طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مقبره برخی بزرگان

مقبره برخی بزرگان


مقبره برخی بزرگان

۱۳۹۶/۱۰/۱۴


۱۱۰ بازدید

سلام علیکم

ضمن تشکر از زحمات شما عزیزان لطفا در خصوص محل دقیق بزرگان صدر اسلام مثل حمزه سید الشهدا ، خدیجه کبری ،فاطمه زهرا ، عثمان و….توضیح بفرمائید

سوالتان مجمل است.اگر منظورتان مقبره آنهاست گفته شده است که حضرت فاطمه (س) به زیارت قبر حمزه می‌رفت و آن را با سنگ چین مشخص کرده بود.[1] امویان به سبب دشمنی با خاندان پیامبر(ص)، رفتاری ناشایست با قبر حمزه و دیگر شهدای احد داشتند. گفته شده است که ابوسفیان در عهد عثمان بر قبر حمزه پای کوفت و خطاب به او گفت آنچه دیروز برای حفظ آن بر ما شمشیر کشیدی، امروزه بازیچه جوانان ماست.[2] معاویه نیز حدود ۴۰ سال پس از واقعه احد، به قصد جاری کردن آب چشمه و قناتی در احد، و گویا از سر دشمنی با خاندان پیامبر(ص)، دستور داد شهدای احد از جمله حمزه را نبش قبر و جنازه آنان را به جای دیگری منتقل کنند. ظاهراً جای قبر برخی از شهدا و احتمالاً حمزه تغییر کرد.[3] از قدیم بر سر مزار حمزه، مسجد و بارگاهی وجود داشت؛ اما پس از تسلط وهابیان و روی کار آمدن آل سعود در حجاز، قبه و بارگاه حمزه در ۱۳۴۴ق. تخریب گردید[4] همچنین مسجد حمزه تخریب و مسجد دیگری که به مسجد احد، مسجد علی و مسجد حمزه معروف است، در اطراف آن، در سمت مغرب مزار شهدای احد، بنا شد.[5] مزار حمزه از قدیم زیارتگاه خاص زائران به خصوص زائران شیعه و از جمله ایرانیانی بوده است که به زیارت مدینه مشرف می‌شده‌اند.
در خصوص ام المومنین حضرت خدیجه کبری (س) بنا بر روایات اسلامی، پیامبر (ص) ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی، خدیجه (س) را کفن کرد و او را در قبرستان معلاة در دامنه کوه حجون که بر فراز شهر مکه است، به خاک سپرد.[6] در قرن هشتم آرامگاه حضرت خدیجه (س) با گنبدی مرتفع ساخته شد.[۷] این آرامگاه احتمالاً تا سال ۹۵۰ که سلطان سلیمان قانونی، پادشاه عثمانی، آن را به شیوه مقابر مصری تجدید بنا کرد و گنبد بلندی بر آن ساخت، تخریب نشده بود. تا زمان احداث بنای جدید، مزار حضرت خدیجه (س) فقط یک صندوق چوبی داشت. این آرامگاه، براساس کتیبه آن، در سال ۱۲۹۸ مرمت شد.[8] فراهانی در قرن سیزدهم[9] از ضریح چوبین آن، که با پارچه مخمل گلابتون دوزی شده پوشیده شده بود، و نیز از وجود متولی و خادم و زیارت‌نامه خوانِ این بقعه خبر داده است. همچنین بسیاری از زائران و حج‌گزاران که پیش از حکومت آل سعود و تخریب بسیاری از اماکن تاریخی و مذهبی (۱۳۰۵ش) به دست این حکومت، به مکه رفته‌اند، از مقبره او یاد کرده‌ و توصیفاتی از آن را ذکر کرده‌اند.[10] امروزه مدفن خدیجه بنای مختصری دارد و زیارتگاه حج‌گزاران و زائران مکه است.
اما در مورد محل دفن حضرت فاطمه(س) چهار قول وجود دارد:
1. برخی مزارش را در بقیع می‌دانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و سیدمرتضی در عیون المعجزات. اهل سنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(س) می‌دانند. علامه مجلسی می‌نویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداخته‌اند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد.
ابن جوزی هم می‌نویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کرده‌اند که علی بن ابی‌طالب صورت چهل قبر جدید را در بقیع احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص می‌شود که یکی از مزار‌ها به فاطمه(س) تعلق دارد.
علامه نور الدین سمهودی می‌گوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است.(11) ولی گفته‌اند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(س).
2. عده‌ای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کرده‌اند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده ‌است.(12)
3. بعضی گفته‌اند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد.
شیخ طوسی می‌گوید: از جمله شواهدی که می‌توان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: “بین قبر من و منبرم، روضه‌ای از روضه‌های بهشت وجود دارد”.
شاهد دیگر اینکه نوشته‌اند: علی در روضه نبی اکرم(ص) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است.(13)
4. عده‌ای گفته‌اند: فاطمه را در خانه‌اش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید می‌کند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: “درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است” و می‌دانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت.(14)
شیخ صدوق (م 389) می‌نویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانه‌اش به خاک سپبرده‌اند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر حج رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم.(15) سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانه‌اش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیک‌تر است.
شیخ طوسی یادآور می‌شود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر می‌توانی زیارت کنی و برخی او را در خانه‌اش مدفون می‌دانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیک‌اند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است.(16)
عثمان در شمال شرقی بقیع دفن شده است. به نوشته تاریخ طبری عثمان در آن زمان در گورستان حش کوکب (یهودیان) دفن شد، و قبر عثمان در این قبرستان محلی است که بعداً به بقیع الحاق شده است این قبر در فاصله ۱۳۵ متری قبر «شهداء الحرة» قرار گرفته است، با این وصف امروزه قبر عثمان در قبرستان بقیع است.
برگرفته از پایگاه ویکی شیعه
پی نوشت:
1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹؛ ابن شبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۳۲
2. ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۱۳۶
3. واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۶۷ـ۲۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۱.
4. جعفر خیاط، المدینة المنورة فی المراجع الغربیة، ص۲۵۴؛ نجمی، حمزه سیدالشهداء، ص۱۹۱، ۲۱۲
5. قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، ص۳۳۲
6. جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
7. جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
8. رفعت پاشا، مرآةالحرمین، ۱۳۷۷ش، ص ۶۴.
9. فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ۱۳۶۲ش، ص۲۰۲.
10. نک: حسام السلطنه، دلیل الانام فی سبیل زیارة بیت الله الحرام، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۶؛ حیدرآبادی، روزنامچه سفر حج و عتبات، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۵.
11. اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291.
12. طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290.
13. بحارالانوار، ج 43، ص185.
14. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195.
15. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906.
16. بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد