خانه » همه » مذهبی » آثار شجاعت

آثار شجاعت

آثار شجاعت در زندگی انسانها
نقطه مقابل صفت رذیله جبن و ترس همان شجاعت و دلیری است که بحث های مربوط به آن در لا به لای مباحث جبن و ترس آمد و هر یک از این دو به قرینه مقابله در غالب بحث ها روشن می شود، شناخت مفهوم جبن و ترس بدون شناخت مفهوم شجاعت مشکل است، همان گونه که شناخت مفهوم شجاعت بدون شناخت جبن و ترس دشوار می باشد.
با این حال برای تکمیل بحث های گذشته لازم به نظر می رسد که توضیحات بیشتری در باره شجاعت و آثار و پیامدهای آن به ویژه از دیدگاه اخبار و احادیث اسلامی داشته باشیم.
1- در فرمان مالک اشتر که «جامع ترین فرمان الهی سیاسی» برای کشورداری است در موارد متعددی به این مساله اشاره فرموده است. در یک جا به مالک هشدار می دهد که افراد ترسو و حریص را جزء مشاوران خود قرار ندهد.
در جای دیگر در مورد فرماندهان بزرگ لشکر (یا همه معاونان و کارگزاران) می فرماید: «ثم الصق بذوی المروآت و الاحساب و اهل البیوتات الصالحة و السوابق الحسنة ثم اهل النجدة و الشجاعة و السفی ء و السماحة، فانهم جماع من الکرم و شعب من العرف؛ رابطه خود را با افراد با شخصیت و اصیل و خاندان های صالح و خوش سابقه برقرار ساز، سپس با افراد شجاع و با شهامت و سخاوتمند و بزرگوار همکاری داشته باش، چرا که آنها کانون بزرگواری و مرکز نیکی هستند» ! (32)
در اینجا امام (ع) مساله شجاعت و شهامت را از اصول اساسی صفات برجسته انسانی و فرماندهان لشکر یا کارگزاران به طور عام شمرده است.
2- در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «الشجاعة زین، الجبن شین؛ شجاعت زینت است و ترس عیب است» . (33)
3- و نیز همان حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «السخاء و الشجاعة غرائز شریفة یضعها الله سبحانه فی من احبه و امتحنه؛ سخاوت و شجاعت صفات شریفی است
[247] که خداوند سبحان آن را در وجود کسانی که دوستشان دارد و آزموده است قرار می دهد» . (34)
4- پیغمبر اکرم (ص) در مقام ذکر افتخارات اهل بیتش هفت صفت را ذکر می کند که یکی از آنها شجاعت است. (35)
و در جای دیگر افتخارات خود و خاندانش را در دو چیز خلاصه می کند که باز یکی از آنها شجاعت است. (36)
5- در حدیث لیلة المبیت (شبی که علی (ع) به جای پیامبر (ص) در بسترش خوابید تا آن حضرت هجرت به مدینه را آغاز کند) می خوانیم: صبحگاهان هنگامی که محاصره کنندگان خانه پیامبر (ص) به درون خانه ریختند و به سوی بستر حمله کردند، علی (ع) را به جای پیامبر (ص) در بستر دیدند و با سخنان زشتی نسبت به مقام والای علی (ع) اهانت کردند، امام (ع) فرمود: این سخنان را در باره من می گویید در حالی که خداوند افتخارات بزرگی به من داده – و از جمله آنها – این افتخار را ذکر فرمود: «و من الشجاعة ما لو قسم علی جمیع جبناء الدنیا لصاروا به شجعانا؛ خداوند آن قدر شجاعت به من عطا فرموده که اگر بر تمام افراد ترسو و جبان دنیا تقسیم شود همه شجاع خواهند شد» ! (37)
6- در خطبه معروف امام سجاد علی بن الحسین (ع) در شام نیز می خوانیم که امام در آغاز خطبه تکان دهنده و تاریخیش فرمود: «ایها الناس: اعطینا ستا و فضلنا بسبع اعطینا العلم و الحلم و السماحة و الفصاحة و الشجاعة و المحبة فی قلوب المؤمنین؛ ای مردم! خداوند شش موهبت به ما عطا فرموده و به هفت چیز ما را برتری داده است. آن شش موهبت عبارت است از علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبوبیت در دلهای مؤمنان» ! (38)
7- این بحث را با حدیث دیگری از امام صادق (ع) پایان می دهیم – هر چند سخن در این زمینه بسیار است – فرمود: گروهی از اسیران را خدمت پیامبر (ص) آوردند پیامبر (ص) (به خاطر جنایاتی که آنها انجام داده بودند) دستور قتل آنها را صادر کرد به استثنای یک نفر، آن فرد تعجب نمود و عرض کرد چگونه مرا از میان همه آنها آزاد
[248] کردی؟ ! فرمود: جبرئیل از سوی خدا این خبر را به من داده است که تو دارای پنج صفت هستی که خدا و پیامبرش (ص) آن را دوست دارند؛ «الغیرة الشدیدة علی حرمک، و السخاء، و حسن الخلق، و صدق اللسان و الشجاعة؛ غیرت شدید نسبت به ناموست، و سخاوت، و خسن خلق، و راستگویی و شجاعت» !
هنگامی که آن مرد اسیر آزاد شده این سخن را شنید اسلام آورد و در زمره مسلمانان شایسته قرار گرفت. (39)
از احادیث بالا و روایات متعدد و آیاتی که در بحث بالا داشتیم ارزش والای این فضیلت اخلاقی کاملا روشن می شود، و اهمیتی را که اسلام برای آن قائل است در لا به لای این روایات و احادیث نمایان است.
ذکر این نکته نیز لازم به نظر می رسد که «شجاعت» معنی وسیع و گسترده ای دارد که دلیری در میدان نبرد یکی از شاخه های آن است. شجاعت در میدان سیاست، در مسائل علمی، و ابراز و اظهار نظرات جدید منطقی و نوآوریها، و شجاعت در مقام قضاوت و داوری و مانند آن هر کدام یکی از شاخه های مهم شجاعت محسوب می شود، لذا در بعضی از روایات می خوانیم: «الصبر شجاعة؛ صبر نوعی شجاعت است» . (40)
در حدیث دیگری از علی (ع) آمده است: «اشجع الناس اسخاهم؛ شجاع ترین مردم کسی است که از همه با سخاوت تر باشد» ! (41)
و در حدیث دیگری از همان بزرگوار می خوانیم: «لو تمیزت الاشیاء لکان الصدق مع الشجاعة و کان الجبن مع الکذب؛ هرگاه اشیاء از هم جدا شوند، صدق و راستی در کنار شجاعت و ترس در کنار دروغگویی قرار خواهد گرفت» . (42)
این احادیث هر کدام به یکی از شاخه های شجاعت اشاره می کند که در مفهوم جامع این واژه درج شده است (دقت کنید) .
32- نهج البلاغه، نامه 53.33- شرح فارسی غررالحکم، جلد7، صفحه 171.34- غررالحکم، شماره 1820.35- بحارالانوار، جلد26، صفحه 265.36- همان مدرک، صفحه 244.37- بحارالانوار، جلد19، صفحه 83.38- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 138.39- بحارالانوار، جلد 18، صفحه 108.40- نهج البلاغه، حکمت 4.41- غررالحکم، شماره 2899.42- شرح فارسی غرر، جلد 5، صفحه 118، حدیث 7597.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد