خانه » همه » مذهبی » مهمان نوازى و هدایت

مهمان نوازى و هدایت


مهمان نوازى و هدایت

۱۳۹۳/۰۹/۱۷


۶۰ بازدید

شیخ صدوق ، طوسى ، راوندى و برخى دیگر به نقل از شخصى به نام اءبومحمّد فرزند وجناء حکایت نمایند:

روزى در کنار کعبه الهى زیر ناودان طلا در مقابل عظمت خداوند متعال سر به سجده نهاده و مشغول دعا و گریه و زارى بودم ، ناگهان متوجّه شدم شخصى مرا تکان داد و سپس اظهار داشت : اى حسن بن وجناء! بلند شو.

وقتى بلند شدم ، دیدم یک جاریه اى بسیار لاغر و ضعیف که قریب چهل سال داشت ، نزد من ایستاده و گفت : همراه من بیا.

پس دنبال او به راه افتادم تا آن که وارد خانه حضرت خدیجه کبرى علیها السلام شدیم و جاریه از پلّه هائى که به طبقه بالا راه داشت بالا رفت ؛ و من متحیّر و سرگردان ایستادم .

شیخ صدوق ، طوسى ، راوندى و برخى دیگر به نقل از شخصى به نام اءبومحمّد فرزند وجناء حکایت نمایند:

روزى در کنار کعبه الهى زیر ناودان طلا در مقابل عظمت خداوند متعال سر به سجده نهاده و مشغول دعا و گریه و زارى بودم ، ناگهان متوجّه شدم شخصى مرا تکان داد و سپس اظهار داشت : اى حسن بن وجناء! بلند شو.

وقتى بلند شدم ، دیدم یک جاریه اى بسیار لاغر و ضعیف که قریب چهل سال داشت ، نزد من ایستاده و گفت : همراه من بیا.

پس دنبال او به راه افتادم تا آن که وارد خانه حضرت خدیجه کبرى علیها السلام شدیم و جاریه از پلّه هائى که به طبقه بالا راه داشت بالا رفت ؛ و من متحیّر و سرگردان ایستادم .

ناگهان صدائى را شنیدم که فرمود: اى حسن ! بالا بیا.

سپس من نیز از پلّه ها بالا رفتم و حضرت صاحب الزّمان صلوات اللّه علیه را دیدم که داخل اتاق نشسته است ، موقعى که وارد بر حضرت شدم سلام کردم ، مرا مخاطب قرار داد و فرمود:

اى حسن ! آیا فکر مى کنى از دید من مخفى و پنهان هستى ؟

نه چنین نیست ، به خدا قسم ! من در تمام اعمال و مناسک حجّ همراه تو بوده ام .

بعد از آن تمام جاهائى را که من رفته بودم و اعمالى را که انجام داده بودم با تمام خصوصیّات و جزئیات بیان و معرّفى نمود و من بسیار حیرت زده شدم و از خود بى قرار گشتم و بى هوش روى زمین افتادم ؛ و پس از لحظه اى حالم بهتر شد و احساس کردم دستى به من خورد و مرا حرکت مى دهد.

هنگامى که برخاستم و نشستم فرمود:

زمانى که به شهر مدینه وارد شدى ، قصد اقامت کن و محلّ سکونت خود را منزل حضرت ابو عبداللّه ، جعفر بن محمد الصّادق علیه السلام قرار بده ؛ و از جهت لوازم خوراکى و آشامیدنى ناراحت نباش ، همچنین فکر لباس نکن ، انشاءاللّه همه آن ها مرتّب خواهد بود.

بعد از آن دفترى را که در آن دعاى فرج و نیز دعاى صلوات بر حضرت بود، تحویل من داد و فرمود: براى فرج و ظهور من این دعا را بخوان و براى من درود و صلوات فرست .

سپس افزود: مواظب باش این دفتر را در اختیار هرکس قرار ندهى مگر آن که از دوستان و علاقه مندان به ما اهل بیت رسالت باشد، خداوند متعال تو را موفّق گرداند.

عرضه داشتم : اى مولا و سرورم ! آیا بار دیگر موفّق به دیدار شما خواهم شد؟

فرمود: اگر خداوند متعال بخواهد.

حسن وجناء گوید: پس چون مناسک حجّ را انجام دادم ، طبق فرمایش ‍ حضرت عازم مدینه منوّره گشتم و پس از قصد اقامت ، در منزل امام صادق علیه السلام وارد شده و ساکن شدم .

و طبق وعده حضرت ولىّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ، هر روز به طور مرتّب مقدارى غذا و نان و آب برایم آورده مى شد، همچنین لباس مورد نیاز جهت هر فصلى برایم فراهم مى گردید، بدون آن که در این مورد تلاشى داشته باشم .(1)

——————————————————————————–

1- إکمال الدّین شیخ صدوق : ص 443، ح 17، خرائج راوندى : ج 2، ص 961، الثّاقب فى المناقب : ص 612، ح 6، إثبات الهداة : ح 3، ص ‍ 670، ح 38، بحار: ج 52، ص 31، ح 27.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد