده از ادب، گروهی ادب را اخلاق دانسته و آن را حسن اخلاق تعریف کردهاند. اما با تأمّل در این واژه در مییابیم که ادب با اخلاق تفاوت دارد. در این رابطه شیخ طبرسی به 6 تفاوت میان اخلاق و ادب اشاره کرده و میفرمایند :
1 ـ اخلاق از مسائل مربوط به روح انسانی بحث میکند ولی آداب مربوط به افعال بدن است .
2 ـ مسائل اخلاقی همیشه و در طول زمان ثابت بوده و تغییر در آنها راه ندارد ولی آداب در زمانهای مختلف متغیر و متفاوتند .
3 ـ مسائل اخلاقی از نظر مکان نیز ثبات داشته و در هر شهری و هر کشوری یکسان میباشند اما آداب در شهرها و کشورهای مختلف تغییر نموده و آداب هر منطقه مخصوص همان مکان است …
4 ـ اخلاق علت است و آداب معلول و ثمره آن است .
5 ـ در روایات اسلامی به آداب بیشتر از اخلاق اهتمام داده شده است .
6 ـ مسائل اخلاقی قابل استدلال عقلی میباشند ولی برای آداب استدلالی عقلی وجود نداشته و تابع ذوق و سلیقه مردم میباشند.»(تفسیر المیزان ،ج6،ص201 )
ادب از منظر قرآن
در رابطه با اهمیت ادب در قرآن میتوان به سوره حجرات، آیه 4 رجوع کرد که در این آیه رعایت ادب و نگاهداشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی، نشانه خردمندی دانسته شده است. (فرهنگ قرآن، ج2، ص499 )
« ( ولی)کسانی که تو را از پشت حجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند » (حجرات:4 )
ادب از منظر روایات
علی(ع) میفرمایند :
« بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست»( الحدیث ـ روایات تربیتی ـ، 3 جلد ج 1،ص49 )
امام علی(ع ):
« ادب نیکوترین حسبی است و زیادتی دارد بر سایر حسبها » (وسایل الشیعه، موسسه آل بیت ، ج6 ص22 )
از امام حسین (علیه السلام) سوال شد : ادب چیست ؟ امام فرمود : «ادب آن است که از خانه خود که بیرون می روی ، با هیچ کس برخورد نکنی جز آنکه او را برتر و بهتر از خود ببینی.» ( موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، صفحه 750 ،حدیث 90 )
امام علی (ع) : «نیکوترین ادب آن است که تو را از گناهان باز دارد. »( یعنی در مقابل خدا مودب باشی ) (تصنیف غررالحکم ؛صفحه 247 ،حدیث 5079 )
مولا علی (ع) : «برترین ادب این است که انسان در حد و مرز خود به ایستد و از اندازه خویش تجاوز نکند.»( تصنیف غررالحکم ،صفحه 247 ،حدیث 5078 )
امام حسن عسگری (ع) :« در ادب خودت همین کافی است که از آنچه از دیگران نمی پسندی اجتناب کنی.»( الانوار البهیه )
امام علی (ع) : «بهترین ادب آن است که از خودت شروع کنی.» ( ابتدا خودت را ادب کنی ) (غررالحکم )
امام علی (ع) : «با ارزش ترین ادب حفظ جوانمردی است.» ( غررالحکم )
اقسام ادب
ادب بر دو قسم است: ادب با خدای عزّوجلّ و ادب با بندههای او.( آداب اسلامی، ج2، ص )12
علامه طباطبایی(ره) درباره وجود این دو قسم از گونههای ادب در سیره انبیاء چنین میفرمایند: ادب اعم است از ادب نسبت به خدا و ادب نسبت به مردم.» (تفسیر المیزان، همان، ج 6، ص 374 )
همچنین ایشان ادب نسبت به خداوند و ادب در برابر مردم را ادب فردی و اجتماعی دانستهاند .
ادب فردی رعایت آداب عبودیت و بندگی در پیشگاه احدیت است و ادب اجتماعی رعایت آداب معاشرت با مردم میباشد .
آثار ادب
هر کس با ادب همراه باشد سرانجام مؤدب به آداب الهی میشود و این ادب، نیکو یاوری برای او میگردد.( دائرة المعارف جامع اسلامی، ج2، ص44 )
امام هادی(ع) میفرمایند :
« ادب یک بار گران است. هر که این بار را به دوش کشید سرانجام بدان دست یافت »
پس ادب، نیکو یاوری است که انسان را در تمام مراحل زندگی هدایت میکند و رعایت آداب به زندگی او ظرافتی میبخشد که حدود الهی در آن محفوظ میماند .
« اولئِکَ یُجزَوْنَ الغُرْْفَه بِمَا صَبَروا و یَلقَّونَ فیها تَحِیَّه و سلاماً ـ خالدین فیها حَسُنَتْ مُسْتَقَراً و مُقاماً »(فرقان : 75-76
شگفت و عجب،؛( لغت نامه دهخدا )دانش، معرفت، روش پسندیده. (فرهنگ عمید )
ادب دراصطلاح
باید دانست که به لحاظ اصطلاحی ادب در طی قرون به دو معنای عمده ادبیات (علوم ادبی) و ادب دینی (اخلاقیات) به کار رفته است( دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ناظر موسوی بجنوردی )ولی مقصود از آن در این بحث ادب دینی میباشد؛ «حفظ حدّ و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن را ادب گویند »( شیخ طبرسی، الاداب الدینیة للخزانة المعینیة ، ص199 )
تعاریف مشابه دیگری نیز وجود دارد. از جمله خواجه عبدالله انصاری پیرامون ادب اینگونه بیان میدارند :
« ادب آن است که بنده در اثر شناختن ضرر و زیان تعدی (از حدود الهی)، حدّ میان غلوّ و جفا را حفظ کند» (شرح منازل السائرین، صص151-152 )
و نیز در کتاب ارشاد القلوب دیلمی، میخوانیم: «حقیقت ادب، جمع شدن صفتهای نیک و دور کردن صفات زشت است…» (ارشاد القلوب الی الصواب ،ج1،، ص383 )
بهترین کلام درمعنای ادب، همان است که مرحوم علامه طباطبایی (ره) در تفسیر «المیزان» آورده اند: « ادب همان هیات زیبا و پسندیده ای است که طبع و سلیقه چنین سزاوار می داند که هر عمل مشروعی چه دینی باشد، مانند دعا و چه مشروع عقل باشد، مانند دیدار دوستان، برطبق آن هیات واقع شود. به عبارت دیگر، ادب عبارت است از: ظرافت عمل»…( ترجمه تفسیر المیزان ذیل ایه116تا120سوره مائده )
ادب و تفاوت آن با اخلاق
در تعریفهای ارائه شده از ادب، گروهی ادب را اخلاق دانسته و آن را حسن اخلاق تعریف کردهاند. اما با تأمّل در این واژه در مییابیم که ادب با اخلاق تفاوت دارد. در این رابطه شیخ طبرسی به 6 تفاوت میان اخلاق و ادب اشاره کرده و میفرمایند :
1 ـ اخلاق از مسائل مربوط به روح انسانی بحث میکند ولی آداب مربوط به افعال بدن است .
2 ـ مسائل اخلاقی همیشه و در طول زمان ثابت بوده و تغییر در آنها راه ندارد ولی آداب در زمانهای مختلف متغیر و متفاوتند .
3 ـ مسائل اخلاقی از نظر مکان نیز ثبات داشته و در هر شهری و هر کشوری یکسان میباشند اما آداب در شهرها و کشورهای مختلف تغییر نموده و آداب هر منطقه مخصوص همان مکان است …
4 ـ اخلاق علت است و آداب معلول و ثمره آن است .
5 ـ در روایات اسلامی به آداب بیشتر از اخلاق اهتمام داده شده است .
6 ـ مسائل اخلاقی قابل استدلال عقلی میباشند ولی برای آداب استدلالی عقلی وجود نداشته و تابع ذوق و سلیقه مردم میباشند.»(تفسیر المیزان ،ج6،ص201 )
ادب از منظر قرآن
در رابطه با اهمیت ادب در قرآن میتوان به سوره حجرات، آیه 4 رجوع کرد که در این آیه رعایت ادب و نگاهداشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی، نشانه خردمندی دانسته شده است. (فرهنگ قرآن، ج2، ص499 )
« ( ولی)کسانی که تو را از پشت حجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند » (حجرات:4 )
ادب از منظر روایات
علی(ع) میفرمایند :
« بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست»( الحدیث ـ روایات تربیتی ـ، 3 جلد ج 1،ص49 )
امام علی(ع ):
« ادب نیکوترین حسبی است و زیادتی دارد بر سایر حسبها » (وسایل الشیعه، موسسه آل بیت ، ج6 ص22 )
از امام حسین (علیه السلام) سوال شد : ادب چیست ؟ امام فرمود : «ادب آن است که از خانه خود که بیرون می روی ، با هیچ کس برخورد نکنی جز آنکه او را برتر و بهتر از خود ببینی.» ( موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، صفحه 750 ،حدیث 90 )
امام علی (ع) : «نیکوترین ادب آن است که تو را از گناهان باز دارد. »( یعنی در مقابل خدا مودب باشی ) (تصنیف غررالحکم ؛صفحه 247 ،حدیث 5079 )
مولا علی (ع) : «برترین ادب این است که انسان در حد و مرز خود به ایستد و از اندازه خویش تجاوز نکند.»( تصنیف غررالحکم ،صفحه 247 ،حدیث 5078 )
امام حسن عسگری (ع) :« در ادب خودت همین کافی است که از آنچه از دیگران نمی پسندی اجتناب کنی.»( الانوار البهیه )
امام علی (ع) : «بهترین ادب آن است که از خودت شروع کنی.» ( ابتدا خودت را ادب کنی ) (غررالحکم )
امام علی (ع) : «با ارزش ترین ادب حفظ جوانمردی است.» ( غررالحکم )
اقسام ادب
ادب بر دو قسم است: ادب با خدای عزّوجلّ و ادب با بندههای او.( آداب اسلامی، ج2، ص )12
علامه طباطبایی(ره) درباره وجود این دو قسم از گونههای ادب در سیره انبیاء چنین میفرمایند: ادب اعم است از ادب نسبت به خدا و ادب نسبت به مردم.» (تفسیر المیزان، همان، ج 6، ص 374 )
همچنین ایشان ادب نسبت به خداوند و ادب در برابر مردم را ادب فردی و اجتماعی دانستهاند .
ادب فردی رعایت آداب عبودیت و بندگی در پیشگاه احدیت است و ادب اجتماعی رعایت آداب معاشرت با مردم میباشد .
آثار ادب
هر کس با ادب همراه باشد سرانجام مؤدب به آداب الهی میشود و این ادب، نیکو یاوری برای او میگردد.( دائرة المعارف جامع اسلامی، ج2، ص44 )
امام هادی(ع) میفرمایند :
« ادب یک بار گران است. هر که این بار را به دوش کشید سرانجام بدان دست یافت »
پس ادب، نیکو یاوری است که انسان را در تمام مراحل زندگی هدایت میکند و رعایت آداب به زندگی او ظرافتی میبخشد که حدود الهی در آن محفوظ میماند .
« اولئِکَ یُجزَوْنَ الغُرْْفَه بِمَا صَبَروا و یَلقَّونَ فیها تَحِیَّه و سلاماً ـ خالدین فیها حَسُنَتْ مُسْتَقَراً و مُقاماً »(فرقان : 75-76