خانه » همه » خبر » ترند ترین های خبری امروز » کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟

کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه ۱۳ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که معمای برق و مازوت، نقطه زنی برای مهار تورم!، خیز دوباره کرونا در بعضی شهر‌ها و دردسر‌های جدید اجاره نشینی با محدودیت ۲۵ درصدی اجاره بها در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

thm 1543909 905 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543910 133 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543911 173 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543912 886 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543913 318 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543914 342 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543915 559 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543916 897 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543917 313 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543918 794 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543919 842 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543920 941 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543921 735 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543922 877 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543923 922 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543924 731 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543925 703 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ thm 1543926 959 - کنکور، آزمونی برای بدبینی/چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات/این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

 

کنکور، آزمونی برای بدبینی

عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان کنکور، آزمونی برای بدبینی نوشت: از حدود ۳۰ سال پیش به‌طور مستمر در نقد نظام سهمیه‌بندی‌های کنکور (جز اصل سهمیه‌بندی مناطق) نوشته‌ام، ولی دریغ از یک توضیح و پاسخگویی شفاف. سهمیه‌های اعضای هیات علمی، سهمیه‌های جانبازان، رزمندگان، خانواده‌های شهدا و… و همه این‌گونه سهمیه‌ها اختلال جدی در کارکرد نظام آموزش عالی ایجاد کرد. از همان ابتدا هم گفته شد که به جای این‌گونه سهمیه دادن، برای آنان آموزش‌های پیشرفته در دبیرستان فراهم کنید تا سطح آموزشی آنان بالا رود و از طریق کنکور و با شرایط یکسان با دیگران پذیرش شوند، نه آنکه سطح عمومی آنان پایین‌تر از دیگران باشد. مثل اینکه مسابقه دو گذاشته شود برای همگان ۱۰۰ متر و برای عده‌ای ۹۰ متر یا ۸۰ متر و کمتر. این کار نابخردانه است. روشن است که فردی که ۲۰ متر جلوتر از دیگران آغاز به دویدن کند، حتی اگر اول هم بشود، در مسابقات نهایی با دیگران و در میدان عمل که چنین امتیازی ندارد آخر خواهد شد. نه تنها به این مساله توجه نکردند، بلکه دایره شمول سهمیه‌ها بیشتر هم شده است. این سیاست از یک سو موجب تضعیف هر چه بیشتر نهاد علم و دانشگاه شد که نیازی به توضیح آن نیست، نمونه‌اش تقلب‌های فراوان و حتی به شکل مبتذل در پایان‌نامه‌های دانشگاهی است، ولی عارضه بدتر این‌گونه سیاست پذیرش دانشجو، بدبینی و ناامیدی و احساس بی‌عدالتی در میان جوانانی است که سال‌ها زحمت کشیده‌اند به دانشگاه بیایند تا در رشته مطلوب و مورد نظر خود پذیرفته شوند، ولی احساس می‌کنند که این هدف آنان براساس ملاک‌هایی غیر آموزشی دور از دسترس شده است. این احساس تبعیض و ظلم و آشکار ذره‌ذره وجود همه جوانان را در برمی‌گیرد، حتی اگر کسانی هم در یک رقابت کامل و سالم، شایستگی قبول شدن را نداشته باشند، باز هم این توجیه را برای عدم موفقیت خود به دانشگاه می‌آورند و آنان هم که قبول می‌شوند، عدم پذیرش در رشته‌های مطلوب خود را ناشی از این تبعیض می‌دانند. این تبعیض نابخردانه است. این پذیرفتنی است که برای آموزش افراد مشمول سهمیه هزینه شود تا به سطح دیگران برسند، همچنانکه افراد ثروتمند برای فرزندان‌شان هزینه می‌کنند، ولی این پذیرفتنی نیست که معیار رقابت یعنی آموزش حذف و مسائلی دیگر وارد پذیرش دانشجو شود.

این‌ها گذشت تا اینکه در سال‌های اخیر، به ویژه سال گذشته و امسال مساله تقلب و حتی پذیرش‌های خارج از قاعده و… به ویژه در رشته‌های برتر نیز رواج یافت و به قول معروف؛ گل بود به سبزه آراسته شد. شاید مدیران کشور متوجه عوارض چنین بحرانی در ذهن و روان جوانان کشور نباشند، چون بسیاری از آنان مسیر آینده خود را در این مقطع زمانی تعیین می‌کنند و اگر موانعی باشد که اجازه ندهد آنان آن‌گونه که می‌خواهند در تعیین این مسیر آزاد باشند، تا پایان عمر تقصیرات را متوجه حکومت خواهند کرد و اتفاقا حق هم دارند. همه این‌ها یک طرف رشد نابرابری آموزشی میان مناطق مرفه کشور با مناطق فقیرتر کشور موجب شده است که علاوه بر این‌ها شکاف آموزشی که زمینه شکاف طبقاتی و اجتماعی و منزلتی می‌شود نیز تشدید شود. کافی است به گزارش بررسی و تحلیل آماری کنکور ۱۳۹۹ با رویکرد برابری و عدالت آموزشی که از طرف وزارت آموزش و پرورش تهیه و منتشر شد رجوع کنیم. فاصله‌های نسبی درصد قبولی‌ها در استان‌های مرفه‌تر نسبت به فقیر، حدود ۲۵ برابر بیشتر است. این تفاوت در رتبه‌های بالای کنکور به حدود ۳۰ برابر می‌رسد. آثار چنین نابرابری آموزشی سال‌ها بعد خود را به صورت پایدار نشان می‌دهد و شکاف‌های منطقه‌ای را بیش از پیش عمیق‌تر می‌کند. وزارت علوم یا هر مقام دیگری باید بیاید و به صورت شفاف درباره چند مساله روشن پاسخ دهند. اول از همه علت دوام سهمیه‌های غیر آموزشی و ناعادلانه، دوم فساد‌هایی که در این سال‌ها رخ داده، به ویژه گزارش روزنامه اعتماد که به نسبت روشن و با ذکر جزییات است. به علاوه فساد‌هایی که پیش‌تر درباره ورود غیرمجاز به دانشگاه‌ها و حتی در مقاطع بالاتر از کارشناسی و بالاخره توضیح درباره وضعیت اسفناک نابرابری آموزشی در کشور که ریشه در سیاست‌های آموزشی این دو دهه دارد. آنان که فکر و ذکرشان سخن گفتن علیه سند ۲۰۳۰ است، حداقل بفرمایند وزارت تحت امر آنان در مقابل این سند چه اقدام مفیدی را برای ارتقای آموزشی جوانان این کشور و ایجاد برابری آموزشی در نظر دارد؟ البته این نقد در ادامه نقد‌های پیشین متوجه همه دولت‌ها یا به نحوی متوجه ساختار رسمی و فراتر از دولت است.

 

این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟

آرش نیکخو فعال محیط‌زیست طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان این روز‌ها در زاگرس چه خبر است؟ نوشت: پهنه رشته‌کوه زاگرس حداقل ۴۰درصد آب ایران را تأمین می‌کند. هر هکتار جنگل حداقل ۶۸تن گردوغبار را در خود نگه می‌دارد. جنگل‌های زاگرس اگرچه نسبت به جنگل‌های هیرکانی و بارانی متراکم نیستند، ولی برای کشوری با آب‌وهوای گرم و خشک بسیار حیاتی هستند. این شال آویزان و کشیده از شمال غرب تا شمال هرمزگان در بخش غربی ایران پایداری زیست‌بوم ایران را حفظ و حداقل ۱۰میلیون جمعیت را پذیرای خود کرده است.
به‌جز تأمین آب، ایستادگی در برابر گردوغبار و کاهش غلظت آن و جلوگیری از افزایش دمای هوا از دیگر کارکرد‌های کلان زاگرس است که به کمک کوهه‌ای کشیده و جنگل‌های عموماً بلوط حاصل‌شده است.
رشته‌کوه اُریب لایه‌لایه به کمک درختان بلوط مقام و ریشه دوانده در خاک همچون پنبه آب چشمه‌سارها، رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی را برای فصول گرم نگه‌داشته و صد‌ها گیاه خوراکی، دارویی و دامی را به ساکنان ایران زمینه عرضه می‌دارد. جنگل‌های بلوط در سالیان متمادی دچار افت‌ها و طغیان‌هایی ازجمله بیماری زغالی، گال و طغیان حشرات شده است. البته از دست رفتن تراکم و تنوع گونه در زاگرس تنها به افت ختم نمی‌شود بلکه کشاورزی زیراشکوب جنگل، دام‌پروری سنتی و آتش‌سوزی‌ها از عوامل اصلی از دست دادن بخشی از این ذخیره‌گاه ارزشمند زیستی بوده است. در حال حاضر یکی از تهدیدات موجود تکثیر نوعی حشره به نام پروانه سفید برگ بلوط خوار در بخش‌های وسیعی از زاگرس جنوبی در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و فارس تا قسمتی از چهارمحال و بختیاری است. بر اساس آخرین اطلاعات و آمار‌ها نزدیک به ۷۰هزار هکتار از جنگل‌های استان کهگیلویه و بویراحمد در شهرستان باشت و کهگیلویه درگیر تکثیر بیش‌ازاندازه و طغیان این حشره هستند. همچنین این پروانه توانسته است به‌خوبی از قانون همسایگی بهره‌مند شود و خود را از سمت باشت به بلوط‌های شهرستان رستم استان فارس و ممسنی برساند. سال ۱۴۰۰ اداره کل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد بر اساس دستور سازمان تحقیقات جنگل‌ها از محلول BT با نام علمی باسیلیوس تریجنسیس برای محلول‌پاشی ۴۰۰هکتار در منطقه باشت استفاده کرد که متأسفانه این محلول‌پاشی باعث نابودی و جلوگیری از پیشروی پروانه سفید برگ‌خوار بلوط نشد.
این پروانه چهار مرحله زیستی شامل تخم، لارو، شفیره و پروانه سفید دارد و تخم‌ها در دو ردیف تسبیحی شامل ۶نسل ماده و ۵نسل نر است. لارو کامل پس از تنیدن تار سفیدرنگ بین دو تا سه روز بی‌حرکت و سپس به شفیره تبدیل می‌شود. دوره شفیره‌گی بین شش تا هشت روز و زمستان را زیرپوست درختان بلوط می‌گذراند. با اتمام فصل سرد لارو‌ها بین ساعت ۹صبح تا چهار بعدازظهر از لانه خارج‌شده و اپیدروم برگ درخت را تغذیه کرده و زمانی که برگ‌های سبز به پایان برسد به درخت سبز دیگر هجوم می‌برند. کیوان ضرغامی کارشناس منابع طبیعی کهگیلویه در این رابطه گفت: سال گذشته از محلول BT برای مقابله با این حشره در منطقه استفاده‌شده، ولی بدون نتیجه مشخص و گزارش دقیقی کار به پایان رسید. محلول‌پاشی منطقه باشت نه‌تن‌ها باعث از بین رفتن حشره نشد بلکه امسال با شدت بیشتری در باشت تکثیر شد و پروانه به بخش‌های میانی کهگیلویه ازجمله چاروسا رسید. در یک برنامه شتاب‌زده، بازهم اداره کل منابع طبیعی با مشورت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، محلول BT با اسپور ۱۰ به توان ۹ در هر گرم را تجویز و بنده کارشناس ناظر بودم. کار به پیمانکار واگذار و تمام دستورات اجرایی بسیار دقیق رعایت شد. ساعات محلول‌پاشی به‌صورت دقیق تنظیم شد و با استفاده از تراکتور و کوله‌پشتی به محلول‌پاشی پرداختند. چندین درخت بلوط را هم برای نمونه با وسواس فراوانی محلول‌پاشی کردیم، ولی نه‌تن‌ها درختان هدف بلکه مناطقی که محلول‌پاشی شدند، هیچ واکنشی به محلول نداشته و نتوانسته روی پروانه تأثیری بگذارد. به همین دلیل هم پروژه را متوقف کرده و گزارش‌های رسمی را به اداره کل منابع طبیعی استان فرستادیم.
بسیاری از کارشناسان ازجمله حشره شناسان، اکولوژیست و زیست‌بوم شناسان معتقدند که برای غلبه بر تکثیر و طغیان پروانه سفید باید ابتدا در یک تحقیق پژوهشی جامع علت طغیان و تکثیر پروانه سفید را یافته و سپس از راهکار‌های بهینه خود طبیعت موسوم به راهکار‌های بیولوژیک برای مقابله با این حشره استفاده کرد. آنچه مشخص است تا کنون و بر اساس آمار‌های اداره کل منابع طبیعی حداقل ۷۰هزار هکتار از جنگل‌های بلوط کهگیلویه و فارس درگیر طغیان این پروانه هستند که وضعیت ۳۰هزار هکتار بحرانی است. طبعاً هر راهکاری که با استفاده از تحقیق پژوهشی محققان به دست آید نیاز به ابزار‌های مدرن و تعیین بودجه ملی برای نجات این جنگل‌ها نیاز است.

 

چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات

علیرضا تقوی‌نیا تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان چرایی به نتیجه نرسیدن مذاکرات نوشت: آمریکا برنامه هسته‌ای ایران را صرفا دستاویزی برای فشار بر تهران در راستای بازگشایی مسیری جهت تغییر رفتار آن در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی می‌داند. در مذاکره‌های اخیر چه در دولت روحانی و چه رئیسی، آمریکا بر بازگشت به برجام تاکید دارد و ایران به لغو عملی تحریم‌ها و منتفع شدن عینی از مزایای آن. توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ نیز صرفا تحریم‌های ثانویه و هسته‌ای علیه تهران را رفع کرد در صورتی که اکثر تحریم‌های اولیه آمریکا با قدرت حفظ شدند که ربطی هم به پرونده هسته‌ای نداشتند مانند قانون داماتو. در نتیجه تحریم‌های اولیه همچنان تاثیر قابل توجهی بر روابط اقتصادی ایران با کشور‌های دیگر نهاد و عملا چارچوب فشار‌های اقتصادی علیه ایران حفظ شد. بنابراین آمریکای بایدن حاضر نیست در مذاکره‌ها، امتیازات فراتر از برجامی بدهد که حتی در دوره اوباما نیز تحریم‌ها علیه ایران را عملا لغو نکرد. این در حالی است که مذاکره کنندگان، لغو عملی تحریم‌ها و راستی آزمایی را طلب می‌کنند. در نتیجه باید گفت اصولا مذاکرات نیز هیچ تفاهم واقعی را در بر نخواهد داشت. حتی اگر تیم مذاکره کننده ایران از شروط اولیه خود کوتاه می‌آمدند و می‌پذیرفتند که تحریم‌ها به شرایط قبل از ماه مه ۲۰۱۸ برگردد، بازهم دولت بایدن حاضر به دادن تضمین عملی برای ابقای برجام در دولت بعدی نبود. این در حالی است که در انتخابات کنگره آینده با توجه به عملکرد ضعیف بایدن و تیمش، بی‌شک جمهوری خواهان برنده خواهند بود و بسیار محتمل به نظر می‌رسد در سال ۲۰۲۴ دولت را نیز در اختیار گیرند. در این وضعیت طبیعی است که ایران نیز حاضر نخواهد بود دستاورد‌های هسته‌ای فعلی خود را که می‌تواند از آن به عنوان یک برگ برنده و ایضا یک عامل بازدارنده استفاده کند و بر طرف مقابل فشار آورد را با بازگشت به توافقی که حتی در اوج اجرایش عملا تحریم‌ها را لغو نکرد و در دوره ترامپ نیز با یک امضا مزایایش را ساقط شده دید، از دست بدهد و در این زمینه سال‌ها عقب بیفتد. با وجودی که ترامپ کاندیداتوری‌اش را تلویحا اعلام کرده و اکثر جمهوریخواهان کنگره و سنا نیز بر پاره کردن مجدد برجام در صورت بازگشت به قدرت تصریح دارند. نهایتا باید گفت احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بسیار دور از ذهن است و بن‌بست بین ایران و غرب همچنان و حداقل در کوتاه مدت باقی خواهد بود. البته روشن است که ایران نیز ابزار‌هایی برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل دارد و از آن‌ها نیز جهت تعدیل فشار‌های اقتصادی علیه خود بهره خواهد گرفت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد