خانه » همه » مذهبی » چگونه می‌توان ولادت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرد؟

چگونه می‌توان ولادت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرد؟


چگونه می‌توان ولادت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرد؟

۱۳۹۲/۰۴/۱۱


۸۹۲ بازدید

چگونه می‌توان ولادت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرد؟

اگر چه ولادت آن حضرت به دلیل‌هایی پنهانی بود و باعث شد تا گروهی آن را انکار کنند. اما پیروان راستین اهل بیت: برای اثبات ولادت حضرت مهدی(عج) از روایات، دلیل‌های فراوانی اقامه کرده است:

الف. بشارت امام عسکری(ع) به ولادت مهدی(ع):

افزون بر انبوه روایاتی که از امامان پیشین به ولادت آن حضرت بشارت داده بود, در روایت آمده است که امام حسن عسکری(ع) گه گاه، نوید به دنیا آمدن فرزندی را برای خود این گونه بیان می‌فرمود: “به زودی خداوند به بزرگواری و کرمش به من فرزندی ارزانی خواهد داشت”.[۱]

چگونه می‌توان ولادت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرد؟

اگر چه ولادت آن حضرت به دلیل‌هایی پنهانی بود و باعث شد تا گروهی آن را انکار کنند. اما پیروان راستین اهل بیت: برای اثبات ولادت حضرت مهدی(عج) از روایات، دلیل‌های فراوانی اقامه کرده است:

الف. بشارت امام عسکری(ع) به ولادت مهدی(ع):

افزون بر انبوه روایاتی که از امامان پیشین به ولادت آن حضرت بشارت داده بود, در روایت آمده است که امام حسن عسکری(ع) گه گاه، نوید به دنیا آمدن فرزندی را برای خود این گونه بیان می‌فرمود: “به زودی خداوند به بزرگواری و کرمش به من فرزندی ارزانی خواهد داشت”.[1]

و نیز از آن حضرت نقل شده است که در بشارتی به همسر بزرگوار خود حضرت نرجس(س) چنین فرمود: «در آینده‌ای نزدیک باردار به فرزندی خواهی شد. و نامش محمّد است. و او قائم پس از من است».[2]

و از آن‌جایی که ایشان در سخن خود راستگو هستند شکی نیست که آنچه خبر داده‌اند تحقق یافته است.

ب ـ خبر دادن امام عسکری(ع) از ولادت مهدی(عج):

در روایات فراوانی نقل شده است آن‌گاه که امام حسن عسکری(ع) ـ پدر بزرگوار حضرت مهدی(ع) ـ وعدة الهی را تحقق یافته دید، ـ برای یاران ویژه ـ به ولادت فرزند خود تصریح فرموده اند.

احمدبن اسحاق ـ آن یار با وفای خاندان رسالت ـ می‌گوید از امام عسکری(ع) شنیدم که فرمود: «سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که جانشین مرا به من نشان داد، او از نگاه آفرینش و اخلاق شبیه‌ترین مردم به رسول خداست. خدای تعالی او را در غیبتش حفظ فرماید سپس او را آشکار کند و او زمین را پر از عدل و داد فرماید همچنان که مملو از جور و ستم شده باشد».[3]

ج ـ خبر حکیمه (عمه امام عسکری(ع)) از ولادت آن حضرت:

حکیمه دختر امام جواد(ع) و عمه امام عسکری(ع)، از زنان والا مقام نزد ائمه: بوده است. وی به دستور امام عسکری(ع)، در شب ولادت حضرت مهدی حضور داشت و بخش فراوانی از روایات ولادت حضرت مهدی از سوی این بانوی بزرگوار نقل شده است.

همان‌گونه که یاد شد ایشان یگانه کسی بوده که در جریان تمام رخدادهای شب ولادت آن حجّت الهی قرار داشته و روایت ولادت حضرت مهدی(ع) از طریق ایشان نقل شده است.

دـ خبر دادن نسیم و ماریه به عنوان دو خدمتکار خاندان امامت از ولادت آن حضرت:

ایشان دو تن از خدمتگزاران بیت شریف امامت بوده اند و از روایات استفاده می‌شود که آنان در شب ولادت در خانه امام عسکری(ع) حضور داشته اند.

شیخ طوسی و شیخ صدوق با ذکر سند می‌ نویسند: نسیم و ماریه گویند: چون صاحب الزّمان از رحم مادر به دنیا آمد، دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به سوی آسمان بلند کرد. آن‌گاه عطسه کرد و فرمود: «ستمکاران پنداشته اند که حجّت خدا از میان رفته است، اگر برای ما اذن در کلام بود شک زایل می گردید».[4]

هـ ـ گزارش عده فراوانی از بزرگان شیعه، از دیدن آن حضرت پس از ولادت و در کودکی آن حضرت:

افزون بر موارد یاد شده که به طورعمده از طرف بیت امامت گزارش شده موارد فراوانی از سخنان شیعیان و اصحاب ائمه: در دست است که در آن خبر از دیدن آن حضرت پس از ولادت به چشم می خورد.

یکی از خدمت‌کاران بیت شریف امام حسن عسکری(ع) «اَبُوالادْیان» بود که افزون بر حضور در بیت آن بزرگوار، متصدی امور نامه های آن حضرت و بردن آنها به شهرهای گوناگون نیز بود.

او یکی از کسانی است که روایت شهادت امام عسکری(ع) و نماز خواندن حضرت مهدی(ع) بر آن حضرت را ذکر کرده است.[5]

و . گزارش برخی از دانشمندان اهل سنّت از ولادت آن حضرت

اگر چه بیشتر اهل سنّت ـ آن‌گونه که شیعه باور دارند ـ اعتقادی به متولد شدن حضرت مهدی موعود ندارند، اما دانشمندانی چند از ایشان افزون بر تصریح و یا اشاره به ولادت آن حضرت در سال 255، آن حضرت را، همان موعود مورد اشاره در کلام پیامبر اکرم(ص) دانسته اند.

کسانی که در نوشته‌های خود به ولادت مهدی(عج) اشاره کرده‌اند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:[6]

1. کسانی که ولادت مهدی(ع) را گزارش کرده، ولی نسبت به موعود بودن آن حضرت ساکت مانده‌اند.[7]

الف. ابن اثیر (م630 ه ق) ، در کتابش «الکامل فی التاریخ» در باره حوادث سال 260 چنین می‌نویسد: «در این سال، ابو محمّد علوی عسکری وفات کرد، او یکی از دوازده امام مذهب امامیه و پدر محمّد است که معتقدند او منتظر می‌باشد».[8]

ب. ابن خلکان (م681هـ . ق) در کتاب «وفیات الاعیان» گوید: «ابوالقاسم محمّدبن حسن عسکری، فرزند علی الهادی، فرزند محمّد الجواد که پیشینیان او ذکر شد. بر اساس اعتقاد امامیه دوازدهمین از دوازده امام، و معروف به «الحجة» است … ولادتش در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 بود».[9]

ج. ذهبی (م748 هـ . ق) در کتاب «العبر» گوید: «و در آن سال(یعنی 256) محمّد فرزند حسن فرزند علی الهادی فرزند محمّد الجواد، فرزند علی الرضا، فرزند موسی الکاظم، فرزند جعفر الصادق علوی حسینی، ابوالقاسم به دنیا آمد که رافضی‌ها او را «الخلف الحجه» و «مهدی منتظر» و «صاحب الزمان» لقب داده‌اند و او واپسین از دوازده امام است».[10]

2. کسانی که افزون بر گزارش ولادت آن حضرت تصریح به موعود بودن ایشان کرده‌اند. که البته این دسته در نهایت اقلیت هستند. در این‌جا به دو مورد اشاره می‌شود:

الف. کمال الدین محمّدبن طلحة شافعی (م652ه .ق) در کتابش «مطالب السئول» گوید: «ابوالقاسم محمّد بن حسن خالص، پسر علی متوکل، پسر قانع، پسر علی الرضا، پسر موسی الکاظم، پسر جعفر الصادق، پسر محمّد الباقر، پسر علی زین العابدین، پسر حسین الزکی، پسر علی المرتضی امیر المؤمنین، پسر ابوطالب، مهدی، حجّت، خلف، صالح، المنتظر: و رحمت و برکات خداوند بر او باد».[11]

ب. نور الدین علی‌بن محمّدبن صباغ مالکی(م855 ه . ق) فصل دوازدهم از کتابش «الفصول المهمّه» را با این عنوان آورده است: «در شرح حال ابوالقاسم حجه، خلف صالح، پسر ابو محمّد حسن خالص، او امام دوازدهم است».

در این فصل به گفته کنجی شافعی چنین احتجاج می‌کند: «از جمله چیزهایی که دلالت می‌کند مهدی از هنگام غیبتش تا کنون زنده و باقی است، کتاب و سنّت می‌باشد. و در بقای او هیچ مانعی نیست، همانند باقی ماندن عیسی‌بن مریم و خضر و الیاس از اولیای خدا، و دجّال کور و ابلیس ملعون از دشمنان خدا».

سپس دلیل‌ها خود را از کتاب و سنّت بیان می‌کند و تاریخ ولادت، دلیل‌ها امامت، گوشه‌هایی از اخبار زندگانی، غیبت، مدت دولت کریمه، کنیه، خاندان و مطالب دیگری از حضرت مهدی محمّدبن حسن عسکری8 را به تفصیل ذکر می‌کند.[12]

البته کسانی که به این حقیقت اعتراف کرده‌اند بسیار بیش از آن مقداری است که اشاره شد. و لازم است علاقه‌مندان به کتاب‌های مفصل مراجعه کنند.

پی نوشت ها:

[1] . «… سیرزقنی الله ولداً بمنه و لطفه»؛ محمّد باقر مجلسی; ، بحار الانوار، ج50، ص313. [2] . «سَتَحْمِلِینَ وَلَداً وَ اسْمُهُ محمّد وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِی»؛ شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص408، ح4. [3] . «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُخْرِجْنِی مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی أَرَانِی الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِی أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ9 خَلْقاً وَ خُلْقاً یَحْفَظُهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِی غَیْبَتِهِ ثُمَّ یُظْهِرُهُ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ پیشین. [4] . « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَى محمّد وَ آلِهِ زَعَمَتِ الظَّلَمَةُ أَنَّ حُجَّةَ اللَّهِ دَاحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنَا فِی الْکَلَامِ لَزَالَ الشَّکُّ»، شیخ طوسی, کتاب الغیبة، ص244، ح 211؛ شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 42، ح 5؛ همچنین ر.ک: الخرائج والجرایح، ج 10، ص 457، ح 2. [5] . شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475؛ باب 43، ح 25. همچنین ر.ک: علی‌بن عبدالکریم نیلی نجفی,منتخب الأنوار المضیئه، ص 157؛ قطب الدین راوندی, الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101 [6] . در این جا فقط به موارد اندکی اشاره شده برای تفصیل بیشتر ر. ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر؛ سیّد ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص185 تا ص 200؛ همو، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقیق، مهدی علی زاده، ص188 تا 198. [7] . یادآوری: برخی از اهل سنّت که ولادت حضرت مهدی7 را گزارش کرده‌اند، تنها آن را از دیدگاه شیعه بیان کرده‌اند، در حالی که عده‌ای گمان کرده‌اند تمام کسانی که ولادت آن حضرت را نقل کرده‌اند بر این باور هستند که آن حضرت به دنیا آمده است. [8] . سیّد ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص186، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج7، ص274 در پایان حوادث سال 260 هـ . ق. [9] . پیشین به نقل از: وفیات الاعیان، ج4، ص176، ح562. [10] . پیشین. [11] . مطالب السؤول، ج2، ص79، باب 12. [12] . ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص287.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد