خانه » همه » مذهبی » یاران زمینی و آسمانی امام مهدی(عج)

یاران زمینی و آسمانی امام مهدی(عج)


یاران زمینی و آسمانی امام مهدی(عج)

۱۳۹۴/۱۲/۲۵


۱۱۰ بازدید

یاران زمینی و آسمانی امام مهدی(عج)



سیصد و سیزده و اندى مرد به او مى رسند و با او بیعت مى کنند و در مکّه مى ماند تا آن که یارانش به ده هزار تن برسند و سپس از آن جا به سوى مدینه حرکت مى کند.

خبرگزاری شبستان: قیام گسترده[۱] و همه جانبه امام مهدى(ع) نیاز به یاوران فراوان در همه سطوح و با توانایى هاى گوناگون دارد. احادیث متعدّدى به تنوّع این یاران اشاره کرده و افزون بر یاران زمینى، پیامبران و اوصیا و یاوران آسمانى ایشان را نیز بر شمرده اند که مى توان آنها را در دسته بندى زیر گنجاند.

۷. شمارى از عرب ها

یاران زمینی و آسمانی امام مهدی(عج)



سیصد و سیزده و اندى مرد به او مى رسند و با او بیعت مى کنند و در مکّه مى ماند تا آن که یارانش به ده هزار تن برسند و سپس از آن جا به سوى مدینه حرکت مى کند.

خبرگزاری شبستان: قیام گسترده[۱] و همه جانبه امام مهدى(ع) نیاز به یاوران فراوان در همه سطوح و با توانایى هاى گوناگون دارد. احادیث متعدّدى به تنوّع این یاران اشاره کرده و افزون بر یاران زمینى، پیامبران و اوصیا و یاوران آسمانى ایشان را نیز بر شمرده اند که مى توان آنها را در دسته بندى زیر گنجاند.

۷. شمارى از عرب ها

حدیثى منقول در الغیبةى شیخ طوسى،[۳۱] شرکت عرب ها را در قیام امام مهدى (ع)منتفى دانسته؛ امّا در همین کتاب، حدیثى دیگر آمده که نجیبانى از مصر، ابدال شام و اخیار عراقى را در زمره یارانى دانسته که در ابتداى قیام و میان رکن و مقام با امام مهدى(ع) بیعت مى کنند.[۳۲] این روایت با حدیث الاختصاص [۳۳] و نیز دو حدیثِ نقل شده در کتاب هاى اهل سنّت [۳۴] که به شرکت عربان در نهضت مهدوى تصریح کرده اند، تأیید مى شود.

براى حل اختلاف این دو دسته، مى توان چنین گفت که همراهى عرب ها، کمتر از دیگر اقوام و ملل مختلف است و این با توجّه به انتظارى که از همراهى ایشان مى رود، یارى ایشان را کم رنگ جلوه مى دهد. مؤیّد این توجیه، حدیث نقل شده در الکافى [۳۵] است که سندى موثّق و قابل اعتماد دارد. این حدیث، همراهى عرب ها را با قیام امام مهدى (ع)به کلّى نفى نکرده؛ بلکه آنان را اندک (نَفَرٌ یَسیرٌ) خوانده است. این معنا با حدیثى که ابن ماجه آورده است نیز تأیید مى شود. در این حدیث، امّ شریک – که به سخنرانى پیامبر خدا (ص) در باره دجّال و فتنه هاى اوگوش مى داده است – ، از ایشان مى پرسد: پس عرب ها در آن روز کجایند؟ پیامبر(ص) پاسخ مى فرماید:

هُم یَومَئِذٍ قَلیلٌ ، وَ جُلُّهُم بِبَیتِ المَقدِسِ .[۳۶]آنها در آن زمان، اندک اند، و بیشترشان در بیت المَقدِس هستند.

گفتنى است که در گزارش اوطان یاران مهدى(ع)، از شهرها و مناطق عرب نشین متعدّدى نام برده شده، هر چند تعداد افراد نام برده شده، اندک است.

در پایان و به احتمال فراوان، حدیث الکافى که به شرکت گروهى از اهالى نوبه در جنوب مصر و شمال شرقى سودان در قیام مهدوى اشاره دارد[۳۷] نیز دلیلى بر شرکت برخى عرب ها در قیام است، مگر آن که مردم نوبه را عرب ندانیم.

۸ . زنان

قیام جهانى و گسترده امام مهدى(ع)، همه آدمیان را در بر مى گیرد و تمام اقشار جامعه را با خود همراه مى کند. زنان نیز در این نهضت عمومى، نقش مهم و اثرگذارى دارند، تا آن جا که برخى گزارش ها شمار یاران زن امام(ع)، را پنجاه تن دانسته اند.[۳۸]در یک حدیث، وظیفه اصلى این عدّه، مداواى مجروحان و مراقبت از بیماران دانسته شده است که در این صورت، قابل تشبیه به نقش زنان شرکت کننده در غزوات پیامبر (ص) مانند اُحُد و جنگ هاى امام على(ع) مانند صفّین است.[۳۹]حدیث اخیر،[۴۰]برخى از این زنان قهرمان را نام برده است.

۹. یاران ویژه امام مهدى(ع)

چند حدیث [۴۱] که میان آنها حدیث صحیح السند[۴۲] نیز موجود است، تعداد اصحاب امام(ع) را ۳۱۳ تن به عدد اصحاب بدر دانسته اند[۴۳] و حدّ اقل یک حدیث، آنان را به تعداد اصحاب فرمان بردار طالوت که اجازه عبور از نهر را یافتند، گفته است.[۴۴]این معنا با توجّه به جهانى بودن، ژرف بودن، همه جانبه بودن و گستردگى بى نظیر قیام، شگفت به نظر مى آید. افزون بر این، چند حدیث [۴۵]نیز تعداد اصحاب امام(ع) را حدّ اقل ده هزار تن دانسته اند که در این دسته نیز حدیث صحیح السند[۴۶]وجود دارد. برخى احادیث اهل سنّت، اصحاب را دوازده تا پانزده هزار تخمین زده و یک حدیث شیعى، تنها هفتاد هزار از یاران امام(ع) را از کوفه دانسته است.

حلّ این تعارض ظاهرى نیازمند دسته بندى گزارش هاى این موضوع است که در همین فصل ارائه شدند و به روشنى نشان مى دهد که احادیث اشاره کننده به عدد ۳۱۳، ناظر به یاران خاص و به تعبیر حدیث ۱۵۹۶،[۴۷] گنج هاى نهفته و پنهان و یا نقبایى [۴۸] اند که به عنوان فرماندهان نظامى ارشد و یا کارگزارن بزرگ حکومتى در اوّلین وهله قیام، نداى آسمانى امام(ع) را لبّیک مى گویند و از هر سو، حتّى از دل خاک و به هنگام رجعت، به یارى ایشان مى شتابند.[۴۹] دلیل این نکته، آن است که این دسته، مجاهدانى مانند مالک اشتر و ابو دجانه انصارى اند و فرماندهى صدها و گاه هزاران نفر را به عهده دارند و یا وزیرانى مانند مؤمن خاندان فرعون و یوشع وصىّ موسى (ع)هستند[۵۰] .[۵۱]در این صورت، صفات والا و گاه خارق العاده اى که یاوران امام مهدى(ع) به آنها توصیف شده اند، ناظر به همین عدّه اندک و یاران ویژه و خاصّ امام مهدى(ع) هستند. بر پایه احادیث، این یاران، بیشتر، جوان و به ندرت، کهن سال اند و در قوّت بدن، به سان چهل مرد و در قوّت روح، دل هایشان مانند پاره هاى پولاد و جگرشان جگر شیر است. ایشان اگر بر کوه آهن بگذرند، آن را از جا در مى آورند و اگر بر دشمن بگذرند، او را زیر پاى خود، له مى کنند. ایشان تیزتر از نیزه و تندتر و سبک بارتر از ابرند. در عرصه نبرد، دلاور و شجاع و سهمناک و در آستان دادار هستى، شب زنده دارند و به سان راهبان تارک دنیا، سر در گریبان فرو برده و دست تضرّع و حاجت به درگاه خدا بلند نموده اند. نشان سجود بر پیشانى شان، عابد بودنشان، و تصمیم ها و سیاست هاى زیرکانه شان، فراست برگرفته شان را از نور الهى نمایان مى سازد، چندان که وجودشان چراغ فروزان دیگر مشتاقانى مى شود که براى پیمودن مسیر ولایت، به نهضت مى پیوندند. ایشان درندگان زمین و آسمان را نیز به اطاعت در مى آورند؛ امّا خود در برابر امام (ع)از برده در برابر مالکش فرمان بردارترند. در یک کلام، ایشان همان اولیاى الهىِ بى خوف و حزن و گنج هاى نهان خدا در زمین اویند که با ولىّ اعظم خدا، پیمان جان مى بندند و بر چهل خصلت – که بیشتر، اخلاقى اند – مى کند .

بر پایه این تحلیل، احادیثى که از وجود ده هزار یاور[۵۲] و یا دوازده و پانزده هزار نفر[۵۳] سخن مى گویند و یا در عبارت صریحى [۵۴] که خروج امام(ع) را تنها در صورت توانایى و گردآمدن دست کم، ده هزار نفر به گرد ایشان دانسته اند، ناظر به توده و عموم سپاهیان امام(ع) اند. این عدّه اگرچه پس از پیوستن طبقه نخست و سیصد و سیزده پیش قدم در این باره، به امام(ع) ملحق شده اند، امّا جلوتر از دیگران هستند و وجود آنها براى علنى کردن نهضت و خروج از مکّه لازم است و از این رو، ایشان را نیز از یاوران امام مى شماریم. حدیث الإرشاد نیز به این نکته تصریح دارد:

وَقَد وافاهُ ثَلاثُمِئَةٍ وَ بِضعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فَیُبایِعوهُ ، وَ یُقیمُ بِمَکَّةَ حَتّى یَتِمَّ أصحابُهُ عَشَرَةُ آلافِ نَفسٍ ، ثُمَّ یَسیرُ مِنها إلَى المَدینَةِ .[۵۵]

و سیصد و سیزده و اندى مرد به او مى رسند و با او بیعت مى کنند و در مکّه مى ماند تا آن که یارانش به ده هزار تن برسند و سپس از آن جا به سوى مدینه حرکت مى کند.

مطابق با برخى احادیث،[۵۶] این عدّه، حدّاقل نیروى لازم براى حرکت گسترده و قیام جهانى قائم(ع) است و این، بِدان معناست که امام مهدى(ع) مانند هر پیشواى پیشرو، در هر جا و هر لحظه بر پیروان خود مى افزاید و مشتاقان بیشترى را به زیر پرچم توحید فرا مى خواند. در این حرکت توفنده و برق آسا، امام(ع) بر سر راهش در کوفه، هفتاد هزار یاور راستین (صدّیق)[۵۷] را با خود همراه مى کند. امام(ع) از میان یاران اوّلیه و اصلى و نیز مؤمنان ناب که رجعت نموده و با او همراه شده اند، فرمانده و حاکم بر مى گزیند و بر خیل یاران خود مى گمارد (حکّام و انصار).[۵۸]

نکته

گفتنى است که یک حدیث، به یارى کسانى اشاره دارد که بهره اى از دین ندارند و ما در توضیحى دیگر، به این نکته پرداخته ایم.[۵۹]

۱۰. اسامى و موطن هاى یاران امام(ع)

در چند حدیث، به نام برخى یاران امام مهدى(ع) و خاستگاه و وطن هایشان اشاره شده است . این احادیث، به تفصیل، بسیارى از شهرها را ذکر کرده و گاه به تعداد و در موارد متعدّدى به نام یک یک این افراد تصریح کرده اند.[۶۰]این احادیث، از قوّت سندى برخوردار نیستند و از نظر دلالى نیز به معناى انحصار انصار امام(ع) در افراد نام برده شده نیستند؛ زیرا در هر دو حدیث مفصّل، عبارتى است که تصریح دارد مقصود از این افراد، همان ۳۱۳ یار ویژه امام اند که پیش تر گفتیم نخستین مؤمنان پیوسته به امام و وزیران و سردارانِ ایشان اند. عبارت پایانى حدیث دلائل الإمامة، چنین است:

فَذلِکَ ثَلاثُمِئَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً بِعَدَدِ أهلِ بَدرٍ.[۶۱]

اینها سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدر هستند.

و در میانه حدیث دیگر چنین است:

فَذلِکَ ثَلاثُمِئَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً بِعَدَدِ أهلِ بَدرٍ ، یَجمَعُهُمُ اللَّهُ إلى مَکَّةَ فى لَیلَةٍ واحِدَةٍ ، وَ هِىَ لَیلَةُ الجُمُعَةِ ، فَیَتَوافَونَ فى صَبیحَتِها إلَى المَسجِدِ الحَرامِ ، لا یَتَخَلَّفُ مِنهُم رَجُلٌ واحِدٌ ، وَ یَنتَشِرونَ بِمَکَّةَ فى أزِقَّتِها ، یَلتَمِسونَ مَنازِلَ یَسکُنونَها ، فَیُنکِرُهُم أهلُ مَکَّةَ .[۶۲]

و اینها سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدر هستند. خداوند، آنها را در یک شب جمعه در مکّه گرد هم مى آورد و آنان خود را صبح جمعه همان روز به مسجد الحرام مى رسانند و یک تن هم از آنان جا نمى ماند و در کوچه هاى مکّه پخش مى شوند و در پى جایى هستند که در آن سکونت کنند؛ امّا مکّیان آنها را نمى شناسند.

در ابتداى این روایت چنین آمده است:

هذا ما أملاهُ رَسولُ اللَّهِ(ص) عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ(ع) وَ أَودَعَهُ إیّاهُ مِن تَسمِیَةِ أصحابِ المَهدِىِّ(ع)، وَ عِدَّةِ مَن یُوافیهِ مِنَ المَفقودینَ عَن فُرُشِهِم وَ قَبائِلِهِم ، السّائِرینَ فى لَیلِهِم وَ نَهارِهِم إلى مَکَّةَ ، وَ ذلِکَ عَنِ استِماعِ الصَّوتِ فِى السَّنَةِ الَّتى یَظهَرُ فیها أمرُ اللَّهِ عزّ و جلّ ، وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ القُضاةُ وَ الحُکّامُ عَلَى النّاسِ .

این چیزى است که پیامبر خدا(ص) بر امیر مؤمنان(ع) املاء کرده و نام همراهان مهدى(ع) را نزد او نهاده است و نیز تعداد کسانى که از خانه و کاشانه شان جدا شده، شب و روز مى روند تا در مکّه خود را به او مى رسانند و این پس از شنیدن ندا در سالى است که امر الهى [به قیام ]در آن پدیدار مى شود، و این افراد، نجیبان، قاضیان و حاکمان بر مردم هستند.

در پایان همین حدیث نیز آمده است:

هذِهِ (العِدَّةَ) الَّتى یُخرِجُ اللَّهُ فیهَا القائِمَ(ع)، هُمُ النُّجَباءُ وَ القُضاةُ وَ الحُکّامُ وَ الفُقَهاءُ فِى الدّینِ ، یَمسَحُ بُطونَهُم وَظُهورَهُم فَلا یَشتَبِهُ عَلَیهِم حُکمٌ .

این افرادى که خداوند، قائم(ع) را در جمع ایشان، ظاهر مى سازد، نجیبان، حاکمان و فقیهان در دین اند و قائم(ع) دستى بر سینه و پشت آنان کشیده و در حکمى به اشتباه نمى افتند.

پی نوشت ها:

[۳۱] «اتّق العرب فإنّ لهم خبر سوء أما إنّه لایخرج مع القائم منهم واحد» (الغیبة، طوسى: ص ۴۷۶ ح ۵۰۰).

[۳۲] ر.ک: ص ۲۵۸ ح ۱۵۷۰ . [۳۳] ر.ک: ج ۷ ص ۱۹۲ ح ۱۲۵۳ . [۳۴] ر.ک: ص ۲۱۶ ح ۱۵۳۰ و ص ۲۶۰ ح ۱۵۷۲ . [۳۵] ر.ک: ص ۲۶۲ ح ۱۵۷۳ . [۳۶] ر . ک : ص ۲۲۱ ح ۱۵۳۰ . [۳۷] ر . ک : ص ۲۵۳ ح ۱۵۶۱ . [۳۸] ر.ک: ص ۲۹۸ ح ۱۶۰۸ . [۳۹] ر.ک: ص ۲۹۸ ح ۱۶۰۷ . [۴۰] همان . [۴۱] ر.ک: ص ۲۸۳ (شمار یاوران ویژه قائم). [۴۲] ر.ک: ص ۲۸۴ ح ۱۵۹۴ و ص ۲۹۲ ح ۱۵۹۹ . [۴۳] یک حدیث از اهل سنّت، این تعداد را ۳۱۴ دانسته است (ر . ک : ج ۸ ص ۲۹۹ ح ۱۶۰۸) . [۴۴] ر.ک: ص ۲۹۱ ح ۱۵۹۷. [۴۵] ر . ک : ص ۲۹۳ ح ۱۵۹۸ (شمار یاران عمومى امام) . [۴۶] ر.ک: ص ۲۹۳ ح ۱۵۹۸ (شمار یاران عمومى امام). [۴۷] ر.ک: ص ۲۸۹ ح ۱۵۹۶. [۴۸] ر.ک: ص ۲۳۱ ح ۱۵۳۸. [۴۹] ر.ک: ص ۲۴۱ ح ۱۵۵۰. [۵۰] ر.ک: ص ۲۳۳ ح ۱۵۴۲ و ۱۵۴۳ (یاورانش از میان رجعت کنندگان) (تفسیر العیّاشى: ج ۲ ص ۳۲ ح ۹۰، دلائل الامامة: ص ۴۶۳ ح ۴۴۴). [۵۱] گفتنى است علّامه مجلسى نیز همین بیان را ارائه نموده است (بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۲۳) . [۵۲] ر.ک : ص ۲۳۱ ح ۱۵۴۰ و ص ۲۹۳ ح ۱۵۹۸ و ح ۱۵۹۹ و ۱۶۰۰ . [۵۳] ر. ک: ص ۲۹۵ ح ۱۶۰۱ و ح ۱۶۰۲. [۵۴] ر. ک: ص ۲۹۳ ح ۱۵۹۸ . [۵۵] ر. ک: ص ۲۹۲ ح ۱۶۰۰. [۵۶] ر . ک : ص ۲۹۵ ح ۱۶۰۱ . [۵۷] ر . ک : ص ۲۹۹ ح ۱۶۰۶ . [۵۸] ر.ک: ص ۲۳۲ ح ۱۵۴۲ . [۵۹] ر.ک: ص ۲۶۶ (توضیحى در باره یارى رساندن بى بهرگان از نیکى). [۶۰] ر.ک: ص ۳۰۰ ح ۱۶۱۰ – ۱۶۱۳ (گزارش هاى رسیده در باره نام و موطن یاوران امام). [۶۱] ر . ک : ص ۳۲۰ ح ۱۶۱۰ . [۶۲] ر . ک : ص ۳۲۰ ح ۱۶۱۰ .

پایان پیام/53

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد