آثار تربیتی اعتقاد به علم الهی
۱۳۹۸/۰۳/۲۱
–
۱۹۴۱ بازدید
.تاثیر اعتقاد وباور به علم الهی در رفتار انسان چگونه است؟
دوست گرامی. ایمان به علم الهی و حضور او در هستی و اینک عالم محضر خدا است و ما در محضر او هستیم آثار تربیتی فراوانی برای انسان دارد.
چنان که عالمان کلام و اعتقادات گفته اند، علم الهی به همه هستی است و هیچ چیزی بیرون از دایره علم احاطی خداوند نیست، با این همه خداوند در آیات قرآنی بر مواردی از علم خود تاکید کرده است. این موارد بیش از صد مورد میباشد که در این جا به بخشی از آنها اشاره میشود تا پس از آن تحلیل شود که این موارد چرا مورد توجه خدا در قرآن قرارگرفته است و بر آن تاکید شده است.
علم برآینده افراد از نسل بشر و فرشتگان
خداوند در آیه24 سوره حجر از علم احاطی خود بر همه افراد آینده از نسل بشر تاکید میکند و در آیات 26 و 28 سوره انبیاء حتی دایره آن را گسترش داده و از علم خود به آینده فرشتگان نیز سخن به میان میآورد.
علم به عملکرد انسان
در آیه255 سوره بقره و 76 سوره حج و 34 سوره لقمان، علم خود را به عملکرد انسان در آینده مورد گوشزد قرار میدهد و در همان حال بیان میدارد که آدمی از آینده کار خود ناآگاه است. به این معنا که خداوند نسبت به آینده آدمی و کارهایش علم و آگاهی کامل دارد در حالی که آدمی خود از آینده کار خود بی خبر میباشد.
علم به اجل انسانها و امتها و…
از دیگر موارد علم الهی که مورد تاکید قرار گرفته میتوان از علم خداوند به اجل انسانها و امتها (انعام، آیه 2 و حجر، آیات 4 و 5 و عنکبوت، آیه 5) و علم همه جانبه و برتر خداوند نسبت به انسانها (آل عمران، آیات 15 و 20)، علم خداوند به اسرار و رازهای نهفته در درون و اندیشههای قلبی انسانها (بقره، آیات 77، 235 و 255 و آل عمران، آیات 29 و 118 و 119 و آیات بسیار دیگر)، علم الهی به تمامی اعمال خیر و نیک انسانها (بقره، آیات 197 و 215 و 217 و 273 و آیات دیگر)، احاطه علمی خداوند به افتادن دانهها در دل خاک تیره (انعام، آیه 59)، علم الهی به افتراها و تهمت (نحل، آیه 103 و نور، آیات 11 تا 19)، القائات شیطانی (حج، آیه 52) نام امامان پیش از آفرینش و خلقت (بقره، آیات 30 تا 33 و تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 54 حدیث 87)، تمام مراحل بارداری زنان (رعد، آیه 8 و فاطر، آیه 15)، انفاقها و بخششهای پیدا و نهان (بقره، آیات 261 و 265 و 267 و 270 و 273 و آیات دیگر)، ایمان و کفر انسانها (نساء، آیه 25 و ممتحنه، آیه 10 و آیات دیگر)، تاثیر اسباب نظام هستی (بقره، آیه 255 و المیزان، ج 2، ص 332)، تغییر سرنوشت هر قوم بر اثر دگرگونی و نوع رفتار و عملکرد آنان (انفال، آیات 52 و 53)، توطئهها ونقشههای سری (نساء، آیه 108 و توبه، آیات 107 و 110 و محمد، آیات 20 و 26)، حالات انسانها و دگرگونی رفتار و فرجام ایشان (نور، آیه 64 و روم، آیه 54)، خلف و عده (توبه، آیات 77 و 78)، خواستههای آدمیان (انسان، آیه 30 و نساء، آیه 134)، رزق و روزی موجودات (هود، آیه 6 و عنکبوت، آیه 60)، عمر آدمی و کم و زیاد شدن آن (آل عمران، آیه 145 و آیات دیگر)، مقدرات اشیاء (حجر، آیه 21)، وسوسه نفس (ق، آیه 16) سخن به میان آورد. این موارد به خوبی نشان میدهد که چرا مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
آثار علم انسان به مصادیق علم الهی
با نگاهی گذرا به همین فهرست کوتاه و عناوین اصلی در مییابیم که خداوند با تاکید بر این موارد خاص از علم خود، میکوشد تا آدمی را از غفلت بیرون آورد و ایشان را نسبت به رفتارهای آشکار و نهان خود هوشیار گرداند تا بیگذار به آب نزنند و گناه و جرمی را مرتکب نشوند که در قیامت باز خواست الهی و عذاب دوزخ را به همراه داشته باشد.
این که آدمی از وسعت علم خدا آگاه شود و بداند که علم خداوند مطلق، گسترده، شهودی، دقیق، لطیف است و بشر ناتوان از احاطه علمی بر علم خداوند میباشد (بقره، آیه 255) و این که وسعت علم الهی، لازمه ربوبیت و پروردگاریاش تا این گونه هر موجودی را به کمال شایسته و بایستهاش برساند (انعام، آیه 80 و اعراف، آیه 89) بیگمان رفتار خویش را بازسازی میکند و به خود اجازه نمیدهد تا در برابر خداوند و در محضر خداوند گناهی مرتکب شود و یا رفتاری ریایی انجام دهد چرا که خداوند بر سر و اخفی آگاه است و هیچ سطحی از سطوح وجودی و ابعادی موجودی بر او پوشیده نیست.
اقرار به علم الهی به مواردی از این دست به معنای آن است که انسان میبایست همواره خود را مواظبت و مراقبت نماید، چنان که موجب میشود تا خود را در یک امنیت همه جانبه احساس کند، چرا که میداند خداوند به همه امور وی آگاه است و دمی او را به حال خود وا نمیگذارد، بنابراین روزی و رزق وی را تا زمانی که اجل وی در دنیاست تامین میکند و او را از بلایایی که جانش را میستاند نگه میدارد. این گونه است که توکل و اعتماد به خداوند در شخص افزایش و تقویت مییابد و در زندگی خود را تحت خداوندی میداند که پروردگار اوست و او را همان گونه که از همه جهت زیر نظر و مراقبت دارد میکوشد تا زمینههای رشد و بالندگی کمالی وی فراهم گردد. تدبر و تفکر در گستردگی و شمول علم خداوندی نسبت به همه حرکات و موجودات (انعام، آیه 80) به معنای پذیرش ربوبیت مطلق الهی است و کسی که ربوبیت مطلق خداوندی را باور داشته باشد به گونهای دیگر رفتار میکند که در صورت جهل این گونه رفتار نمیکرد، چرا که خود را در محضر خداوند خبیر و لطیف و بصیر مییابد و میکوشد تا خطا و گناهی از وی سر نزند و از دیگر سو نسبت به از دست دادن چیزی اندوهگین و محزون نگردد و از آینده خود خوفناک و هراسناک نباشد، چرا که نسبت به از دست داده، ربوبیت الهی را نسبت به خود میبیند و نسبت به آینده پروردگاریاش را میداند. بنابراین در همین دنیا به گونه ای رفتار میکند که اهل بهشت رفتار میکنند.
به سخن دیگر از مهمترین کارکردهای علم آدمی به علم خدا بر هستی و خود این است که از گناه اجتناب میورزد (نساء، آیات 107 و 108) چنان که از ظلم و ستم به دیگران (فاطر، آیات 37 و 38)، هواپرستی (نساء، آیات 135) سرمستی (انفال، آیه 47)، بدگویی (نساء، آیه 148) بخل ورزی (آل عمران، آیه 180)، اطاعت از دشمن و رابطه پنهانی با آنان (محمد، آیه 26) خیانت (نساء، آیت 107 و 108) فرار ازمیدان جهاد (آل عمران، آیه 153) خودستایی (نجم، آیه 32) اجتناب میکند، چرا که خود را در محضر خداوند مییابد و او را شاهد و ناظر بر افکار و اعمال و نیات خویش میداند.
چنان که همین علم و آگاهی نسبت به حضور در محضر خداوند موجب میشود تا به خداوند امید بسته (یوسف، آیه 83)، اطاعت همه جانبه از خداوند را در دستور کار خود قرار دهد(نور، آیه 53 و حجر، آیه 1) و به ایمان واقعی دست یابد (بقره، آیه 256) و به کارهای نیک و خیر چون انفاق تشویق شود (بقره، آیه 215 و آیات دیگر) و تقوای الهی را پیشه گیرد (بقره، آیه 231 و آیات دیگر) و بر خداوند توکل نماید (اعراف، آیه 89 و آیات دیگر) و به رعایت حقوق دیگران (نساء، آیه 127)، عدالت(همان) و صبر (یوسف، آیه 83) بپردازد.
اینها تنها نمونههایی از برکات و آثار علم انسان به علم مطلق و شهودی الهی است که در زندگی وی ظاهر میشود و اجتماع نیز از این علم و آگاهی وی سود میبرد، چرا که وفای به عهد (مائده، آیه 7 و توبه، آیات 77 و 78) و قیام خالصانه به عدالت و اجرای آن (مائده، آیه 8) و عفت و حیا مداری (نور، آیه 30) تنها بخشی کوچکی از رفتارهای درست و راست چنین شخصی خواهد بود.
از این روست که خداوند در آیات پیش گفته و آیات بسیار دیگر به مواردی از علم خود توجه میدهد تا هوشیاری آدمی را برانگیزد و به او هشدار دهد که در محضر خداوند است و انسان عاقل در محضر خداوندی که آگاهی و عالم به پیدا و نهان و سر و خفی اوست نمیبایست گناه کند و یا به کارهای بدگرایش یابد و یا از خداوند نومید گردد و به خداوند قادر و توانا توکل نکنند و امور خویش را به وی تفویض ننماید. در حقیقت این شیوهای تربیتی است که خداوند در پیش گرفته و بسیاری از مردم نیز از آن درس میگیرند و به تصحیح و اصلاح رفتارهای خویش میپردازند.
چنان که عالمان کلام و اعتقادات گفته اند، علم الهی به همه هستی است و هیچ چیزی بیرون از دایره علم احاطی خداوند نیست، با این همه خداوند در آیات قرآنی بر مواردی از علم خود تاکید کرده است. این موارد بیش از صد مورد میباشد که در این جا به بخشی از آنها اشاره میشود تا پس از آن تحلیل شود که این موارد چرا مورد توجه خدا در قرآن قرارگرفته است و بر آن تاکید شده است.
علم برآینده افراد از نسل بشر و فرشتگان
خداوند در آیه24 سوره حجر از علم احاطی خود بر همه افراد آینده از نسل بشر تاکید میکند و در آیات 26 و 28 سوره انبیاء حتی دایره آن را گسترش داده و از علم خود به آینده فرشتگان نیز سخن به میان میآورد.
علم به عملکرد انسان
در آیه255 سوره بقره و 76 سوره حج و 34 سوره لقمان، علم خود را به عملکرد انسان در آینده مورد گوشزد قرار میدهد و در همان حال بیان میدارد که آدمی از آینده کار خود ناآگاه است. به این معنا که خداوند نسبت به آینده آدمی و کارهایش علم و آگاهی کامل دارد در حالی که آدمی خود از آینده کار خود بی خبر میباشد.
علم به اجل انسانها و امتها و…
از دیگر موارد علم الهی که مورد تاکید قرار گرفته میتوان از علم خداوند به اجل انسانها و امتها (انعام، آیه 2 و حجر، آیات 4 و 5 و عنکبوت، آیه 5) و علم همه جانبه و برتر خداوند نسبت به انسانها (آل عمران، آیات 15 و 20)، علم خداوند به اسرار و رازهای نهفته در درون و اندیشههای قلبی انسانها (بقره، آیات 77، 235 و 255 و آل عمران، آیات 29 و 118 و 119 و آیات بسیار دیگر)، علم الهی به تمامی اعمال خیر و نیک انسانها (بقره، آیات 197 و 215 و 217 و 273 و آیات دیگر)، احاطه علمی خداوند به افتادن دانهها در دل خاک تیره (انعام، آیه 59)، علم الهی به افتراها و تهمت (نحل، آیه 103 و نور، آیات 11 تا 19)، القائات شیطانی (حج، آیه 52) نام امامان پیش از آفرینش و خلقت (بقره، آیات 30 تا 33 و تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 54 حدیث 87)، تمام مراحل بارداری زنان (رعد، آیه 8 و فاطر، آیه 15)، انفاقها و بخششهای پیدا و نهان (بقره، آیات 261 و 265 و 267 و 270 و 273 و آیات دیگر)، ایمان و کفر انسانها (نساء، آیه 25 و ممتحنه، آیه 10 و آیات دیگر)، تاثیر اسباب نظام هستی (بقره، آیه 255 و المیزان، ج 2، ص 332)، تغییر سرنوشت هر قوم بر اثر دگرگونی و نوع رفتار و عملکرد آنان (انفال، آیات 52 و 53)، توطئهها ونقشههای سری (نساء، آیه 108 و توبه، آیات 107 و 110 و محمد، آیات 20 و 26)، حالات انسانها و دگرگونی رفتار و فرجام ایشان (نور، آیه 64 و روم، آیه 54)، خلف و عده (توبه، آیات 77 و 78)، خواستههای آدمیان (انسان، آیه 30 و نساء، آیه 134)، رزق و روزی موجودات (هود، آیه 6 و عنکبوت، آیه 60)، عمر آدمی و کم و زیاد شدن آن (آل عمران، آیه 145 و آیات دیگر)، مقدرات اشیاء (حجر، آیه 21)، وسوسه نفس (ق، آیه 16) سخن به میان آورد. این موارد به خوبی نشان میدهد که چرا مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
آثار علم انسان به مصادیق علم الهی
با نگاهی گذرا به همین فهرست کوتاه و عناوین اصلی در مییابیم که خداوند با تاکید بر این موارد خاص از علم خود، میکوشد تا آدمی را از غفلت بیرون آورد و ایشان را نسبت به رفتارهای آشکار و نهان خود هوشیار گرداند تا بیگذار به آب نزنند و گناه و جرمی را مرتکب نشوند که در قیامت باز خواست الهی و عذاب دوزخ را به همراه داشته باشد.
این که آدمی از وسعت علم خدا آگاه شود و بداند که علم خداوند مطلق، گسترده، شهودی، دقیق، لطیف است و بشر ناتوان از احاطه علمی بر علم خداوند میباشد (بقره، آیه 255) و این که وسعت علم الهی، لازمه ربوبیت و پروردگاریاش تا این گونه هر موجودی را به کمال شایسته و بایستهاش برساند (انعام، آیه 80 و اعراف، آیه 89) بیگمان رفتار خویش را بازسازی میکند و به خود اجازه نمیدهد تا در برابر خداوند و در محضر خداوند گناهی مرتکب شود و یا رفتاری ریایی انجام دهد چرا که خداوند بر سر و اخفی آگاه است و هیچ سطحی از سطوح وجودی و ابعادی موجودی بر او پوشیده نیست.
اقرار به علم الهی به مواردی از این دست به معنای آن است که انسان میبایست همواره خود را مواظبت و مراقبت نماید، چنان که موجب میشود تا خود را در یک امنیت همه جانبه احساس کند، چرا که میداند خداوند به همه امور وی آگاه است و دمی او را به حال خود وا نمیگذارد، بنابراین روزی و رزق وی را تا زمانی که اجل وی در دنیاست تامین میکند و او را از بلایایی که جانش را میستاند نگه میدارد. این گونه است که توکل و اعتماد به خداوند در شخص افزایش و تقویت مییابد و در زندگی خود را تحت خداوندی میداند که پروردگار اوست و او را همان گونه که از همه جهت زیر نظر و مراقبت دارد میکوشد تا زمینههای رشد و بالندگی کمالی وی فراهم گردد. تدبر و تفکر در گستردگی و شمول علم خداوندی نسبت به همه حرکات و موجودات (انعام، آیه 80) به معنای پذیرش ربوبیت مطلق الهی است و کسی که ربوبیت مطلق خداوندی را باور داشته باشد به گونهای دیگر رفتار میکند که در صورت جهل این گونه رفتار نمیکرد، چرا که خود را در محضر خداوند خبیر و لطیف و بصیر مییابد و میکوشد تا خطا و گناهی از وی سر نزند و از دیگر سو نسبت به از دست دادن چیزی اندوهگین و محزون نگردد و از آینده خود خوفناک و هراسناک نباشد، چرا که نسبت به از دست داده، ربوبیت الهی را نسبت به خود میبیند و نسبت به آینده پروردگاریاش را میداند. بنابراین در همین دنیا به گونه ای رفتار میکند که اهل بهشت رفتار میکنند.
به سخن دیگر از مهمترین کارکردهای علم آدمی به علم خدا بر هستی و خود این است که از گناه اجتناب میورزد (نساء، آیات 107 و 108) چنان که از ظلم و ستم به دیگران (فاطر، آیات 37 و 38)، هواپرستی (نساء، آیات 135) سرمستی (انفال، آیه 47)، بدگویی (نساء، آیه 148) بخل ورزی (آل عمران، آیه 180)، اطاعت از دشمن و رابطه پنهانی با آنان (محمد، آیه 26) خیانت (نساء، آیت 107 و 108) فرار ازمیدان جهاد (آل عمران، آیه 153) خودستایی (نجم، آیه 32) اجتناب میکند، چرا که خود را در محضر خداوند مییابد و او را شاهد و ناظر بر افکار و اعمال و نیات خویش میداند.
چنان که همین علم و آگاهی نسبت به حضور در محضر خداوند موجب میشود تا به خداوند امید بسته (یوسف، آیه 83)، اطاعت همه جانبه از خداوند را در دستور کار خود قرار دهد(نور، آیه 53 و حجر، آیه 1) و به ایمان واقعی دست یابد (بقره، آیه 256) و به کارهای نیک و خیر چون انفاق تشویق شود (بقره، آیه 215 و آیات دیگر) و تقوای الهی را پیشه گیرد (بقره، آیه 231 و آیات دیگر) و بر خداوند توکل نماید (اعراف، آیه 89 و آیات دیگر) و به رعایت حقوق دیگران (نساء، آیه 127)، عدالت(همان) و صبر (یوسف، آیه 83) بپردازد.
اینها تنها نمونههایی از برکات و آثار علم انسان به علم مطلق و شهودی الهی است که در زندگی وی ظاهر میشود و اجتماع نیز از این علم و آگاهی وی سود میبرد، چرا که وفای به عهد (مائده، آیه 7 و توبه، آیات 77 و 78) و قیام خالصانه به عدالت و اجرای آن (مائده، آیه 8) و عفت و حیا مداری (نور، آیه 30) تنها بخشی کوچکی از رفتارهای درست و راست چنین شخصی خواهد بود.
از این روست که خداوند در آیات پیش گفته و آیات بسیار دیگر به مواردی از علم خود توجه میدهد تا هوشیاری آدمی را برانگیزد و به او هشدار دهد که در محضر خداوند است و انسان عاقل در محضر خداوندی که آگاهی و عالم به پیدا و نهان و سر و خفی اوست نمیبایست گناه کند و یا به کارهای بدگرایش یابد و یا از خداوند نومید گردد و به خداوند قادر و توانا توکل نکنند و امور خویش را به وی تفویض ننماید. در حقیقت این شیوهای تربیتی است که خداوند در پیش گرفته و بسیاری از مردم نیز از آن درس میگیرند و به تصحیح و اصلاح رفتارهای خویش میپردازند.