۱۳۹۳/۱۰/۰۷
–
۱۱۰۰ بازدید
سوال خوبی مطرح کردهاید، جوابش را هم دادهاید ولی چون عمق معنای آن برای شما معلوم نشده است سوال شما هنوز باقی است. در واقع آرامش در معرفت الله است؛ اما این به چه معنا است؟
سوال خوبی مطرح کردهاید، جوابش را هم دادهاید ولی چون عمق معنای آن برای شما معلوم نشده است سوال شما هنوز باقی است. در واقع آرامش در معرفت الله است؛ اما این به چه معنا است؟ آرامش در این است که دل شما به جایی اتکا داشته باشد که بدانید بدون اجازهی او آب از آب تکان نمیخورد یعنی توحید افعالی .
اجازه بدهید این طور صحبت نکنیم، خیلی ملموستر یعنی شما آرامش را لمس کنید. امام حسین علیهالسلام در ظهر عاشورا درحالیکه غریب و تنها در مقابل لشکری از گرگان خونخوار و درنده ایستاده است، خم به ابرو نمیآورد. میداند تا ساعتی دیگر بچههایش پریشان و کتک خورده در صحرا فرار خواهند کرد اما نمیلرزد. شما مصائب امام حسین علیهالسلام را میدانید ، همه را یکی یکی مرور کنید… چه چیزی در امام حسین آرامش ایجاد میکند که نه از جانش و نه از مالش و نه از آبرویش و نه از اسارت خانوادهاش نمیهراسد؟
دوباره سوال را مرور کنید: یارانش تکه تکه افتادهاند و سرنوشت خودش هم این است. تمام اموالش غارت میشود ولی نه شبانه بلکه با قساوت تمام. او را بیدین و خارجی مینامند کسی که نوه پیغمبر است و تمام خانوادهاش به دست دشمن میافتد. آیا مصیبت دیگری در عالم سراغ دارید که بیاورید؟ چه چیز حسین را آرام میکند؟
جواب: سید الشهدا علیهالسلام کوه توحید است. معرفت به خدا او را آرام میکند. هیچ برگی از درخت نمیافتد و هیچ قطرهی بارانی نمیبارد مگر به اذن خدا. همه کاره عالم خدا است و حسین بنده اوست. خدایی که هر چه بخواهد خوبی است ، هر چه بخواهد خیر است پس چرا باید غصهای داشته باشد؟! کلمات امام حسین علیهالسلام بعد از هر مصیبتی گویای این مطلب است: خدایا چون تو میبینی و در منظر تو است بر من آسان است ، چون تو خواستهای من هم میخواهم. من بنده تو هستم پس تمام امورم را به تو می سپارم و … شاگرد سیدالشهدا علیهالسلام، امام خمینی ره است.
زندگی نامهی ایشان و حالاتشان را بخوانید، ببینید آرامش ایشان با وجودش چه کرد و چه برکاتی برای همه ملت داشت. در سخت ترین شرایط امام که در قله توحید است با آرامش تصمیم میگیرد و همهی بحرانها را مدیریت میکند. آرامش در مکتب ما غیر از آرامش و بیخیالی و بیتفاوتی در سایر مکاتب است. آرامش در مکتب ما عین مبارزه است ، عین احساس مسئولیت است و هرگز انسان را سست عنصر نمیکند. کسی که به مقام آرامش رسید، فقط دنبال وظیفه خود است و آن را انجام میدهد ولی بعد آن، خیالش راحت است که با انجام وظیفه کارش تمام است حالا هر چه که میخواهد بشود، بشود. مریضی، سختی، جنگ، گرسنگی، و هر چه بشود برای کسی که به مقام آرامش رسید فرقی نمیکند. « الذین آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکرالله، الا بذکرِالله تطمئنّ القلوب» (رعد/28) آرامشی که در دین مراد است مهمترین اثر دین داری و علامت معرفت خدا است. علامت کمال انسان است. این همان نفس مطمئنه ای است که مورد خطاب فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی قرار می گیرد و باعث می شود انسان وارد بندگان خاص خدا گردد.
نفس مطمئنه بالاترین مرتبه کمالی نفس است که زمینه ساز مقامات و منازل بلند عرفانی می شود. با رسیدن به نفس مطمئنه و آرامش است که انسان تازه وارد فضای عبودیت خداوند می شود و راه سلوک او ادامه می یابد. بنابراین هیچ چیز تموم نمی شود و راه رجوع به پروردگار تازه باز می گردد. یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلوا فی عبادی فادخلوا جنتی. ( فجر، 27-30) امیدوارم پاسخ خود را گرفته باشید. هر کجای مطلب به نظرتان قابل قبول نیست، یا نظری دارید بیان کنید، منتظریم.
اجازه بدهید این طور صحبت نکنیم، خیلی ملموستر یعنی شما آرامش را لمس کنید. امام حسین علیهالسلام در ظهر عاشورا درحالیکه غریب و تنها در مقابل لشکری از گرگان خونخوار و درنده ایستاده است، خم به ابرو نمیآورد. میداند تا ساعتی دیگر بچههایش پریشان و کتک خورده در صحرا فرار خواهند کرد اما نمیلرزد. شما مصائب امام حسین علیهالسلام را میدانید ، همه را یکی یکی مرور کنید… چه چیزی در امام حسین آرامش ایجاد میکند که نه از جانش و نه از مالش و نه از آبرویش و نه از اسارت خانوادهاش نمیهراسد؟
دوباره سوال را مرور کنید: یارانش تکه تکه افتادهاند و سرنوشت خودش هم این است. تمام اموالش غارت میشود ولی نه شبانه بلکه با قساوت تمام. او را بیدین و خارجی مینامند کسی که نوه پیغمبر است و تمام خانوادهاش به دست دشمن میافتد. آیا مصیبت دیگری در عالم سراغ دارید که بیاورید؟ چه چیز حسین را آرام میکند؟
جواب: سید الشهدا علیهالسلام کوه توحید است. معرفت به خدا او را آرام میکند. هیچ برگی از درخت نمیافتد و هیچ قطرهی بارانی نمیبارد مگر به اذن خدا. همه کاره عالم خدا است و حسین بنده اوست. خدایی که هر چه بخواهد خوبی است ، هر چه بخواهد خیر است پس چرا باید غصهای داشته باشد؟! کلمات امام حسین علیهالسلام بعد از هر مصیبتی گویای این مطلب است: خدایا چون تو میبینی و در منظر تو است بر من آسان است ، چون تو خواستهای من هم میخواهم. من بنده تو هستم پس تمام امورم را به تو می سپارم و … شاگرد سیدالشهدا علیهالسلام، امام خمینی ره است.
زندگی نامهی ایشان و حالاتشان را بخوانید، ببینید آرامش ایشان با وجودش چه کرد و چه برکاتی برای همه ملت داشت. در سخت ترین شرایط امام که در قله توحید است با آرامش تصمیم میگیرد و همهی بحرانها را مدیریت میکند. آرامش در مکتب ما غیر از آرامش و بیخیالی و بیتفاوتی در سایر مکاتب است. آرامش در مکتب ما عین مبارزه است ، عین احساس مسئولیت است و هرگز انسان را سست عنصر نمیکند. کسی که به مقام آرامش رسید، فقط دنبال وظیفه خود است و آن را انجام میدهد ولی بعد آن، خیالش راحت است که با انجام وظیفه کارش تمام است حالا هر چه که میخواهد بشود، بشود. مریضی، سختی، جنگ، گرسنگی، و هر چه بشود برای کسی که به مقام آرامش رسید فرقی نمیکند. « الذین آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکرالله، الا بذکرِالله تطمئنّ القلوب» (رعد/28) آرامشی که در دین مراد است مهمترین اثر دین داری و علامت معرفت خدا است. علامت کمال انسان است. این همان نفس مطمئنه ای است که مورد خطاب فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی قرار می گیرد و باعث می شود انسان وارد بندگان خاص خدا گردد.
نفس مطمئنه بالاترین مرتبه کمالی نفس است که زمینه ساز مقامات و منازل بلند عرفانی می شود. با رسیدن به نفس مطمئنه و آرامش است که انسان تازه وارد فضای عبودیت خداوند می شود و راه سلوک او ادامه می یابد. بنابراین هیچ چیز تموم نمی شود و راه رجوع به پروردگار تازه باز می گردد. یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلوا فی عبادی فادخلوا جنتی. ( فجر، 27-30) امیدوارم پاسخ خود را گرفته باشید. هر کجای مطلب به نظرتان قابل قبول نیست، یا نظری دارید بیان کنید، منتظریم.