۲۰۱۵ مبدأ جنگ سرد جدید بود/تفوق جهانی آمریکا به خطر افتاده است
۱۳۹۴/۱۰/۰۶
–
۵۲ بازدید
ویژهنامه ۲۰۱۵ میلادی (۳)/ استاد دانشگاه میشیگان آمریکا در مصاحبه با فارس:
۲۰۱۵ مبدأ جنگ سرد جدید بود/تفوق جهانی آمریکا به خطر افتاده است/تروریسم ابزاری در دست غرب است
نورمن پولاک در گفتوگو با فارس از تحرکات جدید آمریکا برای مقابله با چین و روسیه و در نتیجه حفظ برتری و تفوقش در جهان، به عنوان مهمترین روند سال ۲۰۱۵ یاد کرده و میگوید این تنشها در سال پیش رو بیشتر خواهد شد.
خبرگزاری فارس: ۲۰۱۵ مبدأ جنگ سرد جدید بود/تفوق جهانی آمریکا به خطر افتاده است/تروریسم ابزاری در دست غرب است
ویژهنامه 2015 میلادی (3)/ استاد دانشگاه میشیگان آمریکا در مصاحبه با فارس:
2015 مبدأ جنگ سرد جدید بود/تفوق جهانی آمریکا به خطر افتاده است/تروریسم ابزاری در دست غرب است
نورمن پولاک در گفتوگو با فارس از تحرکات جدید آمریکا برای مقابله با چین و روسیه و در نتیجه حفظ برتری و تفوقش در جهان، به عنوان مهمترین روند سال 2015 یاد کرده و میگوید این تنشها در سال پیش رو بیشتر خواهد شد.
خبرگزاری فارس: 2015 مبدأ جنگ سرد جدید بود/تفوق جهانی آمریکا به خطر افتاده است/تروریسم ابزاری در دست غرب است
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، همزمان با فرا رسیدن روزهای پایانی سال میلادی، و با توجه به وقوع رخدادهای متعدد در عرصه سیاست و روابط بینالمللی در سال 2015، خبرگزاری فارس با کارشناسان، تحلیلگران، اساتید دانشگاه، مقامات و اندیشمندان این حوزه به گفتوگو پرداخته و نظرات آنان را در خصوص رخدادها و جریانات روی داده، جویا شده است. علاوه بر این، طی این مصاحبهها از کارشناسان خواسته شده تا پیشبینیهایشان را در خصوص روندهای پیشرو در سال 2016 میلادی بیان کنند.
در سومین شماره از سری مصاحبههای فارس با اندیشمندان و تحلیلگران مسائل سیاسی و بینالمللی، گفتگو با «نورمن پولاک» تقدیم حضورتان میشود. وی که دانشآموخته دانشگاه هاروارد بوده، در دانشگاههای میشیگان و ییل به تدریس پرداخته و تألیفات متعددی در زمینه تاریخ و مسائل اجتماعی و سیاسی آمریکا دارد. این استاد دانشگاه آمریکا در این مصاحبه، از تلاش واشنگتن برای مقابله تمام عیار با نفوذ چین و روسیه میگوید و عنوان میکند که «جنگ سرد جدیدی» آغاز شده است؛ تقابلی که احتمالاً تبعات آن منجر به بروز فاجعهای جهانی خواهد شد. وی تحولات سوریه را چالش و تهدیدی عمده برای آمریکا میخواند و از احتمال بروز درگیریهای بیشتر در سال 2016 میگوید. این کارشناس مسائل آمریکا، «مسئله چین» را برای آمریکا، مهمتر از بحران تروریسم می خواند و هشدارمیدهد که ادامه این رفتارهای آمریکا ممکن است به بروز فاجعهای جهانی منجر شود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی آمریکا در انتهای گفتوگو، اقدمات غرب در مبارزه با داعش و تروریسم را ریاکارانه و فریبکارانه میخواند و عنوان میکند تا زمانی که غرب از تروریسم بهرهبرداری میکند، شاهد ریشهکنی این بیماری شوم نخواهیم بود. مشروح مصاحبه خبرنگار بینالملل فارس با این استاد بازنشسته و تحلیلگر آمریکایی پیشروی شماست.
فارس: از دید شما مهمترین تحول و رخداد سال 2015 میلادی چه بود؟ چه عاملی باعث می شود که این رخداد دارای چنین وزن و اهمیتی باشد؟
به نظر من در سال 2015 میلادی، در مقایسه با جریانات و روندهای کلی، رخدادها و تحولات واحد، از اهمیت آنچنانی برخوردار نبودند. من بر این باورم که ایالات متحده آمریکا در حال بسط و گسترش مقابله اقتصادی و ایدئولوژیکی با روسیه و چین است. از این منظر میتوان گفت که جنگ سرد جدیدی در حال وقوع است. تحولات سوریه و نیز رویدادهای کنونی در دریای چین جنوبی بیانگر آن است که آمریکا دریافته که تفوق جهانیاش مورد تهدید قرار گرفته از همین رو در تلاش است تا با انجام اقداماتی قدرت و توانش را تقویت و مستحکم کند. این رویکرد ممکن است فارغ از اینکه چه حزبی پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال آینده شود، منجر به بروز فاجعهای جهانی گردد.
فارس: با توجه به موارد اشاره شده در بالا، پیامدهای بلند مدت و کوتاه مدت این امر چه خواهد بود؟
با توجه به این مسائل، من فکر میکنم که در کوتاه مدت تروریسم گسترش پیدا کند چرا که در نتیجه مداخلات آمریکا در خاورمیانه، گروههای افراطی و جهادی از نارضایتی حاصل از این اقدامات و حضور گسترده نظامی آمریکا تغذیه میشوند.
از همین رو، شاید بتوان گفت که از نقطه نظر آمریکا دستاوردهای چین از تجارت وسرمایهگذاری در آفریقا و آمریکای لاتین، موضوعی پررنگتر و مهمتر از تروریسم است.
در بلند مدت نیز، ظهور مراکز جدید قدرت (مانند بانک سرمایهگذاری آسیایی، و نیز احتمال ایجاد پول واحد و یا حتی بلوک تجاری اورآسیایی) از یک طرف، و از سوی دیگر نزول جایگاه رهبری جهانی آمریکا، ممکن است منجر به خصومت و بیگانهستیزی شدید در میان آمریکاییان و رهبران سیاسی این کشور گردد که این امر ممکن است به افزایش تنشهای بینالمللی بیانجامد.
فارس: از دید شما، مهمترین چالشها و مشکلات جهان کنونی که پیشروی رهبران و سران کشورهاست، چیست؟
مهمترین مسئلهای که رهبران سیاسی با آن مواجهاند، کارکرد و توانایی کاپیتالیسم (سرمایهداری) برای جلوگیری از بروز رکود، کسادی و بحران اقتصادی، مهاجرتها و جابهجاییهای داخلی، است به ویژه در درون اقتصاد آمریکا، که نفوذ و تأثیر نامتوازن و نامتناسبی در شکلدهی به ساختار اقتصاد جهانی دارد. اگر که رکود، بیکاری، و نرخ پایین سوددهی به همین منوال ادامه پیدا کند، که به نظر میرسد چنین باشد، آنگاه ممکن است که غرب و ژاپن برای دستیابی به رشد اقتصادی، به دنبال استفاده از راهحلهای نظامی باشند، درست همانند خیزش و اوجگیری حزب فاشیسم در دهه 1930 میلادی. ذهنیت جنگ سرد آنچنان در ذهن و روان غرب رخنه کرده که جا و فضای کمی را برای پذیرفتن اقتصادهای در هم آمیخته و ناهمسان باقی گذاشته، چه برسد به سوسیالیسم. علاوه بر این، ممکن است در برخی مقاطع، کل کشورهای جهان سوم، برافروخته شوند و خواستار استقلال و اختیار بیشتر بر حسب بازار، تجارت و سرمایهگذاری گردند.
فارس: پیشبینی شما از سیر جریانات و روندهای پیشرو در سال 2016 میلادی چیست؟
در سال 2016 میلادی شاهد بروز درگیریهای بینالمللی بیشتری خواهیم بود چرا که غرب منافع ملی روسیه و چین را مورد پذیرش و احترام قرار نخواهد داد و هر دو آنها آنگونه که غرب به دنبال آن است، منزوی خواهند شد و اگر که ممکن باشد، غرب روابطش با پکن و مسکو را بازتعریف خواهند کرد. غرب اقدامات مذکور را با این هدف صورت میدهد تا کاری کند که چین و روسیه نقش دنبالهرو را در نظم جهانی داشته باشند درست همانگونه که در چشمانداز جهانیشده آمریکا ترسیم گشته است.
فارس: تحلیل شما در خصوص ادامه بقا و یا نابودی گروه تروریستی داعش چیست؟ آیا رهبران جهان قادر خواهند بود که در مبارزه با گروههای افراطی تروریستی بر سر یک اقدام مشترک و هماهنگ به توافق برسند و سازمانهایی مانند داعش را شکست دهند؟
داعش زمانی نابود خواهد شد که غرب از اقدامات ضدتروریستی به بهانهها و اهداف مختلف مانند شنود گسترده مکالمات شهروندان، و یا کنترلهای اجتماعی حتی در خانه، تغییر رژیمها، به بهانه مبارزه با تروریسم- دست بکشد. تروریسم بیماری اجتماعی شومی است اما سابقه کمکهای آمریکا به طالبان در افغانستان و به دیگر گروههای به اصطلاح «میانهرو» در سوریه بیانگر روش غرب برای مبارزه با تروریسم است. غرب به جای ریشهکنی تروریسم-به ویژه در خاورمیانه- در پی آن است که با اتخاذ راهبردهایی از آن در جهت اهداف خودش در تسلط جهانیاش، استفاده کند.