خانه » همه » مذهبی » ویژگی های امام مهدی علیه‌السلام: غیبت

ویژگی های امام مهدی علیه‌السلام: غیبت


ویژگی های امام مهدی علیه‌السلام: غیبت

۱۳۹۲/۱۱/۲۵


۱۱۵ بازدید

ویژگی های امام مهدی علیه‌السلام

غیبت

غیبت در لغت به‌معناى مخفى، پنهان و دور از دسترس و در اصطلاح امام‌شناسى به‌معناى غایب شدن حضرت مهدى علیه السّلام از دیده‌هاست. غیبت به دو نوع مطلق و نسبى تقسیم مى‌شود:

غیبت مطلق: آن غیبتى است که در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها و براى همگان مخفى و پنهان و دور از دسترس باشد مانند ذات مقدس پروردگار که همیشه و براى هرکس پوشیده و هرگز قابل رؤیت نیست.

غیبت نسبى: آن است که در برخى مواقع و براى بعضى مخفى و پوشیده است اما نسبت به عده‌اى دیگر آشکار و ظاهر است.(۲)

ویژگی های امام مهدی علیه‌السلام

غیبت

غیبت در لغت به‌معناى مخفى، پنهان و دور از دسترس و در اصطلاح امام‌شناسى به‌معناى غایب شدن حضرت مهدى علیه السّلام از دیده‌هاست. غیبت به دو نوع مطلق و نسبى تقسیم مى‌شود:

غیبت مطلق: آن غیبتى است که در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها و براى همگان مخفى و پنهان و دور از دسترس باشد مانند ذات مقدس پروردگار که همیشه و براى هرکس پوشیده و هرگز قابل رؤیت نیست.

غیبت نسبى: آن است که در برخى مواقع و براى بعضى مخفى و پوشیده است اما نسبت به عده‌اى دیگر آشکار و ظاهر است.(2)

آیت اللّه جوادى آملى در کتاب امام مهدی موجود موعود می نویسد: «غیبت امام زمان علیه السّلام از نوع غیبت نسبى است یعنى حضرت مهدى علیه‌السّلام نسبت به برخى غایب و مخفى از بعضى دیده‌هاست اما نسبت به عده‌اى پاک‌سرشت و لایق قابل رؤیت است. اگر امام زمان علیه السّلام را امام غایب مى‌نامند به خاطر محرومیت جامعه از درک وجود مبارک امام است. بنابراین باید گفت مردم از محضر امام خویش غایب هستند نه این‌که آن حضرت غایب باشند.»(3)

درصفحه‌ی 295 غیبت نعمانی از قول امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام آمده است:

«سوگند به خداى على! حجت خدا در میان آنان است، در کوچه و بازار آنها گام برمى‌دارد و بر خانه‌هاى آنان وارد مى‌شود و شرق و غرب عالم را طى مى‌کند و گفتار مردم را مى‌شنود و در اجتماعات آنان وارد شده به آنها سلام مى‌دهد.»

محمد بن عثمان، نائب دوم امام عصر علیه السّلام مى‌گوید:

«و اللّه صاحب هذا الامر لیحضر الموسم کلّ سنة یرى النّاس و یعرفهم و یرونه و لا یعرفونه»

«به خدا قسم حضرت صاحب الامر علیه السّلام هر سال در ایام حج حاضر مى‌شود و مردم را مى‌بیند و مى‌شناسد و مردم هم او را مى‌بینند ولى نمى‌شناسند.»(4)

بودن حضرت بقیة اللّه الاعظم علیه السّلام در بین مردم ولى از دیده‌هاى آنها پنهان بودن، یکى از معجزات الهى است.(5)

بنابراین غیبت حضرت مهدى علیه السّلام به‌معناى عدم حضور نیست بلکه تنها از دیدگان غفلت‌زده عده‌اى مخفى است. او در میان ما حاضر، بر اعمال ما ناظر و بر عالم هستى حاکم است.(6)

مقام معظم رهبری می فرماید: «حجت خدا… با مردم زندگى می‌کند؛ مردم را مى‌بیند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس می‌کند. انسانها هم، آنهائى که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعى به طور ناشناس او را زیارت میکنند.»(7)

«حضور امامِ غایب در میان مردم حس مى‌شود امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجأ همه خلایق، اگر چه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد. مگر مى‌شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواس خویش حس مى‌کند. آن مردمى که مى‌نشینند، راز و نیاز مى‌کنند؛دعاى ندبه را با توجّه مى‌خوانند و زیارت آل یاسین را زمزمه مى‌کنند و مى‌نالند، مى‌فهمند چه مى‌گویند. آنها حضور این بزرگوار؛ را حس مى‌کنند؛ ولو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضررى نمى‌زند. ظهور نکرده است؛ اما هم در دلها و هم در متن زندگى ملت حضور دارد. مگر مى‌شود حضور نداشته باشد؟ شیعه خوب کسى است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید.»(8)

چرا دو غیبت؟

غیبت صغری که همراه با ارتباط نایبان خاص و برخى از شیعیان با امام مهدى(عج) بود، موجب تثبیت مسئله‌ى ولادت و حیات حضرت مهدى شد و از بروز برخى از انحرافات و شبهات جلوگیری کرد.

غیبت صغری، دوران آماده‌سازى شیعیان براى شروع غیبت کبرا بود و شیعیان، در این مدّت، خود را با دوره‌ى عدم حضور امام علیه السّلام هماهنگ کردند. اگر غیبت صغری نبود و غیبت کبری به یک‌بار اتّفاق مى‌افتاد، موجب ایجاد مشکلات متعدّد و بروز انحراف برخى از افکار مى‌شد.

غیبت کبری از سال سیصد و بیست و نه (ه‍ ق) یعنى به هنگام پایان نیابت چهارمین نایب خاص، شروع شد و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت. این، همان غیبتى است که آزمایش سخت بشرى در آن نهفته است.(9)

مدیریت امام مهدی(عج)در زمان غیبت

امام چشم خدا در میان انسان‌ها است و بر کل هستى و همۀ جوامع انسانى اشراف و نظارت کامل دارد. چنانکه در زیارت امام زمان علیه السّلام در روز جمعه می‌خوانیم «السلام علیک یا عین الله فى خلقه»

امام مهدی(عج) که انسان کامل و واسطه ی فیض میان خالق و مخلوقات است، طبعا عرصه ی مدیریتشان بر کل عالم هستی است، اما هدایت و مدیریت جوامع شیعی به عنوان پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، زمینه سازان ظهور آن بزرگوار جهت تشکیل حکومت عدل جهانی محسوس تر و ملموس تر است. آن حضرت در طول دوره ی غیبت صغری «فعالیتهاى خود را از پشت صحنه دنبال مى‌کردند و پیروان خویش را از طریق چهار نمایندۀ برگزیدۀ خود رهبرى مى‌نمودند. اینان را سفرا مى‌خواندند. نخستین آنها عثمان بن سعید عمرى، دوم پسرش محمد، سوم حسین بن روح نوبختى و چهارم على بن محمد سمرى بودند.

مطالعه تاریخ این دوره نشان مى‌دهد که وظیفۀ عمدۀ سفرا، اجراى وظایف مشخصى بود که پیش از این توسط امامان انجام مى‌گرفت، تا آنان را از فشار سیاسى عباسیان مصون دارند.»(10)

دوره ی غیبت صغری با توقیعی که از طرف امام(عج) در آخرین روزهای حیات علی بن محمد سمری به او رسید خاتمه یافته و به فرموده ی امام(عج) غیبت کبری آغاز شد.

در دوره ی غیبت کبری فقها به عنوان نایبان عام امام مهدی(عج) عهده دار مسئولیت هایی شدند که تا پیش از این بر عهده ی نواب خاص امام(عج) بود. چنانچه خود حضرت در توقیعی به احمد بن اسحاق فرموده بودند که «در رویدادهای زمانه به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند…» با این استثنا که ارتباط با آن بزرگوار قطع شده بود. اما هدایت و نظارت حضرت(عج) در طول قرون متمادی که از آغاز غیبت کبری می گذرد، همواره بر عملکرد نایبان عامشان حاکم بود. از آن جمله می توان به نامه‌های متعددی که حضرت به شیخ مفید مرقوم فرموده‌اند، و یا خطای شیخ مفید در دادن فتوا و اصلاح آن به وسیله‌ی رهنمود امام(عج) اشاره کرد.(11)

همچنین حضرت(عج) در توقیعی شریف، به مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی(ره) دستور دادند: «اُرخِص نَفسَک وَ اَقبِل مجلِسَک فِی الدِّهلیز واقضِ النّاس نحن نَنصُرکُ؛ یعنی، دیدارخودت را برای مردم آسان کن! و در دسترس همه قرار بگیر و محل نشستن خود را در دهلیز خانه ات قرار بده تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند و حاجت های مردم را برآور، ما یاریت می کنیم.»

«امام(عج) هم‌چون پدرى مهربان از شیعیان خود مراقبت مى‌کند و در بزنگاه‌ها و لحظات سرنوشت‌ساز با شیوه‌هاى مختلف به یارى آنها مى‌شتابد. خودشان در نامه‌اى به شیخ مفید مى‌فرمایند:

«فإنّا نحیط علما بأنبائکم و لا یعزب عنّا شىء من أخبارکم»(12)

ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ‌چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفى نمى‌ماند.

«إنّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الاعداء»(13)

ما، در رسیدگى و سرپرستى شما، کوتاهى و اهمال نکرده‌ایم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، که اگر جز این بوده دشوارى‌ها و مصیبت‌ها، بر شما فرود مى‌آمد و دشمنان، شما را ریشه‌کن مى‌کردند.

در دوران جنگ جهانى اول و اشغال ایران توسط قواى انگلیسى و روسى، که حملات و هجوم‌ها به ملّت شیعه اوج گرفته بود، مرحوم آیت الله العظمى نائینى خیلى پریشان بودند و نگران از اینکه این وضع به کجا خواهد انجامید، نکند که این کشور محبّ و دوستدار امام زمان علیه السّلام از بین برود و سقوط کند.

در همین زمان‌ها، شبى به امام عصر علیه السّلام متوسل مى‌شوند و در حال توسّل و گریه و ناراحتى به خواب مى‌رود و خواب مى‌بیند.

دیوارى است به شکل نقشۀ ایران و این دیوار شکست برداشته و خم شده و در حال افتادن است. در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشسته‌اند و دیوار دارد روى سر اینها خراب مى‌شود.

مرحوم نائینى وقتى این صحنه را مى‌بینند به قدرى نگران مى‌شوند که فریاد مى‌زنند و مى‌گویند که: خدایا! این وضع به کجا خواهد انجامید؟

در این‌حال مى‌بینند که حضرت ولىّ عصر علیه السّلام تشریف آوردند و انگشت مبارکشان را به طرف دیوارى که خم شده و در حال افتادن بود، گرفتند و آن را بلند کردند و دومرتبه سرجایش قرار دادند و بعد فرمودند:

«اینجا خانه ی شیعه ی ماست. مى‌شکند، خم مى‌شود، خطر هست، ولى ما نمى‌گذاریم سقوط کند، ما نگهش مى‌داریم.»(14)

 غیبت امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه و ولایت فقیه

ولایت فقیه به‌معناى سرپرستى جامعه مسلمین توسط یک فقیه جامع الشرایط در طول ولایت امامان معصوم علیهم السّلام و با همان اختیارات است. ولایت فقیه از ابتکارات امام خمینى رحمه اللّه نبود. بلکه ایشان آن را احیاء نموده و به این مقام الهى رسمیت بخشید. بحث ولایت فقیه از همان آغاز غیبت کبرى توسط شیخ مفید (متوفى  ۴١٣  ه‍ ق.) مطرح شد و از قرن‌ها قبل علما و فقهاى شیعه در کتاب‌هاى خود به این موضوع پرداخته و در خصوص انتصاب یک فقیه و حدود و اختیارات، ولایت و سرپرستى آن به صورت کامل بحث نموده‌اند.

دکتر جاسم حسین در کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج) درصفحه‌ی 230 آورده «طبرسى حدیث زیر را به روایت از امام یازدهم [امام حسن عسگری (ع)] نقل مى‌کند: اما از میان فقها و علماى دین، آن کس که بر نفس و امیال نفسانى مسلط باشد و خوددار از گناه و انحراف بوده، و دین خود را پاس دارد، و بر روى هوى و هوس خویش پا نهد و تنها مطیع و فرمانبردار دستورات الهى و احکام خداوندى (اعم از فردى و اجتماعى) باشد، بر مردم است که از او پیروى کنند.»(15)

آیت الله بهاءالدینی نیز چنین تعریفی از ولایت فقیه دارد: «ولایت فقیه یعنى این‌که یک فقیه اول ولایت بر نفس خویش پیدا مى‌کند تا وقتى که نفس، بنده و غلام او شود و او به نفس خود دستور مى‌دهد که چه کند نه این‌که نفس به او فرمان دهد. وقتى چنین شد و مسلط به نفس خویش شد، مى‌شود امین اللّه و خدا هم به او مى‌گوید تو دیگر به مردم خیانت نمى‌کنى و ولایت مردم را به او مى‌دهد. این مى شود ولایت فقیه.»(16)

امام خمینی(ره) درباره ی ولایت فقیه می فرماید: «وقتی می گوئیم ولایتی را که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه علیهم السلام داشتند بعد از غیبت، فقیه عادل دارد برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه علیهم السلام و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست بلکه صحبت از وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره ی کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه ی سنگین و مهم است. نه این که برای کسی شأن و مقام غیر عادی بوجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر ولایت مورد بحث یعنی حکومت و اجرا و اداره بر خلاف تصوری که خیلی افراد دارند امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است.»(17)

از مهم‌ترین شئونات ولى فقیه از آغاز غیبت کبرى تاکنون، آماده‌سازى شیعیان و زمینه‌سازى براى امر فرج حضرت مهدى علیه السّلام بوده و مى‌باشد اما با توجه به آن‌که امروزه سازمان شیعه توانسته است با عنایت مستقیم حضرت صاحب الامر علیه السّلام یک قدرت مرکزى و مؤثر در جهان معاصر تشکیل دهد، این مسئله به‌عنوان تنها شأن ولى فقیه مطرح مى‌باشد. یعنى تمامى امکانات موجود و زمینه‌هاى لازم در امور دینى و دنیوى باید در امر فرج هزینه شود.

  حضرت امام خمینى رحمه اللّه پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران فرمودند: تمام دستگاه‌هایى که الان به کار گرفته شده‌اند در کشور ما، خودشان را مهیّا کنند براى ملاقات حضرت مهدى علیه السّلام.

مقام معظم رهبرى مدظله العالى نیز فرمودند: انتظار به‌معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان علیه السّلام آماده کنیم… ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا براى ظهور آن بزرگوار آماده شویم.

و لذا تمامى مراجع تقلید و حوزه‌هاى علمیه به‌عنوان سربازان خط مقدم آقا امام زمان علیه السّلام و ریزه‌خواران سفرۀ آن حضرت علیه السّلام موظف هستند در این مسئله مهم به‌عنوان بازوان ولایت فقیه عمل نموده و آمادگى لازم را در تمامى زیر مجموعه‌هاى خویش فراهم نمایند.(18)

منابع:

1- مکیال المکارم ج 1ص 164 به نقل ازکمال الدین و تمام النعمه ج 1 ص316

2- امام حاضر،مدیر ناظر /ص36

3- امام مهدى، موجود موعود، آیت اللّه جوادى آملى، ص  ١٢۶ .

4- امام حاضر، مدیر ناظر /ص38 به نقل از بحارالانوار ،ج51 ص350

5- امام حاضر،مدیر ناظر /ص41

6- امام حاظر، مدیر ناظر/ص37

7- سخنرانی مقام معظم رهبری در روز نیمه شعبان27/5/1378

8- سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم17/10/1374

9- اندیشه مهدویت و آسیب ها،محمدصابر جعفری، ص34

10- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج) نویسنده:دکتر جاسم حسین، ص139

11- نقل شده است روزى شخصى خدمت شیخ مفید آمد و در مورد زنى حامله که از دنیا رفته بود پرسید. شیخ مفید جواب داد همان‌طور او را دفن کنند. آن مرد در حال برگشت بود تا به نظر شیخ مفید رضى اللّه عنهم عمل کند. در بین راه دید سوارى از پشت سر مى‌آید. نزدیک شد، گفت: اى مرد! آقا مى‌فرمایند که شکم آن زنى که از دنیا رفته را شکافته و طفل را بیرون آورید، سپس زن را دفن کنید. چنین کردند و طفل، زنده به دنیا آمد. بعد از مدتى ماجرا را براى شیخ مفید رضى اللّه عنهم نقل کردند. شیخ فرمود: من کسى را نفرستادم و معلوم مى‌شود که آن شخص صاحب الامر علیه السّلام بوده است. حال که در احکام شرعى خطا مى‌کنم همان بهتر که دیگر فتوا ندهم. پس به خانه رفت و در خانه را بسته و دیگر بیرون نیامد. در این هنگام نامه‌اى از طرف حضرت ولى عصر علیه السّلام براى شیخ مفید آمد که:

«بر شماست فتوا بدهید و بر ماست که شما را راهنمایى کرده و نگذاریم در خطا بیفتید.»

شیخ مفید با دیدن این نامه بار دیگر بر مسند فتوا نشست.

13و12- احتجاج طبرسی،ج2،ص650

-14 تشرف‌یافتگان، ص  ٨۴ 

-15 ت.الغیبه ص 257، بحار ج 51، ص362

-16 امام شناسی استاد گنجی ج 1 ص 327

17- در انتظار ولی اعظم ص112 به نقل از ولایت فقیه امام خمینی (ره) ص 50

18- امام حاظر مدیر ناظر صص 124-123

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد