خانه » همه » مذهبی » پاسخگو نبودن رهبری در صدا و سیما- امکان طرح سوال از رهبری-محدودیت در طرح سوال از رئیس جمهور

پاسخگو نبودن رهبری در صدا و سیما- امکان طرح سوال از رهبری-محدودیت در طرح سوال از رئیس جمهور


پاسخگو نبودن رهبری در صدا و سیما- امکان طرح سوال از رهبری-محدودیت در طرح سوال از رئیس جمهور

۱۳۹۵/۰۱/۲۳


۲۶۳۱ بازدید

چرا در ایران نمیتوان از رهبر سوال پرسید و کنفرانس خبری هم برگزار نمیشود. همچنین از روسای جمهور باید سوال های از پیش تعیین شده پرسید؟

اگر منظور این است که اساسا نمی توان از رهبری سوالی پرسید که چنین چیزی واقعیت ندارد چرا که در حال حاضر نیز هزاران نفر روزانه از طریق دفتر رهبری سوالات شرعی و غیر شرعی خود را از محضر معظم له می پرسند و اصل این امکان فراهم می باشد هر چند به دلیل مشغله بالای رهبری طبیعی است که رهبری امکان پاسخگویی مستقیم به همه سوالات را نداشته و تنها به تناسب اقتضای فرصت به برخی از آنها پاسخ می دهند و بقیه نیز توسط مسئولانی که به همین منظور مشغول به فعالیت در دفتر رهبری هستند پاسخ داده می شود. ضمن اینکه علاوه بر سوالات مکتوب، به تناسب فرصت و شرایط همچون دیدار دانشجویان، نخبگان، اساتید و … با رهبری نیز دهها سوال از رهبری پرسیده می شود که برخی از آنها حتی جنبه های تند انتقادی دارند ولی معظم له با سعه صدر فراوان به همه آنها گوش داده و به تک تکشان پاسخ می دهند. اما اگر منظور این است که چرا رهبری در مصاحبه ها شرکت نمی کنند ابتدا اشاره می کنیم که مصاحبه عبارت است از گفتگوی میان حداقل دو طرف با یکدیگر که در حال حاضر اصطلاحا و عمدتا به گفتگوی خبرنگاران با حداقل یک فرد اطلاق می شود که این کار نیز به اقتضای شرایط صورت می گیرد به عنوان مثال پس از یک رویداد مهم یا در حاشیه این رویداد و یا گاه به صورت مستقل بدون اینکه در حاشیه ، ابتدا و یا انتهای مراسم خاصی باشد این کار صورت می گیرد که با توجه به این تعاریف مقام معظم رهبری نیز به عنوان یک شخصیت سیاسی مطرح و اثر گذار ، در حاشیه برخی رویدادهای مهم در مصاحبه ها حاضر شده و به پرسش های خبرنگاران پاسخ می دهند که متن برخی از این مصاحبه ها را می توانید از طریق پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له و یا پایگاه اطلاع رسانی دفتر تنظیم و نشر آثار ایشان مطالعه فرمایید که به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره می کنیم :
بیانات در گفت‌وگو با خبرنگاران صداوسیما پس از شرکت در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری : http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22922
بیانات در مصاحبه هنگام اخذ رأى در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19631
بیانات در مصاحبه با خبرنگار صداوسیما پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7150
اما اگر منظور این است که رهبری چرا مثلا در صدا و سیما حاضر نشده و در قبال عملکرد خود پاسخگو نمی باشد باید توضیحی ارائه دهیم با این مقدمه که ولایت فقیه بدلیل نصب عام از سوی امام زمان (عج) و مشروعیت الهی، جنبه الهی داشته و امری مقدس است. اما هرگز نباید تصور کرد معنای مقدس بودن حکومت ولایت فقیه آن است که تصمیم و تدبیر هر بخش از بخشهای حکومت، غیر قابل نقد و خدشه ناپذیر قلمداد شود و ولی فقیه در مقابل آحاد مردم مسئولیت نداشته و پاسخگوی تصمیمات و فرامین خود نباشد زیرا انجام کارکردهای دولت در قالب امر و نهی ، سیاست گذاری، برنامه ریزی و ارائه خدمات، خالی از مصلحت بینی و سنجش و ارزیابی بشری از اوضاع و شرایط نیست و مصلحت سنجی و ارزیابی بشری از شرایط، همواره احتمال بروز خطا و اشتباه در تشخیص و موضوع شناسی را در خود می پروراند (ر.ک : حکومت دینی، احمد واعظی، نشر مرصاد ، چاپ اول ، 1378 ، صص 39 _ 47) از این روی رهبری نیز قطعا مقام مسئولی است که باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد ، با این حال این نکته را نباید فراموش کرد که اجرایی شدن پاسخگویی رهبری و هر مقام مسئول دیگری مستلزم مشخص شدن ساز و کار پاسخگویی آن مقام مسئول است . به عبارتی هر مقام مسئولی که در نظام جمهوری اسلامی ملزم به پاسخگویی به مردم است ساز و کاری برای پاسخگویی وی طراحی شده است . به عنوان مثال برای پاسخگویی رئیس جمهور و هیات وزرا ، ساز و کاری که در نظر گرفته شده است عبارت است از حضور در مجلس شورای اسلامی و کمیسیون های مربوطه و پاسخگویی به نمایندگان منتخب مردم . از این رو پاسخگو بودن هر مقام مسئولی در نظام جمهوری اسلامی بر اساس احترام وی به این ساز و کار ها سنجیده می شود و به عنوان مثال گفته می شود فلان وزیر به دلیل اینکه علیرغم دعوت برای پاسخگویی در مجلس ، در این نهاد نظارتی حاضر نشده است فردی پاسخگو نسبت به عملکرد خود نمی باشد و به همین دلیل مجلس نیز از ابزارهای قانونی خود در جهت پاسخگو نمودن وزیر مربوطه و یا حذف وی استفاده می کند .
با توجه به این موضوع ، پاسخگو بودن رهبری نیز نسبت به ساز و کاری باید سنجیده شود که قانون اساسی برای رهبری در نظر گرفته است و آن عبارت است از مجلس خبرگان رهبری . بر این اساس مجلس خبرگان، به منظور انجام دادن وظیفه نظارتى خویش بر بقاء شرایط رهبرى، از میان اعضاى خود هیئتى را مرکب از یازده نفرعضو اصلى و چهار نفر عضو على البدل، براى مدت دو سال با رأى مخفى انتخاب مى نماید ماده یکم آیین نامه داخلى مجلس خبرگان. که به «کمیسیون تحقیق» معروف است؛ اعضاى آن باید فراغت کافى براى انجام دادن وظایف خود داشته باشند. بستگان نزدیک سببى و نسبى رهبر، نمى توانند عضو کمیسیون تحقیق باشند. تحقیقات و مذاکرات کمیسیون تحقیق، محرمانه است و کمیسیون مجاز به انتشار آن ها جز به روش بیان شده در این آیین نامه نیست. این کمیسیون وظیفه دارد هرگونه اطلاع لازم را در رابطه با اصل یکصد و یازدهم در محدوده ى قوانین و موازین شرعى تحصیل نماید و با اشراف برکارهاى رهبرى، سخنرانى ها، موضع گیرى ها، عزل و نصب ها و کارهاى دیگر رهبر را مورد بررسى قرار دهد. این هیئت بر عملکرد نهادهایى که زیر نظر رهبرى کار مى کنند به طور غیررسمى اشراف دارد و اگر در کار آن ها مشکلاتى دید به رهبرى تذکر مى دهد در ماده 16 آیین نامه داخلى مجلس خبرگان آمده است: «هیئت رئیسه مجلس خبرگان مى تواند در هر اجلاسیه اى از مسؤول یا مسؤولان یک یا چند نهاد از نهادهایى که زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبرى فعالیت مى کنند، جهت استماع گزارش فعالیت هاى مهم آن ها به جلسه رسمى مجلس خبرگان دعوت نماید. مدت زمان گزارش، حداکثر یک ساعت خواهد بود.. همچنین نسبت به صحت و سقم گزارش هاى واصله تحقیق و در صورتى که لازم بداند با مقام رهبرى ملاقات نماید مطابق ماده 33 آیین نامه داخلى مجلس خبرگان: «این کمیسیون [تحقیق ] موظف است هرگونه اطلاع لازم را درباره اصل یکصدویازدهم، در محدوده قوانین و موازین شرعى، به دست آورد. هم چنین درباره صحت و سقم گزارش هاى رسیده، دراین باره، تحقیق و بررسى کند و اگر لازم بداند، با مقام معظم رهبرى، در این زمینه، ملاقات کند».. و مقام رهبرى در خصوص گزارش ارائه شده حق دفاع از خود را خواهد داشت. دبیرخانه مجلس خبرگان باید این گونه گزارش ها را به کمیسیون تحقیق تسلیم کند و اگر دیگر اعضاى خبرگان نیز دراین باره، اطلاعاتى در اختیار دارند، باید آن ها را در اختیار کمیسیون قرار دهند. اگر کمیسیون تحقیق، پس از بررسى و تحقیق، مطالب مذکور را براى تشکیل اجلاس خبرگان کافى دانست، تشکیل جلسه فوق العاده را از هیئت رئیسه خواستار مى شود و اگر کافى ندانست، موضوع را با عضو یا اعضاى خبرگانى که اطلاعات را ارائه داده بودند،در میان مى گذارد و درباره آن ها توضیح مى دهد. اگر آنان قانع شدند، موضوع مسکوت مى ماند و اگر قانع نشدند، در صورتى که اکثر نمایندگان منتخب، از هیئت رئیسه مجلس، تقاضاى تشکیل جلسه فوق العاده کنند، هیئت رئیسه باید جلسه را تشکیل دهد. نصاب لازم در تشخیص موضوع و عمل به اصل یکصد و یازدهم، آراى دو سوم نمایندگان منتخب مى باشد. هرگاه رهبر به تشخیص خبرگان از انجام وظیفه رهبرى ناتوان شود از مقام خود برکنار مى شود. جلسه هاى هیئت تحقیق هم مستمر است؛ یعنى در طول سال هر پانزده روز یا هر ماه یک مرتبه اقلاً جلسه دارند ر. ک: مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، گفت و گو با آیة اللَّه ابراهیم امینى، و گفت و گو با آیةاللَّه سید حسن طاهرى خرم آبادى، فصلنامه حکومت اسلامى ش 8..
به هر حال مساله نظارت بر عملکرد رهبری و لزوم پاسخگویی رهبری به مجلس خبرگان یک امر تشریفاتی نبوده و موضوعی است که به صورت جدی در حال انجام می باشد و عدم انعکاس آن در خارج به معنای عدم وجود نظارت نمی باشد .
از این رو می توان گفت که رهبری بر اساس موازین قانونی نسبت به عملکرد خود پاسخگویی لازم را به نمایندگان منتخب مردم در مجلس خبرگان رهبری دارد و همین میزان از پاسخگویی نیز برای یک مقام مسئول در نظام کفایت می کند .
نکته دیگر این است که صدا و سیما تنها مرجع پاسخگویی مقامات مسئول نظام نمی باشد و حتی با توجه به برخی اتفاقاتی که در برخی دولت ها به وجود آمده و تحمیل برخی خبرنگاران به صدا و سیما در مصاحبه های این سازمان با مقامات دولتی می توان گفت که در برخی مواقع حضور مسئولان در این سازمان ، حتی ممکن است رنگ و بوی پاسخگویی خود را از دست داده و تبدیل به ارائه گزارش شود و از این روی از نظر ما صدا و سیما اگر چه این پتانسیل را دارا می باشد که در مواردی از مسئولان نسبت به عملکرد خود توضیحات لازم را بخواهد و از آنان بخواهد که نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند اما با این حال این سازمان الزاما یک ساز و کار پاسخگویی قطعی مسئولان تلقی نمی شود تا اینکه رهبری برای عمل به اصل پاسخگویی از طریق این سازمان اقدام نماید .
در مورد علل گزینشی بودن خبرنگاران و یا سوالات آنها در مصاحبه با رئیس جمهور نیز باید گفت این موضوع به سیاست های دولت ها و به ویژه تیم های رسانه ای دولت ها باز می گردد و قانون و قاعده خاصی ندارد تا اینکه ما نسبت به آن پاسخگو باشیم به طوری که در برخی دولت ها، خبرنگاران بدون کمترین محدودیتی در مصاحبه با رئیس جمهور شرکت می کنند و در برخی دولت ها محدودیت های بیشتری برای این موضوع به وجود می آید تا جایی که گاه مصاحبه و کنفرانس خبری ممکن است فلسفه وجودی خود را از دست داده و به یک تریبون یک طرفه و صرف ارائه گزارش تبدیل شود و این مساله ای است که به سیاست تیم رسانه ای و تبلیغاتی دولت ها باز می گردد و به همین دلیل باید این موضوع از طریق دفتر دولت ها پیگیری شود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد