۱۳۹۲/۱۲/۲۷
–
۳۴۷ بازدید
سلام چگونه در برخورد با دیگران با نشاط باشم؟
با سلام؛
پیشوایان دین و دنیا، یعنی امامان معصوم از پیروانشان خواسته اند که علاوه بر عبادت و کار و تلاش، به لذت ها و تفریحات سالم هم در زندگى روزمرّه شان توجه ویژه داشته باشند که در صورت توجه قانونمند به آن، به نهادینه گى آن تفریحات منتهى خواهد شد.
آن جا که امام على(ع) فرمود: «مؤمن شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم مى کند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى نماید. قسمت دیگرى را در طریق اصلاح معاش و تأمین هزینه زندگى اش به کار مى گیرد و قسمت سوّم را براى تحصیل شادی و بهره گیرى از لذت هاى حلال و دلپسند مى پردازد. براى شخص عاقل درست نیست که حرکتش جز در یکى از این سه جهت باشد (بحارالانوار، ج 75، ص 321.)
اسلام دینی است که به روابط اجتماعی و چگونه حاضر شدن دراجتماع و خوشرو و خندهرو بودن درجامعه و زدودن غبار غم از چهره دوستان بوسیله شادابی و خندان بودن تأکید بسیاری کرده است و از مؤمنان خواسته است تا از اخمو بودن و تلخی کردن و غمگین بودن دوری کنند؛ چرا که هم در زندگی خود آنها و هم بر اطرافیان آنها اثر منفی می گذارد.
شادی کردن و دوری ازغم منفی و احساس خوشبختی کردن از اصلی ترین برنامه های این فرهنگ غنی و دین کامل است. دقت در سخنان ائمه و پیامبر صلی الله علیهم اجمعین اهمیت فوق العاده شادی وتبسم وخوشرویی را نشان می دهد.
یکی از راههای برخورد توأم با نشاط، مزاح و شوخ طبعی است. در برخی روایات رهبران معصوم، مومن را شاد و شوخ طبع معرفی کرده اند، گویی که شادی و شوخ طبعی از لوازم ایمان است و غم و اندوه با وصف ایمان سازگاری ندارد.
رسول اکرم (ص) می فرماید: مؤمن شوخ و شاداب است (تحف العقول، ص 49 .) و علی (ع) فرموده است: شوخ طبعی، بخشی از حسن خلق است و امام صادق(ع) نیز فرموده: «هیچ مؤمنی نیست که شوخی در طبع او نباشد. (اصول کافی، ج 2، ص 663.)
البته خود آن بزرگواران نیز بسیار شوخ طبع بوده اند. در تاریخ آمده است که روزی پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) خرما میخوردند. پیامبر (ص)، هستههای خرما را جلوی حضرت علی (ع) میگذاشتند. پس از مدتی وقتی هستههای زیادی جلوی حضرت علی (ع) جمع شد، پیامبر (ص) به ایشان فرمودند: یا علی شما خیلی پرخوری (چرا که این همه هسته جلوی شما جمع شده است)، حضرت علی (ع) در پاسخ گفتند: پرخور کسی است که خرما را با هستهاش میخورد. (نقل از ماهنامه پرسمان، مهر ماه 1383)
دید و بازدید اقوام، دوستان و همسایگان و همچنین توجه به حقوق ایشان، احساس محبت و نشاط را در انسان و جامعه برمی انگیزاند و باعث می شود انسان مومن در جامعه ای شاد و پر از محبت با احساس خوشحالی و خوشبختی زندگی کند. اسلام دینی است که از ترش رویی، تنبلی، کاهلی و سستی بیزار است و از شادی، تحرک و نشاط خشنود می شود.
البته انسان هایی که اجتماعی ترند و فعالیت های اجتماعی بیشتری دارند، شادتر و موفق تر خواهند بود و در مقابل انسان های گوشه نشینی که در فعالیتهای اجتماعی شرکت نمی کنند، از این شادی محروم اند.
امام صادق(ع) میفرماید: هر که به چهرهی برادر خود لبخند زند، آن لبخند برای او ثواب یک عمل نیک را خواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 7، ص 3225.)
از دیگر راههای برخورد همراه با نشاط، شاد کردن دیگران است.
فلسفه نهایی دین چیزی جز خشنود ساختن خداوند نیست. نیت، روح دین است و انسان با ایمان هر کاری که انجام می دهد، قصدش کسب رضایت الهی است. خدمت به خلق از عبادت های بسیار مهم تلقی شده و در بسیاری از موارد، رضایت الهی در خشنود ساختن خلق خدا قرار دارد؛ بنابراین مبنای شادکردن دیگران، خشنودی خداوند است و این مقوله در راستای رضایت الهی توجیه می شود، به همین جهت نیز شادکردن برادر مومن، امری مستحب و شوخی کردن با دیگران، عملی مجاز به شمار میرود.
در مورد شادی و شادمانی، چه خوب است عمیقتر بیندیشیم و از سطح فردی خارج شویم و بر این باور باشیم که کمال و سعادت ما در این است که علاوه بر سرور و شادی خود، در سرور و شادی دیگران نیز سهیم باشیم، درد و رنج آنها را بفهمیم و در زدودن آن بکوشیم. شادی دیگران را شادی خود بدانیم و در ایجاد نشاط اجتماعی تلاش کنیم. سهراب سپهری گفته است: شاد بودن هنر است، شاد کردن هنری والاتر.
اسلام به بحث شادکردن دیگران، به خصوص نسبت به مومنین و خانواده، تاکید فراوان دارد. در کتاب های روایی شیعه بابی تحت عنوان ادخال سرور بر مومنین وجود دارد که مشتمل بر روایات فراوانی است.
مضمون برخی از روایات این باب، به طور فشرده چنین است: امام صادق (ع) فرمود: کسی که مومنی را مسرور سازد، در حقیقت ما را مسرور ساخته و کسی که ما را مسرور سازد، پیامبرخدا (ص) را مسرور ساخته و کسی که پیامبر را مسرور سازد، خداوند را مسرور ساخته است. (میزان الحکمه، ج 4، ص 440، واژه سرور.)
یکی از محبوب ترین عبادت ها نزد خداوند خوشحال و شاد ساختن مومنین است. در بهشت خانهای است به نام خانه شادی و تنها کسانی که یتیمان و بچهها را خوشحال کند به آن داخل میشود. کسی که نیاز مومنی را برآورد و ناراحتی او را بزداید، خداوند قلبش را در قیامت شاد خواهد ساخت.
در پایان به برخى از عوامل ایجاد نشاط روحى در جوانان اشاره میکنیم:
الف) ورزش، مخصوصا ورزش هاى دسته جمعى که داراى حالت مسابقه باشند.
ب) معاشرت و مصاحبت با دوستان پرنشاط و امیدوار و با استعداد.
ج) رابطه با خداوند توسط نماز، دعا و قرائت قرآن.
د) تفریح و سیاحت مخصوصا در باغ و صحرا (لازم به ذکر است جو بسیارى از پارک ها و شهربازى ها به حدى مصنوعى و ساختگى است که اثرعکس خواهد گذاشت).
ه) اشتغال به کارهاى هنرى مانند نقاشى، خطاطى، خیاطى، گلدوزى و… و ) مطالعه و کسب علم.
ز) ایجاد روحیه خوش بینى نسبت به مؤمنین و بندگان خدا و دورى از سوءظن.
ح) راضى به رضاى خداوند و تسلیم قضا و قدر او بودن.
ط) ایجاد روحیه گذشت و مدارا.
ى) انتظار زیادازحد از دیگران نداشتن و کم توقع بودن.
برای شما آرزوی سلامت و سعادت داریم.
پیشوایان دین و دنیا، یعنی امامان معصوم از پیروانشان خواسته اند که علاوه بر عبادت و کار و تلاش، به لذت ها و تفریحات سالم هم در زندگى روزمرّه شان توجه ویژه داشته باشند که در صورت توجه قانونمند به آن، به نهادینه گى آن تفریحات منتهى خواهد شد.
آن جا که امام على(ع) فرمود: «مؤمن شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم مى کند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى نماید. قسمت دیگرى را در طریق اصلاح معاش و تأمین هزینه زندگى اش به کار مى گیرد و قسمت سوّم را براى تحصیل شادی و بهره گیرى از لذت هاى حلال و دلپسند مى پردازد. براى شخص عاقل درست نیست که حرکتش جز در یکى از این سه جهت باشد (بحارالانوار، ج 75، ص 321.)
اسلام دینی است که به روابط اجتماعی و چگونه حاضر شدن دراجتماع و خوشرو و خندهرو بودن درجامعه و زدودن غبار غم از چهره دوستان بوسیله شادابی و خندان بودن تأکید بسیاری کرده است و از مؤمنان خواسته است تا از اخمو بودن و تلخی کردن و غمگین بودن دوری کنند؛ چرا که هم در زندگی خود آنها و هم بر اطرافیان آنها اثر منفی می گذارد.
شادی کردن و دوری ازغم منفی و احساس خوشبختی کردن از اصلی ترین برنامه های این فرهنگ غنی و دین کامل است. دقت در سخنان ائمه و پیامبر صلی الله علیهم اجمعین اهمیت فوق العاده شادی وتبسم وخوشرویی را نشان می دهد.
یکی از راههای برخورد توأم با نشاط، مزاح و شوخ طبعی است. در برخی روایات رهبران معصوم، مومن را شاد و شوخ طبع معرفی کرده اند، گویی که شادی و شوخ طبعی از لوازم ایمان است و غم و اندوه با وصف ایمان سازگاری ندارد.
رسول اکرم (ص) می فرماید: مؤمن شوخ و شاداب است (تحف العقول، ص 49 .) و علی (ع) فرموده است: شوخ طبعی، بخشی از حسن خلق است و امام صادق(ع) نیز فرموده: «هیچ مؤمنی نیست که شوخی در طبع او نباشد. (اصول کافی، ج 2، ص 663.)
البته خود آن بزرگواران نیز بسیار شوخ طبع بوده اند. در تاریخ آمده است که روزی پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) خرما میخوردند. پیامبر (ص)، هستههای خرما را جلوی حضرت علی (ع) میگذاشتند. پس از مدتی وقتی هستههای زیادی جلوی حضرت علی (ع) جمع شد، پیامبر (ص) به ایشان فرمودند: یا علی شما خیلی پرخوری (چرا که این همه هسته جلوی شما جمع شده است)، حضرت علی (ع) در پاسخ گفتند: پرخور کسی است که خرما را با هستهاش میخورد. (نقل از ماهنامه پرسمان، مهر ماه 1383)
دید و بازدید اقوام، دوستان و همسایگان و همچنین توجه به حقوق ایشان، احساس محبت و نشاط را در انسان و جامعه برمی انگیزاند و باعث می شود انسان مومن در جامعه ای شاد و پر از محبت با احساس خوشحالی و خوشبختی زندگی کند. اسلام دینی است که از ترش رویی، تنبلی، کاهلی و سستی بیزار است و از شادی، تحرک و نشاط خشنود می شود.
البته انسان هایی که اجتماعی ترند و فعالیت های اجتماعی بیشتری دارند، شادتر و موفق تر خواهند بود و در مقابل انسان های گوشه نشینی که در فعالیتهای اجتماعی شرکت نمی کنند، از این شادی محروم اند.
امام صادق(ع) میفرماید: هر که به چهرهی برادر خود لبخند زند، آن لبخند برای او ثواب یک عمل نیک را خواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 7، ص 3225.)
از دیگر راههای برخورد همراه با نشاط، شاد کردن دیگران است.
فلسفه نهایی دین چیزی جز خشنود ساختن خداوند نیست. نیت، روح دین است و انسان با ایمان هر کاری که انجام می دهد، قصدش کسب رضایت الهی است. خدمت به خلق از عبادت های بسیار مهم تلقی شده و در بسیاری از موارد، رضایت الهی در خشنود ساختن خلق خدا قرار دارد؛ بنابراین مبنای شادکردن دیگران، خشنودی خداوند است و این مقوله در راستای رضایت الهی توجیه می شود، به همین جهت نیز شادکردن برادر مومن، امری مستحب و شوخی کردن با دیگران، عملی مجاز به شمار میرود.
در مورد شادی و شادمانی، چه خوب است عمیقتر بیندیشیم و از سطح فردی خارج شویم و بر این باور باشیم که کمال و سعادت ما در این است که علاوه بر سرور و شادی خود، در سرور و شادی دیگران نیز سهیم باشیم، درد و رنج آنها را بفهمیم و در زدودن آن بکوشیم. شادی دیگران را شادی خود بدانیم و در ایجاد نشاط اجتماعی تلاش کنیم. سهراب سپهری گفته است: شاد بودن هنر است، شاد کردن هنری والاتر.
اسلام به بحث شادکردن دیگران، به خصوص نسبت به مومنین و خانواده، تاکید فراوان دارد. در کتاب های روایی شیعه بابی تحت عنوان ادخال سرور بر مومنین وجود دارد که مشتمل بر روایات فراوانی است.
مضمون برخی از روایات این باب، به طور فشرده چنین است: امام صادق (ع) فرمود: کسی که مومنی را مسرور سازد، در حقیقت ما را مسرور ساخته و کسی که ما را مسرور سازد، پیامبرخدا (ص) را مسرور ساخته و کسی که پیامبر را مسرور سازد، خداوند را مسرور ساخته است. (میزان الحکمه، ج 4، ص 440، واژه سرور.)
یکی از محبوب ترین عبادت ها نزد خداوند خوشحال و شاد ساختن مومنین است. در بهشت خانهای است به نام خانه شادی و تنها کسانی که یتیمان و بچهها را خوشحال کند به آن داخل میشود. کسی که نیاز مومنی را برآورد و ناراحتی او را بزداید، خداوند قلبش را در قیامت شاد خواهد ساخت.
در پایان به برخى از عوامل ایجاد نشاط روحى در جوانان اشاره میکنیم:
الف) ورزش، مخصوصا ورزش هاى دسته جمعى که داراى حالت مسابقه باشند.
ب) معاشرت و مصاحبت با دوستان پرنشاط و امیدوار و با استعداد.
ج) رابطه با خداوند توسط نماز، دعا و قرائت قرآن.
د) تفریح و سیاحت مخصوصا در باغ و صحرا (لازم به ذکر است جو بسیارى از پارک ها و شهربازى ها به حدى مصنوعى و ساختگى است که اثرعکس خواهد گذاشت).
ه) اشتغال به کارهاى هنرى مانند نقاشى، خطاطى، خیاطى، گلدوزى و… و ) مطالعه و کسب علم.
ز) ایجاد روحیه خوش بینى نسبت به مؤمنین و بندگان خدا و دورى از سوءظن.
ح) راضى به رضاى خداوند و تسلیم قضا و قدر او بودن.
ط) ایجاد روحیه گذشت و مدارا.
ى) انتظار زیادازحد از دیگران نداشتن و کم توقع بودن.
برای شما آرزوی سلامت و سعادت داریم.