خانه » همه » مذهبی » آزادی مذهب در چین

آزادی مذهب در چین


آزادی مذهب در چین

۱۳۹۸/۰۶/۱۵


۱۰۴۱ بازدید

این چیزهایی که تو اینترنت نوشته میشه حقیقت داره یا دروغ هاییه که غربی ها درست کردند? تو کشور چین به پیروان ادیان مختلف ستم های زیادی میشه و مردم به خاطر اعتقاد به خدا مورد ازار و اذیت قرار میگیرند? دولت چین با همه ادیان مخالفه و پیروان اون ها رو تحت فشار قرار میده? دولت چین مسلمون ها رو هم مورد ازار و اذیت قرار میده? سرکوب ادیان مختلف در چین در سال های اخیر و در دولت کنونی چین یعنی دولت شی جین پینگ نسبت به قبل بیشتر شده یا کمتر? دولت چین قصد نداره به سرکوب ادیان پایان بده? عزاداری امام حسین(ع) هم در چین ممنوعه? اگه دولت چین به مسلمون ها هم ظلم میکنه و اون ها رو به خاطر اعتقاد به اسلام مورد ازار و اذیت قرار میده; پس چرا ایران که خودش رو حامی همه مظلومان جهان به خصوص مسلمانان مظلوم جهان میدونه در برابر چین سکوت میکنه و هیچ اعتراضی به چین نمیکنه?

1-همانگونه که می دانیم دولت جمهوری خلق چین، به لحاظ ایدئولوژیک، یک دولت کمونیستی می باشد و با توجه به اینکه از نظر ایدئولوژی کمونیسم و مارکسیسم، دین افیون توده ها محسوب می شود، قاعدتا باید دین در این کشور، همچون اتحاد جماهیر شوروی سابق، از محدودیت های شدیدی برخوردار بوده و حتی مظاهر دینی در آن ممنوع باشد، اما قانون اساسی این کشور، آزادی مذهب را یکی از اصول خود معرفی کرده است. از این روی دیدگاه رسمی این کشور، بر مبنای آزادی مذهب استوار شده است، هر چند ممکن است دولت این کشور، در مواردی به لحاظ عملی، عملکردی مغایر با این اصل اساسی و مقبول خود در پیش گرفته باشند. البته شواهد دیگری نیز وجود دارد که حاکی از پایبندی دولت این کشور به این اصل در برخی موارد می باشد، از جمله اخباری که در باره مراسم عزاداری امام حسین ع از داخل این کشور شنیده می شود که گزارش های آن از طریق سایت های خبری در دسترس می باشد. (به عنوان مثال رک: سایت شفقنا، https://fa.shafaqna.com/news/802904/ )، همچنین مسلمانان چین علیرغم برخی محدودیت های دولت این کشور، همچنان از آزادی نسبی برخوردارند و حتی دارای مساجد، حوزه های علمیه و انجمن های اسلامی مخصوص به خود می باشند.(برای مطالعه در باره وضعیت مسلمانان در چین، رک: وضعیت مسلمانان و شیعیان در چین، خبرگزاری اهل بیت، ابنا، https://fa.abna24.com/news/وضعیت-شیعیان-جهان/وضعیت-مسلمانان-و-شیعیان-در-چین_732208 )
2- علیرغم برخی آزادی های نسبی مذهبی در چین، هر از چند گاه اخبار نگران کننده ای از محدودیت های اعمال شده بر مسلمانان برخی مناطق چین و حتی برخوردهای سخت و خشن با آنان به گوش می رسد، در این میان سوالی که گاه در برخی اذهان نقش می بندد این است که جمهوری اسلامی ایران نسبت به این اخبار چه واکنشی را در پیش گرفته است؟ در ارتباط با این مساله ابتدا باید اندکی در باره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توضیح دهیم.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی که چکیده و محور اصلی و اهداف، افکار، آرمان ها و ایده آل های ملتی است که تابع مکتب اسلام است و به تعبیر مقام معظم رهبری میثاق بزرگ ملی و دینی و انقلابی ماست، روزنامه جمهوری اسلامی19/4/79 بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است قانون اساسی، اصل 152 و بر این اساس جمهوری اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.قانون اساسی، اصل 154

رابطه منافع ملی و ارزش ها

از آنجا که نظام ما، نظامی اسلامی است از این رو بین منافع ملی و ارزش های اسلامی رابطه تنگاتنگی وجود دارد و منافع ملی در چارجوب ارزش های اسلامی معنا و مفهوم پیدا می کند و ارزش ها و اصول اسلامی بر منافع ملی تقدم دارند و منافع ملی در صورتی که برخلاف ارزش های اسلامی و در تضاد با آن باشند قابل پذیرش نخواهد بود. از این رو مقام معظم رهبری سه اصل عزت و حکمت و مصلحت روزنامه کیهان 13/2/69را از اصول دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برشمردند که برگرفته از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و در راستای حفظ ارزش ها و اصول اسلامی است و فرمودند: معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی در هیچ یک از برخوردهای بین المللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلیل شدن اسلام و مسلمین شود. حکمت یعنی نظام اسلامی حکیمانه کار کند و از روی احساسات و بی توجه به منافع و شرایط لازم و بهره هایی که ما باید از رابطه با دنیا بگیریم، حرکت نکند، دید باید کاملاً حکیمانه و پخته باشد ـ مصلحت یعنی رعایت مصلحت جمهوری اسلامی اسلامی و ملاحظه تمام استنادهایی که این نظام می تواند از ارتباط با آن دولت ها ببرد، باید بر این اساس حرکت کنیم. منشور دولت اسلامی، بازخوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه، دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر، قم، همای غدیر 1384، ص 184.
با توجه به آنچه گذشت جمهوری اسلامی ایران بر اساس سیاست خارجی خود که دفاع از حقوق همه مسلمانان را وظیفه خود می داند در قضایایی همچون چچن، میانمار و بوسنی و هرزگوین و چین و اخیرا یمن و بحرین و سوریه از حمایت های خود دریغ ننموده است ، از حمایت ها و کمک های مادی و معنوی مسلمانان گرفته تا محکوم نمودن جنایت هایی که بر علیه مسلمانان آن مناطق می شد، تا طرح این مسئله در مجامع بین المللی و کنفرانس کشورهای اسلامی و… و باید اذعان داشت که جمهوری اسلامی در این راه از هیچ کوششی فروگذار ننموده است و از تمام ظرفیت ها و امکانات خود در این زمینه استفاده نموده است . با این حال هماهنگ نبودن کشورهای اسلامی و سکوت و بی تفاوتی کشورهای غربی مسئله را با مشکلاتی مواجه می نمود و امکان اقدامات بیشتر را سلب می نمود همان مسئله ای که کم و بیش در مسئله فلسطین و در برخورد با رژیم صهیونیستی شاهد آن هستیم و مقام معظم رهبری نیز با درک این مطلب نسبت به این ضعف جهان اسلام واکنش نشان داده و فرمودند : «تمام مسلمانانی که امروز به نحوی شلاّق استکبار را بر تن و جان خودشان می آزمایند و هر کدام از طرف دشمنان رنجی می کشند – ملت بوسنی، ملت فلسطین، ملت چچن، ملتهای گوناگون در منطقه، مردم لبنان، مردم کشمیر، مردم کشورهای اسلامی در آفریقا و آسیا – این رنج را از ناحیه یکپارچه نبودن امّتِ اسلامی می برند. والّا اگر امت اسلامی یکپارچه بود، هیچیک از این قضایا پیش نمی آمد و اگر پیش می آوردند، به راحتی علاج می شد.»
بر این اساس مسئولان نظام در قبال این قضایا بی تفاوت و ساکت نبوده و موضع گیری نموده اند . به عنوان نمونه در قضیه چچن مسئولان جمهوری اسلامی موضع گیری و واکنش نشان دادند تا جائیکه رئیس جمهور وقت روسیه ایران را متهم به حمایت از مبارزان چچن نمود (روزنامه اطلاعات 28/10/74) در مورد سین کیانگ چین علما و مراجع تقلید نیز در کنار سایر مسئولان نظام واکنش نشان داده و ابراز نگرانی و نارحتی از کشتار مسلمانان نمودند.
البته نکته مهمی که نباید از نظرها دور داشت این است که نباید انتظار داشت جمهوری اسلامی ایران به محض انتشار برخی اخبار از برخوردهای نامناسب یک کشور با مسلمانان ساکن قلمرو خود، ارتباط با آن را قطع نماید، بلکه با توجه به گستردگی و پیچیدگی دیپلماسی و روابط بین المللی در دنیای کنونی لازم است ضمن واکنش درست و به هنگام به تحولات مرتبط با مسلمانان این کشور، سطح روابط نیز متناسب با این تحولات و مصلحت های دنیای اسلام و نیز نظام جمهوری اسلامی تعریف شود، به عنوان مثال نظام جمهوری اسلامی از همکاری با این کشور منافع راهبردی عظیمی به دست می آورد که در مجموع به نفع جهان اسلام می باشد و این کشور را در مواجهه با نظام سلطه توانمند می سازد و نباید به بهانه برخی اخبار و تحولات(که نظام اسلامی در قبال آنها نیز سکوت نکرده و مواضع خوبی اتخاذ می کند) این روابط را قطع و منافع آن را به طور کلی از دست دهیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد