چطور می توانم تهذیب نفس را شروع کنم؟
۱۳۹۴/۰۹/۰۹
–
۳۴۱۶ بازدید
چطور می توانم تهذیب نفس را شروع کنم؟
چطور می توانم تهذیب نفس را شروع کنم؟
مسئله
خودسازی، در قرآن کریم باعنوان تزکیه و تزکی مطرح شده و معنای لغوی آن عبارت است
از: پاک نمودن خود از ناپاکی ها.[1]
در آیات متعددی از قرآن مجید بر اهمیت این پاکسازی تأکید شده است، مثلاً ؛ درسوره
شمس می خوانیم: “به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند وکسانی
که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند”،[2]
همچنین درآیه 19 سوره فاطر وآیات 14 و 15 سوره اعلی، بر این مسئله تأکید شده است.
پس خودسازی و تزکیه نفس، امری مقبول و مورد پسند شرع مقدس است.
به
طورکلی خودسازی و تهذیب نفس به لحاظ عملی دومرحله اساسی دارد:
1- تخلق
ظاهر انسان به ظاهر شریعت که همان تخلق به تقوا است می باشد، یعنی ترک وابستگی به
دنیا وگناه وانجام واجبات و وظایف شرعی
2- مرحله
دوم تخلق باطن و روح انسان به صفات اخلاقی وباطنی و امورمعنوی وعبادی دین است از
این مرحله تحت عنوان ورع یاد می شود. روی این حساب وتقسیم بندی تهذیب نفس بامرحله
اول یعنی تخلق انسان سالک به ظاهر شریعت و عمل به وظایف شرعی ظاهری شروع می شود
وسپس باعمل به مرحله دوم و باطنی انسان ودین، به مقصود و نهایت می رسد.
نقطه شروع خودسازی وتزکیه
نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیرمسلمان،اوّلین راه و نقطه شروع،
اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده
وگفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، درمرحله سوم هجرت و بعد ازآن جهاد فی سبیل الله
است که در این راه وجوددارد”.[3]
اما نسبت به کسانی که
وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند ومورد خطاب آیات قرآنی: “ای مؤمنان به فکرخود
باشید”[4]
و “ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدیدکنید”،[5]
قرارگرفته اند، باید گفت اوّلین مرحله خودسازی، تنبه و بیداری است. به اینکه باید
شروع کرد وخود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه وآگاه شدن، این سؤال پیش
می آیدکه ازکجا بایدشروع کرد؟ میتوان گفت پرسشگر این سؤال، اوّلین مرحله را گذرانده
است؛ چراکه بافکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که “این عالم جای ماندن نیست واین
همه امکانات وبعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست”.[6]
بعدازاین
مرحله (تفکروتنبه) نوبت به مرحله “توبه” می رسد؛ یعنی جبران آنچه ازدست رفته است.
جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که برگردن ما باقیمانده
است.
البته
این توبه به همراه عزم است. توبه از آنچه کرده ایم و عزم به سوی آنچه می خواهیم پیش
برویم، به همین جهت، عده ای از علمای اخلاق، منزل دوم را توبه[7]
وعده ای عزم[8]
گفته اند.
حضرت امام خمینی (ره)
درباره عزم مناسب بااین مقام، می فرمایند: “بناگذاری بر ترک معاصی وفعل واجبات و
جبران مافات (گذشته ها) وعزم براینکه ظاهر و صورت خود را انسان عقلی وشرعی نماید”.[9]
دردعای روز مبعث آمده
است: “دانستم که برترین توشه سالک درمسیر رسیدن به تو، عزم بر اراده ای است که با
آن تنها تو را انتخاب نماید”.[10]
مرحله
بعدی برای این امر ترک معصیت و انجام واجبات است.
حضرت آیت الله بهجت
درجواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیروسلوک دارم،چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت
برای تمام عمرکافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد.[11]
پس دراین مرحله باید واجبات الاهی را به اندازه ای که علم داریم، انجام داده
ومحرمات الاهی را نیز به اندازه علم مان ترک کنیم. این مسئله باعث می شود خداوند
علم های جدیدی به ما عطاکند وبه این وسیله، درسیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم. ماهرچه
میدانیم عمل میکنیم وخداوند علم به ندانسته هارا به ما عنایت می کند وتا وقتی که ما
به وظیفه خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر (ص) فرموده اند: هرکس آنچه
رامی داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات رابه او میفهماند.[12]
این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می فرماید: “کسانی که درراه ماتلاش کنند، راه
های خود را به آنان نشان داده و هدایتشان می کنیم”.[13]علاوه
بر این، باید دانست انسان تا زنده است، هیچگاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور (هدایت)
درحرکت است و یا به سوی ظلمت (گمراهی)، ومطلب مهم رهبری این حرکت به سوی نور است.
(برای
آگاهی بیشتر، می توانید به رساله لب اللباب،حسینى تهرانى،سیدمحمدحسین،ج اوّل،ص 87
مراجعه کنید.)
[2] . “قد
افلح من زکیها وقد خاب من دسیها”،شمس، 8-10.
[3] . حسینی
طهرانی، سید محمدحسین، رساله لب اللباب، ص 55.
[4] . “یاایها
الذین امنوا علیکم انفسکم”،مائده، 105.
[5] . “یا
ایها الذین امنوا امِنوا”، نساء، 136.
[6] . امام
خمینی، چهل حدیث ، ص 76.
[7] . ملکی
تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاءالله، ص 52.
[8] . چهل
حدیث، ص 7.
[9] . همان.
[10].
.”ولقدعلمت افضل زادالراحلالیک عزم ارادة یختارک بها”،مفاتیح الجنان،دعای
روز مبعث و الإقبال بالأعمال الحسنة،ص 277.
[11] . به
سوی محبوب (دستورالعملها و راهنمایی های حضرت آیت الله بهجت)، ص 58.
[12] . “من
عمل بما علم ورثه الله علم مالایعلم”،المحجة البیضاء،ج 6،ص
24؛بحارالانوار،ج 89 ،ص172 والخرائج،ج3 ،ص 1058.
[13] .
“الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا”،عنکبوت، 99.