۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۰۷۳ بازدید
من جوانى ۲۲ ساله هستم در روابط اجتماعى خیلی اهل شوخی هستم اما بعد از مدتی اطرافیان یه جور به من بیاعتنا میشوند، آیا برخورد آنها به خاطر این است که من زیاد شوخی میکنم؟
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه در او «دُعَابَة» است». راوی از امام پرسید: دعابه چیست؟ حضرت فرمود: یعنی مزاح و شوخی.[ بحارالانوار، ج73، ص60.]
امام صادق(علیه السلام) از برخی یاران پرسیدند: چگونه است شوخی و مزاح کردن شما با یکدیگر؟ گفتند: اندک است. حضرت با لحنی عتابآمیز فرمود: چرا با هم مزاح و شوخی ندارید؟ «فَاِنَّ الْمُدَاعَبَةَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»، شوخی و مزاح، بخشی از خوشرفتاری و حسن خلق است و تو میخواهی از این طریق، سرور و شادی بر دل برادرت وارد کنی، پیامبر هم با افراد شوخی میکرد، میخواست که آنها را شادمان سازد.[ همان، ج16، ص298.]
البته زیادهروی در شوخیها، آفاتى در پى دارد که در روایات متعددی نسبت به آنها هشدار داده شده است که بعضى را به اختصار ذکر مى کنیم:
1. موجب آبروریزى انسان مى شود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«کَثرَةُ الْمِزاحُ تَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ»[ کافی، ج 2، ص 665.]؛ «شوخى زیاد آبرو را مى برد».
2. انسان را خوار مى کند. حضرت على(علیه السلام) فرمود:
«مَنْ کَثُرَ مِزاحُهُ اُستُخِفَّ بِهِ»[ تحف العقول، ص 96.]؛ «کسی که زیاد شوخی کند، به سبب همان، سبک میشود».
3. آتش کینه را برمى افروزد و این در جایى است که شوخى توأم با جسارت و توهین باشد. امام على(علیه السلام) در این باره فرمود:
«الْمِزاحُ تُورِثُ الضَّغائِنَ»[ بحارالانوار، ج 74، ص 213.]؛ «شوخى، کینه ها را در پى دارد».
4. نور ایمان را از دل مى برد، زیرا شوخى زیاد، انسان را از یاد خدا و آخرت غافل مى کند. امام کاظم(علیه السلام) فرمود:
«ایَّاکَ وَ الْمِزاحَ فَانَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ»[ مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج 12، ص 570.]؛ «از شوخى بپرهیز که نور ایمان را از دلت مى برد».
5. شخصیّت انسان را خدشه دار مى کند. امام على(علیه السلام) فرمود:
«افَةُ الْهَیْبَةِ الْمِزاحُ»[ غررالحکم و دررالکلم، ص 279.]؛ «شوخى، آفت هیبت است».
زیرا انسانها از نظر تحمل شوخی یکسان نیستند. بعضیها ظرفیت لازم برای شوخی ندارند و چه بسا رفتارهای سبک و یا بیاحترامی کنند.
امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمود:
«لا تمازِحْ، فَیُجْتَرَءَ عَلَیکَ»[ کافی، ج 2، ص 665.]؛ «شوخی مکن، که بر تو گستاخ میشوند».
این، اشاره به از بین رفتن مهابت و حرمتِ مزاح کننده دارد که وقتی با شوخی، حریم خود را شکست و ابهت و وقار خویش را زیر پا گذاشت، راه برای دیگران بازمیشود که به حرمت شکنی بپردازند.
مرز شناسی شوخی
برای اینکه بتواند با حفظ شخصیت خود، دیگران را خنداند و از پیامدهای منفی شوخی در امان ماند باید آداب و حدود شوخی را رعایت نمود، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
اول: خارج نشدن از مرز حق و صداقت
گرچه در آموزههای دینی و اخلاقی اسلام، شوخی مورد تأیید است ولی میباید جهتدار، مفید و سازنده باشد. اسلام هرگز اجازه نمیدهد در شوخی بیادبی، حرف بیهوده و سخنان نیشدار و باطل استفاده گردد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«اِنّی لَأمْزَحُ و لا اَقُولُ الاّ حَقّا»[ مکارم الاخلاق، ص 21.]؛ «من مزاح میکنم، ولی جز حق نمیگویم».
این سخن، هم نشان دهنده مزاح در سیره رسول خداست، هم رعایت حد و مرز آن.
دوم: آلوده نبودن به دشنام
مرز بعدی این است که شوخی نباید با دشنام، آلوده باشد. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
«اِنَّ اللّه یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجماعَةِ بلا رَفَثٍ»[ المحاسن، ج 1، ص 293.]؛ «خداوند، مزاح کننده و بذلهگو در میان دیگران را دوست میدارد، اگر به گناه کشیده نشود».
سوم: دوری از تمسخر
ممکن است برخی از راه برداشتن وسایل دیگران با آنان شوخی کنند و از راه ترساندن آنان، خودشان بخندند. در چند مورد نقل شده که اصحاب پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه شوخی کردند و حضرت، ناراحت شده، آنان را از اینگونه شوخیها برحذر داشتند.
در روایت آمده است که جمعی از اصحاب با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودند. مردی بلند شد برود، کفش خود را فراموش کرده بود که کجا گذاشته است. یک نفر آن را برداشت و زیر پای خود پنهان کرد. آن مرد سراغ کفش خود را گرفت و بقیه گفتند: ما آن را ندیدهایم. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این چه کاری است میکنید؟ آن شخص گفت: یا رسول الله! با او شوخی میکنیم. حضرت فرمود:
«کیفَ بِروعَةِ المؤمن»[ میزان الحکمه، ج 9، ص 143.]؛ «ترساندن مؤمن چه معنا دارد».
چهارم: رعایت تناسب سنی و جنسی در شوخی
در شوخی بهتر است با افراد هم سن و هم جنس خود شوخی کنند. برای مثال، افراد کوچکتر با بزرگتر خود شوخی نکنند یا مرد نامحرم نباید با زن نامحرم شوخی کند.
ابوبصیر میگوید: در کوفه، به یکی از بانوان درس قرآن میآموختم. روزی با او شوخی کردم. پس از آن، خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم. آن حضرت فرمود: «این چه سخنی بود که به آن زن گفتی!» من از شدت شرم، صورتم را با دستم پوشاندم.
پنجم: میانهروی در شوخی
هر چیزی و از جمله شوخی و خنده، اگر از حد خود بگذرد، پیامدهای ناگواری خواهد داشت. قهقهه زدن و خندیدن زیاد، موجب قساوت قلب و مردن دل میگردد و هیبت و وقار انسان را از بین میبرد.
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اَلافراطُ فی الْمزاح خُرقٌ»[ شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 364.]؛ «افراط کردن در شوخی حماقت است».
ششم: دوری از عادت
مزاح نباید براى انسان به صورت یک عادت همیشگى درآید، به گونه اى که همواره دنبال بهانه اى باشد تا با کسى شوخى کند، زیرا این صفت، تصویر زننده اى از انسان در ذهن مردم ایجاد مى کند، به طورى که مردم او را شخصى دلقک و بذله گو تصوّر مى کنند و بین شوخى ها و موضع گیرى جدّى او فرقى نمى گذارند. در این باره حضرت على(علیه السلام) فرمود:
«مَنْ جَعَلَ دَیْدَنَهُ الْهَزْلَ لَمْ یُعْرَفْ جِدُّهُ»[ عیون الحکم والمواعظ، لیثی، ص 442.]؛ «هر کس شوخى را عادت خود قرار دهد، موضع جدّى او (از شوخى هایش، باز) شناخته نمى شود».
هفتم: رعایت اعتدال
اگر در شوخی اعتدال نباشد، آسیبها و ضررهایی بهوجود میآید و حکمت و فلسفه شوخی که ادخال شادی و نشاط و بهوجود آوردن شادمانی است، از بین میرود.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
«الکاملُ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَه»[ غررالحکم و دررالکلم، ص 128.]؛ «انسان کامل و عاقل کسی است که حرفهای جدی او بیش از حرفهای شوخیاش باشد».