طلسمات

خانه » همه » مذهبی » وجه الله امام شناسی

وجه الله امام شناسی


وجه الله امام شناسی

۱۳۹۵/۱۱/۲۷


۱۰۲۵ بازدید

با سلام. دکتر دینانی در تبیین علت توسل به ائمه اطهار گفتند: «انسان کامل وجه الله است» لطفا این جمله را توضیح دهید. آیا اگر اولیای خدا متوجه ما شوند دعایمان مستجاب می‌شود؟

سلام علیکم.
ـ هیچ دعایی ردّ نمی شود. خدا کریم است، و کریم محال است سائل را دست خالی ردّ کند. خودش فرموده است: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ــ و امّا سوال کننده (نیازمند حاجت خواه) را با تندی مران!» در احادیث هم آمده که هر کس دعا کند، خدای متعال او را دست خالی برنمی گرداند اگر چه حاجت مورد نظرش را به خاطر مصلحت نبودن، برآورده نکند. وقتی برآورده شدن حجات شخص، به صلاحش نباشد، خدای متعال یا بلایی را از او دفع می کند یا نعمتی دنیایی به او می دهد یا نعمتی اخروی برایش ذخیره می کند.
ـ غرض حقیقی از دعا کردن چیست؟
دعا برای آن نیست که صرفاً از خدا چیزی بگیریم؛ بلکه دعا خودش از بزرگترین نعمتهاست. چون حقیقت دعا آن است که خدای متعال به بنده اش اذن داده که با او صحبت کند. لذا دعا چه مستجاب بشود و چه نشود، موجب رشد باطنی است.
حقیقت دعا، همان وجه الله است. حقیقت دعا، انسان کامل است. دعا برای آن است که ما به انسان کامل تبدیل شویم. اساساً حقیقت تمام عبادات ـ و از جمله دعا ـ مقام نوری اهل بیت(ع) است. لذا ما با هر عبادتی در حال نزدیک شدن به آن مقام نوری هستیم.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: « …َ أَنَا الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِیَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ أَنَا صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ أَنَا حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ أَنَا حَیَّ عَلَى الْفَلَاحِ أَنَا حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَلِ … . ـــ منم آن کسی که رسول الله(ص) در موردم گفته است: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. منم نماز مؤمن؛ منم حَیَّ عَلَى الصَّلَاة ؛ منم حَیَّ عَلَى الْفَلَاح؛ منم حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَل … .» (المحاسن ؛ ج 1 ؛ ص44)
و امام صادق(ع) فرمودند: « یَا دَاوُدَ نَحْنُ الصَّلَاةُ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّکَاةُ وَ نَحْنُ الصِّیَامُ وَ نَحْنُ الْحَجُّ وَ نَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ کَعْبَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الْآیَاتُ وَ نَحْنُ الْبَیِّنَات … . ـــ ای داود! ماییم نماز در کتاب خدای عزّ و جلّ؛ و ماییم زکات؛ و ماییم روزه؛ و ماییم حجّ؛ و ماییم ماه حرام؛ و ماییم سرزمین حرام (مسجد الحرام)؛ و ماییم کعبه؛ و ماییم وجه الله؛ که الله تعالی فرمود: هر جا رو کنید وجه الله آنجاست. و ماییم آیات و ماییم بیّنات. …. .»
حقیقت دعا هم اهل بیت(ع) هستند. رسول الله(ص) فرمودند: « الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدِّینِ وَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ .»
نور السموات و الارض که همان وجه الله است، که نور اهل بیت(ع) است. در مورد عمود الدین هم در یکی از زیارات علی(ع) خوانده می شود: « السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ و … .» پس علی(ع) عمود دین است. دعا هم عمود دین است. نماز هم عمود دین است. پس حقیقت هر سه یکی است.
اساساً بدون توسّل به امام معصوم، هیچ دعایی محقّق نمی شود؛ حتّی انبیاء هم وقتی دعا می کردند توسّل به اهل بیت(ع) می کردند تا آنجا که توبه ی آدم(ع) پذیرفته نشد مگر با توسّل به این انوار مقدّسه که نور آسمانها و زمین هستند.
ـ وجه الله
امام باقر(ع) فرمودند: « بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ وَ مُحَمَّدٌ ص حِجَابُ اللَّه ـــ خدا با ما عبادت شد و با ما شناخته شد و با ما به یگانگی ستوده شد در حالی که محمّد(ص) حجاب خداست.»
ملائک آنگاه که به آدم(ع) سجده کردند، به چه کسی سجده کردند؟ به آدم یا به خدا؟
یعقوب(ع) آنگاه که به یوسف(ع) سجده کرد، به چه کسی سجده نمود؟ به یوسف یا به خدا؟
وقتی خورشید را در آیینه نگاه می کنید، و چشمانتان خیره می شود، چشمتان را چه کسی خیره می کند؟ آیینه یا خورشید؟
در دعای ناحیه مقدّسه که در مفاتیح الجنان، در اعمال ماه رجب آمده، این دعا را می خوانیم که: « اللّهمّ انّى أسألک بمعانى جمیع ما یدعوک به ولاة امرک، … لا فرق بینک و بینها الّا أنّهم عبادک و خلقک . ـــــ … فرقی بین تو و آن (نور اهل بیت) نیست جز اینکه آنها بندگان تو و مخلوق تو هستند.»
آن نور، همان است که آن را حقیقت محمّدیه یا وجه الله گویند. در عبارت دعا خوب نظر مایید. ابتدا از ضمیر مفرد استفاده نمود (بینها) امّا در ادامه، از ضمیر جمع(أنّهم) استفاده کرد. چرا؟ یعنی در مقام وحدت، « لا فرق بینک و بینها» امّا در مقام کثرت، «أنّهم عبادک و خلقک ».
به اطرافتان خوب نگاه کنید! چه می بینید؟ لابد می گویید کوه، درخت، خاک، سنگ، انسانها، دیوارها و … . امّا اشتباه می کنید؛ شما فقط نور می بینید. خوب که دقّت کنید متوجّه می شوید که فقط نور انعکاس یافته از اشیاء را می بینید نه خود اشیاء را. امّا غافل هستید که فقط نور می بینید.
حالا عمیقتر نگاه کنید! فقط حقیقت محمدیّه را می بینید که نور الله است؛ حتّی خود نور ظاهری هم ظهوری از اوست. « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ.»
در تعبیر « اللَّهُ نُورُ » و « مَثَلُ نُورِهِ» توجّه فرمایید. آیا الله همان نور است؟ اگر الله همان نور است پس چرا فرمود: « نُورِهِ ــ نور او »؟ الله خود آن نور است مادام که در مقام وحدت است، امّا وقتی آن نور در کثرات ظهور می کند دیگر عینِ الله نیست. این همان حقیقتی است که در دعای فوق الذکّر هم اشاره وار آمده است.
اهل بیت(ع) فرمودند: « لنا مع اللَّه حالات نحن فیها هو و هو فیها نحن و هو هو و نحن نحن ــــ برای ما، با خدا حالاتی است، که در آن حالات، ما او هستیم و او در آن حالات، ما است؛ در حالی که او، او است و ما، ما هستیم.»
یعنی حقیقت محمدیّه، دو چهره دارد؛ یک چهره ی رو به کنه ذات دارد و یک چهره ی رو به کثرت. آن سویش «لا فرق بینک و بینها» و این سویش « أنّهم عبادک و خلقک .»
« عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ یَرَاهُ الْمُؤْمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالَ نَعَمْ وَ قَدْ رَأَوْهُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ مَتَى قَالَ حِینَ قَالَ لَهُمْ- أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ لَیَرَوْنَهُ فِی الدُّنْیَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَ لَسْتَ تَرَاهُ فِی وَقْتِکَ هَذَا قَالَ أَبُو بَصِیرٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأُحَدِّثُ بِهَذَا عَنْکَ فَقَالَ لَا فَإِنَّکَ إِذَا حَدَّثْتَ بِهِ فَأَنْکَرَهُ مُنْکِرٌ جَاهِلٌ بِمَعْنَى مَا تَقُولُهُ ثُمَّ قَدَّرَ أَنَّ ذَلِکَ تَشْبِیهٌ کَفَرَ وَ لَیْسَتِ الرُّؤْیَةُ بِالْقَلْبِ کَالرُّؤْیَةِ بِالْعَیْنِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یَصِفُهُ الْمُشَبِّهُونَ وَ الْمُلْحِدُونَ. ــــــــــ ابو بصیر گوید: به حضرت صادق (ع) عرض کردم که مرا خبر ده از خداى عز و جل که آیا مؤمنان در روز قیامت او را مى بینند؟ فرمودند: آرى و پیش از روز قیامت او را دیده اند. عرض کردم: در چه زمان؟ فرمودند: در هنگامى که به ایشان فرمود : « أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى.» پس حضرت لحظه ای ساکت شدند بعد از آن فرمودند: مؤمنان در دنیا پیش از روز قیامت او را مى بینند؛ آیا تو چنان نیستى که در همین وقت او را ببینى؟! ابو بصیر می گوید: به آن حضرت عرض کردم که فداى تو گردم آیا من با این کلمات از تو نقل کنم این حدیث را؟ فرمودند: نه، زیرا که تو هر گاه این حدیث را نقل کنى پس منکرى که جاهل باشد به معنى آنچه ما می گوییم آن را انکار کند و بعد از آن تقدیر کند که این تشبیه و کفر است. باعث این ناخوشى تو خواهى بود و دیدن به دل چون دیدن به چشم نیست. خدا برتر است از آنچه فرقه ی مشبّهه و ملحدان او را وصف مى کنند.»
اگر در آیه ی « هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُم ــ او با شماست هر جا که باشید» توجّه کنید می یابید که او با همه هست و در همه چیز ظهور دارد؛ و ظهورش به حقیقت محمدیّه است. لذا حقیقت محمدیّه، وجه الله است. در معنی وجه الله خوب توجّه فرمایید. صورت بی صورت خدا چیست؟ و در آیه ی « فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ـــ پس هر جا رو کنید وجه الله آنجاست.» اندیشه ی صائب داشته باشید و توجّه کنید که اهل بیت(ع) فرمودند: «نَحْنُ وَجْهُ اللَّه . ــ ماییم وجه الله.»
بیش از این گفتن سزا نیست که از هر سو تیر تکفیر و تفسیق، آماده ی شلیک است. شما بزرگوار هم در پی مطالعه باشید و بیش از این نپرسید که: « حدیث زلف جانان بس دراز است ــ چه می‌پرسی از او، کان جای راز است ــ مپرس از من حدیث زلف پرچین ــ مجنبانید زنجیر مجانین ــ ز قدّش راستی گفتم سخن دوش ــ سر زلفش مرا گفتا فروپوش.»

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد