۱۳۹۴/۰۳/۱۱
–
۲۵۳۵ بازدید
پیدایش فرقه های اسلامی
الف) اندیشه هاى کلامى: بى شک نظرات متفاوت درباره مسائل کلامى موجب انشعاب در دین اسلام گردیده است، چنان که مسیحیت نیز در اثر این عامل، به فرقه هاى کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس منشعب گردیده است. موضوعاتى همچون: نیل به مفاهیم قرآن با لحاظ فهم و درک ائمه(ع)، معنا و مفهوم حسن و قبح ذاتى و عصمت و مصونیت از خطا در ائمه اطهار(ع) باعث اختلاف شیعه و سنى شده است.
ب ) اندیشه هاى سیاسى: مهم ترین نقطه جدایى میان شیعه و سنى در طول تاریخ، این مسأله بوده است. شیعه معتقد است که جانشین رسول الله(ص) در امر حکومت، تنها ائمه مى باشند؛ اما اهل تسنن بر خلاف آن قائلند.
ج ) اندیشه هاى فقهى و حدیثى: فقه شیعه مبتنى بر منابع چهارگانه؛ کتاب، سنت، عقل و اجماع است، اما منابع اهل سنت متکى بر کتاب، سنت، قیاس و استحسان است. در نظر شیعه، تمامى احادیث منقول از صحابه و تابعین را نمى توان یکجا پذیرفت؛ زیرا برخى از آنها ساختگى اند و برخى از اصحاب فاقد عدالت گردیده اند؛ اهل تسنن بر این باور است که باید سخنان تمامى صحابى پیامبر(ص) را پذیرفت. این عوامل دست به دست هم داده و باعث اختلاف مسائل شرعى – که کارهاى روزمره جامعه مسلمانان را تشکیل مى دهد – گردیده است؛ مانندآداب وضو، نماز، روزه و… بى تردید جمود بر احادیث ساختگى و قیاس و استحسان و غفلت از مفاد صحیح آیات قرآنى و احادیث معتبر، به اختلافات فوق دامن زده است.
تاریخ پیدایش شیعه
در زمان خود پیامبر اسلام، «شیعه علی» در میان مردم معروف بود و پیامبر اسلام این کلمه ها را به کار می بردند. وقتی که آیه هفتم و هشتم سوره البینه «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ؛ جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَدًا رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» نازل شد پیامبر خدا(ص) به علی(ع) فرمود: «یا علی! هو انت و شیعتک، تأتی انت و شیعتک یوم القیامه راضین مرضیین»؛(الدر المنثور، ج 1، ص 379 و غایه المرام، ص 326). یا علی اینها تو و شیعه تو هستند. تو و شیعه ات روز قیامت می آیید در حالی که از خدا راضی هستید و خداوند هم از شما راضی است. این حدیث، دو بار عبارت شیعه علی را آورده است و از زبان پیامبر وارد شده است و به خاطر همین در همان زمان شیعه علی بر سر زبان ها بوده است. در حدیث های دیگر هم همین مضمون آمده است. پس اولین بار توسط خود پیامبر، کلمه شیعه علی برای مسلمانان گفته شده است و حتی در زمان خود پیامبر اسلام کسانی همچون سلمان، ابوذر، مقداد و عمار به عنوان شیعه علی معروف شده بودند.(شیعه در اسلام، ص 5، پاورقی شماره اول). پس از وفات پیامبر(ص) ابوبکر را خلیفه کردند و طرفداران علی(ع) به اطاعت علی(ع) ماندند و خلافت ابوبکر را نپذیرفتند و از آن به بعد شیعه علی(ع) مشخص تر شد و پس از جنگ صفین صف شیعه و سنی از هم به طور کامل جدا شد و در زمان حضرت امام صادق(ع) صف شیعه و سنی به طور کامل از یکدیگر متمایز شد.(برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به کتاب «تاریخ پیدایش تشیع در ایران» نوشته های رسول جعفریان). اکثر بزرگان قریش نسبت به علی(ع) دشمنی داشتند چون در جنگ ها پدران و خویشان کافر آنان به دست حضرت علی(ع) کشته شده بود و آنان کینه آن حضرت را به دل داشتند و برای همین پس از وفات پیامبر مانع خلیفه شدن علی(ع) شدند و خودشان بر اوضاع و احوال مسلط شدند و هر کس هم پیرو علی(ع) شد، مورد ظلم و آزار قرار گرفت و وقتی که معاویه سر کار آمد هر چه توانستند در حق شیعه علی(ع) ظلم کردند حتی امام حسین و همه بنی هاشم را مورد ظلم قرار دادند و امام حسین(ع) و بسیاری از خویشان او را در کربلا قتل عام کردند تا نسل حضرت علی نابود شود و خلفای عباسی هم مانند امویان تلاش کردند تا نسل علی(ع) نابود شود و به خاطر همین، شیعه علی در اقلیت ماند چون شیعه بودن مساوی بود با آزار و شکنجه و قتل و غارت شدن و کمتر کسی می توانست این همه آزار ها و شکنجه ها را تحمل کند. به طور کلی تاریخ شیعه همراه با این شکنجه ها و ظلم ها و قتل ها بوده است. این نکته را هم به خاطر داشته باشیم که طرفداران حق همیشه کم هستند. علی(ع) فرمودک ایها الناس! لا تستوحشوا فی طریق الهدی…»(نهج البلاغه دشتی، ص 422، خطبه 201). و فرمود: اصبر علی مراره الحق (شرح غرر، ج 2، ص 237).؛ بر تلخی حق صبر کن. این سخنان می فهماند که حق تلخ است و وقتی که تلخ شد کمتر کسی آن را می تواند بپذیرد. پس علت اصلی کمی طرفداران حق، تلخی آن است و علاوه بر آن حق با هواهای نفسانی سازگار نیست و برای همین کمتر کسی آن را می پذیرد
به عبارت دیگرفلسفه ی پدیداری فرقه های مختلف : تمامی ادیان در درون خود فرقه ها و شاخه ها و گرایش های گوناگون و بعضا متفاوتی دارند, طرح تفصیلی این موضوع در دو دین بزرگ یهودی و مسیحی در اینجا امکان نداشته و تنها به ذکر علل پدیداری فرقه های مختلف در اسلام اشاره می شود;
اما قبل از آن تذکر دو نکته ضروری است:
اولا، این علل گاهی در پیدایش یک جریان با یکدیگر تداخل می کنندو برخی اوقات هر علتی موجب پدید آمدن گروه خاصی گشته و در مواقعی علتی در مؤسس آن جریان نقش چشمگیر داشته و علت دیگری در پیرو و پذیرنده ی آن مؤثر بوده است .
ثانیا، دو مسأله شاخص و ریشه ای منشأ بسترسازی برای پدید آمدن فرق گوناگون در اسلام گشته است . یکی در نخستین زمان فوت رسول اکرم (ص ) و مربوط به مسأله ی خلافت و امامت است و دیگری مرتبط با ماجرای حکمیت در جریان جنگ صفین (نگا: فی علم الکلام , احمد محمود صبحی , بیروت دار النهضه , چاپ اول , 1405 ق , ج 1, صص 32 – 34).
اما علل :
1. ضعف فکری و فرهنگی : اصولا محدودیت قوای ادراکی انسان و عدم توانایی او برای حل قطعی همه مسائل اعتقادی , از جمله مهم ترین علل اختلاف انسان هاست , در مواردی که مسأله به روشنی قابل حل نیست هر کس به حدس و گمان می رسد که ممکن است با حدس و گمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف نظرها آشکار می شود. حضرت رسول (ص ) در مدت کوتاه رسالتش فرصت بیان همه مطالب را برای مردم نیافت ; از این رو, لازم بود از سوی رسول خدا(ص ) جانشینی همچون او که معصوم باشد کار را به عنوان امامت مسلمین و تبیین معارف قرآن و سنت نبوی ادامه دهند ولی چنین نشد. یکی از علل پیدایش غلات را در همین امر می توان جست , (نگا: بحارالانوار, محمدباقر مجلسی , بیروت مؤسسه الوفاء, چاپ دوم , 1983 م , ج 25, ص 288, روایت 44).
2. تعصبات قبیله ای : پس از وفات پیامبر(ص ), مردم به جای این که در مراسم خاکسپاری شرکت کنند, هر گروهی مدعی شد که حق خلافت از آن اوست . بنابر شواهد تاریخی هیچ یک از انصار و مهاجران در تعیین جانشین پیامبر(ص ) از قرآن و سنت رسول خدا(ص ) یا از مصلحت امت سخن نگفت , بلکه سخن در این بود که جانشینی پیامبر حق گروه انصار است یا مهاجر و چون در میان انصار دو قبیله ی اوس و خزرج بود این دو نیز به رقابت برخاستند و به دلیل همین مخالفت مهاجران غالب شدند, (نگا: جانشینی حضرت محمد(ص ), ویلفردمادولونگ , ترجمه ی احمد نمایی , جواد قاسمی و… مشهد, بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی , چاپ اول , 1377 ش , صص 47 – 65 و قیام حسین (ع ), دکتر سید جعفر شهیدی , تهران , دفتر نشر فرهنگ اسلامی , بهمن 1359, صص 26 – 36).
3. مادی : از منابع تاریخی و روایی معلوم می شود گروهی بوده و هستند که مثلا با جعل مطالب و اخبار غلوآمیز و انتشار آن , توجه عده ای را به خود جلب کرده و از مواهب و فضل و بخششهای مادی آنان بهره مند شوند; مانند مغیره بن سعید که در تمام عمر خود در تلاش بود تا مرام جدیدی احداث کرده و گروهی متشکل پدید آورد تا به اهداف مادی و دنیایی خود برسد, (نگا: ابن ابی الحدید, شرح نهج البلاغه , تحقیق : محمد ابوالفضل ابراهیم بیروت , دار احیاء الکتب العربیه , چاپ دوم , 1385 ق , ج 8, ص 21 و شهرستانی ابوالفتح , الملل و النحل , بیروت , دار المعرفه للطباعه و النشر, چاپ دوم , بی تا, ص 83) یا برخی برای آن که می خواستند در محیط اسلامی راهی برای مباح کردن گناهان و ترک واجبات و فراهم ساختن بساط عیش و عشرت توأم با توجیه شرعی پیدا کنند تا توده های ناآگاه مسلمان به آن ایمان آورده آنگاه به کمک همین توده های ناآگاه تشکیلاتی به وجود آورده و به اهداف خود که همان بسط اباحه گری بوده دست یابند. برخی از مورخان ملل و نحل یکی از علل پیدایش فرقه ی غلات را همین امر دانسته اند. (نگا: الاشعری , سعد بن عبدالله ابن خلف , المقالات و الفرق , تصحیح محمدجواد مشکور, تهران , مرکز انتشارات علمی و فرهنگی , چاپ دوم , 1360 ش , صص 51 – 52)
4. سیاسی : سیاست بازانی که بیشتر به اهداف غلط خود می اندیشند برای نیل به مقصود خود از حربه های گوناگونی استفاده می کنند و یکی از این حربه های قوی و کارآمد ایجاد فرق و نحله های گوناگون مذهبی است . اینان با به وجود آوردن چنین فرقه هایی یک سلسله مسائل و آموزه های دور از ذهن و عقل را وارد جریان مخالف خود می کردند تا به آن آسیب وارد کرده و آن را در مقابل چشم دیگران نامیمون جلوه دهند. مانند برخی از اخبار در مورد ائمه (ع ) که به دور از حقیقت و واقعیت است. (نگا: الذهبی , ابی عبدالله محمد بن احمد بن عثمان , میزان الاعتدال فی نقد الرجال , تحقیق علی محمد البجاوی , دار احیاء الکتب العربیه , چاپ اول , 1382 ق , ج 2, ص 45) یا پدیداری فرقه ی کیسانیه که پیروان مختار بن ابی عبیده ثقفی تلقی شده اند برای تضعیف دیدگاه و حرکت مختار از سوی مخالفانش پدیدار شد, (نگا: صفری فروشانی , نعمت الله , غالیان , مشهد, بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی , چاپ اول , 1378 ش , صص 83 – 89)
5. گسترش حوزه جغرافیایی اسلام با فتوحات مسلمانان , به تدریج پیروان ادیان و عقاید دیگر وارد حوزه حکومت اسلامی شدند. گروهی از این افراد که مسلمان شده بودند به طرح مسائل و مشکلات خود برای مسلمانها پرداختند و آنها که بر دین خود باقی مانده بودند در این مسائل با مسلمانان مجادله می کردند این مسأله در اواخر حکومت بنی امیه و اوائل حکومت عباسیان به دلیل ترجمه ی فلسفه ی یونان شدت بیشتری گرفت و باعث پدیداری برخی از فرقه ها شد. بر اساس گزارش دکتر حسین عطوان , قدریه دیدگاههای خود را از تأثیرپذیری یهودیان و مسیحیان مسلمان شده ی شامی صورت می دادند, (نگا: فرقه های اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی , دکتر حسین عطوان , ترجمه ی حمیدرضا شیخی , مشهد, بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی , چاپ اول , 1371 ش , صص 31 – 33 و نیز نگا: تاریخ الجدل , محمد ابو زهره , قاهره , دار الفکر العربی , صص 76 – 81 و نیز المیزان , علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره ), موسسه الاعلمی للمطبوعات , ج 5, ص 276)
6. منع حدیث , یکی دیگر از عوامل پدیداری فرقه های گوناگون اسلام گشت , زیرا با جلوگیری از ضبط و تدوین حدیث که در واقع ترجمان اصلی و مفسر حقیقی وحی به شمار می رفت , اسرائیلیاتی وارد آموزه های دینی گشت و موجب پدیداری هرج و مرج در اعتقادات اعمال , اخلاق و آداب و حتی جوهره و کنه دین وارد کرد و این خود موجب پیدایش بدعت های یهودی و مسیحی در آموزه های اسلام گردید, (نگا: معالم المدرستین , علامه سید مرتضی عسگری , قم , لکنه اصول الدین و المجمع العلمی الاسلامی , چاپ ششم , 1416 ق (1996 م ), ج 2, ص 57) این موضوع را به خوبی می توان در تفاسیر قرآن رهیابی کرد, (در این باب نگا: پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن , دکتر محمدتقی دیاری , تهران , دفتر پژوهش و نشر سهروردی , چاپ اول , 1379 ش , مجموع کتاب) این موارد بخشی از علل پیدایش فرقه ها در اسلام بود.
به اعتقاد شیعه امامیه , هیچ کس جز نبی اکرم (ص) حق تشریع , تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم (ص) از طریق اتصال به منبع غیب , از احکام الهی مطلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان , ائمه (ع) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین : «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا ; دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم : کتاب خدا و اهل بیتم , مادامی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد». اگر ائمه (ع ) حکمی یا کیفیت عملی را بیان می کنند, صرفا بیان حکم الهی و نحوه عمل و سیره رسول اکرم (ص ) است و از پیش خود چیزی را تشریع نمی کنند.
منشأ پیدایش برخی تفاوت ها در کیفیت نماز و وضو، به دو عامل اساسی برمی گردد:
1- دور شدن از عصر حضور پیامبر اکرم (ص ) و پیدایش سؤالات جدید: با رحلت رسول اسلام , دوران دسترسی به کسی که مبین حکم الهی بود به سر رسید. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبی اکرم و پیدایش مسائل و سؤالات جدیدی در زمینه های مختلف (از جمله در زمینه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت – که راه دسترسی به بیانگر حکم الهی را بسته می دیدند – برای یافتن پاسخ سؤالات خود, با اجتهاد و سلیقه خود به پاسخ آنها پرداختند. اما از دیدگاه شیعه، ائمه معصومین , مفسر و بیانگر حکم الهی بعد از نبی اکرم و بنا به سفارش ایشان بودند. آنان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبی اکرم , نیز دسترسی به مبین و مفسر احکام الهی داشتند و ائمه (ع ), آنچه را که حکم الهی بود تبیین می کردند; مثلا در مسائلی چون : آیا می توان با کفش نماز خواند؟ آیا اگر بر روی زمین و محل سجده نمازگزار, چیزی غیر از اجزای زمین (مثل فرش ) فاصله شود, می توان بر آن سجده کرد یا نه ؟ آیا خواندن سوره هایی که سجده واجب دارد در قرائت نماز جایز است و…, در حالی که اهل سنت در این امور به فهم و رأی خود استناد کرده اند.
2- تغییرات و تشریعاتی که از سوی خلفا, پس از رحلت رسول اکرم (ص ) صورت گرفت – مانند مسأله تکتف (دست بسته نماز خواندن ), عموما از زمان عمر خلیفه دوم مرسوم شد. به عنوان نمونه وقتی اسیران فارس را نزد وی آوردند, آنان مقابل عمر دست بسته ایستادند. وی علت این عمل را جویا شد, گفتند ما مقابل امیران و بزرگان خود به جهت احترام این گونه می ایستیم . عمر از این نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز این گونه بایستیم (مستند العروه الوثقی , آیت الله خویی , ج 4, ص 445 – جواهرالکلام , ج 11, ص 19). در مسأله وضو آمده است که وضوی همه ی مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدی داشته و مانند وضوی کنونی شیعه بوده است . این مسأله با آیه قرآن نیز تطبیق دارد که می فرماید: «وامسحوا برؤوسکم و ارجلکم»؛ (مائده , آیه 6) در این آیه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است , در حالی که اهل تسنن پاها را می شویند, علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگی وضوی پیامبر گرفتار تردید شد, او سپس وضوی پیامبر را به شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. این قضیه مورد مخالفت بسیاری از صحابه پیامبر واقع شد, لکن حکومت اموی بنا به اغراض سیاسی در نقاط مختلف اسلامی شیوه عثمان را تبلیغ کردند و شرایطی به وجود آوردند که برخی از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشت و در نتیجه این گونه وضو گرفتن رواج یافت . برای آگاهی بیشتر ر . ک :
==المقالات و الفرق , تصحیح محمدجواد مشکور, تهران , مرکز انتشارات علمی و فرهنگی , چاپ دوم
=== فرقه های اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی , دکتر حسین عطوان , ترجمه ی حمیدرضا شیخی , مشهد, بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی , چاپ اول
==الملل والنحلل شهرستانی
==فرهنگ فرق ومذاهب
=====دایره المعارفها.