۱۳۹۲/۱۲/۱۶
–
۱۱۵۸ بازدید
تشرفات
ابوالوفاء شیرازی میگوید: در زندان ابوعلی الیاس، با وضع سختی اسیر بودم وبرایم معلوم شد که او قصد کشتن مرا دارد، لذا شکایت را نزد خداوند تبارک وتعالی بردم ومولای خود ابی محمد علی بن الحسین، زین العابدین (علیه السلام) را شفیع قرار دادم. در این بین به خواب رفتم. در عالم رؤیا رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) را زیارت کردم.
حضرت فرمودند: نه به من و نه به دخترم و نه به دو پسرم (امام حسن وامام حسین (علیهما السلام)) برای مادیات متوسل نشو، بلکه برای آخرت وآنچه از فضل خدای تعالی امیدواری، به ما متوسل شو.
ابوالوفاء شیرازی میگوید: در زندان ابوعلی الیاس، با وضع سختی اسیر بودم وبرایم معلوم شد که او قصد کشتن مرا دارد، لذا شکایت را نزد خداوند تبارک وتعالی بردم ومولای خود ابی محمد علی بن الحسین، زین العابدین (علیه السلام) را شفیع قرار دادم. در این بین به خواب رفتم. در عالم رؤیا رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) را زیارت کردم.
حضرت فرمودند: نه به من و نه به دخترم و نه به دو پسرم (امام حسن وامام حسین (علیهما السلام)) برای مادیات متوسل نشو، بلکه برای آخرت وآنچه از فضل خدای تعالی امیدواری، به ما متوسل شو.
واما ابو الحسن (امیر المؤمنین)، برادرم، او انتقام تو را از کسی که به تو ظلم نموده میگیرد.
عرض کردم: یا رسول اللّه، آیا مگر به فاطمه (سلام الله علیها) ظلم نکردند، ولی ایشان صبر کرد؟ و میراث شما را غصب کردند، اما صبر نمود؟ پس چطور انتقام مرا از کسی که ظلم نموده، میگیرد؟
حضرت از روی تعجب نظری به من کردند و فرمودند: این موضوع عهدی بود که من با او بسته بودم و فرمانی بود که من به او داده بودم و برای او کاری جز بپا داشتن آن پیمان جایز نبود. او هم حق را ادا کرد.
و وای بر کسی که متعرض دوستان و شیعیان ما شود. (زیرا امیر المؤمنین (علیه السلام) انتقام او را میگیرد.
اما علی بن الحسین، برای نجات از سلاطین و شر شیاطین و محمد بن علی و جعفربن محمد، برای آخرت،(به روایتی آنچه از طاعت خداوند ورضوان او بخواهی) اما موسی بن جعفر، عافیت را به وسیله او بخواه.
و اما علی بن موسی، برای نجات. (به روایتی نازل شدن رزق) اما علی بن محمد، برای قضای نوافل و نیکی برادران دینی وآ نچه از طاعت خداوند عزوجل بخواهی. و حسن بن علی، برای آخرت.
و اما الحجة، هرگاه شمشیر به محل ذبح تو رسید -حضرت با دست به سوی گلوی خود اشاره فرمودند- به او استغاثه کن، به درستی که او در مییابد و فریادرس و پناه است برای هر کس که استغاثه کند و بگوید: یا مولای یا صاحب الزمان انا مغیث بک.
ابو الوفاء میگوید: همان جا (در عالم خواب) فریاد زدم: یا صاحب الزمان انا مغیث بک.
همان لحظه دیدم شخصی از آسمان فرود آمد که سوار بر اسب است و در دست خنجری از نور داشت.
عرض کردم: مولای من شر آنکه مرا اذیت میکند، رفع کن.
فرمود: کار تو را انجام دادم.
صبح شد، الیاس مرا خواست وگفت: به چه کسی استغاثه کردی؟ گفتم: به آن کسی که فریادرس درماندگان است.