۱۳۹۵/۰۱/۲۸
–
۴۶۲ بازدید
شبهاتی که در مورد اعجاز علمی قرآن مطرح شده را بیان و بررسی بفرمایید.
2. آیات و مطالب علمى قرآن در همه سوره ها نیست، در حالى که تحدى قرآن این است که (أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ(1، (وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ(.2
«یک سوره مانند قرآن را بیاورید» پس اعجاز قرآن با هر سوره اى اثبات مى شود، در حالى که طبق نظریه اعجاز علمى، فقط سوره هایى که آیات علمى دارد، اعجاز را ثابت مى کند.
3. اعجاز علمی قرآن موجب میشود که قرآن تابع علم شود، یعنی باید منتظر بود تا علوم بشری پیشرفت کند و اعجاز قرآن اثبات شود.
4. اگر قرآن را بر اساس علوم بشری متغیر پایهگذاری کنیم هرگاه نظریههای علمی تغییر کند، اعجاز علمی باطل میشود.
5. مطالب علمی کشف شده قبل از کشف خارق عادت و معجزه نیست و بعد از کشف هم یک مطلب علمی عادی است و خارق عادت نیست.
به عبارت دیگر مطلب علمی قبل از کشف روشن نبود تا قابل صدق و کذب باشد و بعد از کشف هم خرق عادت نیست بلکه از طرق عادی میتوان بدان رسید و قابل تکرار است.
6. معجزه کاری خارق عادت است که برای اثبات منصب الهی میآورند. در حالی که در صدر اسلام ادعای اعجاز علمی نبود تا اثبات نبوت کند و در قرآن هم به آن تحدّی نشده است.
7. آیا دانشمندانی که مطالب علمی را قبل از کشف حدس میزنند و مطابق واقع حادث میشود اعجاز علمی دارند؟
8. در علوم طبیعی اخبار غیبی از طبیعت معنا دارد و بعد هم توسط دانشمندان مطابقت خبر غیبی قرآن با واقع کشف میشود اما در علوم انسانی اینگونه نیست چون نظریههای علمی رقیب در برخی علوم وجود دارد (مثل اقتصاد سوسیالیستی و کاپیتالیستی و نیز نظریههای هم عرض در علوم تربیتی و جامعهشناسی و روانشناسی) پس واقعیت در این موارد در اختیار ما نیست تا ماطبق مطالب علمی قرآن با آن روشن شود.
9. تفاوت معجزه علمی با خبر غیبی چیست؟
10. در اعجاز علمی ناتوانی مخاطبان احراز نمیشود چون که دانشمندانی که مطالب علمی را کشف میکنند رقیب قرآن میشوند.
بررسی
در مورد اشکالات و شبهاتی که به اعجاز علمی قرآن وارد شده بود برخی پاسخها داده شده یا میتوان داد از جمله:
1. معجزه عملى خارق عادت است که از کسى که ادعاى نبوت دارد براى اثبات صدق ادعاى او و با اذن خدا صادر مى شود و دیگران از آوردن مثل آن ناتوان هستند.
کسانى که مى گویند مطالب علمى قرآن، بر اعجاز آن دلالت دارد، منظورشان این است که آورده شدن مطالب علمى در چهارده قرن قبل که دانشمندان، بعد از قرنها آنها را از طریق علوم تجربى کشف کردند، نشان مى دهد که قرآن کلام صادر شده از یک انسان معمولى نیست، بلکه از طرف خدا آمده است (تا اینجا با اشکال کننده توافق داشتیم) پس انسان عادى نمى تواند مانند این مطالب علمى را بیاورد، نه در عصر پیامبر( مى توانستند و نه الان کسى مى تواند، مطالب علمى قرنها بعد را بیان کند. پس قرآن معجزه بوده و الان هم نسبت به مطالب علمى که یک قرن بعد، کشف مى شود معجزه است (در عین حال که اعجاز ادبى آن هم پا بر جاست.) اینکه ما از قرآن در هر زمان، یک مطلب جدید به دست مى آوریم، خود اعجاز این کلام را مى رساند و براى اثبات اعجاز قرآن (یا از طرف خدا بودنش) احتیاج به دلیلى غیر خودش نداریم. تورات و انجیل از طرف خدا بود ولى اثبات صدق موسى( و عیسى( به وسیله تورات و انجیل نبود (پس نفس تورات و انجیل معجزه نبود به خلاف قرآن) بلکه اثبات تورات و انجیل (که کلام خدا باشد) احتیاج به معجزه و دلیل صدق (مثل عصاى موسى) داشت همانطور که این معجزه اصل نبوت آنان را نیز اثبات مى کرد.
به عبارت دیگر در مورد قرآن، معجزه و کتاب پیامبر( (که کلام خداست) یکى شده است اما در مورد تورات و انجیل این دو از هم جدا مى شود؛ یعنى مطالب علمى قرآن دو چیز را اثبات مى کند:
اول معجزه بودن قرآن و دوم اینکه از طرف خدا نازل شده است.
2. اعجاز علمى قرآن، در بعضى سوره ها براى ما آشکار شده و در بعضى سوره ها آشکار نشده است و روشن نشدن آنها دلیل بر عدم اعجاز علمى آن سوره ها نیست. از طرف دیگر کسى که ادعا مى کند قرآن اعجاز علمى دارد نمى گوید تک تک آیات و سوره ها اعجاز علمى دارد تا اشکال به او وارد شود که تحدى قرآن در مورد تک تک سوره هاست. اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، عدم وجود اختلاف، قوانین عالى و…) دارد و لازم نیست هر سوره از همه جهات معجزه باشد بلکه از یک جهت هم که معجزه باشد تحدى قرآن صحیح است.
3. اشکال سوم به همه جهات اعجاز قرآن وارد است چون اعجاز ادبى قرآن را هم همه انسانها خصوصاً غیر عرب هایى که اهل علم نیستند نمى توانند تشخیص دهند ولى این دلیل بى اعتبارى اعجاز ادبى یا اعجاز علمى قرآن نمى شود. از طرف دیگر، تحدّی هر کس، در حد معلومات اوست اگرچه اطلاع او از اعجاز قرآن و ناتوانی خویش برای هماوردی با قرآن، از طریق واسطهای باشد یعنی از متخصص پرسش کند. علاوه بر آنکه تحدّی قرآن برای هرگروه مخاطب نسبت به علم و تخصص آنان است.
4. در مورد تبعیت توجه به چند نکته لازم است:
اولاً در اعجاز علمی قرآن، علم تابع قرآن است چرا که قرآن پیشگام است و مطلبی علمی را قرنها قبل فرموده (و به صورت نظریه علمی قرآن باقی مانده) سپس علم آن را کشف میکند.
ثانیاً اعجاز علمی قرآن (و حتی ابعاد دیگر اعجاز مثل اعجاز ادبی، تشریعی و معارف بلند قرآن) مستمر است و در هر عصر مصادیق جدیدی از آن کشف میشود.
یعنی مفهوم کلی اعجاز علمی (و ادبی و …) با یک مصداق ثابت میشود و در هر عصری که مصداق جدیدی از آن کشف میشود، استمرار مییابد و نو به نو میشود. پس اعجاز علمی قرآن یک گام از علم جلوتر است.
5. اگر معیارهای اعجاز علمی رعایت نشود اشکال ابطال نظریههای علمی و به تبع آن ابطال اعجاز علمی وارد میشود. اما اگر معیارها رعایت شود اشکال بر طرف میشود.
از جمله معیارها آن است که اعجاز علمی قرآن بر اساس یافتههای اطمینان آور علمی پایهگذاری شود، چون یافتههای علوم بشری دو دسته است: اکثر آنها نظریهها و تئوریهای علمی است که قطعی نیست (چه نظریه اثباتپذیری ابطالپذیری) ولی برخی از آنها قطعی یا اطمینانآور است3 و شخصی که میخواهد اعجاز علمی قرآن را ادعا کند باید دقت کند که نظریههای علمی ناپایدار را به صورت قطعی به قرآن نسبت ندهد و بر آن تحمیل نکند که تفسیر به رأی میشود و تفسیر به رأی حرام است.
اما اگر یافته علمی قطعی یا اطمینانآور بود و با نص یا ظاهر قرآن تطابق داشت، با فرض داشتن شرایط دیگر اعجاز علمی، میتوان تطابق آن مطلب علمی کشف شده را با آیه قرآن اعجاز علمی دانست.
لازم به یادآوری است که احتمال تغییر در مطالب اطمینانآور علوم در مورد همه علوم وجود دارد همان طور که در تاریخ منطق، فلسفه، فقه و … ملاحظه میشود و اصولاً رشد علوم به همین تغییر و تکامل است و این تغییرات جزئی علوم مانع استفاده از نتایج و دستآوردهای علوم نمیشود، نه در تفسیر و علوم قرآن و نه در علوم دیگر.
6. اعجاز علمی قرآن زیرمجموعه اخبار غیبی است که در این گونه معجزات آنچه خارق عادت است آن است که مدعی معجزه، قبل از دیگران و بدون استفاده از وسایل عادی همان عصر هم نمیتوانند از آن اطلاع یابند. و همین عجز مخاطبان برای اثبات اعجاز کافی است و برای نسلهای بعدی به نوعی خبر میدهند که معجزه واقع شده است.
برای مثال در مورد حضرت عیسی( در قرآن نقل شد:
(وَرَسُولاً إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیةٍ مِن رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِنَ الطِّینِ کَهَیئَةِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکُونُ طَیراً بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ( (آلعمران/ 49)؛ «و (او را به عنوان) فرستاده اى به سوى بنى اسرائیل (= فرزندان یعقوب) قرار داده که او به آنان مى گوید) که من از طرف پروردگارتان نشانه اى [معجزه وار]، برایتان آورده ام؛ من از گِل براى شما [چیزى] همانند شکل پرنده مى سازم و در آن مى دمم، پس به رخصت خدا، پرنده اى مى گردد؛ و نابیناى مادر زاد و (مبتلایان به) پیس را بهبود مى بخشم و مردگان را به رخصت خدا زنده مى کنم؛ و از آنچه مى خورید و آنچه در خانه هایتان ذخیره مى کنید، به شما خبر مى دهم؛ که مسلماً در این [معجزات ]، نشانه اى براى شماست، اگر مؤمن باشید».
در این آیه حضرت عیسی( از چیزهایی که مردم در خانه ذخیره کرده یا میخورند خبر غیبی میدهد که با وسایل عادی آن عصر اطلاع از داخل خانهها ممکن نبود ولی این معجزه یک بار واقع شد و الآن خبر آن به ما میرسد. معجزه علمی نیز همین گونه است. قرآن میفرماید: (وَمِن کُلِّ شَی ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَینِ لَعَلَّمْ تَذَکَّرُونَ(؛ «و از هر چیز جفتى آفریدیم، باشد که شما متذکّر شوید». (ذاریات/ 49) وقتی که زوجیت عام موجودات در قرن بیستم میلادی کشف شد، اعجاز علمی اثبات گردید اما بعد از اثبات، خبر این معجزه به نسلهای بعدی میرسد. و این ماهیت اعجاز غیبی و اخبار غیبی است که اعجاز آن در تقدم زمانی در خبر دادن بدون استفاده از وسایل عادی است که دیگران از آوردن مثل آن در همان عصر عاجز هستند. البته اعجاز قرآن با معجزات پیامبران پیشین از این جهت متفاوت است که اعجاز قرآن جاویدان است و در مورد اعجاز علمی نیز استمرار آن به کشف مصادیق جدید آن در طول اعصار است از این رو اعجاز علمی تمام شدنی نیست.
7. قرآن معجزهای جاویدان برای همه زمانها و مکانهاست و ابعاد اعجاز آن متعدد است که در هر عصری یک یا چند بُعد از اعجاز آن جلوهگری بیشتری دارد. پس لازم نیست که همه ابعاد اعجاز قرآن در عصر پیامبر( و حتی در عصر ما مطرح شده باشد.
از طرف دیگر همانطور که گذشت تحدّی و مبارزهطلبی قرآن مطلق است و شامل همه ابعاد اعجاز قرآن میگردد. لیکن نسبت به هر مخاطب در مورد علم او تحدّی میکند. به ادیان صدر اسلام میفرماید اگر میتوانید کتابی با این فصاحت و بلاغت بیاورید و به دانشمندان عصر ما میفرماید اگر میتوانید کتابی مثل قرآن بیاورید که مطالب علمی را قبل از کشف، بیان کرده باشد، پس تحدّی در کل قرآن اعم از لفظ و محتوا) کافی است و همین شامل اعجاز علمی هم میشود. لیکن بر اساس مخاطب و پیشرفت علمی بشر در هر عصر بُعد جدیدی از اعجاز قرآن روشن میشود. همان طور که اعجازهای محتوایی دیگر مثل اعجاز تشریعی و … بعداً پیدا شد. پس لازم نیست پیامبر یا قرآن مردم صدر اسلام نامی از اعجاز علمی برده باشند.
8 . دانشمندانی که حدس میزنند، اولاً پیش بینی میکنند ولی خبر قطعی از آینده نمیدهند در حالی که قرآن خبر قطعی میدهد.
ثانیاً معلوم نیست حدس دانشمندان مطابق واقع باشد در حالی که اخبار غیبی قرآن مطابق واقع است. این مطلب بارها به اثبات رسیده است. علاوه بر آنکه کلام صادق الهی است.
ثالثاً حدسهای دانشمندان شرط معجزه را ندارد چون همراه با ادعای نبوّت و مانند آن نیست و تحدّی ندارد.
9. همانطور که گذشت اعجاز علمی قرآن در حوزه علوم طبیعی به انطباق اخبار غیبی قرآن با یافتههای اطمینانآور علوم طبیعی است. اما در حوزه علوم انسانی اعجاز علمی قرآن اولاً به نظامهای اقتصادی، تربیتی سیاسی و … است که قابل استنباط از قرآن است که مبانی، اهداف و روش های آنها بر نظامهای دیگر برتری دارد. چون نگاهی جامع به همه ابعاد وجودی انسان داشته و کارآمدتر است.
و ثانیاً به تحوّل تاریخی و علمی قرآن است که در جامعه جاهلیت عرب به وجود آورد. تحوّلی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تربیتی که زندگی آنان را دگرگون کرد و ارتقاء بخشید، و آموزههای قرآن در حالی که چنین تحول علمی را دیگر کتابها نمیتوانند ایجاد کنند.
10. معجزه علمی، زیرمجموعه اخبار غیبی قرآن است که این قرآن همراه با تحدّی توسط مدعی منصب الهی آورده شده است.
اما هر گونه خبر غیبی، معجزه نیست چون ممکن است خبر غیبی از باب کرامت باشد و نیز هرگونه خبر غیبی، خبر علمی نیست. بنابراین رابطه بین خبر غیبی و اعجاز علمی عموم خصوص من وجه است.
11. در اعجاز علمی قرآن ناتوانی مخاطبان قرآن در آوردن مثل آن، محقق شده است چرا که از صدر اسلام که اخبار غیبی علمی در قرآن آمده تا هنگامی که مطلب علمی کشف میشود دانشمندان علوم از آوردن مثل آن خبر غیبی عاجز بودند و بعد از کشف مطالب علمی هم، خبر اعجاز به صورت متواتر به ما میرسد.
به عبارت دیگر ناتوانی و عجز مخاطبان اعجاز در ظرف زمانی انجام آن کافی است. همان طور که در مورد اخبار غیبی حضرت عیسی( در مورد غذاهای ذخیره شده و خورده شده در خانهها تحقق یافت (آل عمران/ 49) و بعد از آن خبر اعجاز عیسی( معتبر است.
پس نقش دانشمندان کشف تطابق کتاب تشریع (قرآن) با کتاب تکوین (طبیعت) است. و کشف علمی دانشمندان معجزه نیست تا رقیب قرآن باشد چون اولاً بدون تحدّی و ادعای منصب الهی است و اصولاً خبر غیبی نیست.
تذکر پایانی:
در مورد اعجاز علمی آیات، در طول اعصار مطالب جدید علمی از قرآن برداشت میشود و پرونده اعجاز علمی هر آیه علمی با یک مورد بسته نمیشود، و در هر عصری تحدّی به آوردن مثل آن اعجاز علمی میشود. یعنی کسی بتواند خبر غیبی در مورد مسئله علمی قبل از اثبات بیاورد که دیگران (در آن شرایط ادعا کننده) از آوردن مثلش عاجز باشند.
بنابراین آوردن اخبار علمی با وسایل عادی در صدر اسلام معجزه بود، نه با وسایل جدید در عصر ما. همان طور که قرآن در مورد اعجاز اخبار غیبی حضرت عیسی( در مورد غذاهای داخل منازل مردم بیان کرده است، (آل عمران/ 49) که با وسایل آن زمان مردم قادر به آوردن مثل آن نبودهاند، ولی امروز میتوان با دوربینها و اشعههای خاص از این مسائل با خبر شد. در این مورد در زمان ما خبر متواتر سخن حضرت عیسی( و واکنش مخاطبان به عنوان معجزه مطرح است.
1. یونس/ 38.
2. بقره/ 22.
3. ر.ک: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی، ص 186 و 383.