۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۶۴۰ بازدید
آیا مهمانیهاى با چند رقم غذا و سفرههاى رنگارنگ خوب است؟ میزان سفارش شده در اسلام چهقدر است؟
«کُلُّ بَیْتٍ لَا یَدْخُلُ فِیهِ الضَّیْفُ لَا یَدْخُلُهُ الْمَلَائِکَة»[ جامع الأخبار(شعیری) ص 136.]؛ «هر خانهاى که میهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمىشوند».
در سخن دیگری بیان داشتهاند:
«اَلضَّیفُ یَنزِلُ بِرِزقِهِ وَ یَرتَحِلُ بِذُنوبِ أَهلِ البَیتِ»[ بحارالأنوار(ط.بیروت)، ج 72، ص461، ح14.]؛ «میهمان، روزى خود را میآورد و گناهان اهل خانه را میبرد».
اما برای اینکه مهمان داری منشأ خیر و برکت باشد و ما نیز توانسته باشیم مهمانمان را از خود راضی نگه داریم باید آدابی را رعایت کنیم که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. استقبال از مهمان
استقبال از مهمان و دست دادن از نخستین وظایف میزبان در برابر مهمان است. چنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«هنگام ملاقات و نخستین برخورد، سلام کنید و دست بدهید تا گناهانتان ریخته شود».[ بحارالانوار، ج 74، ص 153.]
2. گرامی داشتن مهمان
مهمان، عزیز و گرامی است. بنابراین، از هر گروه که باشد، پیر یا جوان، کوچک یا بزرگ، غریبه یا آشنا، ثروتمند یا فقیر، باید با او رفتار محترمانه شود؛ زیرا تا او مهمان است، محترم است.
امام علی(علیه السلام) در این باره میفرماید:
«اَکْرِمْ ضَیفَک وَ انْ کانَ حَقیراً»[ غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 19.]؛ «مهمان خود را گرامی دار، اگر چه حقیر و کوچک باشد».
سلمان فارسی میگوید: خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم درحالی که حضرت بر بالشی تکیه داده بود. پیامبر آن را به عنوان احترام به من داد و فرمود: «ای سلمان، هر مسلمانی که برادر مسلمانش بر او وارد شود و جهت احترام برای او بالشی بگذارد، خدا او را میآمرزد».[ مکارم الاخلاق، ص 20.]
3. بزرگداشت نعمت خدا
از آداب میزبانی آن است که نباید هر آنچه را از نعمتهای خداوند برای پذیرایی از مهمان فراهم آورده است، کم ارزش پندارد و با تعارفهای دروغین مانند: «لایق شما نیست» یا «چیز قابل داری نیست»، نعمتهای خداوند متعال را تحقیر کند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این مورد میفرماید:
«در گناهکاری انسان، همین بس که آنچه را برای برادرش در میزبانی آنان حاضر میکند، کم ارزش و ناچیز پندارد»[ بحارالانوار، ج 72، ص 453.].
4. پرهیز از ریا و خودنمایی
پذیرایی از مهمان نباید با انگیزههای ریاکارانه، حسابگرانه و مصلحت اندیشانه باشد. گاهی اصل مهمانی دادن، ریاکاری است. حتی نوع غذا دادن، محل اطعام و کیفیت سفره چیدن و دعوت مهمانی، تظاهر و خودنمایی است. همه این کارها نارواست و موجب هدر رفتن نعمتهای الهی میشود و پی آمد آن، نارضایتی خداوند از میزبانی است.
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
«هرکس از روی ریا و خودنمایی مهمانی دهد، در روز قیامت، خداوند همانند آن را از طعامهای دوزخی به او میخوراند».[ وسائل الشیعه، ج 16، ص 455.]
5. دعوت از فقیران و ثروتمندان
نباید مهمانی را فقط به افراد خاص نظیر ثروتمندان اختصاص داد و دیگران را از آن محروم کرد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«هر کس را که برای خدا دوست داری و به خاطر خدا مورد محبت توست، به مهمانی دعوت کن».[ بحارالانوار، ج 75، ص 425.]
«بدترین مهمانیها آن است که ثروتمندان و بینیازان به آن دعوت میشوند و گرسنگان از آن باز داشته میشوند».[ علاءالدین علی متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 هـ.ق، جزء 44627.]
6. به کار نگرفتن مهمان
از دیگر آداب میزبانی، به زحمت نینداختن مهمان است.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«سَخافَهٌ بِالمَرْءِ اَنْ یَسْتخدمَ ضَیفَهُ»[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 618.]؛ «از سبک عقلی مرد آن است که مهمان خویش را به خدمت گیرد».
شبی امام رضا(علیه السلام) مهمان داشت. در میان صحبت، چراغ نقصی پیدا کرد. مهمان دستش را پیش آورد تا چراغ را درست کند. امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود:
«اِنّا قومٌ لانَستخدمُ أضیافَنا»[ کافی، ج 6، ص 283، باب کراهیه استخدام الضیف، ح 2.]؛ «ما قومی نیستیم که مهمان را به خدمت گیریم».
7. همراهی با مهمان در غذا خوردن
بهتر آن است که میزان هنگام پذیرایی از مهمان خود حضور داشته باشد و در خوردن غذا یا میوه و شیرینی او را همراهی کند تا او احساس غربت، تنهایی یا شرم نکند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«همراه مهمان غذا بخور؛ زیرا مهمان شرم دارد به تنهایی غذا بخورد».[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 618.]
روایت کردهاند که هرگاه مهمانی به خانه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میآمد، حضرت با او غذا میخورد و از سفره دست نمیکشید تا آنکه مهمان از غذا خوردن دست میکشید.[ سنن النبی، ص 67.]
8. فراهم نکردن اسباب رفتن مهمان
میزبان نباید به گونهای رفتار کند که به گمان مهمان، اسباب رفتنش را آماده میکند. برای مثال، ساک مهمان را ببندد، در خروج را باز کند؛ بلکه باید به شیوهای رفتار کند که نشانه تمایل میزبان به ماندن مهمان باشد.
پیشوایان معصوم(علیهم السلام) به دلیل علاقه به مهمان، هیچ گاه او را هنگام رفتن یاری نمیدادند.
نقل شده است که مهمانانی نزد امام صادق(علیه السلام) آمدند و امام از ایشان پذیرایی کرد. وقتی قصد رفتن کردند، امام زاد و توشه راه و هدیههایی به ایشان عطا کرد و به خدمتکاران خود فرمود از آنان کنارهگیری کنند و کمکشان نکنند. آنگاه فرمود:
«انّا أهلُ بَیْتٍ لانُعُینُ اَضیافَنا عَلی الرِّحلَةِ مِن عِندَنا»[ وسائل الشیعه، ج 11، ص 456، ح 15250.]؛ «ما اهل بیت کمک نمیکنیم که مهمان از نزد ما برود».
9. بدرقه و مشایعت مهمان
بدرقه میهمان از آخرین وظایف میزبان است. بهتر است این کار تا در خروجی خانه باشد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
«مِن حَقِّ الضَّیف أنْ تَمشی مَعَهُ فتُخرجَه مِن حَریمِک الی الباب»[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 617.]؛ «از حق مهمان، همراهی کردن با او تا در خروجی خانه است».
همچنین فرموده است:
«از حقوق مهمان بر تو آن است که هنگام خروج از خانه بدرقهاش کنی».[ بحارالانوار، ج 72، ص 451.]
البته باید گفت که یکی از آفتهای مهمانیهای امروزی که گریبانگیر بسیاری از مهمانیها شده، پذیراییها پرهزینهای است که میزبان را با مشکل روبهرو مینماید تا جایی که بسیاری به دلیل همین آداب و رسوم غلط از مهمانی دادن منصرف شده و پاداش عظیم آن را از دست میدهند؛ این در حالی است که در آیین اسلام، پذیرایی از مهمان نباید برای میزبان، تکلفآور و مشقّتبار باشد. در غیر این صورت، مهمان به جای رحمت، مایه زحمت خواهد بود. حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است که میفرماید:
«لاتَکلَّفُوا الضَّیف»[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 618.]؛ «برای مهمان تکلف مکنید».
همچنین در جای دیگر میفرماید:
«لایتکلّفنَّ أحَدٌ لِضیفهِ ما لایَقدرُ»[ همان.]؛ «هیچ کس نباید آنچه را قادر نیست، به زحمت، برای مهمان فراهم کند».
نقل است که «مردی حضرت علی(علیه السلام) را به مهمانی دعوت کرد، او دعوت را به این شرط پذیرفت که صاحب خانه چیزی از بیرون تهیه نکند و مهمانی، فشار و ستمی را بر خانوادهاش وارد نسازد»[ بحارالانوار، ج 72، ص 451، ح 4.].
ابووائل میگوید: به اتفاق دوستی به خانه سلمان رفتیم. هنگام غذا، مقداری نمک و نان معمولی جلو ما گذاشت و گفت: اگر حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) از تکلف نهی نکرده بود، غذای بهتری فراهم میکردم. دوستم گفت: کاش همراه این نمک مقداری سَعْتَر (آویشن) هم بود. سلمان رفت و ظرف آب خویش گرو نهاد و آن را تهیه کرد. وقتی غذا تمام شد، دوستم گفت: خدا را شکر که به روزی خدا قانع هستیم. سلمان گفت: اگر قانع بودی، الان ظرف آب من در گرو نبود.[ میزان الحکمه، ج 5، ص 525.]
سلمان اهل تکلّف نبود، ولی وقتی میهمان خواستهای را بر زبان آورد، ناچار شد برای رضایت خاطر او آن را فراهم کند.