خانه » همه » مذهبی » نور معرفت امام عصر(ع) در اثر پذیرش ولایت امام حاصل می شود

نور معرفت امام عصر(ع) در اثر پذیرش ولایت امام حاصل می شود


نور معرفت امام عصر(ع) در اثر پذیرش ولایت امام حاصل می شود

۱۳۹۲/۱۰/۲۳


۵۳ بازدید

نور معرفت امام عصر(ع) در اثر پذیرش ولایت امام حاصل می شود

‘یا صاحب الزمان شما چه می خواهید’ اگر در زندگی توانستیم این تمرین را انجام دهیم تسلیم شده ایم، اگر کسی بتواند تسلیم شود و پذیرش ولایت امام را داشته باشد، نور معرفت را در زندگی فردی و اجتماعی به او می دهند.

خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام مسعود عالی در سلسله نشست های فرهنگ مهدوی موسسه موعود به موضوع ارتباط معنوی با امام زمان(ع) و بیان راه حل کلیدی برای این موضوع سخنانی ایراد کرده اند:

نور معرفت امام عصر(ع) در اثر پذیرش ولایت امام حاصل می شود

‘یا صاحب الزمان شما چه می خواهید’ اگر در زندگی توانستیم این تمرین را انجام دهیم تسلیم شده ایم، اگر کسی بتواند تسلیم شود و پذیرش ولایت امام را داشته باشد، نور معرفت را در زندگی فردی و اجتماعی به او می دهند.

خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام مسعود عالی در سلسله نشست های فرهنگ مهدوی موسسه موعود به موضوع ارتباط معنوی با امام زمان(ع) و بیان راه حل کلیدی برای این موضوع سخنانی ایراد کرده اند:

“ارتباط معنوی که مراد از او ارتباط معرفتی و ولایی با حضرت حجت است، در مقابل ارتباط فیزیکی و ظاهری و دیدن امام زمان(ع) است. البته کسی که با حضرت تشرفی پیدا می کند، به گونه ای از ارتباط دیداری رسیده است.

ارتباط معنوی موقعیت بسیار بالاتری از ارتباط ظاهری دارد. اگر کسی به ارتباط معنوی به امام زمان(ع) برسد ولو اگر به دیدار امام نرسد، ضرری نکرده است و اگر کسی به این ارتباط معنوی نرسد ولو حضرت را ببیند، نفعی نبرده است. این چنین نیست که فکر کنیم دیدن حضرت با همه موقعیت و سعادتی که دارد، هدف است.

ارتباط ظاهری با حضرت هر چند آرزوی هر مومنی است ولی هدف و مقصود نیست ما در عالم آخرت بازخواست نمی شویم که چرا حضرت را ندیده ایم اما در مقابل ارتباط معنوی با حضرت مورد تکلیف است. خداوند متعال در قرآن به آن امر کرده و روز قیامت از آن بازخواست می کند، چون هدف است. البته هرچند هدف نهایی قرب پروردگار است ولی بدون ارتباط معنوی با حضرت حاصل نمی شود.

عنایات و برکات خدای متعال به جامعه بشری محصول بلاهای انبیا و اولیاست

با توجه به فرهنگ اهل بیت(ع) درمی یابیم که عنایات و برکاتی که خداوند به جامعه بشری در طول تاریخ نازل می کند، محصول بلایایی است که بر سر انبیاء و اولیاء آمده است. بر این اساس انبیاء و اولیاء زیر بار سنگین ترین بلاها می روند و به واسطه بلاکشی که می کنند، الطاف خداوند بر عالم بشری نازل می شود.

در اصول کافی باب 100 روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر اینکه حضرت یوسف در بچگی دچار بلا شد و در چاه افتاد، در 9 سالگی به عنوان برده فروختنش، همه سختی ها را تحمل کرد ولی به واسطه بلاکشی که صادقانه انجام داد، شکایت به خدا نکرد و صبورانه بندگی کرد. امتی مورد رحمت قرار گرفتند. بعد از اینکه دوران بلاکشی یوسف تمام شد، برادرانش بعد از دوران غیبت یوسف آمادگی پذیرش یوسف را پیدا کردند.

قحطی و گرسنگی در اثر بندگی خالصانه یوسف از مردم مصر گذشت، حضرت یعقوب نیز با اشک خود به مقاماتی رسید البته باید گفت اول از همه خود یوسف بهره مند شد. بنابراین از همین روایت می شود، قاعده ای به دست آورد که خداوند متعال به واسطه بلاکشی انبیاء و اولیاء رحمت و الطاف خاص خود را نازل می کند. فلسفه تاریخ شیعه با همین مساله رقم می خورد.

اگر بخواهیم تکامل عالم بشری را از نگاه شیعه با همین مساله تحلیل کنیم که چگونه عالم بشری از اول خلقت بشر تا زمان ظهور رشد پیدا می کند، به واسطه بلاکشی انبیا و اولیای الهی ثابت می شود.

بالاترین عبادات انبیاء و اولیاء همین بلاها بوده است، بالاترین عبادت های حضرت علی(ع) بلاهای اوست که صبورانه تحمل کردند، بالاترین عبادت ایشان مصیبت دم در ایشان بود، درحالی که حضرت رسول(ص) فرمودند: یک ضربه امام علی(ع) در جنگ خندق از عبادت جن و انس بالاتر است، ولی بالاترین از این عبادت علی بلاهای ایشان و مصیبت حضرت زهرا(س) بود.

بزرگترین عبادت امام حسین(ع) عاشورای او بود، بزرگترین عبادت امام سجاد(ع) بلاهایی بود که از مصیبت عاشورا کشیدند، همچنین بلایی که امام رضا(ع) در زمانی که غریبانه به ایران آمد، کشید. بزرگترین عبادتش بود، درحالی که با آمدن امام رضا(ع) پایگاه تشیع در ایران ایجاد شد که زمینه ای است برای ظهور حضرت ولی عصر(عج).

یکی از بلاهای امام زمان(ع) غیبت طولانی ایشان است

بزرگترین عبادت امام زمان(ع) بلاهای ایشان است. البته ما نمی دانیم که بلاهای حضرت چیست؟ یکی از بلاهای امام زمان(ع) غیبت طولانی ایشان است.

در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که صریر زمانی به دیدن حضرت رفتند، وقتی وارد شدند، دیدند که امام صادق(ع) فرش را کنار زده و به شدت ناله کرده و گریه می کنند. گوش دادم دریافتم حضرت می گویند آقای من غیبت تو خواب را از چشم من ربوده و راحتی را از من گرفته، وقتی از حضرت پرسیدیم، آقا گفتند کتاب جفر را نگاه می کردم، از غیبت طولانی و سنگین فرزندمان اطلاع یافتم که در آخرالزمان رخ می دهد.

ما شاید متوجه نباشیم ولی اگر یک لحظه تصور کنیم که خبرهای ظالمانه و کشت و کشتارها و ظلم های فاحش به چه اندازه قلب امام زمان(ع) را جریحه دار می کند، بسیار برای ما سنگین می شود، امام زمان(ع) در طول این چند قرن همه ظلم ها را دیده اند، در عین حال فعلا دستشان بسته است و در غیبت به سر می برند.

در اثر بلاکشی ولی معصوم و عبادت خالصانه ای که انجام می دهد، خداوند رحمتش را نازل می کند، همه سر سفره بلاکشی معصوم نشسته ایم، در دل غیبت طولانی که بلای حضرت حجت(ع) است، دیگران مشمول رحمت ها و برکاتی می شوند. ازجمله اینکه رشدهایی برای آنها حاصل می شود.

یکی از حکمت های غیبت امام زمان(ع) رشد مردم در دوران بلاکشی است

امام زمان(ع) در دل سنگین ترین بلاهاست که بلاهای یوسف در مقابل آن چیزی نیست، اما باید توجه داشت که یکی از حکمت های غیبت امام زمان(ع) این است که مردم در دوران بلاکشی به رشد می رسند. البته سر و راز اصلی غیبت امام زمان(ع) الان برای ما روشن نیست و در روایت است که فلسفه اصلی غیبت بعد از ظهور ایشان روشن می شود.

اما بعضی از حکمت های غیبت را می شود فهمید، یکی از فواید غیبت این است که دیگران در دل این غیبت به رشد می رسند، امام سجاد(ع) می فرمایند رشدی که شیعه می تواند در زمان غیبت پیدا کند، در حدی است که افضل از زمان ظهور و حضور معصوم باشد، چنین صحنه رشدی الان فراهم است.

امام سجاد(ع) می فرمایند: ای اباخالد کسانی که در زمان غیبت زندگی می کنند، افضل هستند بر همه زمان ها حتی از زمان ظهور و حضور امام، شیعیان زمان غیبت از هر زمانی افضل هستند، چون در زمان سختی به سر می برند، اینکه امامشان را نمی بینند و مومن هستند، خیلی هنر است.

شیعه آخرالزمان می تواند خودش را به جایی برساند که حجاب ظهور را بردارد و زودتر این فاصله را طی کند، مانند کسی که در خیمه حضرت حضور دارد.

باید دید که چه کرد تا به ارتباط ولایی و معرفتی با حضرت برسیم؟، این ارتباط از معرفت های درجه پایین آغاز می شود، بعد به معرفت های درجه های بالاتر می رسد که می شود افضل از کل زمان.

خیلی از اوقات کلمه معرفت را به اشتباه با معنی لغوی می گیرند، معرفت به معنای مطالعه و شناخت نیست اما معرفت صنع خداست که از سنخ باور و یقین است و نورانیت قلب را به همراه دارد. نه مطالعات ذهنی. معرفت از راه دیگری به دست می آید از درجات پایین شروع می شود. یعنی باور به حضرت چیست؟ امام زمان(ع) امام حی زنده و واجب الاطاعه و غایب است.

نباید به این درجه از معرفت قانع باشیم. درجه بالاتر معرفت در صورتی است که انسان کم کم دیگر امامش را غایب نمی بیند و محضر امام زمانش را درک می کند و درجه بالاتر حضور امام را در عالم درک می کند که محضر امام زمان(ع) را درک کردن است. ولو اینکه تو او را نمی بینی ولی می دانی که حضرت تو را می بیند. امام زمان(ع) عین الله و اذن الله است.

یکی از مراتب معرفت وصول به درک محضر و باور حضرت حجت است

مرتبه بالاتر معرفت این است که محضر را درک کرده و به باور حضرت می رسد. چرا که حضرت روح حاکم بر عالم است. به طور مثال شما از تمام ذرات جسم خود خبر دارید و هر اتفاقی که درون شما می افتد را می فهمید. امام زمان(ع) نیز روح کلی وجود عالم است و هر اتفاق که در عالم می افتد، امام درک می کند.

درجه بالاتر این است که حضور حضرت را درک می کند. امام را در همه جا حاضر می بیند که مرتبه معرفتی بسیار بالایی است و انسان خود را در غیبت می بیند و امام را حاضر. اگر امام غایب بود که عالم غایب می شد.

علی بن مهزیار که خدمت امام زمان(ع) رسید، می گوید: من درب خیمه را کنار زدم دیدم امام نشسته حضرت جواب سلام را به گرمی و مهربانی داد، امام فرموده اند علی بن مهزیار ما شب و روز منتظرت بودیم، چرا دیر کردی؟ علی بن مهزیار می گوید: من کسی را نداشتم که من را خدمت شما بیاورد. حضرت می گوید اینها بهانه است، نگو راهنما نداشتی! من پیش تو می آیم، تو مشکل داشتی که از درک حضور ما عاجز بودی.

این معرفت آدم را می رساند، به ارتباط معنوی با حضرت و امام را در همه جا می بیند، از غایب برسیم به محضر امام و از محضر امام برسیم به حضور، معرفت با تسلیم به وجود می آید.

امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند: نمی توانید به مقام صلاح برسید. مگر اینکه معرفت پیدا کنید. به معرفت نمی رسید، مگر اینکه تسلیم شوید. تسلیم به معنی اینکه او چه می خواهد. “یا صاحب الزمان شما چه می خواهید” اگر در زندگی توانستیم این تمرین را انجام دهیم، تسلیم شده ایم، من اراده خود را تحت اراده او قرار می دهم. همانطور که امام اراده خود را در اختیار خدا گذاشته که خیلی سخت است. اگر کسی بتواند تسلیم شود و پذیرش ولایت امام را داشته باشد، در زندگی فردی و اجتماعی نور معرفت را به او می دهند و از حالت غیبت به حضور می رسد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد