۱۳۹۲/۰۸/۱۸
–
۱۰۷۶ بازدید
یحیی برمکی کی بوده؟(کامل توضیح بدین)
ابوالفضل یحیی برمکی، مشهورترین شخصیت و وزیر خلیفه عباسی (هارون الرشید). یحیی ایرانی الاصل، فرزند خالد برمکی بود که در سال 120 هـ. ق بدنیا آمد. سرور فرزندان آل برمک، در سخاوت و بخشندگی مشهور و در فضل و ادب و فصاحت به حدی بود که مهدی عباسی خلیفه، پدر هارون الرشید، تعلیم و تربیت هارون را به عهده او گذاشت. همسر یحیی، هارون الرشید را شیر داد، از این رو، فضل، پسر یحیی، برادر رضاعی هارون بود. هارون هم یحیی را پدر خطاب می کرد. در زمانی که هارون الرشید چهارده ساله بود، در سفری از طرف پدرش مامور شد که به جنگ امپراطور روم شرقی و فتحقسطنطنیه برود، یحیی برمکی و خالد پدر یحیی، در این سفر همراه هارون بودند. تدبیر صحیح و راهنمایی های این پدر و پسر، علت مهم پیروزی هارون 14 ساله و شکست ارتش روم شد. در سال 170 هـ. ق همینکه هارون الرشید خلیفه شد، به جهت محبت ها و راهنمایی هایی که یحیی برمکی سالها در قبال او کرده بود، در نخستین بارعام خود، رو به یحیی کرد و گفت: ای پدر من! توئی که مرا به برکت حسن تدبیر و تربیت خود، در این مقام نشاندی، اکنون همه امور را به دست تو می سپارم! پس هر چه می خواهی حکم کن! (الخ) آنگاه انگشتری خودش را به نشانه فرمانروایی مطلق به یحیی داد! از آن پس تا مدت هفده سال و هفت ماه، یعنی تا روزی که هارون، برمکیان را برانداخت، یحیی وزیر هارون بود و زمام کلیه امور خلافت در دست یحیی و دو پسرش فضل و جعفر بود و اینها در دستگاه هارون، قدرت و نفوذ کامل داشتند. درآن مدت، علوم و آداب اسلامی و فرهنگ و زبان عربی را ترقی داد، و به تشویق او کتابهای مهم در علوم و فنون گوناگون تالیف و یا از فارسی و هندی و یونانی ترجمه شد. بغداد دارالعلوم جهان و مرکز تحقیق و تعلیم پزشکی و فلسفه و هیات و نجوم و ریاضی گردید. هیئت های علمی از ایران و هند، به بغداد رفتند و در آنجا که یحیی خودش هم از علمای بزرگ بود، به آسودگی به نشر علم و علوم پرداختند به همه این فضایل، یحیی هم مانند اغلب وزیران مشهور در برابر سلطان خود همیشه مثل برده فرمانبردار بود و برای رضایت هارون، همه چیز حتی انصاف و عقیده را قربانی می کرد. به همین علت طبق روایت محدثین مشهور شیعه، کسی که نقشه به شهادت رساندن امام هفتم شیعیان را برای هارون الرشید کشید و اجرا نمود یحیی بن خالد برمکی بود.پس از این واقعه، دوران کامرانی یحیی و پسرانش طولی نکشید که همگی و حتی منسوبان و کسان او بر اثر خشم و غضب (خلیفه هارون الرشید) یا به زندان افتادند و یا کشته شدند. یحیی هم یه زندان افتاد و در سوم محرم 190 هـ. ق در زندان (رقه یا رافقه) از دنیا رفت.برای آگاهی بیشتر به تاریخ طبری ؛ ترجه پاینده ج12 مراجعه کنید .