۱۳۹۴/۱۱/۱۰
–
۲۲۱ بازدید
«ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَینُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ»[ تحف العقول، ص 316.]؛ «سه چیز است که محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـى و بخشـش».
از آن سو، توانگران نیز وظیفه دارند به کسانی که نیاز مالی پیدا کردهاند قرض دهند تا از ثوابهایی این عمل پسندیده که بیش از ثواب صدقه دادن است بهرهمند شوند پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند:
«صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دینى ]، بیست حسنه و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد»[ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)؛ کافى، ج 4، ص 10، ح 3.].
بدیهی است کوتاهی در قرض دادن به دیگران نیز عقوبت الهی را به دنبال دارد. همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است:
«مَنِ احْتاجَ إِلَیْهِ أَخوهُ الْمُسْلِمُ فى قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللّه عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ»[ امالى (صدوق) ص 430 – من لایحضر الفقیه ج4، ص15.]؛ «کسى که برادر مسلمانش در قرضى به او نیاز پیدا کند و او بتواند قرض بدهد و چنین نکند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام میکند».
علت عدم توصیه به قرض گرفتن
اما در خصوص بخش اول سوال مبنی بر اینکه چرا توصیه به قرض گرفتن نشده باید بگوییم که بر اساس دیدگاه اسلام کمتر قرض گرفتن از دیگران و اتکا به توانایی خود و قانع بودن، معمولاً بهتر از وام گرفتن و زیر بار بدهی رفتن است؛ و در روایات نیز دلایل مختلفی برای این مسئله نقل گردیده است از جمله اینکه حضرت علی(علیه السلام) فرمودهاند:
«بدهى بسیار، راستگو را دروغگو و خوش قول را بدقول میگرداند».[ غررالحکم، ج 4، ص 592، ح 7105.]
و چه بسا به همین دلیل فرمودهاند:
«اِیّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَاِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهارِ، وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّیلِ وَ قَضاءٌ فِى الدُّنْیا وَ قَضاءٌ فِى الآْخِرَةِ»[ کافى، ج 5، ص 95، ح 11.]؛ «زیر بار بدهى نروید؛ زیرا بدهکارى خوارى روز و اندوه شب است و در دنیا و آخرت باز پرداختى دارد».
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آثار روانی قرض اشاره نموده و فرمودهاند:
«أَقِلَّ مِنَ الدَّیْنِ تَعِشْ حُرّا»[ نهج الفصاحه ص235، ح 432.]؛ «قرض کمتر گیر تا آزاد باشى».
امام صادق(علیه السلام) نیز به تأثیر قرض بر عمر انسان اشاره نموده و بیان داشتهاند: بدهی و قرض خود را سبک نمایید، زیرا که سبکی قرض عمر انسان را زیاد میکند.[ «خففوا الدین، فإن فی خفة الدین زیادة العمر»، امالی مفید، ص60.]
البته این روایات به این معنی نیست که افراد به هنگام نیاز و گرفتاریهایی که در زندگی پیش میآید از دریافت قرض گریزان باشند و به دلیل ترس از بازپرداخت آن به هیچ عنوان زیر بار قرض نروند چرا که سیره عملی معصومین(علیهم السلام) بر این بوده که خود آنها نیز به هنگام نیاز و گرفتاری به قرض کردن رو میآوردند لذا در این موارد، میتوانیم از دیگران قرض بگیریم و با توکل به خدا، سعی در بازگرداندن آن کنیم. در روایات نیز اخبار دلگرم کنندهای در این زمینه به چشم میخورد به عنوان نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند:
«هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد پرداخت آن را داشته باشد خداوند آن را بپردازد (او را یارى میکند) و هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد تلف کردن داشته باشد خداوند آن را تلف کند».[ «مَنْ أَخَذَ أَمْوالَ النّاسِ یُریدُ أَداءَها أَدَّى اللّه ُ عَنْهُ وَ مَنْ أَخَذَها یُریدُ إِتْلافَها اَتْلَفَهُ اللّه»، نهج الفصاحه، ص762، ح 2979.]در روایت دیگر میخوانیم: «خداوند یار قرض دار است تا قرض خود را بپردازد؛ به شرط آن که قرض وى بر خلاف رضاى خدا نباشد».[ «إِنَّ اللّه َ تَعالى مَعَ الدّائِنِ حَتّى یَقْضىَ دَیْنَهُ مالَمْ یَکُنْ دَیْنُهُ فیما یَکْرَهُ اللّه ُ»، نهج الفصاحه، ح 733.]
علت فراموشی این سنت حسنه
اما اینکه چرا کسی حاضر نیست قرض دهد باید بگوییم که مهمترین علت آن، عدم رعایت آداب قرض است که در اینجا به برخی از آنها اشاره مینماییم:
پرداخت به موقع قرض
متأسفانه برخی به قرض به دید غنیمت نگاه میکنند و هنگامیکه از کسی پولی میگیرند دیگر هیچ اراده جهت بازپرداخت آنها وجود ندارند و با این بیان که «فلانی که پول دار است! با این مقدار فقیر نمیشود!» بدهی خود را پرداخت نمینمایند این در حالیست که از دید معصومین(علیهم السلام) چنین کسانی دزد به حساب میآیند همانگونه که امام رضا(علیه السلام) فرمودهاند:
«کسى که قرض بگیرد در صورتى که تصمیم داشته باشد آن را پس دهد در امان خداست تا آن را اداء کند، ولى اگر تصمیم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزد محسوب میشود».[ فقه الرضا، ص 268.]برخی نیز در بازپرداخت قرض چنان تأخیر میکنند که قرض دهنده به هیچ عنوان حاضر نمیشود تا برای مرتبه دوم به این فرد قرض دهد و حال آنکه توصیه فراوانی نسبت به عدم تأخیر در بازپرداخت قرض وجود دارد پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرمودهاند:
«… براى کسى که از تو قرض گرفته است، جایز نیست که اداء آن را به تأخیر بیندازد…».[ ثواب الاعمال، ص 138.]
و در فرمایش دیگری هشدار دادهاند که اگر کسی بدهی خود را پرداخت ننماید در آخرت باید به جای بدهی خود ثواب اعمال خویش را از دست دهد.
ایشان فرمودهاند:
«قرض بر دو نوع است: هر کس از دنیا برود و قصد داشته باشد که قرض خود را بپردازد من سرپرست او خواهم بود و هر کس از دنیا برود و قصد داشته باشد که قرض خود را نپردازد، در مقابل آن از اعمال نیک او بر میدارند، زیرا در آن روز دینار و درهمى نیست».[ «اَلدَّیْنُ دَیْنانِ: فَمَنْ ماتَ وَ هُوَ یَنْوى قَضاءَهُ فَاَنَا وَلیُّهُ وَ مَنْ ماتَ وَ لا یَنْوى قَضاءَهُ فَذاکَ الَّذى یُؤْخَذُ مِنْ حَسَناتِهِ لَیْسَ یَوْمَئِذ ٍدینار ٌ وَ لا دِرْهَمٌ»، نهج الفصاحه، ص490، ح 1609.]
در نظر گرفتن هدیه جهت تشکر
گاهی پیش میآید که قرض گیرنده، بدون هیچ قرار قبلی، وقتی میخواهد مبلغ قرض را پس بدهد، مقداری پول یا یک کالا به عنوان هدیه به قرض دهنده میدهد. این کار برای قرض گیرنده ثواب دارد و اگر از دستش بر بیاید که چنین کاری کند، بهتر است در انجام آن کوتاهی نکند. برای قرض دهنده هم مباح است که آن را بپذیرد، هرچند در چنین صورتی قرض دهنده پاداشی از خداوند متعال دریافت نخواهد نمود همانگونه که امام صادق(علیه السلام) فرموده:
«اگر قرض گیرنده بدون قرار قبلى، سودى به قرض دهنده بدهد مُباح است، ولى آن قرض دهنده پاداشى از خدا نخواهد گرفت».[ «فَاِنْ اَعْطاهُ اَکْثَرَ مِمّا اَخَذَهُ بلا شَرْطٍ بَیْنَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَیْسَ لَهُ عِنْدَ اللّه ثَوابٌ فیما اَقْرَضَهُ»، بحارالانوار، ج 103، ص 157، ح 1.]
از اهلش باید قرض گرفت
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«بدهى (نوعى) بندگى است، پس زمام اختیار خود را به کسى که حق تو را نمى شناسد مسپار».[ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج20، ص306، ح503.] (کنایه از این است که از هر کس قرض نگیر).
اما سراغ چه افرادی برویم؟ امام حسین(علیه السلام) میفرمایند:
«جز به نزد یکى از این سه کس حاجت مبر: دیندار یا صاحب مروّت یا داراى اصالت خانوادگى».[ «لا تَرفَعْ حاجَتَکَ إلّا إلى أحَدِ ثَلاثَةٍ: إلى ذی دینٍ أو مُرُوَّةٍ أو حَسَبٍ»، میزان الحکمه، ح 4488.]
پرهیز از نزول خواری
گرایش روز افزون افراد به دریافت قرضهای با بهره، به مرور فرهنگ قرضالحسنه را به بوته فراموشی میسپارد و حال آنکه نباید این روایت را نادیده گرفت که امام کاظم(علیه السلام) در مورد مردى که صد درهم قرض به دیگرى داد به این شرط که پنج درهم یا کمتر یا بیشتر به او بدهد، فرمودند: «این عمل رباى محض است».[ «سَاَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اَعْطى رَجُلاً مِاَئةَ دِرْهَمٍ عَلى اَنْ یُعْطیَهُ خَمْسَةَ دَراهِمَ اَوْ اَقَلَّ اَوْ اَکْثَرَ قالَ: هذَا الرِّبَا الْمَحْضُ»، وسائل الشیعه، ج 13، ص 108، ح 7.]
مهلت دادن به بدهکار
(((وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ)))[ بقره (2)، آیه 280.]؛
«و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید! (و در صورتى که به راستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشید بهتر است، اگر (منافع این کار را) بدانید!»
حتى در قوانین اسلام که در واقع تفسیرى است براى آیه فوق، تصریح شده که هیچگاه نمى توان خانه و وسائل زندگى ضرورى افراد را به خاطر بدهى آنها توقیف کرد یا از آنها گرفت، بلکه طلبکاران تنها از ما زاد آن مى توانند حق خود را بگیرند و این حمایت روشنى است از حقوق قشرهاى ضعیف جامعه.
و در پایان آیه مى فرماید:
(((…وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ)))[ بقره (2)، آیه 280.].
«… و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشید براى شما بهتر است اگر بدانید».
این در واقع گامى فراتر از مسائل حقوقى است، این یک مسئله اخلاقى و انسانى است که به طلبکاران مى گوید: در اینگونه موارد که بدهکاران سخت در مضیقه اند اگر بدهى آنان بخشوده شود، از هر نظر براى شما، بهتر است، احساس کینه توزى و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل مى سازد و افراد ضعیف جامعه را به فعالیت مجددى که نتیجه اش عاید همگان مى شود، وامى دارد و اضافه بر اینها صدقه و انفاقى در راه خدا محسوب مى شود که ذخیره روز بازپسین است[ تفسیر نمونه، ج 2، ص 378]، که در این زمینه روایات فراوانی نیز وارد شده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند:
«هر کس میخواهد دعایش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد».[ «مَنْ أَرادَ ان تُسْتَجابُ دَعْوَتُهُ و َأَنْ تُکْشَفَ کُرْبَتُهُ فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ»، نهج الفصاحه، ص759، ح2961.]و در جای دیگر فرمودهاند:
«هر کس به گرفتار و درماندهاى قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتارى کند [گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع میکند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتى فراوان) در بهشت به او عطا کند».[ «مَنْ أَقْرَضَ مَلْهوفا فَأَحْسَنَ طِلْبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَ أَعْطاهُ اللّه بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَلْفَ قِنْطارٍ مِنَ الْجَنَّةِ»، ثواب الاعمال، ص 289.]