خانه » همه » مذهبی » معیار زندگی موفق از دیدگاه امیر المؤمنین

معیار زندگی موفق از دیدگاه امیر المؤمنین


معیار زندگی موفق از دیدگاه امیر المؤمنین

۱۳۹۲/۱۰/۲۵


۱۹۳۴ بازدید

معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی موفق از دیدگاه امیرالمؤمنین و توصیه های ایشان در این امر برای جوانان، دعاهای صحیفه سجادیه برای داشتن ازدواجی متعالی، الگوهای رفع چالش در زندگی مشترک امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) برای جوانان چیست؟

پرسش شما شامل سه پرسش است .
در پاسخ پرسش اول به مطالب ذیل توجه نمایید :
1- امیر مومنان در چندین روایت به اموری که مربوط به حسن روابط زوجین و داشتن زندگی خوب و سعادتمند زناشویی است اشاره کرده اند برخی را بیان می نماییم :
الف- کل امرء مسئول عما ملکت یمینه و عیاله ؛ هر کس در برابر کنیزان و خانوده خود مسئول است .
ب- من سعاده المرء ان یضع معروفه عند اهلیه ، از خوشبختی و سعادت انسان این است که اعمال خوب خود را برای خانواده خود قرار دهد .
ج- الانس فی ثلاثه ، الزوجه الموافقه و الولد الصالح و الاخ الموافق ، انس انسان در سه چیز است : همسر موافق ، فرزند صالح و برادر موافق
د- انعم الناس عیشا من منحه الله سبحانه القناعه و اصلح له زوجه ؛ راحترین زندگی را کسی دارد که خداوند به او قناعت و همسر شایسته بخشیده باشد .
تصنیف نهج البلاغه ، باب اول ، فصل اول ، زوج و زوجه
2- ازدواج یکی از مسائل مهم زندگی هر انسانی است زیرا در همه ابعاد زندگی تأثیر دارد و ازدواج موفق می‌تواند باعث پیشرفت انسان در زمینه‌های مختلف شود کما اینکه اگر ازدواج ناموفق باشد مشکلات زیادی را برای انسان به وجود می‌آورد و مانع رشد و ترقی می شود. بنابراین باید با این امر مهم سنجیده برخورد کرد و از هر گونه شتابزدگی، یک جانبه گرایی، ظاهر بینی و سطحی نگری اجتناب کرد. . از این رو، لازم است در انتخاب همسر و ازدواج ملاک‌ها و معیارهای خاصی را در نظر گرفت و بر اساس آن‌ها در این زمینه اقدام نمود. برای آن که بتوانید در انتخاب همسر، عاقلانه و منطقی برخورد کنید و همسری که در خور و مناسب شماست انتخاب کنید، در ادامه لازم می دانیم شما را ابتدا با معیارهای کلی انتخاب همسر و سپس راههای احراز آن معیارها آشنا کنیم : ملاک‌های کلی انتخاب همسر عبارتند از:
1. تدین و دین دار بودن فرد. زیرا انسانی که دین ندارد هیچ ندارد انسان بی دین در حقیقت مرده ی متحرک است و کسی که پای بند به دین (که اصلی ترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند. 2. اخلاق نیک داشتن، که منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع است . در واقع اخلاق و دین دو ملاک و معیار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است . اگر بخواهیم نمونه هایی از اخلاق خوب و بد را اشاره کنیم می توان موارد زیر را ذکر کرد. الف . خوش زبانی و بدزبانی زبان ترجمان و بیانگر احوال درون است و زبان دریچه ای است از محتویات درون فرد, زبان انسان آیینه دل اوست. ب . بزرگواری و حسادت ج . خوش خلقی و کج خلقی د. حق پذیری و لجاجت
3. شرافت و اصالت خانوادگی، که منظور نجابت و پاکی خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم . زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی , روحی، عقلی و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .
4. عقل ; در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و باید زن و شوهر برای اداره ی زندگی و تربیت فرزندان از نیروی عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همان طور که ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند.
5. کفویت و تناسب: در رابطه به تناسب و کفویت با همسر گفتنی است که کفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب، همتایی، هماهنگی، هم شأنی، سنخیت و همطرازی دختر و پسر و از آنجا که ازدواج، نوعی ترکیب بین دو انسان و دو خانواده است هر قدر بین این دو عنصر هماهنگی، همفکری، تناسب و سنخیت روحی و اخلاقی جسمی بیشتر باشد این ترکیب استوارتر، مستحکمتر، شیرین تر و جاودانه تر خواهد بود و هر چه هماهنگی و تناسب کمتر باشد زندگی سست تر، کم ثمرتر، و ناپایدارتر خواهد بود.
موضوع همتایی و کفویت را می توان در موارد زیر خرد کنیم:
1. همتایی دینی و ایمانی: زن متدین و پایبند به قوانین و اصول و فروع اسلام، باید با انسانی مانند خود ازدواج کند البته تناسب صد در صد امکان ندارد اما هر چه به هم نزدیک تر باشند و فاصله کمتر باشد بهتر است. انسان مؤمن اگر با همسر بی ایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید یا باید همرنگ او شده و بی دین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائما نزاع و زد و خورد داشته باشد که هر دو خسارت بزرگی است و فرزندانی که محصول چنین زندگی های آشوب زده ای باشند به سعادت نمی رسند.
2. همتایی و کفویت در مسائل فرهنگی و فکری: تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی مشترک نقش اساسی دارد. برای ایجاد یک زندگی پویا و پر بار باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند و در بسیاری از موارد تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل کنند و در فراز و نشیب های زندگی یاور همدیگر باشند و فرزندان خو را بر اساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند.
و از آنجا که یکی از تناسب هایی که باید مورد توجه دختر و پسر قرار گیرد تناسب فرهنگی است اگر دختر مورد نظر از شهرستانی است که با فرهنگ و سطح فرهنگی و اجتماعی شما و خانواده تان هم افق است و از تناسب کافی برخوردارید مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی اگر از دو فرهنگ متفاوتی هستید که ممکن است به تعارض منجر شود و پایه های زندگی مشترکتان را سست می کند، بهتر آن است که از آن صرف نظر کنید. این موضوع و تشخیص آن بستگی به اندکی تحقیق و بررسی و اشنایی بیشتر با سطح فرهنگی شهرستان مورد نظر است و می توان آن را در جلسات گفتگو و رفت و آمد به آنجا روشن کرد.
3. همتایی و کفویت اخلاقی: این همتایی از مهمترین موارد کفویت و همتایی بین زن و شوهر است ممکن است زن و شوهر از جهت دینی کفو همدیگر باشند ولی از جهت اخلاقی نه. نظیر جریان ازدواج زید بن حارثه با زینب دختر عمه پیامبر اکرم(ص) که هر دو متدین و با ایان بودند اما از جهت اخلاقی با هم تفاهم نداشتند و علی رغم این که پیامبر اکرم(ص) با آنها بارها صحبت کردند و به تفاهم و سازش سفارش کردند ولی آنها توان تحمل همدیگر را نداشتند. خلاصه چون اخلاقشان با هم جور در نمی آمد و علی رغم ایمان و تدین شان نتوانستند زندگی مشترکشان را ادامه دهند. بنابراین نباید پنداشت که تنها متدین بودن زن و شوهر برای زندگی موفق کافی است بلکه هماهنگی و کفویت در مسائل اخلاقی و تناسب از این نظر مهم است.
4. کفویت در تحصیلات: بهتر است زن و شوهر از نظر معلومات و تحصیلات علمی خیلی با هم فاصله نداشته باشند تا تفاهم بیشتری در زندگی شان وجود داشته باشد.
5. کفویت جسمی و جنسی: توازن و تناسب جسمی و جنسی در زندگی همسران نقش مهمی دارد. مسائل جنسی یکی از ارکان اصلی زندگی زناشویی است. ارضاء و رضایت جنسی زن و شوهر از همدیگر تأثیر عمیقی در موفقیت زندگی شان دارد. همان گونه که عدم اشباع و نارضایتی جنسی آنان تأثیر مخرب و خطرناکی بر کل زندگی باقی می گذارد زیرا اگر ناراضی باشند از همدیگر متنفر می شوند و چون گاهی خجالت می کشند موضوع را مطرح کنند و عدم ارضاء خود از طرف مقابل را به او بگویند به سردی روابط عاطفی و خانوادگی کشیده می شود و به تدریج ضربه های سهمگینی به دو طرف می زند. یعنی اگر یکی از دو همسر از نظر جسمی و جنسی قوی و گرم مزاج و دیگری ضعیف و سرد مزاج باشد در زندگی شان دچار مشکل می شود.
6. تناسب در زیبایی: توجه به کفویت و تناسب میان دختر و پسر در زیبایی ظاهری ضروری است اگر یکی زیبا وخوش اندام و خوش تیپ باشد و دیگری زشت و بد اندام، احتمال به وجود آمدن ناراحتی و مشکل برای هر دو و انحراف و حسرت و … وجد دارد. گرچه باید گفت زیبایی یک معیار و اندازه معینی و استانداردی ندارد که بتواند افراد را با آن سنجید و تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد. مهم آن است که هر دو یکدیگر را بپسندند و از هم دیگر خوششان بیاید و دلخواه هم باشند.
7. تناسب سنی: کفویت و تناسب دختر و پسر از نظر سن، تفاوت سن است نه تساوی سن. زیرا این تفاوت از آفرینش آنان است. تفاوت سن آنها به همان مقدار تفاوت سن بلوغ جنسی دختر و پسر باشد که معمولا پسر حدود 4 الی 5 سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می رسد.
8. تناسب مالی: ازدواج دختر و پسر، در واقع پیوند دو خانواده است و صلاح نیست دختر و پسر از خانواده هایی باشند که تفاوت مالی زیادی بین آنهاست.
9. تناسب اجتماعی: کسی که اهل علم و تحقیق و پژوهش است و می خواهد عمر و زندگی اش را در راستای مسائل علمی و تحقیق بگذراند و بافت زندگی اجتماعی و خانوادگی اش این گونه بافتی است نباید با فرد و خانواده ای وصلت کند که روحیه اجتماعی شان یک روحیه تجملاتی، تشریفاتی و اشرافی است و اهل خوشگذرانی، مهمانی های آنچنانی و شب نشینی ها، مسافرت های تفریحی افراطی، و تفریحات پیاپی هستند.
1.. تناسب خانوادگی: از نظر شرافت و اصالت خانوادگی هر دو خانواده دختر و پسر در یک سطح نزدیک به هم باشند زیرا همان طور که گفته شد ازدواج پیوند خانواده ها و فامیل ها با یکدیگر است. بدنامی ها یا خوش نامی های دو طرف برای یکدیگر تأثیرگذار است. پس از این نظر هم باید تناسب باشد.
پاسخ به پرسش دوم :
در صحیفه سجادیه دعایی در مورد خصوص ازداوج نداریم ولی یکی از دعاهای آن در مورد پدرو مادر است که از ارکان ازدواج هستند و به حقوقو فراوانی که بر فرزندان دارند اشاره شده و وظایف فرزنداند در برابر آنها بیان شده و برای انها طلب رحمت و لطف و عنایت شده و از زحمات فراوان و دلسوزانانه آنها تشکر و ستایش شده و دعایی دیگر در مورد فرزندان است که ثمره و نتیجه ازدواج می باشند و برای آنها در تربیت خوب و الهی آنها درخواست کمک و اعانت شده و وظیفه والدین در بربر آنها بیان شده است . برخی دعاهای آن نیز که در مورد درخواست عافیت و حسن عاقبت است معنای عام و گسترده ای دارد و ازدواج موفق و سعادتمند از عوامل مهم در عافیت و حسن عاقبت است .
پاسخ به پرسش سوم :
الگوهای رفع چالش در زندگی مشترک امیر مومنان -ع- و حضرت زهرا -ع- فراوان است و به برخی اشاره می شود :
1- تقسیم کار در مورد کارهای مربوط به خانواده و معاش و رفع نیازهای زندگی ؛ بر این اساس کارهای داخل منزل با زهرای مرضیه -ع- و کارهای خارج از خانه با امیر مومنان -ع- بود .
2- حاکم بودن توافق و همدلی و لطف و مهربانی بر فضای خانه و سرشار بودن محیط خانه از عاطفه و رحمت .
3-کمک نمودن در انجام کارها و احساس مسئولیت در برابر یکدیگر و مشارکت داشتن در بر داشتن بار مشکلات و سختی های زندگی .
4- داشتن گذشت و بزرگواری و ایثارنسبت به یکدیگر
5- اهمیت دادن به وظایف و دستورات الهی و رعایت واجبات و محرمات شرعی و الهی و پایبندی به اخلاق اسلامی و الهی .
6- رعایت احترام متقابل از طرف زن و شوهر و مراعات حقوق یگدیگر .
6-اهمیت دادن به تربیت فرزندان و احترام به فرزندان و مشارکت در تربیت درست آنها بر اساس موازین و ملاک های اسلامی . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100116733)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد