۱۳۹۲/۰۴/۰۹
–
۸۳۳ بازدید
پوشش زن در مقابل زنان از جهت اخلاقی چه مشکلی دارد؟ از جهت فقهی مشکلی ندارد آیا از جهت اخلاق حیا و عفت هم به اصطلاح دکلته پوشیدن زنان در مجالس زنانه و آرایش کردن مشکلی ندارد؟ لطفا مستدل بفرمایید؟
با سلام و تشکر از شما دوست عزیز به پاسخ پرسش شما میپردازیم.
پرسشگر گرامی؛ چون پوشیدن لباسهای باز و بقول شما دکلته، با «حیا» سازگاری ندارد و داشتن حیا از دستورات دین است، لذا پوشیدن چنین لباسهایی در برابر زنان، از ضعف ایمان به شمار میرود.اجازه دهید برای توضیح بیشتر، به بحثی کوتاه دربارهی «حیا» بپردازیم:«حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بیشرمی قرار دارد. (ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391)حیا در اصطلاح عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه وعرفیه، به جهت اینکه نکوهش نشود.مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) هم تعریفی راجع به حیا دارد که میفرماید: «اَلحَیاءُ مَلَکَةٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ إِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ إِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ»؛ حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان میگردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. (ابن مسکویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77)
مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان میدهد که منشأ پیدایش این حالت در انسان درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است.
این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است:
فاعل (انجام دهنده کار)، ناظر و فعل. فاعل در حیا، شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی.
ناظر در حیا، شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است.
اگر بخواهیم مطلب و بحث را سادهتر بیان کنیم، حیا یک نوع پوشش برای روح است که در روابط گوناگون قرار میگیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار میگیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار میگیرد. لذا در تقسمبندی حیا میگویند: «أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی» یعنی: از خدا خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن.
در جایی که «حیا مِن الله» و خجالت کشیدن از خدا مطرح است، تعبیر به «تقوا» میشود. در قرآن داریم: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیر ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله…» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند.
تقوا یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس میکند.
حیا یک پوشش است. لذا علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا أَلحَیاء» بهترین لباسهای دنیا، حیا است. در این روایت پوشش بودن حیا به صورت روشن و شفاف بیان شده است. حیا پردهای برای روح به شمار میرود.
سخن دیگر اینکه حیا یک امر فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است و از مختصّات انسان هم هست. امتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرقهای انسان با حیوان همینجا است. انسان یک اشتراکاتی با حیوانات دارد. مانند اینکه: آنها نیز مانند انسانها میخورند، میآشامند، غریزه جنسی و امثال اینها را دارند. امّا انسان یک امتیاز دارد. مابهالامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است؛ یعنی همین پوششی که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیا را در درون هر انسانی پاشیده است و نشای حیا را کاشته است، امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطری در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند.
علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَعقَلُ النّاسِ أَحیاهُم» عاقلترین مردم باحیاترین و باشرمترین مردم است. این در بُعد انسانی حیا میباشد که انسان با حیا میتواند خوبی و بدی کارها را درک کند. در بُعد الهی آن هم این است؛ روایت از امام صادق (علیه السلام) است که میفرمایند: «لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَهُ» کسی که شرم ندارد ایمان ندارد.
پردهدری و ارتکاب کار زشت و مرزشکنی، خواه مرز الهی باشد، خواه مرز انسانی یا عرفی آن، در هر رابطهای، هم قبل را میگیرد هم بعد را؛ لذا در روایات متعدّده از پیغمبراکرم (صلی االله علیه و آله و سلم) رسیده است که: «لَم یبقِ مِن أَمثالِ الأَنبیاء إِلّا قَولُ النّاس إِذا لَم تَسْتَحْی فَاصْنَعْ ما شِئْتَ» حضرت فرمودند: از مثالهایی را که پیامبران الهی میزدند باقی نماند مگر این حرفی که حرف همه مردم است؛ -این را خوب دقت کنید، قول همه مردم. چرا؟ چون همه انساناند، حیوان نیستند. و آن مثال شایع در میان مردم این است:- وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر کاری میخواهی بکن.
البته حیا آموختنی نیست، بلکه نباید آنرا سرکوبش کرد؛ زیرا حیا فطری است و در نهاد انسان نهاده شده است. تنها باید آنرا رشد داد. چه در بُعد دیداری، چه در بُعد شنیداری، چه در بُعد رفتاری. این مطلب را باید دانست که کسانی که اسیر هواهای نفسانیشان هستند و میخواهند در جامعه به اهداف شیطانیشان برسند، از همین راه وارد میشوند: ترویج لاابالیگری؛ چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن، در هر دو بُعد. بدین ترتیب جامعه را به بیبندوباری -به معنای پردهدری- سوق میدهند و پرده حیای جامعه را میدرند؛ چه در بُعد دینی آن، و چه در بُعد الهی آن، و چه در بُعد انسانی آن؛ یعنی هر جنایتی بخواهند میکنند «فَاصنَع ما شِئت».
امام کاظم (علیه السّلام) به یاران خود توصیه میفرمود: پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است.
لذا متأسفانه از مشکلات کنونی جامعهی ما الگوگیری برخی افراد از نحوهی پوشش جوامع غربی است که به شدت ترویج شده و قبح بسیاری از مسائل را ریخته است؛ درحالی که همانطور که به عرضتان رسید این کار با حیا منافات دارد، درحالی که حیا امری فطری است و حتی نیاز به اکتساب ندارد. ولی عدهای با تقلید از افراد لاابالی، این صفت زیبا را در وجود خویش کمرنگ کرده، یا بطور کلی از بین بردهاند؛ و بطور مسلم برخلاف فطرت و دستورات دین عزیز اسلام عمل کردن، نشان از سستی و ضعف ایمان دارد.
از مطالبی که بیان شد نتیجه میگیریم که پوشش مناسب در نزد محارم –بغیر از همسر- نیز از مصادیق حیا میباشد؛ و البته آرایش در حد معمول، -نزد زنان و محارم- نیز منافاتی با حیا ندارد؛ اما اگر در حد جلف و زننده باشد، این کار نیز با حیا سازگاری ندارد.
پرسشگر گرامی؛ چون پوشیدن لباسهای باز و بقول شما دکلته، با «حیا» سازگاری ندارد و داشتن حیا از دستورات دین است، لذا پوشیدن چنین لباسهایی در برابر زنان، از ضعف ایمان به شمار میرود.اجازه دهید برای توضیح بیشتر، به بحثی کوتاه دربارهی «حیا» بپردازیم:«حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بیشرمی قرار دارد. (ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391)حیا در اصطلاح عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه وعرفیه، به جهت اینکه نکوهش نشود.مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) هم تعریفی راجع به حیا دارد که میفرماید: «اَلحَیاءُ مَلَکَةٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ إِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ إِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ»؛ حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان میگردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. (ابن مسکویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77)
مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان میدهد که منشأ پیدایش این حالت در انسان درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است.
این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است:
فاعل (انجام دهنده کار)، ناظر و فعل. فاعل در حیا، شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی.
ناظر در حیا، شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است.
اگر بخواهیم مطلب و بحث را سادهتر بیان کنیم، حیا یک نوع پوشش برای روح است که در روابط گوناگون قرار میگیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار میگیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار میگیرد. لذا در تقسمبندی حیا میگویند: «أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی» یعنی: از خدا خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن.
در جایی که «حیا مِن الله» و خجالت کشیدن از خدا مطرح است، تعبیر به «تقوا» میشود. در قرآن داریم: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیر ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله…» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند.
تقوا یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس میکند.
حیا یک پوشش است. لذا علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا أَلحَیاء» بهترین لباسهای دنیا، حیا است. در این روایت پوشش بودن حیا به صورت روشن و شفاف بیان شده است. حیا پردهای برای روح به شمار میرود.
سخن دیگر اینکه حیا یک امر فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است و از مختصّات انسان هم هست. امتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرقهای انسان با حیوان همینجا است. انسان یک اشتراکاتی با حیوانات دارد. مانند اینکه: آنها نیز مانند انسانها میخورند، میآشامند، غریزه جنسی و امثال اینها را دارند. امّا انسان یک امتیاز دارد. مابهالامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است؛ یعنی همین پوششی که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیا را در درون هر انسانی پاشیده است و نشای حیا را کاشته است، امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطری در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند.
علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَعقَلُ النّاسِ أَحیاهُم» عاقلترین مردم باحیاترین و باشرمترین مردم است. این در بُعد انسانی حیا میباشد که انسان با حیا میتواند خوبی و بدی کارها را درک کند. در بُعد الهی آن هم این است؛ روایت از امام صادق (علیه السلام) است که میفرمایند: «لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَهُ» کسی که شرم ندارد ایمان ندارد.
پردهدری و ارتکاب کار زشت و مرزشکنی، خواه مرز الهی باشد، خواه مرز انسانی یا عرفی آن، در هر رابطهای، هم قبل را میگیرد هم بعد را؛ لذا در روایات متعدّده از پیغمبراکرم (صلی االله علیه و آله و سلم) رسیده است که: «لَم یبقِ مِن أَمثالِ الأَنبیاء إِلّا قَولُ النّاس إِذا لَم تَسْتَحْی فَاصْنَعْ ما شِئْتَ» حضرت فرمودند: از مثالهایی را که پیامبران الهی میزدند باقی نماند مگر این حرفی که حرف همه مردم است؛ -این را خوب دقت کنید، قول همه مردم. چرا؟ چون همه انساناند، حیوان نیستند. و آن مثال شایع در میان مردم این است:- وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر کاری میخواهی بکن.
البته حیا آموختنی نیست، بلکه نباید آنرا سرکوبش کرد؛ زیرا حیا فطری است و در نهاد انسان نهاده شده است. تنها باید آنرا رشد داد. چه در بُعد دیداری، چه در بُعد شنیداری، چه در بُعد رفتاری. این مطلب را باید دانست که کسانی که اسیر هواهای نفسانیشان هستند و میخواهند در جامعه به اهداف شیطانیشان برسند، از همین راه وارد میشوند: ترویج لاابالیگری؛ چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن، در هر دو بُعد. بدین ترتیب جامعه را به بیبندوباری -به معنای پردهدری- سوق میدهند و پرده حیای جامعه را میدرند؛ چه در بُعد دینی آن، و چه در بُعد الهی آن، و چه در بُعد انسانی آن؛ یعنی هر جنایتی بخواهند میکنند «فَاصنَع ما شِئت».
امام کاظم (علیه السّلام) به یاران خود توصیه میفرمود: پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است.
لذا متأسفانه از مشکلات کنونی جامعهی ما الگوگیری برخی افراد از نحوهی پوشش جوامع غربی است که به شدت ترویج شده و قبح بسیاری از مسائل را ریخته است؛ درحالی که همانطور که به عرضتان رسید این کار با حیا منافات دارد، درحالی که حیا امری فطری است و حتی نیاز به اکتساب ندارد. ولی عدهای با تقلید از افراد لاابالی، این صفت زیبا را در وجود خویش کمرنگ کرده، یا بطور کلی از بین بردهاند؛ و بطور مسلم برخلاف فطرت و دستورات دین عزیز اسلام عمل کردن، نشان از سستی و ضعف ایمان دارد.
از مطالبی که بیان شد نتیجه میگیریم که پوشش مناسب در نزد محارم –بغیر از همسر- نیز از مصادیق حیا میباشد؛ و البته آرایش در حد معمول، -نزد زنان و محارم- نیز منافاتی با حیا ندارد؛ اما اگر در حد جلف و زننده باشد، این کار نیز با حیا سازگاری ندارد.