«مولی» از دیدگاه بزرگان اهل سنت
۱۳۹۲/۰۸/۰۵
–
۳۱۵ بازدید
در خصوص «مولی» از دیدگاه بزرگان اهل سنت توضیح دهید؟
موحد کارشناس شبکه وهابی نور مدعی شد: «از بزرگان اهل سنت هیچ کس کلمه «مولی » را به معنای سرپرست نیاورده است ».در اینجا لازم است به صورت اختصار اسامی چندین نفر از علمای اهل سنت که واقعه غدیر خم را بیان کرده و مولی را «سرپرست » و نه “دوست” معنا کرده اند آورده شود:
1- امام ابو حامد غزالی
وی همانگونه که در شرح حال و شناخت شخصیت او میآید یکی از اعاظم و أکابر علمای اهل سنّت است که این گونه میگوید:
لکن حجت روی خود را آشکار نمود و جمعیت مردم برای شنیدن متن خطبه حدیثی که در روز غدیر خم که مورد اتفاق همه میباشد جمع گردیدند. در آن خطبه پیامبر میفرماید: « هرکس من مولای اویم علی مولای اوست». همین جا بود که خلیفه دوم به علی گفت: یا ابا الحسن! تبریک، تبریک! از این به بعد تو مولای من و مولای هر زن و مرد مؤمنی گردیدی.
این سخن عمر در حقیقت تسلیم در برابر امر و رضایت و تحکیم آن بود. امّا بعد از آن بود که هوی و هوس برای حبّ ریاست بر او غلبه کرد و او عمود خلافت را به دوش گرفت. و قرارها و پیمانها در خفقان هوی و هوس و زد و خورد نیزهها و ازدحام اسبها و سپاهیان و لشکر کشی برای فتح کشورها فراموش شد و آنها از شراب هوی و هوس سیراب گردیدند.
و به همین خاطر بود که مردم به همان اختلافات روز اوّل بازگشتند و عهد و پیمان خود را پشت سر افکنده و آن را به قیمتی اندک فروختند.
«مجموعة رسائل الإمام الغزالی، کتاب سر العالمین ص483 »
2- سبط ابن الجوزی (654هـ)
سبط بن جوزی ضمن تأیید انتساب کتاب سرالعالمین به غزالی عین کلام او را آورده و سخن او را که در بالا ذکر شد بدون هیچگونه ردّی نقل کرده است:
3- ابن حجر در «الصواعق المحرقه» و سمهودی در «جواهر العقدین» این مطلب را از کتاب «تذکره خواص الأمه فی معرفة الأئمه» نقل میکنند:
معنای دهم برای مولی به معنى أولى و سزاوارتر است. خداوند تعالى میفرماید: «فالیوم لا یؤخذ منکم فدیة ولا من الذین کفروا مأواکم النار هی مولاکم» در این جا نیز مولی به معنی أولى و سزاوارتر به خود شماست.
پس مراد از حدیث غدیر: اطاعت مخصوصة از علی( ع ) است پس برای حدیث غدیر معنای دهم متعین گردید. و معنای آن این است: کسی که من برای او سزاوارترم از این به بعد علی بر او سزاوارتر است.
و به همین معنى حافظ أبو الفرج یحیى ابن سعید ثقفی اصبهانی در کتابش «مرج البحرین» تصریح نموده است. وی این روایت را با إسنادش به مشایخ خود روایت کرده و گفته:
رسول الله دست علی راگرفت و فرمود: هر کس من ولی او بر او از خود او سزاوارترم از این به بعد علی بر او سزاوارتر است.
پس دانسته شد که تمام معانی کلمه «مولی»به معنای دهم « یعنی سرپرست » بازگشت کرد.
و دلیل بر این مطلب نیز سخن خود رسول خدا (ص) در ابتدای حدیث غدیر است که فرمود: «ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟
که این سخن نص صریح در إثبات إمامت علی و لزوم قبول اطاعت از او است.
4- محمد بن یوسف کنجی شافعی (658 )
قال رسول الله (ص) لعلی: «لو کنت مستخلفا أحدا لم یکن أحد أحق منک» … وهذا الحدیث وإن دل على عدم الاستخلاف لکن حدیث غدیر خم دال على التولیة وهی الاستخلاف. وهذا الحدیث أعنی حدیث غدیر خم ناسخ لأنه کان فی آخر عمره صلى الله علیه وسلم.
رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: «اگربخواهم فردی را جانشین خود قرار دهم از تو شایستهتر کسی نیست و این حدیث اگر چه بر خلافت دلالت نمیکند ولی حدیث غدیر خم دلالت بر ولایت دارد که همان استخلاف (به خلافت برگزیدن) میباشد. و این حدیث یعنی حدیث غدیر خم ناسخ هر چیز دیگری است چون این اتّفاق در آخر عمر آن حضرت روی داده است.
«کفایة الطالب فی مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب 166 – 167»
5- مولوی محمد إسماعیل دهلوی برادرزاده دهلوی معروف که کتاب عبقات در پاسخ به او آمده است.
مولوی محمد إسماعیل برادرزاده دهلوی معروف که طرفداران و معتقدین زیادی در سرزمین هندوستان دارد در رسالهای که آن را در بیان حقیقت إمامت نوشته، کلامی صریح در دلالت حدیث غدیر طیق اعتقاد امامیه دارد.
وی در این کتاب این گونه آورده است:
از جمله این امور (در معنای حدیث غدیر) ثبوت ریاست است، یعنی همانگونه که أنبیاء الهی نوعی از ریاست را نسبت به امت خویش داشته و میتوانستند در امور دنیوی و اخرویامتهای خود مطابق صراحت قرآن دخالت کنند، « النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» ،«فکیف إذا جئنا من کل أمة بشهید و جئنا بک على هؤلاء شهیدا»؛ همینطور برای إمام نیز همین اختیارات وجود دارد. یعنی: همان ریاست بر أمت در امور دنیا و آخرت وجود دارد، لذا پیامبر (ص) در روز غدیر فرمود: «ألستم تعلمون أنی أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى. فقال: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه».
«نزهه الخواطر، ج 7 ، ص61 – 56 »
6- الکلبی ، محمد بن السائب
محمد بن سائب کلبی از علمای پرآوازه لغت عرب در قرن دوم از کسانی است که تصریح کرده است که «مولی» به معنای «اولی» می آید . فخر رازی ، مفسر مشهور اهل سنت در تفسیر آیه « هی مولاکم وبئس المصیر (الحدید ، آیه 15) » می نویسد :
وفی لفظ المولى ههنا أقوال : أحدها قال ابن عباس : «مَوْلَاکُمْ » أی مصیرکم ، وتحقیقه أن المولى موضع الولی ، وهو القرب ، فالمعنى أن النار هی موضعکم الذی تقربون منه وتصلون إلیه .
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
در لفظ (مولی) چند نظریه وجود دارد ، یکی از آن سخنان از ابن عباس است که گفته است: (مولاکم) یعنی فرجام و عاقبت . توضیح آن این است که (مَولی) از( وَلِی) به معنی نزدیک بودن است ، یعنی آتش جایگاه شما است که به آن نزدیک می شوید و به آن می رسید .
سخن دوّم از کلبی است که می گوید : (مولی) یعنی اولی و برتر از شما به خود شما است .
«الرازی الشافعی ، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب ، ج 29 ، ص 198»
7- الفراء ، یحیی بن زیاد
به شهادت فخر رازی ، فراء نیز از کسانی است که می گوید «مولی» به معنای «اولی» می آید :
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
تفسیر کلمه (مولی) به معنای اولی و برتر، از فراء نیز نقل شده است .
8- أبی عبیده ، معمر بن المثنی
علاوه بر آن چه از فخر رازی نقل شد ، ابو عبیده در کتاب مجاز القرآن در باره معنای کلمه مولی در آیه «هی مولاکم» می گوید :
هِیَ مَوْلاَکُمْ» أولى بکم .
این مولای شما است ؛ یعنی اولی و برتر است به شما .
«التیمى ، أبو عبیده معمر بن المثنى ، مجاز القرآن ، ج 1 ، ص 122 »
9- الزجاج ، أبو اسحاق
به شهادت فخر رازی ، زَجّاج نیز از کسانی است که «مولی» را به معنای «اولی» گرفته است :
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
زجاج نیز در تفسیر و توضیح کلمه (مولی) گفته است : یعنی اولی و برتر به شما است .
10- أبو بکر الأنباری
ویکون المولى : الأولى . قال الله عز وجل : «النارُ هی مولاکُمْ» معناه : هی أولى بکم . أنشدنا أبو العباس للبید :
فَغَدَتْ کلا الفَرْجَیْنِ تحسبُ أَنّه * مولى المخافهِ خَلْفُها وأمامُها .
معناه : أولى بالمخافه خلفها وأمامها … .
ابوبکر انباری گفته : مولی به معنای اولی است ، و این فرمایش خداوند «النار هی مولاکم» یعنی نار اولی است برای شما .
« الأنباری ، ، الزاهر فی معانی کلمات الناس ، ج 1 ، ص 125 »
11- أبو القاسم صاحب بن عُبّاد الطالقانی
وتکونُ بمَعْنى الأُوْلى ؛ کقَوْلِه عَزَّ ذِکْرُه : «هِیَ مَوْلاَکُم» أی هیَ أَوْلى بکم .
مولی به معنای اولی است ، مانند این فرمایش خداوند متعال: «هی مولاکم» یعنی این آتش برای شما سزاوارتر است .
«الطالقانی ، المحیط فی اللغه ، ج 10 ، ص 380 »
12- الدقیقی النحوی
وی نیز که از بزرگان علم لغت در قرن هفتم به شمار می ورد ، تصریح می کند که «مولی» به معنای «اولی» می آید :
و قال تعالى : مأواکم النار هی مولاکم» أی أولى بکم .
خداوند فرمود : جایگاه شما آتش است، یعنی آتش اولی و برتر است برای شما .
« الدقیقی النحوی ، اتفاق المبانی وافتراق المعانی ، ج 1 ، ص 138 »
13- أبو البقاء الکفوی
کفوی از بزرگان لغت در قرن یازدهم است . وی در کتاب مشهورش الکلیات درباره کلمه «مولی» می نویسد : «مأواکم النار هی مولاکم» أی : هی أولى بکم .
جایگاه شما آتش است ؛ یعنی اولی و سزاوار تر برای شما است .
«الکفوی الحنفی ،الکلیات معجم فی المصطلحات والفروق اللغویه ، ج 1 ، ص 870 »
1- امام ابو حامد غزالی
وی همانگونه که در شرح حال و شناخت شخصیت او میآید یکی از اعاظم و أکابر علمای اهل سنّت است که این گونه میگوید:
لکن حجت روی خود را آشکار نمود و جمعیت مردم برای شنیدن متن خطبه حدیثی که در روز غدیر خم که مورد اتفاق همه میباشد جمع گردیدند. در آن خطبه پیامبر میفرماید: « هرکس من مولای اویم علی مولای اوست». همین جا بود که خلیفه دوم به علی گفت: یا ابا الحسن! تبریک، تبریک! از این به بعد تو مولای من و مولای هر زن و مرد مؤمنی گردیدی.
این سخن عمر در حقیقت تسلیم در برابر امر و رضایت و تحکیم آن بود. امّا بعد از آن بود که هوی و هوس برای حبّ ریاست بر او غلبه کرد و او عمود خلافت را به دوش گرفت. و قرارها و پیمانها در خفقان هوی و هوس و زد و خورد نیزهها و ازدحام اسبها و سپاهیان و لشکر کشی برای فتح کشورها فراموش شد و آنها از شراب هوی و هوس سیراب گردیدند.
و به همین خاطر بود که مردم به همان اختلافات روز اوّل بازگشتند و عهد و پیمان خود را پشت سر افکنده و آن را به قیمتی اندک فروختند.
«مجموعة رسائل الإمام الغزالی، کتاب سر العالمین ص483 »
2- سبط ابن الجوزی (654هـ)
سبط بن جوزی ضمن تأیید انتساب کتاب سرالعالمین به غزالی عین کلام او را آورده و سخن او را که در بالا ذکر شد بدون هیچگونه ردّی نقل کرده است:
3- ابن حجر در «الصواعق المحرقه» و سمهودی در «جواهر العقدین» این مطلب را از کتاب «تذکره خواص الأمه فی معرفة الأئمه» نقل میکنند:
معنای دهم برای مولی به معنى أولى و سزاوارتر است. خداوند تعالى میفرماید: «فالیوم لا یؤخذ منکم فدیة ولا من الذین کفروا مأواکم النار هی مولاکم» در این جا نیز مولی به معنی أولى و سزاوارتر به خود شماست.
پس مراد از حدیث غدیر: اطاعت مخصوصة از علی( ع ) است پس برای حدیث غدیر معنای دهم متعین گردید. و معنای آن این است: کسی که من برای او سزاوارترم از این به بعد علی بر او سزاوارتر است.
و به همین معنى حافظ أبو الفرج یحیى ابن سعید ثقفی اصبهانی در کتابش «مرج البحرین» تصریح نموده است. وی این روایت را با إسنادش به مشایخ خود روایت کرده و گفته:
رسول الله دست علی راگرفت و فرمود: هر کس من ولی او بر او از خود او سزاوارترم از این به بعد علی بر او سزاوارتر است.
پس دانسته شد که تمام معانی کلمه «مولی»به معنای دهم « یعنی سرپرست » بازگشت کرد.
و دلیل بر این مطلب نیز سخن خود رسول خدا (ص) در ابتدای حدیث غدیر است که فرمود: «ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟
که این سخن نص صریح در إثبات إمامت علی و لزوم قبول اطاعت از او است.
4- محمد بن یوسف کنجی شافعی (658 )
قال رسول الله (ص) لعلی: «لو کنت مستخلفا أحدا لم یکن أحد أحق منک» … وهذا الحدیث وإن دل على عدم الاستخلاف لکن حدیث غدیر خم دال على التولیة وهی الاستخلاف. وهذا الحدیث أعنی حدیث غدیر خم ناسخ لأنه کان فی آخر عمره صلى الله علیه وسلم.
رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: «اگربخواهم فردی را جانشین خود قرار دهم از تو شایستهتر کسی نیست و این حدیث اگر چه بر خلافت دلالت نمیکند ولی حدیث غدیر خم دلالت بر ولایت دارد که همان استخلاف (به خلافت برگزیدن) میباشد. و این حدیث یعنی حدیث غدیر خم ناسخ هر چیز دیگری است چون این اتّفاق در آخر عمر آن حضرت روی داده است.
«کفایة الطالب فی مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب 166 – 167»
5- مولوی محمد إسماعیل دهلوی برادرزاده دهلوی معروف که کتاب عبقات در پاسخ به او آمده است.
مولوی محمد إسماعیل برادرزاده دهلوی معروف که طرفداران و معتقدین زیادی در سرزمین هندوستان دارد در رسالهای که آن را در بیان حقیقت إمامت نوشته، کلامی صریح در دلالت حدیث غدیر طیق اعتقاد امامیه دارد.
وی در این کتاب این گونه آورده است:
از جمله این امور (در معنای حدیث غدیر) ثبوت ریاست است، یعنی همانگونه که أنبیاء الهی نوعی از ریاست را نسبت به امت خویش داشته و میتوانستند در امور دنیوی و اخرویامتهای خود مطابق صراحت قرآن دخالت کنند، « النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» ،«فکیف إذا جئنا من کل أمة بشهید و جئنا بک على هؤلاء شهیدا»؛ همینطور برای إمام نیز همین اختیارات وجود دارد. یعنی: همان ریاست بر أمت در امور دنیا و آخرت وجود دارد، لذا پیامبر (ص) در روز غدیر فرمود: «ألستم تعلمون أنی أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى. فقال: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه».
«نزهه الخواطر، ج 7 ، ص61 – 56 »
6- الکلبی ، محمد بن السائب
محمد بن سائب کلبی از علمای پرآوازه لغت عرب در قرن دوم از کسانی است که تصریح کرده است که «مولی» به معنای «اولی» می آید . فخر رازی ، مفسر مشهور اهل سنت در تفسیر آیه « هی مولاکم وبئس المصیر (الحدید ، آیه 15) » می نویسد :
وفی لفظ المولى ههنا أقوال : أحدها قال ابن عباس : «مَوْلَاکُمْ » أی مصیرکم ، وتحقیقه أن المولى موضع الولی ، وهو القرب ، فالمعنى أن النار هی موضعکم الذی تقربون منه وتصلون إلیه .
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
در لفظ (مولی) چند نظریه وجود دارد ، یکی از آن سخنان از ابن عباس است که گفته است: (مولاکم) یعنی فرجام و عاقبت . توضیح آن این است که (مَولی) از( وَلِی) به معنی نزدیک بودن است ، یعنی آتش جایگاه شما است که به آن نزدیک می شوید و به آن می رسید .
سخن دوّم از کلبی است که می گوید : (مولی) یعنی اولی و برتر از شما به خود شما است .
«الرازی الشافعی ، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب ، ج 29 ، ص 198»
7- الفراء ، یحیی بن زیاد
به شهادت فخر رازی ، فراء نیز از کسانی است که می گوید «مولی» به معنای «اولی» می آید :
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
تفسیر کلمه (مولی) به معنای اولی و برتر، از فراء نیز نقل شده است .
8- أبی عبیده ، معمر بن المثنی
علاوه بر آن چه از فخر رازی نقل شد ، ابو عبیده در کتاب مجاز القرآن در باره معنای کلمه مولی در آیه «هی مولاکم» می گوید :
هِیَ مَوْلاَکُمْ» أولى بکم .
این مولای شما است ؛ یعنی اولی و برتر است به شما .
«التیمى ، أبو عبیده معمر بن المثنى ، مجاز القرآن ، ج 1 ، ص 122 »
9- الزجاج ، أبو اسحاق
به شهادت فخر رازی ، زَجّاج نیز از کسانی است که «مولی» را به معنای «اولی» گرفته است :
والثانی : قال الکلبی : یعنی أولى بکم ، وهو قول الزجاج والفراء وأبی عبیده .
زجاج نیز در تفسیر و توضیح کلمه (مولی) گفته است : یعنی اولی و برتر به شما است .
10- أبو بکر الأنباری
ویکون المولى : الأولى . قال الله عز وجل : «النارُ هی مولاکُمْ» معناه : هی أولى بکم . أنشدنا أبو العباس للبید :
فَغَدَتْ کلا الفَرْجَیْنِ تحسبُ أَنّه * مولى المخافهِ خَلْفُها وأمامُها .
معناه : أولى بالمخافه خلفها وأمامها … .
ابوبکر انباری گفته : مولی به معنای اولی است ، و این فرمایش خداوند «النار هی مولاکم» یعنی نار اولی است برای شما .
« الأنباری ، ، الزاهر فی معانی کلمات الناس ، ج 1 ، ص 125 »
11- أبو القاسم صاحب بن عُبّاد الطالقانی
وتکونُ بمَعْنى الأُوْلى ؛ کقَوْلِه عَزَّ ذِکْرُه : «هِیَ مَوْلاَکُم» أی هیَ أَوْلى بکم .
مولی به معنای اولی است ، مانند این فرمایش خداوند متعال: «هی مولاکم» یعنی این آتش برای شما سزاوارتر است .
«الطالقانی ، المحیط فی اللغه ، ج 10 ، ص 380 »
12- الدقیقی النحوی
وی نیز که از بزرگان علم لغت در قرن هفتم به شمار می ورد ، تصریح می کند که «مولی» به معنای «اولی» می آید :
و قال تعالى : مأواکم النار هی مولاکم» أی أولى بکم .
خداوند فرمود : جایگاه شما آتش است، یعنی آتش اولی و برتر است برای شما .
« الدقیقی النحوی ، اتفاق المبانی وافتراق المعانی ، ج 1 ، ص 138 »
13- أبو البقاء الکفوی
کفوی از بزرگان لغت در قرن یازدهم است . وی در کتاب مشهورش الکلیات درباره کلمه «مولی» می نویسد : «مأواکم النار هی مولاکم» أی : هی أولى بکم .
جایگاه شما آتش است ؛ یعنی اولی و سزاوار تر برای شما است .
«الکفوی الحنفی ،الکلیات معجم فی المصطلحات والفروق اللغویه ، ج 1 ، ص 870 »