یکی از مصادیق واقعی نبرد حقوباطل
۱۳۹۴/۰۷/۲۴
–
۱۰۲ بازدید
سید حسن نصرالله در شب اول محرم چه گفت؟
۲۴ مهر ۱۳۹۴
یکی از مصادیق واقعی نبرد حقوباطل در جهان امروز همین نبردی است که اکنون در شهر قدس اشغالی از سوی فلسطینیان دنبال میشود و سرنوشت این مبارزه و نبرد هم چیزی جز پیروزی خون بر شمشیر نخواهد بود، همانگونه که همواره این خون بوده که بر شمشیر پیروز شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنان خود بهمناسبت شب اول از دهه محرم در مجتمع سید الشهدا(ع) در ضاحیه جنوبی بیروت، تأکید کرد مقاومت لبنان از انتفاضه ملت فلسطین حمایت کامل میکند.
۲۴ مهر ۱۳۹۴
یکی از مصادیق واقعی نبرد حقوباطل در جهان امروز همین نبردی است که اکنون در شهر قدس اشغالی از سوی فلسطینیان دنبال میشود و سرنوشت این مبارزه و نبرد هم چیزی جز پیروزی خون بر شمشیر نخواهد بود، همانگونه که همواره این خون بوده که بر شمشیر پیروز شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنان خود بهمناسبت شب اول از دهه محرم در مجتمع سید الشهدا(ع) در ضاحیه جنوبی بیروت، تأکید کرد مقاومت لبنان از انتفاضه ملت فلسطین حمایت کامل میکند.
دبیرکل حزبالله لبنان که همهساله بهمناسبت ایام محرم سلسله مباحث مذهبی مطرح و میان طرح این مباحث به مسائل روز نیز اشاره میکند، با تأکید “خیزش چند روز اخیر ملت فلسطین و اینکه در قدس اشغالی، کرانه باختری و غزه شاهد یک جنبش مردمی قوی هستیم” گفت: در فلسطین شاهد جنبشی هستیم که شبیه به انتفاضه سوم است و این در حالی است که برخی از کشورها که خود را در مورد فلسطین مسئول میدانند احساس نگرانی میکنند. (بخشهای محوری سخنرانی نصرالله)
سید حسن نصرالله همچنین در سخنرانی خود توصیههای مهمی به عزاداران حسینی(ع) در زمینه برگزاری هرچه باشکوهتر این مراسم معنوی داشت که حائز توجه است.
خبرگزاری تسنیم متن کامل این سخنرانی را منتشر کرد که در زیر میآید
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین .
السلام علیک یا سیدی و یا مولای یا ابا عبدالله الحسین یا ابن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم .
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین .
بزرگواران عالم، برادران و خواهران سلام و درود خداوند بر شما عزیزان .
خداوند سبحان در کتاب مجید خود چنین می فرمایند : ” ذلک و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب ” .
سال هجری قمری جدیدی را در این روزها و شب ها آغازش را باهم می نگریم و البته سال هجری قمری دیگری را هم پشت سر می نهیم، سال 1436 هجری قمری به پایان رسیده و خاتمه یافته است، ما اکنون در آغاز سال 1437 هجری قمری به سر می بریم، سال جدید را با تمام چالش ها و سختی ها و آرزوها و دردهایش در پیش روی خود داریم، با آغاز سال جدید هجری قمری و در آغازین روزهای سال جدید هجری قمری، ما این مناسبت را به تمام مسلمانان جهان و بر امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر گرامی اسلام تبریک و تهنیت عرض می کنیم، ما در همین آغازین روزهای سال جدید هجری قمری از پیامبر بزرگ رحمت مسئلت داریم این سال را برای تمام امت خود سال پیروزی و غلبه بر دشمنان اسلام و سال امنیت و آسایش و اطمینان و سکینه و صلح و ثبات و وحدت و رهایی از تمام این سختی ها و گرفتاری ها قرار دهد.
همچنین در آغاز سال جدید هجری قمری و در همین ماه نخستین این سال یعنی در ماه محرم الحرام، ما با مناسبت دردناک و غمبار واقعه کربلا مواجه هستیم، چرا که در این ماه بار دیگر تمام معانی مربوط به این واقعه تاریخی عظیم تجلی می یابد و البته این تجلی دوباره با تمام ابعاد آن واقعه تکرار می شود، از جمله این ابعاد و از جمله برجسته ترین آنها می توان به بعد مصیبت و فاجعه اشاره کرد، مسئله ای که بر ما اندوه و غم و عزاداری را ناگزیر می سازد، درد و تاسف و اشک و اندوه بر این مناسبت واجب می گرداند، تاسف می خوریم بر حال و روز امتی که فرزند دختر پیامبرش را به شادت رساند، در این شب یعنی در شب نخست از احیای ماه محرم، رو به سوی صاحب نخستین این عزا می کنیم، یعنی رو به سوی پیامبر اعظم خدا حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم می کنیم، تا این مناسبت را به ایشان به دلیل شهادت فرزندش و محبوب دلش و نوه اش و عزیز دلش و جگر گوشه اش تسلیت بگوییم، به مناسبت شخصیتی تسلیت بگوییم که شخص پیامبر در شانش چنین فرموده بودند: ” حسین منی و انا من حسین ” ( حسین از من است و من از حسین هستم )، و بعد از ایشان باید این مناسبت را به حضرت امیر المؤمنین و نیز به خدمت سرور زنان عالم تسلیت عرض کنم، همچنین این مناسبت را بر تمام ساداتمان و سادات امت اسلامی و امامانمان که صلوات خداوند بر همه آنان باد تسلیت عرض می کنم، همچنین این مناسبت را بر نوه حضرت امام حسین وبقیه الله فی الارضین مولایمان و امام مان صاحب العصر و الزمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء تسلیت عرض می نمایم، همچنین این مناسبت را به رهبرمان و مراجع عالیقدرمان و بر تمام مسلمانان و عاشقان و دلسوزان اهل البیت علیهم السلام تسلیت و تعزیت عرض می کنم، به همین مناسبت و در این عزا و در این روزهای پر از غم و اندوه این واقعه را تسلیت می گویم.
ما همگی و از خلال احیای این روزها و شب ها، سعی می کنیم و البته تلاش می نماییم تا بخشی کوچک و یا برخی از حقی را که حضرت پیامبر گرامی اسلام و خاندان و نزدیکان به آل البیت بر گردن این امت دارند را برآورده سازیم، این امر را سعی می کنیم از طریق این احیا و زنده نگاه داشتن جبران کنیم، تلاش می کنیم تا مودت و دوستی و عشق خود و همچنین اطاعت و فرمانبرداری و تاکید برعهد و پیمان خود مبنی بر ادامه دادن مسیرشان و تحقق یافتن اهدافشان را با تمام جانفشانی ها مسجل سازیم.
ما امسال این مناسبت را درحالی برگزار میکنیم که در برابر جانفشانی هایی قرار داریم، جانفشانیهای بزرگی رقم می خورند، جانفشانی هایی که خانواده های مان و خانواده های شهدا و رزمندگان مان و فرماندهان مان آنها را رقم می زنند، این جانفشانی ها در میادین نبرد و دفاع و رزم و رویارویی رقم می خورند.
ای برادران و ای خواهران، بار دیگر خداوند بر اجر و ثواب اعمال تان به این مناسبت بزرگی ببخشد، از خداوند عزوجل می خواهم تا همه ما را موفق گرداند تا بتوانیم این مناسبت را به درستی و آن گونه که سزاوار این مناسبت دردناک است، زنده نگاه داریم.
سخن امشب من در دو بخش است، بخش نخست آن مربوط به تحولات عمومی منطقه و محیط پیرامون آن است، که سعی می کنم به سرعت در این بخش به موضوعات اشاره کنم، چرا که یک سال هجری قمری را پشت سر نهادیم و از این طریق می خواهیم ببینیم این سالی که گذشت چگونه بر ما و شما گذشته است، ما همیشه عادت کرده بودیم، اوضاع را بر اساس سال های میلادی بسنجیم، اما این بار بیایید اوضاع را در این سال هجری قمری ملاحظه و ارزیابی کنیم، سال 1436 هجری قمری به چه نحوی سپری شده است ؟ اوضاع منطقه و اوضاع لبنان را به صورت بسیار چکیده و خلاصه می بینیم، این مقدمه برای من و دیگر دوستانم در سخنرانی های شب های آتی بسیار مقدمه خوبی است، تا ان شاء الله در مشخص شدن مسئولیت ها و مواضع و چشم داشت ها و مسائلی از این دست کمک فراوانی کند.
بخش دوم سخنانم اختصاص پیدا می کند، به چگونگی زنده نگاه داشتن این مناسبت، و براساس عادت همه ساله ما که شب نخست را به عنوان مقدمه و آمادگی برای شب های آتی می دانیم، از این رو عزیزان را به برخی از موضوعات سفارش میکنم و یادآوری آنها را در این خصوص لازم میدانم، مطالبی که امیدوارم مورد توجه و عنایت دوستان و برادران و خواهران مان در این روزها و شب ها قرار گیرد.
مسئله فلسطین
در بخش نخست سخنان خود را با موضوع فلسطین و مساله این روزهای فلسطین آغاز می کنم، از قلب نبرد و از قلب درگیری ها شروع می کنم، یعنی از نبرد اصلی سخنان باید آغاز شود، سعی می کنیم بخش های گذشته را که دوستان و برادران و خواهران مان از آن آگاه هستند، کنار بگذاریم، این بخش را همه خوب می دانیم، اما رویدادهای اخیر را می توان رویدادهای مهم در مسئله فلسطین دانست، نبردی که در قدس آغاز شده است و فلسطینیان در قدس شریف در حال مبارزه با صهیونیست ها برای دفاع از قدس شریف هستند، البته این نبردها و رویارویی ها تنها به قدس اشغالی و کرانه باختری ختم نشده است بلکه به نوار غزه و اراضی اشغالی سال 1948 در فلسطین اشغالی هم کشیده شده است، این رویدادهای جاری به گونه ای هستند که شبیه به انتفاضه ای جدید هستند، یعنی شبیه به آغاز انتفاضه ای سوم است، چرا که هنوز حتی خود فلسطینیان هم این رویدادها را انتفاضه سوم ننامیده اند، از این رو هیچ کس نباید در این نامگذاری ها از خود فلسطینی ها پیشی بگیرد، چرا که خود آنها باید واقعیت وضعیت خود را توصیف کنند.
ملت فلسطین و فلسطینیان در طول این هفته های اخیر و بخصوص در روزهای اخیر سطح بالای شجاعت خود را نشان دادند، البته ما به این شجاعت و رفتار فلسطینیان از گذشته عادت کرده ایم، و رویداد تازه ای نیست، شجاعت و به چالش طلبیدن و عزم و اراده بالای آنها را دیدیم، همچنین مسئله دیگری که دیدیم موضوع صبر و تحمل و آمادگی آنها را برای جانفشانی بار دیگر ملاحظه کردیم، ما این ملت را با این آمادگی ها همواره می شناسیم و به آن معروف هستند، یعنی وقتی شمار شهدا و شمار زخمیها و شمار منازل ویران شده و منازل مصادره شده و اقدامات دشمنان را می بینیم، شجاعت و صبر و بردباری آنها برای همه ثابت می شود، در مقابل می بینیم که نگرانی و تنش در بین سران دشمنان صهیونیستی به وضوح دیده می شود، حتی شهرک نشینان هم دچار سردرگمی شده اند، همچنین این رویدادها باعث نگرانی برخی از کشورهای جهان شده که به گونه ای معتقدند آن چه در فلسطین اشغالی روی می دهد، به آنها هم مربوط می باشد.
آمریکایی ها و اسرائیلیهای صهیونیست با ملاحظه اوضاع منطقه تصور می کردند، با توجه به رویدادهای جار در منطقه و تحولاتی که صورت گرفته و می گیرد، و همانگونه که مقامات اسرائیلی در بررسی های مربوط به پیرامون اسرائیلی و کیان اسرائیلی ارزیابی می کنند، در ارزیابی اوضاع پیرامون رژیم خود چنین تصور می کنند که منطقه درگیر رویدادهای خاصی است، یعنی وقوع جنگ هایی در بیش از یک کشور منطقه و وقوع نا آرامی ها در بیش از یک کشور در منطقه و ملت هر کشوری هم درگیر گرفتاری های خاص به خود هستند و اوضاعش را و پرونده های خودشان و بحران های خودشان را بررسی می کنند، از این رو ملت فلسطینی که در داخل اراضی فلسطین اشغالی به سر می برد این رویدادها را به خوبی درک می کند.
از این رو بود که آمریکایی ها و اسرائیلی ها چنین فرضیه ای را در ذهن داشتند که با توجه به هر آن چه گفته شد، از این رو ملت فلسطین ساکن داخل اراضی فلسطینی باید دچار یاس و ناامیدی شده باشد، باید اکنون این ملت افق های آینده را در پیش روی خود بسته تصور کند و به این نتیجه برسد که هیچ راه امیدی در پیش خود ندارد، بنابراین با از دست رفتن امید دیگر هیچ واکنشی از این ملت نباید انتظار داشته باشند و هیچ واکنشی که مثبت باشد از این ملت برای خودشان قابل تصور نخواهد بود، از این رو رویدادهای بزرگی از فلسطینیان در هیچ عرصه ای قابل پیش بینی نبود، اوضاع منطقه ای و متاسفانه اوضاع امت به گونه ای بود که همگان از آن سوء استفاده می کردند، از این رو رژیم صهیونیستی برای سوء استفاده از این وضع دست به اقدامات تحریک آمیز برضد مسجد الاقصی زد، و درصد بالاتر انتظار داشت برای ویران کردن مسجد الاقصی هم بعد از آن کاری کند، و اگر نتوانست این مهم را مسجل کند لا اقل برای تجزیه مسجد الاقصی دست به کار شود، یعنی تقسیم زمانی و یا مکانی و یا حتی تقسیم همزمان براساس زمان و مکان.
این تحرکات تنش زا را اسرائیلی ها آغاز کردند و برداشت آنها از امت اسلامی در وضع کنونی همانی بود که شرح دادم، بگذارید واقعیتی را بگویم تنها کسی که می توانست در قبال این اقدامات تحریک آمیز اسرائیلی ها یک پاسخ مناسب و منطقی و مقبول میدانی دهد، همین ملت فلسطین بود، ملت فلسطین مناسبت ترین و سزاوارترین و قادرترین برای این واکنش و مقابله بود.
این ملت فلسطین بود که می توانست کارآمد ترین پاسخ مناسب را نسبت به این اقدامات تحریک آمیز صهیونیست ها از خود نشان دهد، و از این طریق از مسجد الاقصی حمایت و پشتیبانی لازم را به عمل آورد، این مساله را ما از همان روزهای نخستین دیدیم و شاهدش بودیم، این را از طریق زنان و مردان شجاع فلسطینی دیدیم که در داخل مسجد الاقصی باقی می ماندند و اجازه تعرض به مسجد الاقصی را به صهیونیست ها نمی دادند، این فلسطینیان با ماندن در شهر قدس شریف اجازه نمی دادند گله های صهیونیست ها و شهرک نشینان برای اشغال مسجد الاقصی وارد عمل شوند، تا این که درگیری ها در این باره در هفته های اخیر شدت یافت و در این روزهای آخر هم به این درگیری هایی که از شدت بالایی برخوردار بوده ادامه داده شد، درگیری هایی که خونین و بسیار شدید هستند رسیده ایم.
بی شک این امر باعث نگرانی وغافلگیری و ترس و اضطراب دشمن صهیونیست شده است، البته حتی باعث نگرانی و اضطراب آمریکایی ها هم شده است چرا که واشنگتن گمان می کرد این پرونده دیگر برای مدت ها بسته شده است و دیگر از این بابت نباید احساس نگرانی نماید، آمریکایی ها تصور می کردند ملت فلسطین دیگر خفته اند و کسی هم نیست تا این ملت را بیدار سازد و فلسطینیان را ناگزیر به دفاع از مقدسات خود کند.
اینجا لازم است از یک واقعیت فلسطینی بگویم، این ملت فلسطین بار دیگر توانست جهانیان را غافلگیر سازد، البته این ملت همواره هم چنین بوده است، این امر را فلسطینیان از طریق غلبه بر تمام مشکلات و سختی ها و غلبه بر عوامل بوجود آورنده یاس و نا امیدی مسجل و محقق ساخته است، این ملت فلسطینی همواره نشان داده است می تواند رویداد آفرین باشد و جهانی را غافلگیر سازد، این ملت فلسطینی برای مقاومت اشکال و شیوه ای نوینی را همواره خلق و نو آوری کرده است، این ملت توانسته است یکی از نیرومندترین رژیم های پلیسی را که به انواع سلاح و مهمات نظامی خود را مسلح کرده را به زانو در آورد، ملت فلسطین اسرائیل را در حالتی از حیرت و شگفتی قرار داده است، اضطراب را در این رژیم به وضوح شاهد هستیم، این اوضاع به نام ملت فلسطین ثبت شده است.
امروز و با وجود قرار گرفتنمان در مناسبت محرم الحرام و روزها و شب های زنده نگاه داشتند حماسه پیروزی حق بر باطل، که مضمون و جوهره این روزهاست، و در روزهای پیروزی خون بر شمشیر قرار داریم، در پایان و نتیجه گیری برای میدان و کارزار فلسطین باید بگویم ، مساله فلسطین یکی از برجسته ترین و یکی از مصداق های بارز نبرد حق و باطل است، چرا که ما در برابر مساله ای قرار داریم که جای هیچ شکی در آن نیست، حتی نباید در این باره بحث صورت گیرد، نه از نظر دینی و نه از نظر اخلاقی و نه از نظر انسانی و نه از نظر فکری و از نظر شرعی و نه از نظر قانونی هیچ جای شک و تریدی در این باره وجود ندارد.
یکی از مصادیق واقعی نبرد حق و باطل در جهان امروز همین نبردی است که هم اکنون در شهر قدس اشغالی از سوی فلسطینیان دنبال می شود، و سرنوشت این مبارزه و نبرد هم چیزی جز پیروزی خون بر شمشیر نخواهد بود، همانگونه که همواره این خون بوده که بر شمشیر پیروز می شده است.
انتظار می رود این نبرد رو به اوج در فلسطین ادامه یابد از این رو لازم می دانم بر مسائل ذیل تاکید داشته باشم :
1 – تاکید ما در حزب الله البته تایید مطلق ما بر این است که از این مقاومت ملت فلسطینی مظلوم و مجاهد حمایت کنیم، از جهاد و انتفاضه اش و از حقوقش حمایت میکنیم و همواره و به صورت دائم در کنار این ملت می ایستیم، همانگونه که تا پیش از این نیز چنین بوده است.
2 – خواسته ما از همگان در این باره این است که با تمام امکانات و از تمام توان خود برای تایید و حمایت و پشتیبانی و از تمام شیوه های ممکن و در دسترس از فلسطینیان حمایت شود.
3 – از همگان می خواهیم به صورت مسئولانه در تعامل با این رویدادها رفتار کنند، یعنی درباره تحولات جاری در فلسطین مورد توجه قرار گیرد، همواره زمانی که انتفاضه ای یا خیزشی مردمی بزرگی در داخل فلسطین روی می داد، در تعامل با این انتفاضه یا خیزش بزرگ مردمی در فلسطین در جهان عرب یا به صورت کلی در جهان، بین دو حد و مرز با آن تعامل می کردند، یک گروه برای کاستن این مبارزه و خیزش اقدام می کرد و گروهی دیگر خواستار افزایش این مبارزه و خیزش بودند، هر دو گروه کارشان اشتباه است، در بحث کاستن این بود که در منابر مردمی و از طرف های دولتی و سیاسی تلاش های بسیاری به کار می رفت تا در عزم و اراده ملت فلسطین سستی بوجود آید و می گفتند به این ملت که تمام اقداماتی را که انجام می دهید نتیجه و ثمره ای در بر نخواهد داشت.
شماها در حال از بین بردن خون فرزندان خود هستید و در حال از بین بردن جوانان خود به دست خودتان هستید، و باعث ویران شدن منازل خودتان می شوید و می گفتند این خیزش و انتفاضه شما بی ثمر خواهد بود، در نتیجه این گروه تلاش می کردند فایده و ارزش را برای ملت فلسطین کم ارزش قلمداد کنند تا نسبت به آن شک و تردید بوجود آید، در قبال این گروه جنبش های مقاومت و جنبش های انتفاضه فلسطین به شدت ایستادگی می کردند، و خواهیم دید که در سطح جهانیان و بخصوص در امتداد جهان عرب خدمت گذارانی برای آمریکا و اسرائیل حضور دارند و تلاش خواهند کرد، تا این خیزش های مردمی را کم ارزش جلوه دهند، و تلاش خواهند کرد ضمن ضربه زدن به این رویدادها آنها را تضعیف کنند، تا از این طریق تمام این اقدامات را به صورت کامل از بین ببرند، همانگونه که در گذشته نیز کسانی چنین کردند.
گروه دوم گروهی هستند که می خواستند شدت پیدا کند، یعنی کسانی بودند و از فلسطینیان می خواستند سطح مبارزات خود را و خواسته های خود را افزایش دهند، و می خواستند تا فعالیت های خود را توسعه ببخشند و در آن نو آوری بوجود آورند، به فلان شیوه یا به فلان روش و مثلا شیوه هایی را که در جهان عرب برای اذیت و آذار وجود دارد را مطرح می کردند، ما به دلیل جایگاهی که داریم و تجربه ای که از این قبیل خواسته ها داشته ایم نمی خواهم بازگو کنم، اما فقط این را می گویم که ما باید همت خود را و عزم خود را جزم کنیم تا در کنار فلسطینیان قرار بگیریم، فلسطینیان خود استاد کار این عرصه و میدان کارزار هستند، آنها فرماندهان میدان مبارزه هستند، خود آنها هستند که اکنون در این میدان رویارویی حضور دارند، خود آنها هستند که به توافق می رسند و انتخاب می کنند و تعیین می کنند چه گزینه هایی دارند و شکل و نحوه انتفاضه خود را خودشان تعیین می کنند، نوع و سیاق مقاومت را خود آنها بر میگزینند، و ما در این میان وظیفه داریم از آنها حمایت و پشتیبانی کنیم، ما با هر آن چه از توان دارم از آنها حمایت خواهیم کرد.
همچنین در پایان این بخش چرا که اعلام کردم می خواهیم به صورت بسیار چکیده صحبت کنیم، باید بگویم اکنون این را به همه میگویم با توجه به رویدادهای موجود در منطقه و جهان این ملت فلسطین برای رهایی از مشکلات و سختی ها و برای به دست آوردن حقوق خود ای جهانیان این ملت راهی جز این گزینه در پیش رویش باقی نمانده است که اکنون و همواره به آن متوسل می شود، گزینه مقاومت و گزینه انتفاضه و یا حتی گزینه خیزش مردمی این گزینه هایی هستند که در پیش روی ملت فلسطین باقی مانده است، از طریق همین گزینه این ملت می تواند خواسته خود را بر اشغالگران سرزمینش تحمیل کند، بر دشمنی که مقدسات این ملت و امت را غصب کرده است، راهی جز این باقی نمانده است.
ملت فلسطین منتظر یاری کسی در این باره نبوده و نخواهد بود، و تجربه به ملت فلسطین آموخته است که نباید منتظر کسی بماند و این تنها حال و روز ملت فلسطین به تنهایی نیست، اکنون بسیاری از ملت ها به دلیل شرایطی که بر آنها تحمیل شده است به چنین وضعی دچار هستند این که بگویید به دلایلی دینی و فکری چنین مشکلاتی دارند خیر این سخن اشتباه است، به خواست خداوند در شب های آتی در این باره صحبت خواهیم کرد، اما واقعیت ها و رویدادهای حاصل برای هر ملتی نشان داده است که خود این ملت ها باید برای آینده سخت و تعیین سرنوشت خود دست به کار شوند، ملت ها برای تعیین سرنوشت خود باید با اراده خود تصمیم گیری کنند، ملت ها با زنان و مردان و کودکان و خردسالان و افراد سالخورده باید در این راه گام بردارند، با خون و اشک خود باید اقدام کنند و هرگز در این راه از کسی توقع نداشته باشند و منتظر کمک کسی هم نباشند.
فاجعه منا
موضوع دیگری که در پایان سال هجری قمری با آن مواجه بودیم، فاجعه منا در مناسک حج امسال است، من همانگونه که از قبل هم گفته بودم قصدم سخن گفتن درباره مهم ترین دو رویداد منطقه در سال گذشته هجری قمری است، و من فقط به صورت خلاصه وار درباره آنها صحبت می کنم به صورت عنوان وار، که در طول هفته های اخیر روی داده را برشمردم که یکی موضوع خیزش در فلسطین است و دیگری فاجعه دردناک منا است، البته در این مدت رویدادهای بسیار مهم دیگری هم روی داده و روی می دهند، در بخش مربوط به واقعه منا تا این لحظه به صورت رسمی از شمار شهدا و قربانیان این فاجعه رقمی اعلام نشده است، هنوز عربستان سعودی در همان آمار 700 و اندی است، البته آن چه در بین مردم از اسامی افراد و در دستانشان تصاویری دیده می شود از رقم 1200 و یا 1300 کشته به صورت حداقل بیشتر است، البته اطلاعاتی هم حکایت از 4000 و یا حتی 5000 شهید و قربانی هم وجود دارد، این سوای شمار زخمیهاست.
تا این لحظه شماری مفقود الاثر هستند، فقط تصور کنید، این منا است و در کنارش همین نزدیکی مکه قرار گرفته است، ما از قلب بیابانی دور افتاده صحبت نمی کنیم، این منا و این مکه است، هنوز که هنوزه صدها نفر مفقود الاثر هستند !! هنوز معلوم نیست آیا اینها مرده اند ؟ یا زخمی هستند ؟ یا زنده اند ؟ یا در بیمارستان ها به سر می برند؟ ، یا زندانی هستند ؟، آیا در قبرهایی دفن شده اند ؟، هنوز کسی نمی داند! حجاجی که در این فاجعه کشته شدند از تمام جهان اسلام هستند، وقتی به لیست ها و فهریست ها و آمار کشته ها بنگرید خواهید دید از تمام ملیت ها در بین کشته ها وجود دارند، اگر چه از نظر شمار و تعداد قربانیان شمار حجاج زن و مرد ایرانی بیشترین تعداد را تشکیل می دهند.
در خصوص لبنان هنوز سرنوشت عالم عالیقدر جناب سید حیدر الحسنی نامعلوم است، وی امام جماعت روستای مرکره در لبنان است، از این رو و به همین مناسبت لازم می دانم بار دیگر از دولت لبنان و وزارت امور خارجه این کشور بخواهم برای تعیین سرنوشت این عالم اقدامات لازم را مبذول دارد، باید به این مساله توجه و همت فوق العاده ای را معطوف بدارند و پیگیر سرنوشت این عالم والا قدر باشند.
زمانی که درباره فاجعه منا سخن می گوییم، دو بخش وجود دارد، بخش نخست این است که این رویداد چگونه حاصل شد؟ علل آن چیست ؟ بسیار خوب ما کسی را به چیزی متهم نکردیم فقط می خواهیم تحقیقاتی در این رابطه صورت گیرد، بفرمایید تحقیقات لازم را به عمل آورید تا بدانیم چه شده است، کم ترین رویداد در این باره شکست و ناکامی در اداره حج است و در این خصوص جای بحثی هم وجود ندارد، چرا که این رویدادها تکرار شده اند، همین که خواسته ای با مضمون تحقیق مطرح شد، و خواسته شد تا لا اقل کشورهایی اسلامی که در این فاجعه حجاجی داشتند که قربانی شدند و حتی مفقود الاثرهایی دارند، خواسته شد تا در این تحقیقات هم سهیم شوند و واقعیت ماجرا را متوجه شوند، پاسخ مخالفت مطلق با این خواسته ها بوده است، حاکمان سعودی به صورت قاطع با مشارکت داشتن دیگران در تحقیقات مخالفت می کنند، بسیار خوب خود سعودی ها آیا تحقیقاتی در این باره انجام داده اند یا نداده اند و آیا نتایجی داشته اند یا نداشته اند ؟ همه این مسائل را کسی هنوز نمی داند، اما این خواسته به حق است، و این ساده ترین حقوقی است که کشورهای اسلامی که از بین حجاجشان، حاجیانی کشته و مفقود الاثر دارند به پاسخی در این باره دست یابند.
بخش دوم سخنانم در باره واقعه منا مربوط به بعد از این فاجعه است، بگذریم چرا هول دادن روی داد و علت آن چه بود، آیا اشتباهی در اداره بوده و یا در گروه بندی و دسته بندی حرکت حجاج اشتباهی صورت گرفته است، همه را کناری می گذاریم، فاجعه روی داده است، حجاجی که از تمام بخش های جهان اسلام بودند، همه می گویند برای امداد رسانی به این آسیب دیدگان کوتاهی شده بود و حاجیان گرفتار برای چندین ساعت به حال خود رها شده بودند، برخی می گویند دو ساعت و برخی دیگر می گویند سه ساعت زیر نور مستقیم و حرارت آفتاب بودند، درجه دمای هوا 45 تا 50 درجه است، هنوز هیچ کس برای کمک کاری نکرده است، حجاجی که در آن نزدیکی بودند گفتند اگر بالگردها تنها مقادیری آب بر روی حاجیان می ریختند صدها تن از حجاجی که کشته شدند اکنون ممکن بود، زنده می بودند، یعنی با همین اقدام بسیار ساده، این مساله هم انجام نشد، و بعد از گذشت دو الی سه ساعت که البته اگر بیشتر نباشد رویدادهایی که بعد از آن حاصل شد و نقل شده است باعث شرمساری می گردد، هنوز تصمیم نگرفته ام در این باره صحبت کنم، باز ترجیح می دهم نتایج تحقیقات را ببینیم و مطلع شویم، تحقیقات درباره مرحله بعد از واقعه هم صورت نگرفته است.
این که به کسی اجازه دهند در تحقیقات بعد از واقعه شرکت کند، هم اجازه ای داده نشده است، نتیجه گیری چه می شود، نتیجه این است که ؛ تحقیقاتی وجود ندارد و نامعلوم است و هزاران نفر کشته و زخمی و حتی مفقود الاثر شدند، این ها همه حجاج مسلمان هستند، هنوز کسی نمی داند چرا و چگونه چنین شده است، و سرنوشت چیست و چه خواهد بود، آن چه بیش از هر چیز دیگری مایه تاسف است این بوده که سکوت جهان اسلام در قبال این فاجعه است، سکوت دولت ها و کشورهای اسلامی در این رابطه است، مگر تنها چند کشور و باید بگویم تنها و رساترین صدا در این بین صدای جمهوری اسلامی ایران بوده است، و تنها صدای رسایی که از جهان در این باره شنیده شد، صدای رسا و بلند و قاطع حضرت آیت الله امام خامنه ای حفظه الله تعالی بوده است، صدای شجاع و بلند و رسا و شجاعانه ای بود که در این باره به گوش رسید.
چگونه ممکن است چنین مساله ای روی دهد و اتفاق بیفتد؟ ولی باقی کشورها سکوت کردند این کشورها حجاجی داشتند و سکوت کرده اند و از این فاجعه بار تر هستند کشورهای اسلامی که هنوز هم نمی دانند آیا حاجیانی در این بین داشته اند یا نداشته اند و اگرذ چنین است سرنوشت آنها چه بوده است؟ این کشورها هنوز نمی دانند سرنوشت حاجیان آنها چه بوده آیا مرده اند آیا دفن شده اند هنوز نمی دانند، حاکمان این کشورها بعد از مناسک حج از حاکمان سعودی به خاطر برگزاری سالم و درست مناسک حج امسال تقدیر و تجلیل کردند، واقعا بدتر از این را سراغ نداشتیم، ماسک حج به پایان رسید و نه پادشاه و نه نماینده وی نیامدند و حاضر شوند از حجاج و بازماندگان آنها عذر خواهی کنند، یا لا اقل از ملت ها و امت اسلامی به دلیل این واقعه و فاجعه عذر خواهی کنند، بلکه برعکس آن عمل کرد و آمد و با صدور بیانیه ای خطاب به ولیعهد خود موفقیت برگزاری مناسک حج امسال را به وی تبریک و تهنیت گفت و از این که امنیت و سلامت و اطمینان را برای حجاج فراهم کرد تقدیر به عمل آورد.
آیا این واقعه دردناک و اندوه بار و فاجعه نیست؟ با تمام معیارها و مقیاس ها باید بگویم این یک فاجعه است، از تمام این مطالب بدتر این است که ممنوع است کسی چیزی بگوید، ممنوع است کسی شکایت کند، ممنوع است کسی گریه کند، درست همانند آن چیزی که در کربلا بعد از روز دهم یعنی عاشورا روی داد، گریه کردن ممنوع بود، ممنوع بود حرف بزنی ، ممنوع است اعتراض و شکایت کنی ، ما الان هم شاهد همین وضعیت هستیم، ممنوع است کسی اعتراض کند، ممنوع است کسی خواستار تحقیقاتی در این باره باشد، چرا چون می گویند می خواهید مساله را سیاسی جلوه دهید، آخر سیاسی کاری چیست ؟ هزاران نفر در این بین کشته و زخمی و مفقود الاثر هستند، جهانیان خواستار ارائه شدن تحقیقاتی در این باره هستند ؟ می گویند خیر این سیاسی کاری مساله است، می گویند این استفاده از حادثه منا برای نبرد سیاسی با عربستان سعودی است ، این اوج ظلم و وقاحت آنها را می رساند، واقعا بیش از این ممکن است روی دهد؟
و اگر در همین جهان اسلام یک شخصیت سیاسی یا یک روحانی یا یک مقامی یا نویسنده و یا خبرنگاری یا یک تحلیلگر در این مقابل انتقاد کرد و خواستار ارائه شدن دلیل و مدرکی در این باره شد و انتقاد کند، حملات بر وی از هر سوی آغاز می شود برخی با شمشیر و برخی با کمان و برخی با سرنیزه و برخی با سنگ و دیگران با هر وسیله ممکن به این فرد حمله ور خواهند شد، مگر همین اتفاق نیفتاد؟ این همانی است که اتفاق افتاده و هنوز هم اتفاق می افتد، از این رو بسیاری هستند که در جهان عرب چنین می کنند، دوستان من نمی خواهم سال 60 هجری قمری را به شما یاد آوری کنم، نمی خواهم درباره سال های آخر معاویه و یزید صحبت کنم، بسیاری در جهان عرب با خواسته هایت و خواسته ات درباره تحقیقات موافقت می کنند و تو را تایید می نمایند و بر بسیاری مسائل دیگر از تو حمایت می کنند و تاییدت می نمایند، اما جرات بیان حتی کلمه ای در این راستا را ندارند، چرا ؟ چون در آن صورت چیزی برایشان باقی نمی ماند، به این دلیل که حاکمان عربستان سعودی بر رسانه های خبری سیطره دارند، مطبوعات در دستان آنهاست، ماهواره ها در دستان آنهاست و نویسندگان مقاله ها برای آنها خدمت می کنند، بعد دستور چنین صادر می شود که به فلان کس رحم نکنید و به انتقاد از وی بپردازید.
اکنون تنها به این گفته بسنده خواهم کرد که بگویم ؛ فاجعه منا در ماه حرام روی داد و در سرزمین حرام حاصل شد و در حق حجاج بیت الله الحرام اتفاق افتاده است، بیانگر اوج لا مبالاتی از سوی حاکمان عربستان سعودی است ، لامبلاتی به تمام ارزش های انسانی و مقدسات دینی و مذهبی و شعایر اسلامی است، و البته بیانگر میزان استکبار آنها و خود برتر بینی آنها و توان آنها برای خرید وجدان ها را نشان می دهد، و لامبالاتی آنها را به عقل و خرد مسلمانان و عاطفه مسلمانان و خون مسلمانان نشان می دهد، این را به وضوح امروزه شاهد هستیم، مساله یمن را کنار می گذاریم، شاید درباره یمن بگویند این مساله سیاسی است،.
خوب در منا چه سیاستی بود ؟، دراینجا حج بیت الله الحرام است، شعایر اسلامی مطرح است، و با این وجود در قبال آن چنین برخورد کردند، من از جمله کسانی هستم که معتقد است نفس های پاک و ارواح بی گناهانی که در این فاجعه منا به دلیل کوتاهی و ندانم کاری و اهمال و شکست در اداره حج بوده و خون این عزیزان ریخته شد، و همچنین به دلیل خودبرتر بینی و لامبالاتی این نفس های پاک و بی گناه باعث نزدیک شدن موعد پایان این ظلم تاریخی خواهد شد که در حق امت اسلامی و مقدسات امت اسلامی و در حق مقدسات در حرمین شریفین روا داشته شده است، که این حاکمان در آنها این عملکرد دیده می شود.
در قبال این فاجعه نباید فراموشی و اهمال یا چشم پوشی اعمال شود، باید این فاجعه همواره تازه و نو و زنده باقی بماند، این امر باید در وجدان و عقل مسلمانان باقی بماند؟.
مساله سوم که در خصوص منطقه باید مطرح کنم و البته تنها به صورت چند سطر کوتاه عنوان خواهم کرد موارد ذیل هستند، که برای شما یکی به یک می شمارم و نام می برم، بگذارید این منطقه را در برابر دیدگان مان قرار دهیم و ببینیم در این منطقه چه داریم؟ یکی از این مسائل ادامه یافتن تهاجم سعودی و آمریکایی برضد یمن است، در این تجاوز همه چیز را مباح کرده اند، همه چیز و تحریم و محاصره یمن را انجام داده اند، شدت عمل و حملات بی رحمانه و دست زدن به قتل عام ها و مخالفت با هر گونه راه حل مناسب و معقول سیاسی ، در مقابل چه داریم ؟ ایستادگی و پایداری اسطوره ای و بی مانند ملت یمن را داریم، شهامت و شجاعت و ایثار و جانفشانی را هم داریم، سربلندانی را در یمن داریم و آمادگی برای جنگ تا پایان کار را هم داریم.
تحولات سوریه، بحرین وعراق
در سوریه ادامه جنگ جهانی برضد سوریه را داریم، البته حال که درباره پایان سال هجری قمری صحبت می کنیم رویدادی که در این اواخر حاصل شده است مساله ورود روسیه به ماجرای نبرد در سوریه است، درباره باقی این مساله بعدها در این خصوص صحبت خواهیم کرد.
همچنین در خصوص بحرین می بینیم هنوز قلع و قمع ملت بحرین از سوی حاکمان این نظام ادامه دارد، و هنوز از رسیدن این ملت به ساده ترین حقوق انسانی و سیاسی منع می شوند، و تمام آفاق را بر روی رسیدن به هر راه حل سیاسی معقول و مناسب و شایسته می بندد، البته در این بین هم نقش عربستان سعودی و آمریکا به صورت مشخص دیده می شود.
ادامه نبرد عراقی ها در مقابله و ایستادگی در برابر داعش و تروریسم را هم شاهد هستیم، خواه در استان صلاح الدین باشد و خواه در استان الانبار ، این نبرد برای ملت عراق یک نبرد سرنوشت ساز به شمار می آید.
اوجگیری اوضاع اضطراب و نا آرامی در بسیاری از کشورهای منطقه و عموم این کشورها شاهدش هستیم، از لیبی و مصر و تونس گرفته تا ترکیه و افغانستان .
ادامه اقدامات تروریستی و عملیات قتل و نابودی همه چیز از انسان گرفته تا سنگ و چوب و عملیات انتحاری که مساجد را هدف گرفته اند از صنعاء گرفته تا بغداد و همه جای را فرا گرفته است، تا این که به تظاهرات احزاب کردی مخالف در آنکارا می رسیم، یعنی به صورت خلاصه بگویم منطقه ما در حالی وارد سال جدید هجری قمری می شود که چه عنوان کلی را برای آن می توان انتخاب کرد که مناسب حالش باشد ؟ جنگ و درگیری و رویارویی و چالش ها و تهدیدها و خطرها از هر سوی این منطقه را احاطه کرده است.
بی شک این امر مسئولیت هایی را و تعهداتی را می طلبد، و خوستار اتخاذ مواضعی در این زمینه است، که جانفشانی هایی را به نوبه خود طلب می کند در این خصوص هم قرار است برادرانم و خودم در شب های آتی برای شما سخن بگوییم.
مسئله داخلی لبنان
مساله چهارم مربوط به لبنان است، سال هجری قمری در حالی به پایان می رسد که متاسفانه تمام تلاش های به عمل آمده برای رسیدن به راه حلی برای بازگرداند حیات به دولت لبنان شکست خورده است، این دلایلی هم حزبی و هم شخصی و دلایلی غیر منطقی هستند، سوال می کنید، چرا نتیجه نگرفتید؟ به شما می گویم نمی خواهند، و این به وضوح نشان می دهد، ما در آستانه انتقال به اوضاع پیچیده تری هستیم، کسانی که سعی کردند راه حل ها را به شکست بینجامند به زودی متوجه خواهند شد نتایج و آثار این تلاش های آنها واقعا زیانبار است و برای خودشان هم ثابت خواهد شد که سخت در اشتباه بودند، خیلی اشتباه کردند خیلی خیلی ، در لبنان بازهم فلج کامل نهادهای عمومی حاکم است، ادامه بحران نظامیان ربوده شده ارتش لبنان، این نظامیان نزد گروه های تروریست در اسارت هستند، که در جرود عرسال به سر می برند، و علاوه بر بحران های زیستی و اقتصادی و سیاسی و معیشتی لبنان بحران زباله ها و انباشت زباله ها افزوده شده است که متاسفانه این بحران هم با ما به سال جدید منتقل شده است.
اما با وجود تمام این مشکلات و بحران های لبنانی ما دو مساله مثبت هم داریم، مساله نخست ثبات و آرامش امنیتی به صورت کلی در لبنان است ، و مساله دیگر گفت وگوهای موجود با جریان ها و نیروهای سیاسی لبنان است، از این رو همه چیز سیاه نیست و نکات مثبت که بشود براساس آن تصمیم گیری کرد وجود دارند، به هر حال و روی هم رفته این خلاصه ای از اوضاع منطقه و لبنان در پایان سال هجری قمری و آغاز سال جدید است، ما در قلب رویدادها و چالش ها و رخداد ها هستیم، ما برداشت و درک خودمان از مسائل را داریم، و مسیر خودمان را خودمان مشخص می سازیم، ما درک درستی از مسئولیت های خود داریم، و با حضور فعلی خود در میادن به اتفاق شما به این مسیر ادامه خواهیم داد، ان شاء الله سخن از این دیدگاه ها و چشم اندازه ها را در سخنانی که در شب ها و روزهای آتی خواهیم داشت ادامه خواهیم داد.
این همه آن چیزی است که از سال قبل با ما به سال جدید منتقل می شود و تنها ما وظیفه داریم در قبال این مسائل وظیفه خود را بدانیم، باید ضمن شناخت مسئولیت خود در جهت عمل به این مسئولیت ها گام برداریم.
بخش دوم سخنان کلی من درباره نحوه بزرگداشت این مناسبت است، نخست این که همه خواهران و برادران به درستی درک کنیم و بدانیم و آگاه باشیم حاضران و شنوندگان بدانند که اهمیت دادن و اهمیت قائل شدن ما برای این مناسبت بزرگ و عظیم و بزرگداشت آن خیر و برکت دنیا و آخرت نهفته است، یعنی بسیاری از برکات دنیا و آخرت در ان قرار داده شده است، چرا که این مجالس، مجالس علم و شناخت و معرفت هستند، مجالس ذکر و موعضه و عبرت گرفتن و اشک و عقل و عاطفه و تقوا یافتن و دریافت روحیه جهاد است، و این همان چیزی است که هم برای دنیای خود و هم برای آخرت خود به آن نیاز داریم.
توصیه مهم نصرالله به عزداران حسینی
مساله دیگر آن چیزی است که از همه ما هم انتظار می رود، این است که اندوه و غم را نشان دهیم، و باید از مظاهر شادی و خوشحالی دوری کنیم، در این شب ها و روزها لازم است رعایت شوند، اگر بخواهم این فکر را به صورت وجدانی نزدیک کنم باید چنین توضیح دهم، یعنی در روزهای عادی حال و روز همه یکی نیست برخی در این روزها می میرند و برخی شهید می شوند، و ممکن است با بسیاری از عزیزان خود یا به دلایلی طبیعی یا به دلایلی که مربوط به نبرد است وداع کنیم.
بگذارید چنین تصور کنیم و فرض کنیم که هریک از ما و یا هریک از خانواده های ما می خواهیم بگویم اگر من به اتفاق خانواده ام نشسته ام و تنها فرض کنیم مثلا در چنین روزی عزیزی را از دست داده ایم، خواه پدر باشد یا مادر و یا خواهر و برادر یا فرزندی باشد یا عمویی یا دایی یا همسری از دست داده ایم، فرض کنید در سطح خانواده چنین مصیبتی برای ما حاصل شده است، رفتار ما در چنین شرایطی چگونه خواهد بود ؟ به صورت طبیعی و وجدانی و مصیبت زده فکر کنید در چنین شرایطی حزن و اندوه ما نمایشی نخواهد بود، بسیار خوب حزن و اندوه واقعی خواهد بود.
الان هم در این شب ها و در این روزهای نخست از ماه محرم الحرام دوستان به یکدیگر چنین گوش زد کنند که در چنین روزها و شب هایی در ماه مبارک محرم در سال 60 هجری قمری پدری از دست دادیم!، اما چه پدری بود ؟ ما در چنین روزهایی پدران و عموها و سادات و فرماندهان و برادران و عموزادگانی و یارانی را از دست داده ایم، در چنین روزها و در چنین شب هایی زنانی از ما را به اسارت گرفتند، سرهای عزیزان مان از بدن های آنان جدا شدند، اینجاست که باید تصور کنیم این فاجعه برای ماست، و این مصیبت بر ما نازل شده است.
و بی شک اگر به وجدان درون و به درون آموزهای خود بازگشتی داشته باشیم بی شک درمی یابیم که حضرت امام حسین(ع) برای ما بسیار عزیز بوده و هست و حضرت زینب(ص) نیز چنین است و تمام کسانی که با حضرت امام حسین (ع) بودند برای ما از هر عزیزی عزیز تر بودند، آنها برای ما از هر محبوبی محبوب تر بودند، از این رو است که می گوییم در این روزها و شب ها باید حزن و غم و اندوه در ما جلوه گر باشند، باید آن چه در دل داریم و غم و اندوه نهفته در دل های خود را بیان سازیم، از این رو باید حزن و اندوه خود را در قبال این واقعه دردناک تاریخی نشان دهیم.
مساله سوم تاکید ما برای تمام خانواده هایمان در تمام مناطق است همانگونه که همه ساله از شما دعوت می کنم از شما می خواهم در تمام روستاها و شهرها حضوری مستقیم در مراسم عزاداری داشته باشید، یعنی تنها با نشستن در مقابل صفحه های نمایش تلویزیون بسنده نکنید، یعنی چنین تصور نکنید و نگویید در حال زنده نگاه داشتن این مناسبت از طریق نشستن در مقابل تلویزیون و مشاهده مراسم عزاداری هستیم، یک سخنرانی می شنویم و یک مراسم عزاداری را می بینیم، و همین اندازه کافی است، خیر چنین نیست، حضور در این مجالس در مساجد و حسینیه ها در سالن ها و در میادین و در هر کجا لازم و ضروری است.
باید مردم در این مراسم حضور و مشارکت داشته باشند، نباید به مشاهده تلویزیون و گوش دادن به رادیو خلاصه و بسنده شود، نباید تنها به پایگاه های الکترونیکی در این زمینه بسنده شود و نباید بگوییم ما به شیوه های مدرن امروزی این کار را انجام خواهیم داد یعنی از طریق فی فیسبوک و توئیتر و از این قبیل خیر نمی شود، برای زنده نگاه داشتن این مناسبت و پیشرفت در احیا و زنده نگاه داشتن این مناسبت از هر اقدامی استقبال می کنیم.
ما منعی برای آن قائل نمی شویم هرچه می خواهد باشد، سینمایی باشد و تاتر باشد و یا از طریق پخش سریال باشد، تلویزیونی باشد هر پیشرفتی در این زمینه ما از آن استقبال می کنیم، هر اقدام و پیشرفت هنری یا رسانه ای در این زمینه مورد استقبال ماست، البته این اقدام باید هم سنگ و براساس اصول و ضوابط شرعی و اخلاقی بوده باشد، که البته باید قداست و قدسیت مناسبت هم در آن مد نظر قرار گرفته شود، توجه کنید چه می گویم و قداست مناسبت باید مدنظر قرار گیرد، با چنین اقداماتی مشکلی نداریم.
البته این را هم گفته باشم هر پیشرفتی در این زمینه نباید به مثابه جایگزینی از شیوه و روال معمول باشد، شیوه هایی که برای بزرگداشت این مناسبت هستند و مجالس حسینی را در بر می گرد، مجالسی که در آن زنان و مردان و سالخودگان و کودکان همه گردهم آیند و در یک جا جمع شوند، در چنین مجالسی باید به سیره و سرگذشت ابا عبدالله الحسین علیه السلام توجه کنند ، باید به یکدیگر این مصیبت را تسلیت بگویند و به اتفاق هم بر این واقعه دردناک اشک بریزند، و باهم سینه زنان این مناسبت را زنده نگاه دارند و برگزار کنند، این قالب قدیمی و دیرین که از اصالت کامل و مطلق برخوردار است باید به همان شیوه اصیل خود محفوظ و مصون از تغییر باقی بماند.
و هیچ شیوه و اسلوب دیگری نمی تواند و نباید جایگزین این شیوه اصیل گردد، بنابرانی گفتیم حضور مستقیم چرا که گفتیم این حضور برای ما به عنوان افراد و اشخاص برکات و خیراتی را برای ما در بر خواهد داشت، این مساله را من در گذشته هم گفته بودم و اکنون بار دیگر برای شما تکرار می کنم، ممکن است کسی در بین گروهی از جمعیت نشسته باشد و اشک او نمی آید، ولی وقتی غم و اشک را در دل و چشم دیگری ببیند این اشک و غم به سرعت به وی هم منتقل خواهد شد.
این امر باعث تاثیر پذیری و احساس همدردی با یکدیگر می شود، یک کشش از این طریق بوجود می آید، اوضاع کلی و محیط پیرامون در این مساله بسیار تاثیر گذار است، این واقعا باعث سود معنوی می شود، اما در مقابل شما مثلا تصمیم می گیرید، در منزلتان تنها در مقابل صفحه نمایش تلویزیون بنشینید و درب را هم ببندید و گویی هر چیزی دیگری را دارید گوش می دهید و می شنوید این ضرر به زیان شماست، تو این فرصت باهم بودن و در کنار هم بودن را دارید از دست می دهید.
این یک نوع یادآوری است یک یاد آوری برای تمام امت اسلامی است، این یادآوری برای ملت هاست، این یادآوری برای گروه هاست، احیای فردی و بزرگداشت انفرادی این مناسبت در واقع یعنی کاستن از حجم این مناسبت و بزرگداشت آن است، و شما با این کار بخش اعظم آثار این مناسبت را در واقع از بین می برید، شما با بزرگداشت فردی این مناسبت از برکات پیروزی این خون می کاهید، عنوان اصلی این مناسبت خیزش همت هاست، این خیزش باعث می شود در مقابل طاغوت ها و ظالمان هرگز سکوت نکنید و در قبال این طاغوت ها در شما نوعی از انگیزه بالا برای خیزش و ایستادگی به وجود می آورد، شما با بزرگداشت این مناسبت به صورت گروهی در برابر متجاوزان و اشغالگران و ظالمان به صورت با خروش بیشتر و با قاطعیت بیشتری ایستادگی خواهید کرد.
از این رو ما این همه اصرار می کنیم تا بزرگداشت و احیای این مناسبت به صورت دسته جمعی و گروهی برگزار شود، تنها با تجمع بزرگ انسانی این مهم به صورت باشکوه تر برگزار می شود، بزرگداشت مناسبت عاشورا در ماه محرم الحرام آثار معنوی بسیار عظیمی به همراه دارد، حتی باعث می شود تا پیامدها و بازتاب رسانه ای و سیاسی و جهادی و اجتماعی بزرگی درپی داشته باشد، بزرگ داشت با حضور میلیونی و یا با حضور صدها هزار نفری در بسیاری از کشورها و شهرهای جهان تاثیر بسزای دارد، بخصوص این حضور در شهر کربلا و در نزد قبر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و دیگر شهدای همراه ایشان این حضور ارزشش چندین برابر است، این پیام چه میزان باعظمت و بزرگ خواهد بود، برگزار کنندگان این مراسم با این تجمعاتی که برای بزرگداشت آن برگزار می کنند، در واقع پیام های بزرگ و رسایی را منتقل و منعکس می کنند، این پیام آنها در طول این شب ها و روزهای آتی و بخصوص در روز عاشورا بسیار مهم و ارزشمند است.
مساله چهارم تاکید بر این مساله که تمام مظاهر بزرگداشت این مناسبت چه از سوی ما چه از سوی دیگرانی که در جاهای دیگر برگزار می کنند و این یک سفارش عمومی است البته شیوه ها و نوع برگزاری مراسم و نحوه اجرای این مراسم بزرگداشت باید با عظمت و بزرگی و قداست این مناسبت همسنگ باشد و عظمت این روز و مناسبت را حفظ کند، در این باره متاسفانه برخی توجهی ندارند، در برخی از اوقات شما در منزلت را می بندی و قفل می کنی و خودت می مانی و خودت و وجداند و مرجعیت تقلیدت که از وی تقلید میکنی ( با لبخند ) مشکلی نیست، اما جایی هم هست که ما در برابر دیدگان جهانیان قرار داریم و این جهانیان در قبال نوع رفتار و کردار ما در این مناسبت تصمیم می گیرند، آنها خواهند گفت این افراد از محبان اهل البیت علیهم السلام هستند.
بنگرید به آنها چگونه این مناسبت بزرگ را گرامی می دارند و چگونه قرار است رفتار کنند، ببینید که قرار است چگونه حزن و اندوه خود را نشان دهند، بنگرید تا چه اندازه تعهد دارند و تا چه میزان از امامان خود اطاعت و فرمانبرداری می کنند، بنگرید چگونه وفاداری می کنند و در این لحظه است که تمام جهانیان نظاره گر خواهند بود، اگر اشتباه کردیم، این اشتباه ما تنها مربوط به ما نخواهد بود، بلکه خود مناسبت و صاحب این مناسبت را هم در بر خواهد گرفت، یعنی در آن صورت ما در حق سید الشهداء حضرت امام حسین علیه السلام هم مرتکب اشتباه شده ایم.
این ضابطه باید همواره در بزرگداشت مراسم عاشورا و گرامیداشت یاد سید الشهداء همواره مدنظر ما باشد، در باره بخش اول می توان به آن عنوان حلال روا نسبت داد در این باره اختلاف نظری نداریم، اما در جایی که در برابر دیدگان جهانیان قرار داریم رفتار ما را می نگرند و صدایمان را می شنوند نمی توانیم هرکاری را انجام دهیم، بزرگداشتی که ما قرار است ارائه دهیم باید در خور و شایسته بزرگ ترین انقلاب در طول تاریخ باشد، انقلابی که به این اندازه باشکوه از معانی و ارزش ها و مفاهیم انقلابی را در خود جای داده است.
مسئله پنجم مراعات نظم و انضباط در مراسم است، دوری از هرج و مرج بخصوص در مراسم شبانه نباید باعث آزار و اذیت مردم شویم، زمانی که از مساجد و حسینیه ها و سالن های خود خارج می شویم باید نظم و سکوت را رعایت کنیم.
در این باره توجه به یک مساله را لازم می دانم برخی از برادران و بخصوص در این مجلس ما که زمانی که برنامه ها به پایان می رسد کمی دیر وقت است، به گونه ای برخی رفتار می کنند که گویی سر شب است، خیر این درست نیست، برخی از مردم خواب هستند برخی دیگر بیمار هستند و برخی باید صبح زود از خواب بیدار شوند تا به سر کارهای خود برسند، لذا باید دقت بر آرامش و عدم ایجاد مزاحمت برای دیگران داشته باشید، همچنین خواستار همکاری بسیار بالا با گروه ها و نهادهای تامین امنیت مراسم را دارم ، سال گذشته در این باره من صحبت کردم امسال هم در این باره تذکر می دهم، خواهران و برادران می توانند کمک بسزایی داشته باشند.
و با گروه های تامین امنیت منطقه همکاری لازم را داشته باشند، با گروه های انضباطی موجود در این اماکن هم همکاری کنید، عزیزانی که برای شرکت در مراسم تشریف می آورند خودروهای خود را در اماکن دور پارک کنند و وقتی می آیند پیاده بیایند و خواهران و برادران از آوردن گوشی های تلفن همراه و دوربین خودداری کنند، کسی که هفت تیر دارد ولو این که مجوز حمل سلاح هم همراه دارد با هفت تیر نیاید، دوستان تامین امنیت منطقه را برعهده دارند و خطری متوجه کسی نیست، چرا که تمام این تدابیر امنیتی با هدف تامین امنیت و سلامت همه حاضران در نظر گرفته شده است.
این همان توصیه ها و سفارش هایی هستند که همه ساله معمولا بنده خدمت عزیزان اعلام میکنم، در پایان این سفارش ها و سخنان امروز بار دیگر اعلام میکنم ما به این مناسبت به عنوان یک فرصت مینگریم، این روزها و شب ها واقعا فرصتی روحانی و معنوی و دینی و اخلاقی و روانی هستند برای نزدیکی بیشتر به خداوند و آشنایی بیشتر با واقعه کربلا است، قلب و احساس و وجدان و ضمیر همه ما بر این است که همگی عاشقان ابا عبدالله الحسین علیه السلام هستیم.
این یک مناسبت خاص و ویژه است و باید از این ماه فیض خاص خودش را ببریم همانگونه که ماه مبارک رمضان هم یک ماه خاص و ویژه است این مناسبت هم چنین است، روزهای نوه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم روزها و شب های ویژه و خاصی هستند، از این رو باید توجه داشته باشیم که بیشترین استفاده را از این روزها و شب ها ببریم، باید شناخت و معرفت فرهنگی لازم را از این مناسبت کسب کنیم همچنین در سطح روحی و روانی باید سعی کنیم بیشترین حجم ممکن از بهره برداری را از این روزها به نفع خودمان کسب کنیم.
اشک هایی که می ریزیم راهی برای مغفرت از گناهان ما خواهند بود و معرفت ما می تواند راهی برای کسب شناخت و آگاهی بیشتر باشد، تا این پایان خیری برای دنیا و آخرت ما باشد، از خداوند متعال می خواهم تا همه شما عزیزان را حفظ کند و به شما سلامتی عنایت فرماید و توجه ایشان به شما به صورت پیوسته باشد، آن هم با دیدگانی که هرگز خواب ندارند و از پروردگار سبحان می خواهم تا شما را در ادای دینتان به پیامبر گرامی اسلام و خاندان پاک و گرانبهای آن حضرت موفق و سربلند سازد.
همچنین در این شب ها و روزهای مبارک از پروردگار عالمیان می خواهم بر ما و شما رحمت در این دنیا و آخرت بفرستد و ما را مشمول لطف بی پایان خود سازد، السلام علیک یا سیدی و یا مولای یا ابا عبدالله الحسین یا ابن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته .